در صورت مداخله مستقیم آمریکا یا انگلیس متحدان ایران دستبسته نخواهند ماند
سرویس خارجی-
یک مقام ارشد انصارالله نسبت به ماجراجویی آمریکا در هرگونه مشارکت با اسرائیل در حمله به ایران هشدار داد و خطاب به به آمریکا و انگلیس گفت که ایران و متحدانش پاسخ شدید میدهند.
جنبش انصارالله یمن که ریشه در خاندان الحوثی و منطقه صعده شمال یمن دارد، در بستر نارضایتی گسترده سیاسی، اجتماعی و دینی از حاکمیت مرکزی و همچنین سالها محرومیت تاریخی و سیاستهای تبعیضآمیز دولت مرکزی علیه مناطق شمالی شکل گرفت. اندیشه و هویت انصارالله بر آموزههای زیدی و مقاومت در برابر ظلم و استعمار بنا شد، که در فضای تحولات منطقهای، الهامگیری از انقلاب اسلامی و جریانهای مقاومت منطقه را نیز بههمراه داشت. پس از دههها سرکوب علنی و پنهان، انصارالله توانست با اتکا به شبکه مردمی و سرمایه اجتماعی خود و با روشهای چریکی و مشارکت فعال در اعتراضات مردمی سال ۲۰۱۱ قدرت بگیرد. این جنبش پس از کنار زدن دولت «منصورهادی» و فروپاشی ساختار رسمی همان دولت، بهتدریج ساختارهای حکمرانی جایگزین را در صنعا و مناطق شمالی ایجاد کرد و با توان سازماندهی مردمی و خودکفایی نسبی تسلیحاتی، توازن قوا را به ضرر دولتهای متحد عربستان تغییر داد. انصارالله ضمن جذب بدنه اجتماعی خسته از فساد و ناکارآمدی دولت پیشین، با تقویت ایدئولوژی ضداستعماری و حمایت از مقاومت فلسطین، موفق شد هویت خود را به عنوان بخش فعال جبهه مقاومت در منطقه تعریف کند.
با شروع تجاوز نظامی ائتلاف سعودی در سال ۲۰۱۵ با حمایت آمریکا و کشورهای غربی، انصارالله وارد آزمونی دشوار اما سرنوشتساز شد. این جنبش نهتنها با وجود بیسابقهترین محاصره انسانی و حملات مرگبار ائتلاف، پایداری چشمگیری از خود نشان داد، بلکه توانست با توسعه صنایع موشکی و پهپادی بومی، بازدارندگی بیسابقهای را پایهریزی کند. حملات دقیق به عمق خاک عربستان- از فرودگاهها تا تأسیسات نفتی آرامکو- سطح تهدیدپذیری رقیبان منطقهای را دگرگون ساخت و جایگاه انصارالله را به عنوان یک بازیگر تأثیرگذار تثبیت کرد. در ادامه با وقوع جنگ غزه در پاییز ۲۰۲۳ و تأکید بر وحدت جبهه مقاومت، انصارالله با شلیک موشکها و بدون سرنشینها به سمت سرزمینهای اشغالی، خط مقدم جدیدی در جبهه مقاومت باز کرد و نشان داد که جغرافیا دیگر مانع حمایت عملی از فلسطین نیست. انصارالله با نمایش تطابق و هماهنگی استراتژیک با سایر گروههای مقاومت، موفق شد وزن ژئوپلیتیک یمن را از کشوری منزوی به عضو مؤثر محور مقابله با سلطهجویی منطقهای و جهانی تبدیل کند و پشتوانه مردمی و معنوی خود را در جهان اسلام به شکل چشمگیری ارتقا دهد. هنوز نیز مدار این گروه مقاومت که حالا شمال یمن را در دست دارد، بر همان مدار میچرخد.
