چه کسی به یاد دارد آنفلوآنزای خوکی از کجا آمد؟
یادآوری تاریخی تجارت مرگ آمریکا
نزدیک به 7 سال پیش بود که اولین بار نام بیماری آنفلوآنزای خوکی به گوش مردم جهان خورد و در طی مدت بسیار کوتاهی و فقط در فاصله چند ماه تمام قارهها را به تسخیر خود در آورد. مرجع رسمی اعلام آمار مبتلایان و مرگ و میرهای آنفلوآنزای خوکی سازمان بهداشت جهانی است که بهطور مرتب آمارها و گزارش های خود را روزآمد میکند.
سود سرشار رامسفلد و «گيلعاد ساينس»
اولین همه گیری در مکزیکوسیتی بروز یافت و پس از آن ملبورن به «پایتخت آنفلوآنزای خوکی جهان» بدل شد. آنفلوآنزاى خوکی (Swine flu) يك بيمارى تنفسى خوكها است که توسط ويروس آنفلوآنزاى نوع H۱N۱ ایجاد میشود. این نوع آنفلوآنزا معمولا در خوكها بروز میکند. ويروسهاى آنفلوآنزاى خوكی حد بالایی از آلودگی و بيمارى را سبب میشوند، البته آمار مرگ و میر ناشی از آن در میان خوکها معمولا کم است و کشندگی زیادی ندارد. آنفلوآنزای خوکی معمولا به انسان منتقل نمیشود، هرچند گاهی در موارد نادر این ویروس به انسان، به خصوص افرادی که با خوکها در تماس نزدیک بودند سرایت میکرد. موارد نادری از انتقال این ویروس از انسان به انسان نیز ثبت شده بود.
آنچه که بلافاصله پس از شیوع این بیماری محققان جهانی را به اصل ماجرا مشکوک ساخت، جهش سه تایی ژنتیکی و برخی موارد صناعی و دست کاری شده در ساختار ویروس بود که موجب تفاوت H1N1 نسبت به نوع طبیعی آن میشد که نه تا این حد مسری است و نه به حدی پیچیده که به علت جهشهای سریع امکان مبارزه و ریشه کنیاش را تقریبا غیرممکن کرده بود.
روزنامه «استرالین» در همان زمان نوشت بیماری آنفلوآنزای خوکی در طول سه هفته گذشته در این منطقه هزار برابر افزایش یافته است، بیش از همه مدارس در منطقه ملبورن را مبتلا کرده است و منطقه ویکتوریا را به بدترین نقطه جهان از لحاظ ابتلا به بیماری به ازای سرانه جمعیت بدل کرده است.
«مايكل چسودوفسكي» تحليلگر آمريكايي، در گزارشي كه در «سانفرانسيسكو بيزينيس تايمز» منتشر شد، درباره آنفلوآنزاي خوكي نوشت: آنفلوآنزاي خوكي باعث شده است كه ارزش سهام شركت «بيگ فارما» افزايش چشمگيري يابد. بعد از انتشار گزارشهاي اوليه مبني بر شيوع آنفلوآنزا در مكزيك، تقاضاي داروهاي ضد آنفلوآنزا سر به فلك كشيد.
در اين گزارش با اشاره به فضاي ترس و وحشت در جهان پس از شيوع آنفلوآنزاي خوكي آمده است: اطلاعات نادرستي از رسانهها پخش شده است باعث شده فضاي ترس و وحشت تشديد شود. در بسياري از مناطق آمريكا وضعيت فوقالعاده بهداشتي اعلام شده است.
اين گزارش با اعلام اينكه «داروهايي چون «تامي فلو» و «رلانزا» بيشترين تقاضا را در بازار داشتهاند ، تاكيد شده است كه دولت آمريكا مواد دارويي را از انبارهاي ملي بيرون آورده است تا مطمئن شود كه در صورت شيوع آنفلوآنزا مأمورين مراقبتهاي بهداشتي-پزشكي در آمادگي كامل بسر خواهند برد.
بنابر اين گزارش، تامي فلو از طرف شركت بيوتكنولوزيكي «گيلعاد ساينس» آمريكا و به وسيله شركت داروسازي عظيم «هافمن لاروش» در سوئيس ساخته ميشود. اين دارو توسط شركت «روش» ساخته ميشود ولي اختراع آن توسط شركت «گيلعاد ساينس» انجام گرفته است. اين بدين معناست كه حقوق دارايي معنوي اين دارو متعلق به شركت «گيلعاد ساينس» است. «گيلعاد» نامي عبري و مربوط به تپه مقدس يهوديان است.
اين گزارش مي افزايد: دونالد رامسفلد، وزير دفاع اسبق آمريكا، يكي از سهامداران عمده شركت «گيلعاد ساينس» است. وي در سال 1997 به سمت رياست شركت «گيلعاد ساينس» دست يافت و تا سال 2001 كه به منصب وزارت دفاع آمريكا منصوب شد، اين پست را حفظ كرد. رامسفلد از زمان تأسيس اين شركت در سال 1987 تا زمان وقوع اولین همه گیری آنفلوآنزای خوکی عضو هيئت مديره آن بوده است.
