همکاری فیل و الاغ برای تست و تحقیر!(یادداشت روز)
یک هفته از امضای قانون محدودیت سفر بدون روادید به آمریکا توسط اوباما میگذرد. قانونی که نتیجه آن سنگاندازی بر سر راه تجارت با ایران است و عملاً امتیازات حداقلی برجام را زیر سوال برده و افقی مبهم در این زمینه ایجاد میکند. مهمترین مسئلهای که اکنون با آن مواجه هستیم نقض صریح برجام توسط دولت آمریکاست. اقدام واشنگتن صراحتاً با دو بند 28 و 29 در تضاد است. بند 28 تاکید میکند؛ «گروه 1+5 و ایران متعهد هستند که این برجام را با حسن نیت و در فضایی سازنده، برمبنای احترام متقابل اجرا نمایند و از هرگونه اقدام مغایر با نص، روح و هدف این برجام که اجرای موفقیتآمیز آن را مختل سازد، خودداری کنند...»، و در بند 29 آمده است؛ «اتحادیه اروپایی و دولتهای عضو و ایالات متحده، منطبق با قوانین خود، از هرگونه سیاست با هدف خاص تأثیرگذاری منفی و مستقیم بر عادیسازی تجارت و روابط اقتصادی با ایران، در تعارض با تعهداتشان مبنی بر عدم اخلال در اجرای موفقیتآمیز این برجام خودداری خواهند کرد.»
قانون جدید آمریکا و بندهای فوق شفافتر از آن هستند که بتوان تفسیر و تعبیر دیگری جز نقض برجام در این ماجرا داشت. حال تکلیف چیست؟ رهبر معظم انقلاب اسلامی در نامه 2 ماه پیش خود با پیشبینی هوشمندانه چنین روزهایی در بند دوم تایید مشروط برجام تاکید فرمودند؛ «در سراسر دوره هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساخته تروریسم و حقوق بشر) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند ۳ مصوبه مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعالیتهای برجام را متوقف کند.»
اما بند 3 مصوبه مجلس شورای اسلامی چه میگوید؟ «دولت موظف است هرگونه عدمپایبندی طرف مقابل در زمینه لغو مؤثر تحریمها یا بازگرداندن تحریمهای لغوشده و یا وضع تحریم تحت هرعنوان دیگر را بهدقت رصد کند و اقدامات متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ایران انجام دهد و همکاری داوطلبانه را متوقف نماید و...»
یک روز پس از نامه مهم رهبر معظم انقلاب در تایید مشروط برجام، رئیس جمهور محترم نامهای در پاسخ به معظم له منتشر کردند. نامهای که محتوای آن برخی شبهات را در پی داشت و مدیرمسئول کیهان در 6 آبان ماه، طی یادداشتی در همین ستون تحت عنوان «زرد چشمک زن نیست!» نسبت به آن واکنش نشان داده و در پایان هشدار داد که نامه آقای روحانی؛ «میتواند برای حریف حامل این پیام باشد که الزامات 9 گانه اعلام شده، «چراغ قرمز» نیست که قابل عبور نباشد، بلکه «چراغ زرد چشمکزن»! است که آمریکا میتواند با رعایت احتیاط از آن عبور کند!»
متاسفانه موضع دولتمردان نسبت به اقدام ضد ایرانی اخیر آمریکا نشان داد آن نگرانی بجا بوده است. در حالی که دولت براساس دو بند مورد اشاره - در نامه رهبر معظم انقلاب و مصوبه مجلس شورای اسلامی- باید فعالیتهای خود در اجرای برجام را متوقف میکرد، اما نه تنها چنین اتفاقی تا کنون نیفتاده بلکه خبرها و مواضع آشکار و پنهان آنها حاکی است برچیدن سانتریفیوژهای فعال، ارسال اورانیوم غنی شده به خارج و تخریب قلب راکتور آب سنگین اراک به سرعت در حال پیگیری و انجام است!
دولتمردان با استناد به نامه جان کری مدعی شدهاند جای نگرانی نیست. مصوبه آمریکا در جای خود قابل نقد و بررسی است اما آنچه بیش از همه مخرب بوده و جای نگرانی بسیار دارد، مدل برخورد دولت با این قضیه است. کاخ سفید و کنگره آمریکا در اقدامی کاملاً هماهنگ و بدون هیچ اختلافی، تحریم جدیدی را علیه ایران وضع کرده و رسماً برجام را نقض میکنند، جان کری نامهای چند خطی مینویسد و دوستان دولتی میگویند نگران نباشید!