بررسی گزارشهای بینالمللی همچون مستندات سازمان ملل متحد و تحلیلهای اندیشکدههایی نظیر
International Crisis Group و Chatham House،
نشان میدهد که تابآوری و موفقیت انصارالله تنها محدود به میدان نظامی نبوده است. انصارالله در سالهای اخیر با گسترش شبکههای اجتماعی و افزایش سطح آموزش سیاسی و نظامی اجتماعی در مناطق تحت کنترل خود، پروژه دولتسازی را در شرایط جنگی پیگیری کرده است. ایجاد ساختارهایدولتی، اداره نسبی مناطق، کنترل بنادر و منابع استراتژیک چون الحدیده، و مذاکرات مستمر با سازمان ملل برای دسترسی به کمکهای بشردوستانه سبب شد تا انصارالله ضمن حفظ توان رزمی، مشروعیت داخلی کسب کند. همچنین گزارشهای سازمان ملل (2023) بر رشد تسلیحاتی جنبش با تکیه بر تکنولوژی بومی و دریافت تجربیات از سایر اعضای محور مقاومت مانند ایران و حزبالله تأکید دارند. تحریمهای گسترده و محاصره دریایی نیز، برخلاف انتظار، به جای تضعیف کامل، موجب اتکای بیشتر یمن به خودکفایی فناوری و همگرایی ژئوپلیتیک با محور مقاومت شد. در نهایت، کنشهای نمادین و عملی انصارالله در حمایت از فلسطین، افزون بر ارتقاء سرمایه اجتماعی در میان جبهه مقاومت، حکایت از قدرت بسیجگری فرامرزی و تبدیل یمن به بازیگری تعیینکننده در توازن جدید منطقهای دارند.
انصارالله افزون بر دستاوردهای میدانی، در حوزه انعطاف سیاسی نیز تغییرات چشمگیری را تجربه کرده است. با وجود فشارهای شورای امنیت، قرارگیری در فهرست تحریمها و تلاشهای گسترده برای منزویسازی این جنبش، انصارالله موفق شده است روابط خود را با برخی بازیگران منطقهای و بینالمللی حفظ و حتی در مواردی گسترش دهد. گزارش اندیشکده RAND در سال ۲۰۲۳ نشان میدهد که انصارالله ضمن حفظ «خودبنیادی» نظامی، درک دقیقی از موازنه قدرت منطقهای به دست آورده و از طریق بهرهگیری هوشمندانه از رسانههای جمعی و ابزارهای دیپلماسی نو، توانسته صدای خود را در مجامع جهانی تقویت کند. در همین زمینه، گزارش گروه بینالمللی بحران (ICG) نیز تأیید میکند که جنبش انصارالله در کنار سرمایهگذاری در حوزه واگرایی تکنولوژیک، به توسعه سیاستهای انسجام اجتماعی و شبهاداری در شمال یمن اقدام کرده؛ امری که به افزایش ثبات نسبی و کنترل جمعیت تحت سلطه این جنبش انجامیده است. به موازات روندهای مذکور، کارشناسان مرکز مطالعات استراتژیک لندن (IISS) در نشریه Strategic Dossier تأکید میکنند که انصارالله طی سالهای اخیر با اتکا به توان نامتقارن و تاکتیکهای جنگ هیبریدی، «نظم امنیتی خلیجفارس» را با چالش جدی مواجه ساخته و تحولات یمن را به یک بحران ژئوپلیتیک فراتر از مرزهای این کشور بدل کرده است. بر این اساس، میتوان نتیجهگیری کرد که بقای بلندمدت انصارالله نه از رهگذر حمایت خارجی صرف، بلکه متأثر از تلفیق تاکتیک جنگی، و سرمایه اجتماعی در حال گسترش در یمن و منطقه است.
متحدان ایران دستبسته نخواهند ماند
به گزارش خبرگزاری «مهر» به نقل از شبکه «المیادین»، «محمد الفرح» عضو دفتر سیاسی جنبش انصارالله یمن گفت: «تهدیدهای دونالد ترامپ نشاندهنده شکست قریبالوقوع دشمن صهیونیستی و خروج کنترل اوضاع از دست سران تلآویو است. اگر رژیم صهیونیستی توانایی ایستادگی و رویارویی مستقیم با ایران را داشت، نیازی به تهدید آمریکا نبود. در صورت هرگونه دخالت مستقیم نظامی آمریکا یا انگلیس در تجاوز به ایران، تهران و متحدانش دستبسته نخواهند ماند و واکنش آنان شدید خواهد بود.» وی در پایان به کشورهای غربی هشدار داد: «ایران و متحدانش گزینههای متعددی برای زیر فشار گذاشتن (طرف مقابل) در این جنگ در اختیار دارند که سادهترین آنها قطع مسیرهای دریایی، تهدید ناوبری کشورهای متجاوز و جلوگیری از تأمین انرژی است که میتواند به شعلهور شدن کل منطقه بیانجامد.»
