اخبار ویژه
نشان هُلشتاین برای مشاور شاه سعودی !
«مشاور شاه عربستان، واقعا مشاور است یا گاو هُلشتاین»؟!
داریوش سجادی با طرح این سؤال نوشت: به گزارش خبرگزاریها «انور عشقی» مشاور پادشاه عربستان در گفتوگو با شبکه تلویزیونی «المحور» گاله دهان نامبارک خود را بیرون از اندازه بازکرده و ضمن ابراز لحیه کرده که، بعله؛ «کشورهای حوزه خلیج فارس ریه اقتصادی ایران هستند و ما کاری با ملت ایران خواهیم کرد که در خیابانهای عربستان مانند ولگردها گدایی کنند».
یک نفر به این «نئاندرتال به جا مانده از دوران پارینه سنگی» بفرماید: آی کیو! ایرانی جماعت اگر اهل گدائی کردن بود طی 36 سال گذشته میبایست دست تکدی خود را پیش ارباب آمریکایی تو دراز کند نه رعایای دست چندم و بیهویت و لاابالیاش!
یک نفر به این «مالیخولیا» بفرماید: رعیت! ایرانی به اعتبار تمدن چندین هزار سالهاش اگر چه گدائی کردن را بلد نیست اما میداند گدائی کردن هم آدابی دارد و گدایان اگر دستی به تکدی دراز میکنند آن دست را مقابل اشراف با اصل و نسب و با اعتبار و شرف باید دراز کنند نه حکومت مجعولی که کل سابقهاش به «سایکس-پیکو» و 1916 و بازگشت به الطاف خفیه بریتانیای کبیر دارد!
سجادی خطاب به انور عشقی میافزاید: هُلشتاین! بیجهت فریب فشلی و لفظ قلمی دولت تدبیر و امید را نخور! در ایران اگر با کسی طرفید آن «رهبری» است که اگر اشارهای کند سربازانش نماز ظهرشان را در ریاض به جا میآوردند! نفله! لااقل به آداب و فرهنگ عربیتان مقید باش و «دستی را که توان گاز گرفتنش را ندارید؛ ببوسید!»
آقای سجادی البته تکلیف مالایطاق را متوجه مخاطبان انور عشقی کرد، چه اینکه اگرشعور مشاور شاه سعودی در حد گاو هُلشتاین است، شیرفهم کردن این قبیل مسائل نشدنی است؛ بالاخره گاو، گاو است.
فاصلهگذاری رندانه اصلاحطلبان با دولت پساز بروز نشانههای ناکارآمدی اقتصادی
یک روزنامه اصلاح طلب از دولت خواست به اجرای سیاست تعدیل اقتصادی و افزایش قیمتها که موجب رکود اقتصادی شده ادامه ندهد.
نشریات اصلاحطلب طی چند ماه گذشته اقدام به فاصلهگذاری با سیاستهای اقتصادی ناکارآمد دولت کردهاند و این در حالی است که دولت از جمله با تشویق و تحریک همین محافل مدعی اصلاحطلبی پای در زمین باتلاق مذاکره با آمریکا و اجرای سیاستهای اقتصادی سوپرلیبرالیستی کرده است.
روزنامه اعتماد در یادداشتی نوشت: مسئله رشد اقتصادی با معضلات بسیاری رو به رو است. یکی از مهمترین معضلات آن، با عنوان واقعیکردن قیمتها رخ داده است و تاکنون تنها منجر به افزایش قیمتها، بالا رفتن هزینه تولید و رکود اقتصادی شده است. در این رابطه بهتر است، به جای این طرح، به دنبال کاهش هزینه تولید و در واقع، توجیهپذیر کردن تولید در اقتصاد بود. آمار اخیر بانک مرکزی، در رابطه با شاخصهای اقتصادی، نکات بسیاری را یادآوری میکند که پرداختن به آنها میتواند تا حدودی گره را از کلاف سردرگم اقتصاد کشور باز کند.