سوال اینجاست که آمریکاییها دیگر باید چه کنند و چه اتفاقی باید رخ دهد که جای نگرانی داشته باشد؟! اعضای تیم مذاکرهکننده و حامیان برجام در دوره پیش از تصویب آن، در پاسخ به سوال منتقدان درباره ضمانت اجرایی توافق حاصل شده میگفتند؛ این توافق را قدرتهای بزرگ جهانی امضا کردهاند، دنیا آن را پذیرفته است، مگر آمریکاییها میتوانند آن را نقض کنند و زیر پا بگذارند؟! دیدیم که به راحتی این کار را کردند و آب هم از آب تکان نخورد. حتی اگر به شکلی برجام را نقض کنند که به ضرر اروپاییها هم باشد و دادشان را در آورد.
پیش از تصویب برجام، هرگاه مقامات آمریکایی موضعی گستاخانه و مداخلهجویانه علیه جمهوری اسلامی میگرفتند، ذوق زدگان داخلی مدعی میشدند این مواضع مصرف داخلی دارد و نباید به آنها بها داد. این جماعت که با دلخوش کردن به دعوای عمدتاً زرگری دموکراتها و جمهوریخواهان در آمریکا به سادگی از کنار مسائل میگذشتند حال درباره این مصوبه چه میگویند؟ مصوبهای که حتی یک مقام آمریکایی هم چه از حزب دموکرات یا جمهوریخواه، علیه آن موضعی نگرفت تا نشانهای دیگر باشد بر اینکه فیلها (جمهوریخواهان) و الاغها (دموکراتها) در هر مسئلهای اختلاف داشته باشند، در دشمنی با جمهوری اسلامی ایران اختلاف نظری ندارند. همین دیروز بود که سران کمیسیونهای تخصصی در مجلس نمایندگان آمریکا در واکنش به نامه جان کری، اعلام کردند: «همانطور که میدانید، کاخ سفید مشارکت فعالی در مذاکرات برای نهایی شدن متن نهایی این طرح داشت و قبل از تصویب آن در مجلس نمایندگان، حمایت خود را از آن اعلام کرد.»
نکته بسیار و مهم و کلیدی آن است که این نقض عهد در سال دوم و سوم و... اجرای برجام رخ نداده است. آمریکاییها در حالی به صورت برجام سیلی زدهاند که هنوز حتی به روز اجرای برجام نیز نرسیدهایم. روزی که براساس توافق ایران تمام تعهدات خود را انجام داده، آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام تعهدات را تایید کرده و نوبت به انجام تعهدات غرب در رفع تحریمها میرسد. برجام جادهای بسیار طولانی و پر فراز و نشیب است. جادهای که نوع رفتار بازیگران، چالهها، چاهها، پیچهای خطرناک، پرتگاهها، سربالاییها و سرازیریهای آن را تعیین میکند. اگر قرار باشد راه برجام را این چنین منفعلانه و از موضع ضعف آغاز کنیم، بدون شک آینده امیدوار کنندهای در انتظارمان نخواهد بود.
آمریکا از اقدام ضدایرانی اخیر خود دو هدف عمده را دنبال میکند. اولین هدف، تست تهران است. برای آنکه حس و حرکت یک عضو بدن - مثلاً پا- را آزمایش کنند، ضربهای کوچک به آن میزنند یا سر سوزن را اندکی در پوست فرو میکنند، وقتی حرکت و عکسالعملی دیده نشود، ضربات محکمتری میزنند و پایان این ماجرا میتواند قطع عضو مذکور باشد.
دومین هدف آنها تحقیر ملت ایران است، تحقیر ملتی که 4 دهه است مقابل قلدریهای آمریکا ایستاده است. یک سال پیش دیوید کوهن، معمار تحریمهای ضدایرانی مدعی شده بود دست ایران در مذاکرات هستهای بسته است. رفتار امروز آمریکاییها نیز ناشی از همین نگرش خطاست که میتوانند هر کاری علیه جمهوری اسلامی انجام دهند و دست ایران برای پاسخگویی بسته است. رهبر معظم انقلاب درباره این نوع نگرش و رفتار آمریکاییها فرموده بودند؛ «آنها از ایستادگی ملت ایران عصبانی هستند و هدف اصلی آمریکا و همراهانش، به زانو در آوردن و تحقیر ملت ایران است که البته دچار خطا و اشتباه در تحلیل هستند.» مسئولیت پاسخ به بدعهدی آمریکا برعهده هیئت نظارت بر اجرای برجام - تشکیل شده زیر نظر شورای عالی امنیت ملی- است. انتظار ملت از این هیئت دادن جوابی به موقع، روشن و قاطع به آزمایش تهران از سوی واشنگتن است.
محمد صرفی