کنار ایران و مقابل متجاوزان ایستادهایم
همچنین «ایکنا» به نقل از «الاخبار» نوشت، «مهدی المشاط»، رئیس شورای عالی سیاسی یمن، اعلام کرد: «در کنار حق جمهوری اسلامی ایران برای دفاع از حاکمیت خود و بازدارندگی در مقابل متجاوزان هستیم.» مهدی المشاط، دوشنبه، در سخنانی به خبرگزاری «سبأ» گفت: «هیچ منشور بینالمللی وجود ندارد که به کسی این حق را بدهد که سگ هار خود را روی هرکسی که میخواهد رها کند. منشور سازمان ملل متحد قراردادی است که روابط بین کشورها را تنظیم میکند و ما اجازه نخواهیم داد که نقض شود. وظیفه برخی کشورها حفظ صلح و امنیت بینالمللی است نه تجاوز و مداخله در حاکمیت سایر کشورها.»
تحولات ماههای اخیر نشانهای روشن از گذار مقاومت یمن از فاز دفاعی به عرصه بازدارندگی فعال و حتی تهاجمی است، جایی که هشدار مقام ارشد انصارالله درباره هرگونه مداخله مستقیم آمریکا و انگلیس دیگر صرفاً یک مانور تبلیغاتی نیست، بلکه واقعیتی استوار بر تحولات میدانی، ظرفیتهای نظامی به اثبات رسیده و هماهنگی عملیاتی میان اعضای این بلوک منطقهای.
تجربه هشتساله جنگ یمن و ایستادگی انصارالله در برابر ائتلاف مجهز سعودی–غربی چنان سرمایه اعتماد و قدرتی برای مقاومت رقم زده که اکنون در معادلههای منطقهای میتواند به عنوان یک کارتِ واقعیِ تهدید و بازدارندگی مطرح شود. هشدار درباره پاسخ «شدید» و دستبسته نماندن متحدان ایران در صورت ماجراجویی غرب، حامل این پیام است که هرگونه آتشافروزی جدید در منطقه، نهفقط یک دعوای نقطهای، بلکه زنجیرهای از تحرکات هماهنگ از صنعا تا بیروت و بغداد و شام را فعال خواهد کرد؛ و همین مسئله، هزینه اقدام علیه ایران را برای طرف مقابل به شکل تصاعدی افزایش میدهد.
در این ساختار جدید، انصارالله بهعنوان عضوی غیرقابل چشمپوشی از جبهه مقاومت، حالا افزون بر مناطق تحت کنترل خود و اقدامات دفاعی، در پهنه دریای سرخ، اقیانوس هند و حتی جغرافیای رژیم صهیونیستی نقشه نقشآفرینی دارد. تهدید قطع خطوط تجارت، تحرکات موشکی و پهپادی و انسجام رسانهای با دیگر متحدان، تنها بخشهایی از گزینههای روی میز جبهه مقاومت است. بیشترین نگرانی آمریکا و انگلیس از همین «پاسخ نامتقارن» و فرسایشی است که سرآغازش از یک منطقه محدود، اما دامنه و پیامدش متوجه منافع استراتژیک غرب در کل منطقه خواهد بود. این تحولات یک پیام روشن و بیواسطه به قدرتهای مداخلهگر دارد: امروز، معادله زور یکسویه دیگر چندان کارآمد نیست و در صورت دست بردن به ماشه تجاوز، جبهه مقاومت با قدرت و مشروعیت مردمیای که در دورههای قبل پرورش یافته، سطح تعارض را از کنترل آنان خارج خواهد ساخت. به همین دلیل، هرگونه محاسبه برای وارد کردن منطقه به ریسک مواجهه مستقیم با ایران، باید بهای این واکنش زنجیرهای و پرهزینه را نیز به طور جدی در نظر بگیرد.