kayhan.ir

کد خبر: ۶۴۹۵۲
تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱۳۹۴ - ۲۲:۰۶

پسابرجام و پارادوکس تداوم سناریوی تحریم(نگاه)


سعید طلوعیان
برنامه جامع اقدام مشترک بین ایران و 5+1‍ روزهای حساس خود را پشت سر می‌گذارد. آن‌چنان حساس که هنوز هیچ کس نمی‌تواند از حیات قطعی برجام پس از این و پیاده شدن کامل آن از طرف غرب سخن بگوید. متاسفانه ضعف عمده برجام یعنی موکول شدن همه تعهدات طرف مقابل ایران به پس از راستی‌آزمایی اقدامات ایران، این شائبه را نیز تقویت کرده است که غرب پس از گرفتن امتیازات از ایران به تعهدات خود عمل نکند؛ چرا که متاسفانه طبق متن برجام اقدامات ایران باید مقدم بر اقدامات و تعهدات غرب در قبال ایران باشد. این موضوع از همان آغاز مذاکرات نیز مورد توجه منتقدان بود؛ یعنی اصرار بر رعایت تناسب و موازنه در امتیازاتی که داده و گرفته می‌شود؛  هم به لحاظ ارزش امتیازات و هم به لحاظ زمان اجرای تعهدات طرفین و هم به لحاظ برگشت‌پذیر بودن تعهدات هر دو طرف. و معنای این گزاره این بود اگر یک طرف مذاکره در انجام تعهدات خود کوتاهی کند طرف مقابل نیز بتواند اقدامات انجام شده خود را به عقب بازگردانده و به حالت اولیه و قبل از توافق برسد و حتی مقدم بر این، شرط انجام تعهدات این باشد که دو طرف تعهدات خود را گام به گام و همزمان با یکدیگر پیش ببرند. متاسفانه این مهم مورد توجه مذاکره‌کنندگان قرار نگرفت و شد آنچه نباید می‌شد.
در هر حال در موضوع تحریم‌ها و سناریوهای احتمالی پیش روی ایران در قبال آن از ابتدا می‌توان به سه پیش فرض زیر اشاره کرد، یعنی سه حالت در رابطه با سرنوشت تحریم‌ها برای ایران و نسبت آن با مذاکرات هسته‌ای قابل تصور است؛
1- عدم اعمال تحریم‌های جدید از سوی غرب و عدم رفع تحریم‌های گذشته؛ که وضعیتی خنثی را رقم خواهد زد، در حالی که با توجه به امتیازات داده شده توسط ایران در قبال رفع تحریم‌ها و انجام مذاکرات با چنین هدفی و با توجه به عملیاتی شدن تقریبا همه تعهدات ایران مانند خروج یازده هزار کیلوگرم اورانیوم غنی شده از کشور، این موقعیت را که وضعیت تحریم‌ها نسبت به گذشته هیچ تغییری نکند، می‌توان شکست مذاکرات و نتیجه منفی برای ایران ارزیابی کرد.
2- عدم اعمال تحریم‌های جدید و رفع تحریم‌های گذشته؛ که نتیجه نهایی اجرای برجام باید باشد و اساسا هدف اصلی و مهم ایران از انجام مذاکره با غرب، لغو این تحریم‌ها بوده است. این در حالی است که اخبار منتشر شده در روزهای گذشته حکایت از تداوم سناریوی تحریم‌ها علیه ایران دارد؛  امضای مصوبه کنگره آمریکا توسط رئیس‌جمهور که به قانون «محدودیت‌ روادید علیه ایران» تبدیل شد، تهیه لوایح سه‌گانه تحریم‌ها علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توسط کنگره و نهایتا نامه وزارت  خزانه‌‌داری آمریکا به کنگره مبنی بر تحریم یازده شخص و شرکت مرتبط با برنامه‌های موشکی ایران را می‌توان تداوم سناریوی تحریم‌ها بر علیه ایران دانست.
3- اعمال تحریم‌های جدید همراه با ابقای تحریم‌های گذشته؛ که در واقعیت امر در حال وقوع است. همزمان با وضع تحریم‌های پیاپی، مصاحبه جدید آمانو درباره توافق هسته‌ای نیز آینده و سرنوشت توافق هسته‌ای را به خوبی آشکار می‌سازد. آمانو در مصاحبه خود با خبرگزاری آلمان ادعاهای تکراری علیه برنامه‌ هسته‌ای ایران را بازگو کرده است. آمانو می‌گوید اعتمادی به برنامه هسته‌ای ایران نیست و تهران تلاش‌هایی هماهنگ برای ساخت سلاح هسته‌ای داشته است. بنابراین علاوه بر اینکه تحریم‌های جدید علنا و آشکارا به معنای نقض توافق هسته‌ای است و دولت ایران در اقدام متقابل خود می‌باید اجرای تعهدات خود را متوقف سازد، معنای اظهارات آمانو این است که در اساس امیدی برای لغو تحریم‌ها وجود ندارد.
اما اینکه اکنون و در این برهه زمانی غرب به دنبال پیاده کردن کدام سناریو در قبال تحریم‌های ایران است را می‌توان با حوادث و اتفاقاتی که در حال وقوع است ارزیابی و پیش‌بینی کرد.
اقدام رئیس‌جمهور آمریکا یعنی امضا و تأیید  مصوبه مجلس نمایندگان این کشور در 17 آذرماه 1394 مبنی بر محدودیت تردد سفرکنندگان به یکی از 4 کشور ایران، سوریه، عراق و سودان آشکارا به معنای نقض توافق هسته‌ای می‌باشد. قانونی که می‌توان با توجه به ماهیتش، اساسا آن را اقتصادی ارزیابی کرد. قانونی که به گفته کارشناسان به منزله بازگشت و اجرای غیرمستقیم تحریم‌ها علیه ایران و در حکم «نقض برجام» است.
