چرا رژیم صهیونیستی به رسانه ملی حمله کرد؟! (یادداشت روز)
دوشنبه عصر بود که صفحه تلویزیون جمهوری اسلامی به جای تصویر حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان و انعکاس شلیک موشکهای غرورآفرین ایرانی بر سر مقامات ابله صهیونیستی، روایتگر حمله به ساختمان شیشهای صدا و سیما شد. هر چند به همان میزان که شلیک موشک به «تلآویو» و «حیفا» و پایگاههای رژیم در«نواتیم» و... رشکبرانگیز بود، دیدن تصویر شیرزن خبرنگار سیمای جمهوری اسلامی در زمان حمله به ساختمان شیشهای و ادامه قرائت خبر در عین اینکه اتاق خبر را گرد و خاک و آتش گرفته بود و خانم امامی با ندای الله اکبر و بیان حقیقت جنگ رژیم صهیونیستی علیه کشورمان از فعالیت رسانهای و اطلاعرسانی دست نکشید، جذاب و غرورآفرین بود. او بدرستی میدانست که در شرایط جنگ، بیان و مدیریت اخبار به عنصری حیاتی برای حفظ امنیت ملی، وحدت اجتماعی و جلوگیری از گسترش شایعات تبدیل میشود.آنچه خانم امامی روز دوشنبه انجام داد یک حماسه بود و از این پس، این عمل او، الگویی خواهد شد برای همه خبرنگارانی که پا به این عرصه خطیر نهادهاند.
او نشان داد که جنگها تنها در میدان نبرد پیروز نمیشوند، بلکه جبهه رسانهای و روانی نقشی تعیینکننده در سرنوشت درگیریها دارد. چراکه در عصر حاضر با این همه ابزار اطلاعرسانی و شبکههای خبری مجازی و غیرمجازی که تشخیص اخبار و اطلاعات درست از نادرست سخت شده است، بیان و مدیریت اخبار جنگ در این شرایط که یک طرف آن دشمنی است که با انبوهی از شبکههای دروغپراکن که ذهنها را مشوش میکند، خبررسانی و روایتگری درست به عاملی استراتژیک تبدیل شده و میتواند بر تصمیمات نظامی و سیاسی، روحیه نیروهای نظامی، حمایت عمومی و همبستگی ملی و حتی تصمیمات دشمن برای اقدامات جنگی تأثیر بگذارد.
رفتاری از جنس رفتار خبرنگار صدا و سیمای جمهوری اسلامی در این شرایط میتواند اخبار و اطلاعات داده شده را به سلاحی استراتژیک تبدیل کرده و روحیه ملت را در حالی که دشمن صهیونیستی میخواهد شکست در صحنه جنگ را با جنگ روانی – رسانهای خود تغییر داده و ورق را به نفع جبهه خود عوض کند، اقدامی در خور تقدیر است.چرا که کنترل و مدیریت اخبار در این شرایط نه یک انتخاب، بلکه یک «ضرورت امنیتی» است. این کنترل باید به گونهای اعمال شود که هم از امنیت ملی محافظت کند و هم از ایجاد هرج و مرج اطلاعاتی و رسانهای جلوگیری کند که بار اصلی این وظیفه امروز بر عهده صدا و سیما و البته رسانههای وفادار به انقلاب، نظام اسلامی و در خدمت مردم است.
آنچه روز دوشنبه رژیم منحوس صهیونیستی در حمله به صدا و سیمای جمهوری اسلامی انجام داد برخلاف کنوانسیونهای بینالمللی از جمله کنوانسیون ژنو یعنی حمایت از خبرنگاران غیرنظامی بهعنوان افراد غیرمسلح و منشور اخلاقی فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران (IFJ)است که البته از رژیمی که بیش از 300 خبرنگار را در جنگ غزه به شهادت رسانده و هیچ صدایی از مجامع مدعی حقوق بشر و نهادهای صادرکننده چنین منشورهایی برنیامده است، انتظار نمیرود در جنایت به صدا و سیما جمهوری اسلامی هم صدایی از آنها بلند شود.
اما در چرایی حمله به صدا و سیما جمهوری اسلامی که چه بسا دامنه آن به دیگر حوزههای رسانهای کشور نیز کشیده شود، چند دلیل وجود دارد:
1-در زمان وقوع جنگها، حمایت افکار عمومی از تلاشها و اقدامات کشور در مواجهه با دشمن، به ارائه منابع خبری و رسانهای معتبر، به موقع و سریع نیاز دارد تا مردم از سردرگمی نجات یابند و در راستای منافع ملی یکپارچه در برابر دشمنان بایستند. نباید فراموش کنیم در میان رسانههای کشور، صدا و سیما به جهت گستره خبری و میزان مراجعه مردم و عملکرد بسیار خوبی که در انتشار اخبار حملات موشکی به رژیم صهیونیستی داشته، دارای مرجعیت مناسب خبری است و این درحالی است که رژیم اشغالی در حوزه رسانه با وجود تمام حمایتهای بینالمللی نتوانسته است پیوست رسانهای تجاوز خود را عملی کند.