اعتماد میافزاید: متأسفانه در آمار فوق، خبری از نرخ رشد اقتصادی نیست و تحلیل نرخ رشد اقتصادی نیز کار سادهای نیست که هر کسی بتواند آن را به راحتی انجام دهد. اما شاخصهای اعلام شده نشان میدهند که رکود در اقتصاد ما وجود دارد. به همین خاطر منفی شدن بسیاری از شاخصها را نمیتوان به معنای بدتر شدن اوضاع ارزیابی کرد.
در این میان دولت قصد دارد برای مقابله با رکود از سیاستهای تحریک تقاضا استفاده کند و از راه وام، قسط و کارت اعتباری دوباره خرید و فروش را افزایش دهد. در حالی که وقتی در کشور، رقابتی شدید برای دریافت مجوز افزایش قیمتها آغاز شده، بحث تحریک تقاضا به جایی نخواهد رسید. در شرایطی که وزارت صنعت، به بسیاری از تولیدکنندگان سیمان و فولاد اجازه افزایش قیمت را داده، قیمت مسکن متعاقب این افزایش قیمتها گرانتر میشود و طبیعی است که سیاست تحریک تقاضا نمیتواند آنچنان که باید و شاید کارساز شود و زمینه بازگشت رکود را فراهم کند. همچنین از سوی دیگر، نظام بانکی کشور هم با کمبود منابع و بحران دست و پنجه نرم میکند و نمیتواند مانند گذشته به بخشهای مختلف تولید در کشور تسهیلات ارایه دهد که همین امر هم موجبات مشکلات دیگری را برای تولید کنندگان فراهم آورده است. هرچند این اتفاق در گام نخست منجر به کاهش رشد نقدینگی در کشور و همچنین کاهش تورم شد ولی به هر حال ورود به دوره رونق را هم با مشکل روبه رو کرده است.
مهمترین کاری که باید در شرایط کنونی انجام داد، تلاش برای پایین نگهداشتن قیمتهاست. اگر قیمتها روند کاهشی داشته باشند، به نرخی میرسند که برای مردم و عموم جامعه هم امکان مصرف به وجود میآید و این بهترین راهحل برای خروج از رکود است. برای کاهش قیمتها هم باید قبل از هر چیز دست از سیاستهایی که به ویژه 20 سال گذشته وجود داشته برداشت. سیاستهایی که تحت عنوان واقعی کردن قیمتها انجام شد، تنها حاصلی که برای کشور ایران داشت، تورم بود و با اینکه سالها از اجرای این سیاست میگذرد هنوز گشایشی در اقتصاد رخ نداده است. بهترین کار در شرایط کنونی پایان دادن به ماراتن افزایش غیرمنطقی قیمتهاست.
اعتماد: آمار درست بدهید همهچیز را گردن تحریمها نیندازید
دولت باید آمارهای اقتصادی را به طور شفاف اعلام کند و نباید همهچیز را گردن تحریمها انداخت.
روزنامه اعتماد درباره یادداشتی به قلم هادی حقشناس (نماینده سابق مجلس) نوشت: شفافیت، حداقل انتظاری است که یک جامعه از هر دولتی دارد. یکی از عناصر تاثیرگذار سرمایه اجتماعی که سرمایهای برای توسعه اقتصادی تلقی میشود، شفافیت اطلاعات و میزان اعتماد مردم به اطلاعات ارائه شده توسط دولت است.
در یک فضای باز اقتصادی اگر دولتمردان معتقدند که باید قیمتها واقعی شود و یارانهها به حداقل برسد و مردم قیمت واقعی خدمات دولتی را پرداخت کنند، آنگاه باید این حق را برای مردم قایل شوند که اطلاعات شفاف و دقیق را دریافت کنند. البته این حق عمومی شهروندان است و جزو مهمترین حقوق شهروندی هم محسوب میشود. گرچه در کنار این مسئله این گونه اطلاعات اقتصادی کمک میکند به تصمیمگیری بهتر فعالان اقتصادی و کاهش ریسکپذیری برای سرمایهگذاران، آنچه دو روز قبل بانک مرکزی اعلام کرد، تقریبا بخش عمده آن قبلا اعلام شده بود و به یک معنی حاوی نکات خیلی جدیدی نبود. مثلا شاخص تولید صنعتی منفی 4 درصد است، تعداد پروندههای بهرهبرداری شده منفی 10 درصد، تاسیس واحدهای صنعتی منفی 6/4 درصد یا پروانههای ساختمانی شهری منفی 36 درصد است. همین چند شاخص برای تحلیلگران اقتصادی کافی است تا بتوانند شاخصهای کلان اقتصادی را تخمین بزنند اما بهتر بود که خود دولت و بانک مرکزی آمار رشد اقتصادی را اعلام میکرد.
