«ترور»، ابزار اسرائیل برای بقا(نگاه)
یکی از مهمترین خبرهای این روزها ترور سمیر قنطار، قدیمیترین زندانی لبنانی زندانهای اسرائيل توسط جنگندههای رژیم صهیونیستی بود.
وی در سال 2008 پس از آزادی از زندانهای اسرائیل در چارچوب تبادل زندانیان به حزبالله لبنان پیوسته بود. قنطار از اعضای سازمان آزادی بخش فلسطین بود که از سوی رژیم صهیونیستی به اتهام قتل خانوادهای اسرائيلی به پنج بار حبس ابد و نیز 47 سال حبس محکوم شده بود.
اسرائيلیها ترس و وحشت زیادی از آزادی قنطار داشتند و مطمئن بودند که این آزاده لبنانی بالاخره ضربه محکمی به آنها خواهد زد به همین دلیل از همان لحظه آزادی درصدد ترور و از میان برداشتن وی بودند. کلمه تروریسم در لغت به مفهوم ترس و ترساندن است و در فرهنگهای مختلف به معنی آدمکشی، تهدید، ایجاد خوف و وحشت در میان مردم برای نیل به اهداف سیاسی است. اما به راستی رژیم تلآویو با ترور سمیر قنطار و 9 تن از فرماندهان حزبالله میخواست چه ترسی را در میان مردم ایجاد کند؟ این ترس قرار بود در میان مردم فلسطین ایجاد شود؟! یا در بین مردم لبنان!؟
فلسطینیها که چند ماه است محکم و استوار انتفاضه سوم خود علیه دشمن صهیونیستی را آغاز کردهاند و از شهادت و ترور ترس و واهمهای ندارند یا در میان مردم لبنان که حامی و پشتیبان مقاومت حزبالله هستند و حماسههای به یاد ماندنی در جنگ 33 روزه با اسرائيل از خود به جا گذاشتند آیا ترور کور برای ترساندن این مردم صورت گرفت یا برای فرار از مخصمهای که صهیونیست ها به دلیل انتفاضه قدس یا ناکامی در سوریه با آن مواجه شدهاند؟! دولتها در واقع زمانی دست به ترور میزنند که با عمدهای از مشکلات و معضلات هم در داخل و هم در خارج روبهرو شده باشند و تحتتاثیر فشارهای داخلی و خارجی قرار گرفته باشند و این دقیقا موقعیتی است که مقامات تلآویو امروز شدیدتر از قبل با آن مواجه هستند.
رژیم صهیونیستی که با مشکل جدی نبود امنیت، مواجه است و اندک امنیت باقی مانده خود را در خطر میبیند برای حفظ حیات خود به روشهای متعددی روی آورده که یکی از آنها «ترور» و از میان برداشتن مهرههای کلیدی و تاثیرگذار است. انتفاضه قدس و ائتلاف 4+1 (روسیه، ایران، عراق، سوریه و لبنان) صهیونیستها اخیرا با ترس و وحشت زیادی مواجه شدهاند و تداوم عمر رژیم خود را رویا و سراب میدانند به همین دلیل تلاش میکنند که از هر راهی برای بقای خود استفاده کنند. اما چرا سمیر قنطار؟! سمیر قنطار پس از آزادی از زندانهای رژیم صهیونیستی در سال 2008 مبارزه خود علیه صهیونیستها را بیوقفه ادامه داد و سالهای طولانی زندان باعث نشد که در دیدگاه خود نسبت به اسرائیل تجدیدنظر کند. وی بارها تاکید کرده بود که سنگر مقاومت را ترک نخواهد کرد و این سنگر چه در فلسطین باشد چه در لبنان و سوریه اما وی محکم و استوار در مقابل دشمن صهیونیستی خواهد ایستاد و مبارزه خواهد کرد. به همین دلیل سمیر قنطار مانع امنیتی بزرگی برای رژیم صهیونیستی به شمار میرفت به ویژه آنکه وی نقش فعالی در سازماندهی و اجرای عملیات ضدتروریستی در سوریه دارد.
قنطار همچنین نقش بزرگی در جذب جوانان سوری و ترغیب آنان برای حضور در کمیتههای مردمی در کنار ارتش سوریه داشت وجوانان را با شیوههای مبارزه به خصوص تکنیکها و فنون چریکی و پارتیزانی آشنا میکرد.
این اولین تلاش برای ترور قنطار نبود و صهیونیستها پیش از این نیز چندین بار برای ترور وی برنامهریزی کرده بودند. رسانههای صهیونیستی به وی لقب «بمب ساعتی» داده بودند و هر لحظه منتظر بودند که از قنطار و همراهانش عملیاتی کوبنده علیه اسرائیلیها دریافت کنند. مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی نیز اذعان کردند که سمیر قنطار از همان لحظه که از زندان آزاد شده تحت مراقبت قرار داشته و در پی فرصت بودند تا وی را ترور کنند. اما ترور وی برای رژیم صهیونیستی پیامدهای خطرناکی به همراه خواهد داشت و ترس و وحشت صهیونیستها را دو چندان خواهد کرد.
اعلام آمادهباش کامل در سراسر سرزمینهای اشغالی، استقرار نظامیان در سراسر این منطقه و نصب سامانه گنبد آهنین در شمال سرزمینهای اشغالی نشان دهنده نگرانی صهیونیستها از عواقب این حادثه تروریستی است.
این نگرانیها به ویژه پس از سخنرانی سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان که تاکید کرد، به دوست و دشمن میگوییم به اقدام اسرائيل در ترور قنطار در هر زمان و مکان واکنش نشان خواهیم داد به شدت افزایش یافته است. صهیونیستها به خوبی میدانند که سیدحسن نصرالله هرگز سخنی نگفته که به آن عمل نکرده باشد و وعدههای او همیشه تحقق یافته است.