آيندهاي که از راه رسيده (خشت اول)
دنياي رسانه، در حال تغييرات شگرف است. از يک سو نوآوريهاي جديد مخاطبان و طرفداران جديدي را همراه خود مي سازد و از سوي ديگر، زبان و ادبيات کاربران جديد رسانههاي جديد به گونهاي است که همراهي کردن با آنان فن خاص خود را ميطلبد. در چنين موقعيتي است که انسان هزاره سوم، ناگزير است هم خود را همراه جريان پرشتاب رسانه سازد و هم در برابر تندبادهاي آفتزاي اين جريان مراقب خود باشد.
اتفاقي که اين روزها در فضاي رسانهاي کشور بهويژه شبکههاي اجتماعي در حال شکل گيري است تولد سبک جديدي از نگارش و همچنين همراهيها و شبکهسازيهاي جديدي خبر ميدهد که زياد با روح حاکم بر فضاي اخلاقي کشور همراه نيست. از همين رو بايد ضمن فراگيري فنون جديد نگارش و استفاده بهينه از فضاهاي جديد رسانهاي بهويژه شبکههاي اجتماعي، مراقب هرزنگاريها و همچنين آداب غلطي که به عمد در حال «قانون» شدن است، باشيم.
جريان اصيل اطلاع رساني انقلاب بايد بداند که شيوهها و سبکهاي جديد خبررساني و همچنين رسانههاي بديع و پرکاربر دنياي مدرن، في نفسه تهديد نيست بلکه با استفاده درست و همچنين زبان روز، يک فرصت تاريخي پيش روي نسل امروز انقلاب است. براي نمونه در فضاي وب امروز، تیترهای توئیتری در حال پاگرفتن است. تیترهای تلگرافی که کاربر را به دنبال خود میکشد و با ضرب آهنگ دقیق نوعی «دوبس دوبس» خبری ایجاد میکند.
در واقع «سی ان ان» نویسی منسوخ شده و به "آینده نویسی” یا "نکس وب” نویسی تبدیل شده است. سی ان ان نویسی میراث دار سنتی نویسی به شکل "دراز نویسی آنلاین و آفلاین” است اما نکس وب نویسی تماما آنلاین نويسي است: با تیترهای توئیتری، کوتاه نویسی و اصل مطلب را به کاربر منتقل کردن با یک عکس که همه چیز در یک اسکرول بار دیده میشود. (آنچه لازم است در یک پیج دیده شده و سریع لود میشود و اگر کاربر تصمیم گرفت پایین صفحه را ببیند، آیتم ها بعدا یکی یکی لود میشوند تا به سرور فشار نیاید.)
در فضای روزنامه نگاری آنلاین نیز فضای جدید در حال شکل گیری است: یک حرکت از بالا به پایین و یک حرکت از پایین به بالا. حرکت از بالا به پایین حرکت تیتر و لید و متن است و حرکت از پایین به بالا حرکت کامنت و نظر است. در حال حاضر این دو با هم درگیری شدید پیدا کردهاند. بالا به پایین حرکت رسمی و اجباری است که با تعاریف جلو میرود و صاحب قدرت درجه اول؛ و حرکت پایین به بالا نیز حرکت کامنت نویسی و ادبیات کاربری-کامنتی است و صاحب قدرت درجه دوم (البته در اختیار و ید قدرت آنلاین نویسان بالا به پایین است). در اینجا نوعی دموکراسی آنلاین را شاهد هستیم جایی که دو خط خبر نوشته میشود با یک تیتر جنجالی اما با 2 هزار کامنت پر قدرت که متن و تیتر را به سود خود تغییر میدهد و اینجاست که جنگ مغلوبه میشود و نویسنده و صاحب سایت، با محدود سازی کامنت، قدرت خود را به رخ میکشد تا حرفش به کرسی نشسته شود و در نهایت میشود ضد دموکراسی آنلاین!
این نبرد نانوشته هنوز ادامه داشته و باید دید به کدام سمت میرود اما قطعا سایش ها بر اثر این دو حرکت و به موازات آن "کل کل” کردنهای "سنتیهای آنلاین شده” و "آنلاین بازهاي دائمي” به وجود خواهد آمد.
استانداردهایی که در آینده بر اساس این جنگ و جدل ها شکل خواهد گرفت، ادبیات روزنامه نگاری آنلاین را شکل میدهد؛ ادبياتي که بیشتر از آنکه در اختيار رسانهها و مديران آن باشد، در اختيار کاربران و ذائقه آنهاست. به همين دليل گروه مخاطبان و يا بهتر «گروه هدف» هر رسانه نقش تعيينکنندهاي در قبال آن دارند. رسانههاي تاثيرگذار امروز بايد به فکر جذب مخاطب رهاشده در فضاي وب باشند و اين استفاده از ظرفيت کاربران آزاد، نيازمند استفاده از رسانههاي آنلاين، روشهاي به روز و البته زبان نسل نو است. ضمن اينکه نبايد در دام شعار «سليقه و ذائقه» بيفتيم به اين معنا که هر آنچه که مخاطبان ميخواهند، به آنها بدهيم و سکان هدايت رسانه را آنها در دست بگيرند که اين اشتباه بزرگ رسانههاي آنلاين در کشور ماست وقتي آنها تصميم ميگيرند چه خبري بيشتر ديده شود و چه عکس و گزارشي محبوبتر باشد، اگر قوه عاقلهاي در هدايت و مديريت رسانه نباشد، رسانه خواه ناخواه دنبالهروي کاربران خود خواهد شد...