وی ادامه میدهد: آنچه در شرایط کنونی شاهد آن هستیم، بخشی به تحریمهای ظالمانه مربوط است و همانطور که همگان مستحضرند ما همچنان در نقل و انتقالات ارزی مشکل داریم، این اتفاق در نقل و انتقالات نفت هم وجود دارد و کاهش چشمگیر قیمت نفت هم مزید بر علت شده تا درآمدهای ارزی به شدت کمتر شود. هرچند باید به این هم اشاره کرد که وزرای اقتصادی دولت میتوانستند رفتار و تدبیر بهتری در دو سال گذشته داشته باشند. یعنی نباید همه چیز را به گردن تحریمها بیندازیم زیرا مدیریت بهتر قطعا وضعیت فعلی را بهتر میکرد. ولی اینها دلیل بر این نمیشود که ما اگر آمارهای منفی داریم، رشد اقتصادی را اعلام نکنیم و تنها اعلام رشد مثبت را در دستور کار خود قرار بدهیم، باید به مردم اعتماد داشت.
زیان 150 هزار میلیارد سوغات دولت برای سهامداران بورس
سوغات دولت برای بورس در 26 ماه گذشته، زیان 150 هزار دلاری سهامداران بوده است.
به گزارش «شفاف» سهامداران بورس در 26 ماه اخیر خاطرات خوبی از دولت یازدهم نداشتهاند و نمادها در اکثر روزها قرمز بوده است. سهامداران اکثر شرکتها در این مدت زیان گستردهای دیدند و حتی چند تجمع مقابل سازمان بورس برگزار شد اما با وجود وعدههای فراوان دولتیها به سهامداران، شاخص کل روند نزولی خود را حفظ کرد. وضعیت بورس آنقدر بد شد که 4 وزیر اقتصاد، صنعت، رفاه و دفاع در نامهای به رئیسجمهور رکود شدید حاکم بر بازار سرمایه را یادآوری کرده و خواستار اقدام عاجل در این مورد شدند اما 3 ماه پس از نگارش این نامه هم اتفاق خاصی رخ نداده و همچنان بازار سرمایه در رکود شدید به سر میبرد. در گزارش زیر به بررسی روند سقوط بورس در دولت یازدهم میپردازیم.
این گزارش میافزاید: بورس تهران پس از روی کار آمدن دولت روحانی از 12 مرداد سال 92 ظرف مدت کوتاهی با دعوت از مردم برای سرمایهگذاری در بورس رشدهای خیرهکنندهای را شاهد بود به طوری که هر روز رسانههای حامی دولت تیترهای مختلفی درباره رکوردزنی بورس منتشر میکردند و ورود سرمایه مردمی به این بازار را نشانه اعتماد مردم به دولت تدبیر و امید و حمایت از تغییر روند دیپلماسی کشور در پرونده هستهای عنوان میکردند. اما پس از مدت کوتاهی از توافق ژنو، مشخص شد این موارد فریبی بیش نبوده تا بخشی از دارایی مردم در این بازار با شعار رونق اقتصادی و برداشته شدن تحریمها وارد بورس شود و بعد از ورود پولها برنامه دیگری در دست اجرای مجریان این بازی قرار داشته است. برنامهای که ظاهرا برخی ارکان بورس تهران و تیم مذاکرهکننده هستهای از آن باخبر بودند و به صورت کاملا هماهنگ شده آن را در بورس تهران پیاده کردند و تنها مردمی که با انتشار اخبار مثبت به بازار سرمایه ورود کرده بودند بیخبر از همهجا سرمایههایشان را در گردابی وارد کردند که اکنون کابوس روز و شب آنها شده است.
