اهداف سفر شتابزده اردوغان (نگاه)
به ریاض
1- با توجه به تحولات شتابان در منطقه و كشته شدن علوش سرکرده گروه تروريستي موسوم به جيشالاسلام در سوريه و آزادسازی الرمادی و کشته شدن و دستگیری دیگر سران تروریستها در عراق، ضربه سختي به عربستان و تركيه و نقشههاي آمریکا در منطقه وارد كرد و علاوه بر تضعیف تروریستها در تحولات میدانی، دست حامیان آنها را نیز در پای میز مذاکره خالی کرد. در واقع ديدار رئيسجمهور ترکيه با پادشاه عربستان در رياض ديدار دو فرد نگران بود که پس از پنج سال از ارائه انواع کمکهاي تسليحاتي و مالي آنها به تروریستها، اکنون نظارهگر این هستند که توازن قدرت به نفع محور مقاومت پيش ميرود. نکته مهمتری که موجب نگرانی اردوغان و سلمان و دیدار شتابزده آنها شد، اولاً این بود که علوش در حمله جنگندههای سوري با یک عملیات دقیق اطلاعاتی – امنیتی کشته شد و اجرای دقیق این عمليات نشاندهنده نفوذ امنيتي نظام سوريه و سازمانهاي اطلاعاتي این کشور در بين تروریستها است. ثانیاً همچنین تلاش آمریکا به کمک عربستان و ترکیه برای جلوگیری از آزادسازی الرمادی و خارج کردن سران تروریستها از این شهر نیز به جایی نرسید.
2- سفر اردوغان به ریاض و گفتوگوی وی با سلمان بن عبدالعزيز آل سعود را باید یک نمایش سیاسی تلقی کرد چرا که اولاً این دیدار چند روز پس از هلاکت زهران علوش انجام شد. گروهي که از سوي عربستان مورد حمايت بود و با کشته شدن وي برنامههاي رياض براي پيشبرد طرحهاي نظامی - سياسياش در سوريه با شکست مواجه شد. چرا که عربستان یکی از گروههای تروریستی تاثيرگذار مورد حمایت خود را از دست داد و کشته شدن علوش پس از نشست رياض، آل سعود را وارد مرحله جدیدی کرده است. ثانیا ترکيه با حمایت از گروه تروريستي جيشالفتح متشکل از گروههاي تروريستي احرارالشام، جبهه النصره، فيلق الشام وابسته به اخوانالمسلمين و دیگر گروههای تروریستی و همچنین ساقط کردن جنگنده سوخو 24 روسيه و اعزام نیرو به عراق، قدرت تاثیرگذاری بر معادلات منطقه را از دست داده. از سوی دیگر سیاست همراهی ترکیه با آمریکا و رژیم صهیونیستی موجب تیرگی در روابط آنکارا با همسایههای خود مانند روسيه، ايران و عراق و همچنين علل دیگری موجب سردي روابط با مصر شده است. لذا هم ترکیه و هم عربستان دچار نوعی انزوای سیاسی خودساخته شدهاند و این دیدار نمايشی سياسی برای خروج آنکارا و ریاض از انزوا و بازیافت توان ادامه تاثیرگذاری بر معادلات سیاسی منطقه و همچنین روحيه دادن به گروههاي تروريستي بود.
3- ادعای توافق همکاريهاي راهبردي آنکارا – ریاض در دیدار اردوغان و سلمان و تاکید آنها بر اینکه دو کشور «ديدگاههاي يکساني درباره مسائل منطقه دارند»، قبل از آنکه یک اقدام استراتژیک و سخن مستدلی باشد، یک حرکت مقطعی و تاکتیکی است. دلایل زیادی بر نمایشی بودن این ادعا حکایت دارد از جمله: اولاً ریاض دشمن و آنکارا حامی اخوانالمسلمين است که بر اساس این گزاره روابط آنها نمیتواند به یک رابطه بلندمدت و راهبردي در منطقه تبديل شود. گرچه پس از مرگ عبدالله، رياض به صورت تاکتيکي از حزب اصلاح شاخه اخوانالمسلمين يمن حمایت کرد تا جلو شکلگيري حکومتي مستقل در اين کشور را بگيرد اما با فروکش کردن بحران يمن، حمایت رياض هم قطع خواهد شد. ثانیاً تحريمهاي روسيه عليه ترکيه و زيانهاي ناشي از این تحريمها، آنکارا را مجبور کرده با رويکرد اقتصادي به رياض نزديک شود، اما عربستان خود در شرایط کنونی پس از سقوط قيمت نفت با کسري بودجه و با مشکلات اقتصادی فراوانی روبروست. ثالثاً عربستان با برنامههاي رژيم صهيونيستي براي تجزيه قومي و مذهبي کشورهای منطقه و ايجاد کشورهاي کوچک و ضعيف همراهی میکند از جمله تلاش رژيم صهيونيستي براي نزديکي به کردهاي عراقي و سوریه و ترکیه و ایجاد کشوری کردی، که در بلندمدت به زيان ترکيه تمام خواهد بود. چرا که بیش از 20 ميليون کرد ترکیه در این بازی رژیم صهیونیستی نقش مهمی خواهند داشت. رابعاً صدور بيانيه نشست فوقالعاده وزيران امور خارجه اتحاديه عرب که در آن ورود نيروهاي ترکيه به عراق را محکوم و عربستان سعودي نيز بدون هيچ ملاحظهای آن را تائید کرد، براي مقامات ترکيه و مشخصا اردوغان شوکهکننده بود.
لذا دعوت بدون مقدمه سلمان بن عبدالعزيز از اردوغان برای سفر به ریاض در حقیقت واکنشی در برابر سونامی تحولات منطقه بود که به هیچ عنوان با منافع عربستان و ترکیه و متحدان غربی آنها همخوانی ندارد و کار آنها را در آینده پای میز مذاکره سخت خواهد کرد.
* دکتر محمدحسین محترم