نشريه «فورچون» نیز در سال 2005 و در اوج بحران آنفلوآنزاي مرغي، شركت «گيلعاد» را يكي از شركت هايي ناميد كه بيشترين ارتباطات سياسي را در صنعت بيوتكنولوژي دارا است. از زمان استعفاي رامسفلد در سال 2006، اطلاعاتي در مورد ميزان سهام وي در اين شركت وجود ندارد.
بیوتروریسم رسمیآمریکایی
بعد از اعلان شيوع آنفلوآنزاي خوكي در مكزيك سهام شركت مذکور در بازار بورس نيويورك به شدت افزايش يافت.
بعد از تأييد گزارشهاي مربوط به مشاهده چهل مورد ابتلا به آنفلوآنزاي خوكي، دولت آمريكا يك چهارم ذخاير دارويي خود را آزاد سازي كرد! آن زمان هفت مورد آنفلوآنزاي خوكي در كاليفرنيا، بيست و هشت مورد در نيويورك، دو مورد در تگزاس، دو مورد در كانزاس و دو مورد نيز در اوهايو گزارش شده بود که به هیچ وجه وقوع اپیدمی در این کشور 200 میلیون نفری را تایید نمیکرد!
مكزيك اعلام كرد تعداد مرگ و مير بر اثر آنفلوآنزاي خوكي به 149 نفر رسيده است اما بيماري آنفلوآنزاي خوكي در بيست مورد از اين افراد تأييد شد.
بر اساس گزارش «مراكز كنترل بيماري»، براي مقابله با انواع آنفلوآنزا از جمله آنفلوآنزاي خوكي بايد داروهاي ضدويروس تجويز شوند. ظاهرا ويروس موجود در مكزيك و آمريكا در برابر دو داروي ضد ويروس - آمانتادين و ريمانتادين – مقاوم بود. اما آزمايشهاي آزمايشگاهي نشان داد كه اين ويروس در مقابل تامي فلو و رلنزا آسيبپذير است.
بنا به تأييد دولت آمريكا، داروي خوراكي تامي فلو از بروز آنفلوآنزاي نوع A و B در افراد بالاي يك سال جلوگيري ميكند. شركت «هافمن لا روش» كه اين دارو را توليد ميكرد بخشي از فروش خود را به شركت «گيلعاد» سپرد.
شركت روش اعلام كرد كه هم اكنون 3ميليون بسته از اين دارو را در اختيار دارد؛ «بخشي از 5 ميليون بستهاي كه در سال 2006 به اداره بهداشت آمريكا اختصاص يافت و مي تواند در عرض بيست و چهار ساعت اين دارو را در تمام نقاط جهان تحويل دهد.»
بیماری یا سلاح بیولوژیکی؟
ديويد واتسون، تحليلگر آمریکایی نیز در سال 2009 در مقالهاي كه در پايگاه خبري پريزن پلنت (PrisonPlanet) به چاپ رساند، با اشاره به شیوع آنفلوآنزاي خوكي در جهان نوشت: شواهدي وجود دارد مبني بر اينكه آنفلوآنزاي خوكي مكزيك نوعي سلاح بيولوژيكي است.
در این مقاله آمده است: شواهدي وجود دارد مبني بر اين كه آنفلوآنزاي خوكي مكزيك نوعي سلاح بيولوژيكي است. البته هنوز زود است كه در اين مورد به نتيجه قطعي دست يافت. سازمان بهداشت جهاني و دولت آمريكا اين ادعاها را سريعا تكذيب كردهاند.
وي با تاكيد بر اين كه « آنفلوآنزاي خوكي» نوع جديدي از ويروس ميباشد كه از ادغام ويروس انساني، مرغي و خوكي به دست آمده است، نوشت: تاكنون هيچ موردي از ابتلاي خوكها به ويروس آنفلوآنزاي نوع A گزارش نشده است.
بر اساس گفتههاي يكي از منابع، «وين مدسن»؛ از مقامات سابق سازمان امنيت ملي آمریکا، «يكي از دانشمندان ارشد سازمان ملل، كه شيوع ويروس مهلك «ابولا» در آفريقا و قربانيان ويروس ايدز را بررسي كرده است، اعلام كرده كه ويروس آنفلوآنزاي نوع H1N1 داراي برخي «بردارهاي» تبديلي است كه نشان ميدهد اين نوع از آنفلوآنزا در تأسيسات نظامي و بعنوان نوعي اسلحه بيولوژيكي توليد شده اند.