مینهای جنگی ایران خطرناکتر از موشک است
خطر مینهای دریایی ایران برای آمریکا کمتر از موشکهایش نیست.
نشریه آمریکایی نشنال اینترست با اشاره به ادعای اخیر نیروی دریایی آمریکا مبنی بر شلیک موشکهای سپاه به نزدیکی ناو هری ترومن، نوشت: در عمل، مینهای دریایی ایران، بیش از موشکهایش میتوانند ناوهای آمریکایی راتهدید کنند.
این نشریه نوشت: مینهای دریایی میتوانند مؤثرترین سلاح ایران برای بستن تنگه هرمز باشند. از 19 ناو آمریکایی که از جنگ جهانی دوم تاکنون غرق یا ناپدید شدهاند، 15 ناو بر اثر انفجار مینهای دریایی نابود شدهاند.
یک مین قدیمی ایرانی که طراحی آن مربوط به جنگ جهانی اول بود، در 14 آوریل 1988، به ناو آمریکایی ساموئل رابرتس بشدت آسیب وارد کرد و این ناو را تا مرز غرق شدن نیز پیش برد. در فوریه 1991 نیز یکهزار و 300 مین دریایی که ارتش عراق در خلیج فارس کار گذاشته بود، سبب شد آمریکا کنترل ناوهایش در شمال این خلیج را تقریباً از دست بدهد.
نشنال اینترست خاطرنشان کرد: این مینها کمتر از 25 هزار دلار هزینه داشتهاند.
روسیه پس از 6 سال آمریکا را در فهرست تهدیدها قرار داد
روسیه پس از 6 سال، آمریکا را در فهرست تهدیدها قرارداد و اعلام کرد آمریکا امنیت روسیه را تهدید میکند.
مسکو در ارزیابی جدیدی، ایالات متحده آمریکا را یکی از عواملی که امنیت ملی روسیه را تهدید میکند، توصیف کرده است؛ اقدامی که کارشناسان آن را نشانه بارز تیرگی روابط روسیه با غرب در سالهای اخیر میدانند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، این ارزیابی که درباره «استراتژی امنیت ملی فدراسیون روسیه» نام دارد و ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری آن کشور آن را در شب سال نو میلادی امضا کرد، جایگزین سندی میشود که در سال 2009 میلادی توسط دیمیتری مدودف رئیسجمهور وقت و نخستوزیر فعلی روسیه تایید شد.
در سند جدید اعلام شده که پیگیری یک سیاست مستقل داخلی و بینالمللی در سوریه موجب شده است که آمریکا و متحدانش، که «سعی دارند سلطه خود را بر امور جهان حفظ کنند» دست به اقدام متقابل بزنند که احتمالاً به وارد آمدن «فشار سیاسی، اقتصادی، نظامی و اطلاعاتی» بر روسیه منجر خواهد شد. روابط بین روسیه و جهان غرب پس از مداخلات غرب و آمریکا در اوکراین تیره شد.
سال 2009 مدتی پس از انتخاب باراک اوباما، هیلاری کلینتون در اولین دیدار خود با سرگئی لاوروف در ژنو، دکمه قرمز نمادین Reset را برای تجدید روابط به وی هدیه کرد و از آن تاریخ اعلام شد روابط تنشآلود دو کشور، ریست شده است.
هیلاری کلینتون در حالی که لبخند بر لب داشت، گفت: مایلم هدیه کوچکی به شما بدهم که نشاندهنده نظرات جوزف بایدن، معاون رئیسجمهور و من است، اینکه ما خواهان از سرگیری روابط هستیم و بنابراین، این کار را با هم انجام خواهیم داد.
آمریکا پس از آن سعی کرد از ظرفیت روسیه علیه کشورهایی نظیر ایران- در ماجرای مذاکرات هستهای - استفاده کند. اما گذر زمان و تکرار شبیخون فروپاشی شوروی در اوکراین، دست آمریکا را در این ماجرا رو کرد.