براساس این قانون، شهروندان 38 کشور جهان که برای تجارت یا گردشگری می‌توانستند مدت 90 روز را بدون داشتن روادید در آمریکا سر کنند، حال اگر طی 5 سال گذشته به این 4 کشور سفر کرده باشند، باید برای سفر به آمریکا در صف دریافت روادید قرار بگیرند.
با نگاهی به این 38 کشور درمی‌یابیم که شرکای بزرگ اقتصادی ایران در این فهرست قرار دارند. تاجرانی که برای سرمایه‌گذاری در ایران پس از لغو تحریم‌ها ابراز تمایل کردند، آنهایی هستند که به آمریکا رفت و آمد تجاری زیادی دارند و در زمره این 38 کشور جای می‌گیرند. حتی می‌توان کاهش 12 درصدی مبادلات اتحادیه اروپا با ایران را، طی دو ماهه پس از برجام هم ناشی از سیاست خصمانه غرب در قبال ایران و هم ناشی از غبار آلودگی فضای ارتباط آمریکا با ایران ارزیابی کرد.
امضای این قانون از سوی رئیس دولت آمریکا به این معناست که سرمایه‌گذاران و کارشناسان و حتی اتباعی که از امتیاز ورود بدون ویزا به آمریکا برخوردار هستند و به دنبال توافق هسته‌ای به ایران سفر کردند، از این پس باید در صف ویزا برای ورود به آمریکا بایستند.
این اقدام در کنار ارائه دو مصوبه جدید بر علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با ادعای حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر بدین معناست که غرب اولا پس از موضوع هسته‌ای، محل نزاع را به موضوعات دیگر تبدیل خواهد کرد و هم آشکارکننده این نکته که تعهد به اجرای برجام برای غرب تا چه اندازه از اهمیت برخوردار است.
و حالا و درست مصادف با خروج یازده هزار کیلوگرم اورانیوم غنی شده از کشور خبرهای تحریم‌های جدید دولت آمریکا به گوش می‌رسد. تحریم‌هایی که با توجه به بهانه‌های ادعایی آمریکا برای اعمال آنها تنها و تنها یک نتیجه‌گیری را دربردارد و آن اینکه غرب با پیش کشیدن موضوعاتی مانند حمایت از تروریسم و دفاع از حقوق بشر در تحریم‌های مربوط به سپاه و همچنین برنامه موشکی ایران در مورد تحریم یازده شخص و شرکت جدید، در نظر دارد پس از فتح موفقیت‌آمیز سنگر هسته‌ای که متاسفانه دولت تدبیر راه آن را هموار کرد، محل نزاع با ایران را به موضوعاتی از این دست  تبدیل کند و این برای غرب به معنای پیشروی در جبهه تخاصم با ایران است و برای ایران نیز به معنای از دست دادن سنگری که با وجود آن می‌توانست مطرح شدن موضوعات تروریسم و حقوق بشر را به تعویق بیندازد یا حداقل در حاشیه موضوع هسته‌ای از پررنگ شدن آن در مجامع هسته‌ای توسط غرب و تمرکز بر روی آنها جلوگیری کند. و این موضوع در کنار پیشرفت‌های آینده ایران  در موضوع هسته‌ای خود می‌توانست به دستاوردهای دیگری منتهی شود که تنها یکی از نتایج آن می‌توانست انجام معامله‌‌ای باشد که در آن ایران امتیازات کمتری را به طرف غربی بدهد.
گذشته از همه این مباحث، دولت و شخص رئیس‌جمهور و کمیته پیگیری اجرای برجام می‌باید گامی عملی در جهت توقف اجرای تعهدات برداشته و به طور رسمی اجرای برجام را متوقف کنند. اگر برجام موجودیتی دو طرفه دارد و اگر شرط بقای برجام، عدم نقض آن توسط طرفین است این گزاره که نقض برجام به معنای بی‌اعتباری آن و توقف اجرای آن است چیز ثقیل و سنگینی نباید باشد. بنابراین خروج یازده هزار کیلوگرم اورانیوم غنی شده از کشور، چه معنایی دارد؟ متاسفانه باید چنین گفت که برخی از عناصر سیاسی کارخانه توجیه اقدامات آمریکا به راه انداخته‌اند و با نهایت بی‌شرمی اقداماتی نظیر تحریم‌های جدید را مربوط به مسائل داخلی آمریکا و ناشی از محذورات دولت اوباما در مقابل جمهوری خواهان می‌دانند. درباره این موضوع ذکر دو نکته ضروری به نظر می‌رسد؛
نخست اینکه تقسیم سیاستمداران آمریکایی به تندرو و میانه‌رو یا دموکرات و جمهوری‌خواه در قبال ایران یک تصور غلط است؛ بدین معنا که امضای مصوبه مجلس نمایندگان جمهوری‌خواه توسط رئیس‌جمهور دموکرات، موید ادعای یک‌دستی دیدگاه سیاستمداران آمریکایی در کلیات نحوه سیاست‌ورزی در قبال ایران است.
و دوم اینکه تحریم یازده شخص و شرکت جدید را نخست وزارت خزانه‌داری دولت دموکرات اوباما طی نامه‌ای به کنگره اطلاع داده است؛ دولت دموکراتی که طرفداران برجام از آن با عنوان نیروهای میانه‌رو آمریکا در قبال ایران یاد می‌کنند. دولت میانه‌رویی که در سالهای حاکمیت‌اش انبوهی از تحریم‌ها را بر ضدملت ایران تصویب و اجرا کرد.