مدسن ادعا کرد كه منبع وي و منبعي ديگر در اندونزي، «متقاعد شدهاند كه توليد نوع انساني اين ويروس منجر به شيوع اين بيماري در مكزيك و بخشهايي از آمريكا شده است. اين امر ميتواند منجر به شيوع جهاني اين ويروس شود و تأثيرات فاجعه باري را براي مسافرتها و تجارت داخلي و بين المللي در پي داشته باشد. در اين گزارش با تاكيد بر اين كه «تأسيسات فرماندهي پزشكي ارتش آمريكا كه در پادگان دريك قرار دارند، منبع شيوع ويروس سياه زخم در سال 2001 بودند» مي افزايد: هم اكنون بازرسي هايي در مورد احتمال ناپديد شدن برخي نمونههاي ويروسي از آزمايشگاه اين تأسيسات صورت مي پذيرد و همين امر منجر شده كه در مورد آنفولانزاي خوكي نيز با ديده شك و ترديد به اين آزمايشگاه هاي نظامي نگريسته شود.
به گزارش وب سايت FrederickNewsPost.Com، سخنگوي تأسيسات نظامي «ميد» اعلام كرده است كه اداره تحقيقات جنايي در حال بررسي احتمال ناپديد شدن برخي از نمونه هاي ويروسي از «مؤسسه تحقيقات پزشكي بيماري هاي واگيردار ارتش آمريكا»، است. تحقیقاتی که هرگز نتایج آن به افکار عمومی ارائه نشد و تنها افزایش سود سهام حاصل از این ماجرا و تبلیغات رسانهای پیرامون آن، در بورس آمریکا و اروپا به عنوان مستندات قوی و غیرقابل انکار در دست محققان جهانی باقی ماند.
جالب اینجاست که در ماه فوريه اين موسسه مجبور شد كه كار خود را به علت ثبت نشدن برخي نمونه هاي ويروسي در ليست موجودي آزمايشگاهها، متوقف كند اما هیچ تنبیه جهانی نیز متوجه وزارت جنگ آمریکا که با اتهامات بیوتروریسمی مواجه شده بود، نشد!
امپراطوری وحشت آمریکا
در اين گزارش تاكيد شده كه با توجه به ترس و وحشتي كه آنفلوآنزاي خوكي پديد آورده و همچنين منشأ آزمايشگاهي نوع جديد بسيار ناراحت كننده خواهد بود كه بفهميم نمونههاي ويروسي ممكن است از همان آزمايشگاه نظامي كه در سال 2001 منشأ سياه زخم شد، ناپديد شده باشند. تحقيقات اف.بي.آي و وزارت دادگستري در سال 2008 آشكار كرد كه بروس ادوارد اروينز، ميكرب شناس، واكسن شناس و محقق ارشد دفاع بيولوژيكي در «مؤسسه تحقيقاتي بيماريهاي واگيردار ارتش آمريكا» در پادگان دتريك در مريلند مسئول ارسال پاكتهاي حاوي سياه زخم به برخي از نمايندگان كنگره بود. موضوعی که موج سوم وحشت از وقوع حملات تروریستی را در میان مردم آمریکا ایجاد کرد و خوراک خوبی برای «جنگ افروزان» و تولید کنندگان سلاح در این کشور فراهم آورد!
بعد از اعلام اين موضوع ايروينز دست به خودكشي زد. اين واقعه باعث شد برخي از محققان جهانی مصمم شوند كه خود اروينز نيز قرباني شده است. علي رغم وجود برخي شرايط مشكوك، جسد وي مورد كالبد شكافي قرار نگرفت. وكيل اروينز معتقد بود كه وي، با شش سال سابقه تحقيقاتي، در مورد پنج مرگ ناشي از ويروس سياه زخم كاملا بي گناه است.
در ابتدا وزارت دادگستري آمریکا به دكتر «استيون جي هاتفيل» مشكوك شد، اما وي از دولت شكايت كرد و مبلغ ۸/۵ميليون دلار غرامت دريافت نمود!
مقالهاي در نشريه «نيويورك تايمز «در مورد مرگ اروينز اين سؤال را مطرح كرد كه اگر دكتر هاتفيل در سال 2002 خودكشي مي كرد، چه ميشد؟ آيا بازرسين تحقيقات خود را رها ميكردند و اعلام ميداشتند كه فرد مجرم مرده است؟»
به این ترتیب با توجه به شبهات بسیار عمیق موجود در پرونده تاریخی ظهور و بروز آنفلوآنزای H1N1 انتظار میرود نوع رفتار مسئولان کشورمان با مشاهده این ویروس مشکوک در ایران، با حساسیت بیشتری همراه باشد و تنها بر مولفه مهم تبدیل نشدن این بیماری در حال حاضر به «اپیدمی» تاکید نشود. هیچ بعید نیست برنامهریزی اقتصادی- سیاسی برای استفاده از موقعیت مذکور در وزارت دفاع آمریکا صورت گرفته باشد و اهدافی پنهانی بیوتروریسمی در پس پرده مشاهده H1N1 در ایران وجود داشته باشد. در هر حال هوشیاری مردم و مسئولان و رعایت اصول بهداشتی پیشگیرانه، از متضرر شدن جامعه جلوگیری خواهد کرد و به قول معروف «دفع خطر احتمالی، وجوب عقلانی دارد.»