2-تا روز یکشنبه بخش زیادی از عملیات رژیم صهیونیستی در خاک کشورمان توسط ریزپرندهها، پهپادها و دوش پرتابها از داخل انجام میشد که هم سیستم پدافندی کشور را درگیر خود کرده بود و هم رژیم صهیونیستی از فضای شلوغ در آسمان ایران استفاده میکرد تا بتواند ضربات اساسیتری را به زیرساختهای کشور وارد کند و از سوی دیگر، آنچه توسط این ریزپرندهها و پهپادها انجام میشد را به عنوان ظرفیت و توانمندی خود در رسانههایی همچون اینترنشنال یا شبکههای فارسی زبان صهیونیستی مطرح میکرد. اما از روز یکشنبه با دستگیری برخی از عوامل پیاده نظام داخلی دشمن و کشفیاتی از این ادوات توسط نیروهای امنیتی و بسیج مردمی با مشارکت کم نظیر مردم انجام شد و این تاکتیک دشمن صهیونی تا حدود زیادی خنثی گردید و اطلاعرسانی صدا و سیما در خنثی کردن این تاکتیک دشمن با خبررسانی به موقع خیلی مؤثر بود. با کاهش حملات دشمن مشخص گردید که اسرائیل بیش از آنکه تمرکز بر توانمندی خود داشته باشد دل در گروی نفوذیها و جاسوسانش داشته و رسانه ملی با بسیج عمومی مردم موجب هوشیاری مردم شده و با کمک بسیجیان
جان بر کف کشور دست به شناسایی و انهدام عوامل موساد بزنند.
3-صدا و سیما با اتخاذ سیاست کنترل افکار عمومی و پخش فیلمهای برخورد موشکهای سپاه و نیز نمایش جنایتها و تجاوزات رژیم صهیونی به ساختمانهای مسکونی در تهران و به شهادت رسیدن کودکان بیگناه، در این چند روز روایتگری اول را از دست رسانههای مزدور صفتی چون اینترنشنال (در تلآویو) و... گرفت که همین امر عصبانیت رژیم را در پی داشته و منجر به حمله به صدا و سیما شده است.
4-تمام تلاش دشمن در زمان رویارویی و جنگ، از هم پاشیدن
«وحدت ملی» و «همبستگی اجتماعی» و تحتالشعاع قرار دادن حمایت ملی از اقدامات مجموعههای نظامی و از بین بردن انسجام در بدنه سیاسی کشور است و دشمن از طریق تفرقهاندازی رسانهای و انتشار اخبار و اطلاعات غلط تلاش دارد به شکافهای قومی، مذهبی یا سیاسی دامن بزند. این درحالی است که رسانه ملی با دعوت از افراد مختلف با گرایشهای سیاسی متفاوت و دادن امید به جامعه و ارائه اخبار مثبت، موجب شد نقشه تفرقهافکنانه دشمن صهیونی نقش بر آب شود. بنابراین، حمله به این سازمان تاثیرگذار رسانهای کشور را باید در همین راستا ارزیابی کرد.
5-از دلایلی که میتوان بر چرایی حمله صهیونیستها نسبت به رسانه ملی بر شمرد این است که پس از شهادت فرماندهان ارشد نظامی، صهیونیستها دچار این تحلیل غلط شدند که با زدن فرماندهان، دانشمندان هستهای و صدا و سیما، بازوان نظامی و اطلاعرسانی کشور را فلج کرده و با ارسال پیامهای تهدیدآمیز که با گزافهگویی نتانیاهو که دو روز پیش گفته بود تهران را تخلیه کنید، در مردم وحشت ایجاد کرده و با هجوم مردم به خارج از پایتخت یا تحریک به شورشهای داخلی میتوانند کار حکومت را تمام کنند. ضمن اینکه حرکت بینظیر مردم در جشن غدیر در سراسر کشور آن هم در شرایط تهدید و حملات صهیونیستها، موجب عصبانیت جنایتکاران صهیونیستی شده بود و صدا و سیما در انعکاس تصاویر این جشن بزرگ سنگ تمام گذاشت و عملا نقشه دشمن صهیونی که قصد داشت انسجام مردمی را با حملات نظامی و شهادت فرماندهان و دانشمندان هستهای بشکند را نقش بر آب کرد.
6-نباید فراموش کنیم که تاثیرگذاری رسانهها در قالب ایفای دو نقش قابل بررسی و توجه است:
الف) تسهیلکنندگی: به این معنی که رسانهها نه تنها فرآیند تصمیمسازی را کوتاه میکنند، بلکه به مثابه نیروی تقویتکننده تصمیمات به ایفای نقش میپردازند. با این نگاه، میتوان گفت کاری که امروز رسانهها و رسانه ملی در انتقال اخبار حملات نظامی رژیم صهیونیستی و پاسخهای خردکننده مجاهدان فی سبیل الله نیروهای مسلح کشورمان انجام میدهند، روح امید را در بدنه تصمیمگیر سیاسی و نیروهای مسلح کشور افزایش داده و آنها را در ادامه حملات تا نابودی جرثومه فساد صهیونیستی تشویق و مسیر را برای نیروهای مسلح و مسئولان سیاسی کشورمان هموار میکند.
ب) بازدارندگی: ارائه یک تصویر واقعی از صحنه نبرد با دشمن و برجسته کردن توانمندیها و اقدامات انجام شده برای افکار عمومی، زمینه فشار به دشمن را فراهم میکند و با همراهی افکار عمومی، دشمن صهیونیستی را در پیگیری نقشههای خبیثانه خود ناامید میکند و در این صورت است که بازدارندگی حاصل میشود. بپذیریم که با تسلیم در برابر خواستههای دشمن عنود که نیستی شما را میخواهد، بازدارندگی شکل نمیگیرد، بلکه با ایستادگی و پرداخت هزینه مادی و انسانی و البته با صبر، توکل، اعتماد به وعده الهی و گوش به فرمان ولی امر مسلمین این شخصیت حکیم و فرزانه انقلاب است که بازدارندگی صورت میگیرد و در این زمینه، رسانهها و صاحبان قلم با تنویر افکار عمومی و بیان توانمندیها و ظرفیت عظیم ملت ایران و ترجمان امید و تزریق توکل به جامعه است که این مهم تحقق مییابد.
حسن رشوند