يادمان باشد در سایتهای خبری آنهایی که از دانشکدههای خبری میآیند و سعی میکنند هم زمان خود و شاگردان شان را با این فضا تطبیق دهند، بعضا با جملات "من درآوردی” که به پای روزنامه نگاری آکادمیک میگذارند؛ سعی میکنند برای آنلاین نويسان قانون بنویسند اما نمیدانند یکي از معانی آنلاین یعنی رهایی و آزادی از این سبک و سیاق ها...و اين آزادي لزوما مثبت و مفيد نيست و گاه آينده تلخ و نامعلومي را براي کاربران اينترنت رقم ميزند. به طوري که باعث ميشود خير و شر گاه جاي يکديگر را بگيرند!
فرهاد کاوه
جريان اصيل اطلاع رساني انقلاب بايد بداند که شيوهها و سبکهاي جديد خبررساني و همچنين رسانههاي بديع و پرکاربر دنياي مدرن، في نفسه تهديد نيست بلکه با استفاده درست و همچنين زبان روز، يک فرصت تاريخي پيش روي نسل امروز انقلاب است. براي نمونه در فضاي وب امروز، تیترهای توئیتری در حال پاگرفتن است. تیترهای تلگرافی که کاربر را به دنبال خود میکشد و با ضرب آهنگ دقیق نوعی «دوبس دوبس» خبری ایجاد میکند.
در واقع «سی ان ان» نویسی منسوخ شده و به "آینده نویسی” یا "نکس وب” نویسی تبدیل شده است. سی ان ان نویسی میراث دار سنتی نویسی به شکل "دراز نویسی آنلاین و آفلاین” است اما نکس وب نویسی تماما آنلاین نويسي است: با تیترهای توئیتری، کوتاه نویسی و اصل مطلب را به کاربر منتقل کردن با یک عکس که همه چیز در یک اسکرول بار دیده میشود. (آنچه لازم است در یک پیج دیده شده و سریع لود میشود و اگر کاربر تصمیم گرفت پایین صفحه را ببیند، آیتم ها بعدا یکی یکی لود میشوند تا به سرور فشار نیاید.)
در فضای روزنامه نگاری آنلاین نیز فضای جدید در حال شکل گیری است: یک حرکت از بالا به پایین و یک حرکت از پایین به بالا. حرکت از بالا به پایین حرکت تیتر و لید و متن است و حرکت از پایین به بالا حرکت کامنت و نظر است. در حال حاضر این دو با هم درگیری شدید پیدا کردهاند. بالا به پایین حرکت رسمی و اجباری است که با تعاریف جلو میرود و صاحب قدرت درجه اول؛ و حرکت پایین به بالا نیز حرکت کامنت نویسی و ادبیات کاربری-کامنتی است و صاحب قدرت درجه دوم (البته در اختیار و ید قدرت آنلاین نویسان بالا به پایین است). در اینجا نوعی دموکراسی آنلاین را شاهد هستیم جایی که دو خط خبر نوشته میشود با یک تیتر جنجالی اما با 2 هزار کامنت پر قدرت که متن و تیتر را به سود خود تغییر میدهد و اینجاست که جنگ مغلوبه میشود و نویسنده و صاحب سایت، با محدود سازی کامنت، قدرت خود را به رخ میکشد تا حرفش به کرسی نشسته شود و در نهایت میشود ضد دموکراسی آنلاین!
این نبرد نانوشته هنوز ادامه داشته و باید دید به کدام سمت میرود اما قطعا سایش ها بر اثر این دو حرکت و به موازات آن "کل کل” کردنهای "سنتیهای آنلاین شده” و "آنلاین بازهاي دائمي” به وجود خواهد آمد.
استانداردهایی که در آینده بر اساس این جنگ و جدل ها شکل خواهد گرفت، ادبیات روزنامه نگاری آنلاین را شکل میدهد؛ ادبياتي که بیشتر از آنکه در اختيار رسانهها و مديران آن باشد، در اختيار کاربران و ذائقه آنهاست. به همين دليل گروه مخاطبان و يا بهتر «گروه هدف» هر رسانه نقش تعيينکنندهاي در قبال آن دارند. رسانههاي تاثيرگذار امروز بايد به فکر جذب مخاطب رهاشده در فضاي وب باشند و اين استفاده از ظرفيت کاربران آزاد، نيازمند استفاده از رسانههاي آنلاين، روشهاي به روز و البته زبان نسل نو است. ضمن اينکه نبايد در دام شعار «سليقه و ذائقه» بيفتيم به اين معنا که هر آنچه که مخاطبان ميخواهند، به آنها بدهيم و سکان هدايت رسانه را آنها در دست بگيرند که اين اشتباه بزرگ رسانههاي آنلاين در کشور ماست وقتي آنها تصميم ميگيرند چه خبري بيشتر ديده شود و چه عکس و گزارشي محبوبتر باشد، اگر قوه عاقلهاي در هدايت و مديريت رسانه نباشد، رسانه خواه ناخواه دنبالهروي کاربران خود خواهد شد...
يادمان باشد در سایتهای خبری آنهایی که از دانشکدههای خبری میآیند و سعی میکنند هم زمان خود و شاگردان شان را با این فضا تطبیق دهند، بعضا با جملات "من درآوردی” که به پای روزنامه نگاری آکادمیک میگذارند؛ سعی میکنند برای آنلاین نويسان قانون بنویسند اما نمیدانند یکي از معانی آنلاین یعنی رهایی و آزادی از این سبک و سیاق ها...و اين آزادي لزوما مثبت و مفيد نيست و گاه آينده تلخ و نامعلومي را براي کاربران اينترنت رقم ميزند. به طوري که باعث ميشود خير و شر گاه جاي يکديگر را بگيرند!
فرهاد کاوه