فیلم و مصاحبه و اسنادی که پنهان ماند
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
«... زمانی که تصاویر سیتی اسکن مهسا منتشر شد، ایران اینترنشنال ادعا کرد که عکسها توسط متخصصان بررسی شده و آنها شکست جمجمه و تورم مغز را تایید کردهاند...تصویر را با دقت نگاه کردم. سیتی اسکن نرمال بود. یک نقص جمجمه مربوط به استخوان تمپورال راست وجود داشت که شبیه محل جراحی قبلی مغز بود. میدانستم که پدر مهسا منکر جراحی مغز یا ضربه قبلی به سر مهسا شده بود. تنها نتیجه منطقی این بود که تصاویر متعلق به شخص دیگری بود که با نام مهسا امینی به ایران اینترنشنال ارسال شده بود. با ایران اینترنشنال تماس گرفتم و به مجری برنامه گفتم به احتمال زیاد این سی تی اسکن مهسا نیست. همچنین با یکی از روزنامهنگاران برجسته ایران اینترنشنال تماس گرفتم و به او گفتم که شبکهشان توسط رژیم فریب خورده است. گفتم سیتی نرمال را برای شما فرستادهاند؛ خبرگزاری فارس هم اصالت آنها را تایید کرده است با هدف اینکه شما را شرمسار کنند.»1
این جملاتی است که «دکتر رضا بهروز» متخصص بیماریهای عروق مغزی دانشگاه تگزاس سن آنتونیو در اولین سالگرد مرگ مهسا امینی در شبکه توئیتر (ایکس) خود بیان نمود. وی خود از جمله کارشناسان شبکه ایران اینترنشنال بود که برای موارد کارشناسی در حوزه مغز و اعصاب مهمان این شبکه میشد. او پس از یک سال صراحتا گفت که هیچ علائمی از برخورد و ضربه در عکس سی تی اسکن
مربوط به مهسا امینی مشاهده ننموده است!
وی دلیل این تاخیر خود در افشای دروغ شبکههایی مانند اینترنشنال را چنین بیان کرد:
«... در آن زمان، فکر کردیم بهترین تصمیم این است که دیگر درباره سیتی اسکن صحبت نکنیم، زیرا احساس میکردیم که میتواند به جنبش انقلابی آسیب برساند.»!!2
به دنبال این افشاگری دکتر رضا بهروز، یکی دیگر از همکاران وی به نام دکتر شهرام ماکویی که او نیز سال گذشته با مشاهده تصاویر سی تی اسکن مهسا امینی، گواهی داده بود، ضربه سخت به سر مهسا خورده، پس از گذشت یک سال از آن واقعه در 25 شهریور 1402 ضمن تایید حرفهای دکتر رضا بهروز، در توئیترش نوشت:
«... اتفاقاً من هم وقتی این CT را دیدم، هیچ چیز خارقالعادهای در آن ندیدم و دقیقاً همین فکر را کردم که باید متعلق به شخص دیگری باشد، ولی من هم سکوت کردم، زیرا در آن لحظات و روزهای بسیار حساس، نمیخواستم تولید حاشیه یا دستاویز بکُنم که حواسها منحرف بشود.»3
ابهامات پرونده فوت مهسا امینی
مهسا امینی علیرغم تلاش پزشکان و کادر درمان، روز 25 شهریور 1401 فوت کرد، درحالی که بسیاری از ابعاد فوت او در پرده ابهام ماند و مجموعهای عظیم از رسانههای خارجی و داخلی به طور 24 ساعته بر طبل کشته شدن او کوبیدند.
برای اولین بار در همان روز 25 شهریور، فیلمی دو دقیقه و سی ثانیهای از حضور مهسا امینی در مرکز اداره پلیس امنیت اخلاقی، توسط همین اداره منتشر شد که بخشهایی از صحنه ورود مهسا امینی به اداره و صحبتهایش با ماموران را نشان میداد که در ادامه تصاویر یاد شده و به دنبال یکی از همین صحبتها، (که گویا مامور مربوطه به نوع پوشش او اشاره کرد) بدون هیچ برخورد فیزیکی، سر خود را گرفت و روی زمین افتاد.
این فیلم با تاخیر و در شرایطی انتشار یافت که طی 3 روز قبل از آن، یعنی از زمان انتقال مهسا امینی به بیمارستان، رسانههای خارجی و داخلی و شبکههای مجازی مملو از شایعات و خبرهای جعلی و برخورد فیزیکی پلیس با مرحومه امینی گردید.
آیا جمجمه مهسا امینی شکسته بود؟
صبح 28 شهریور در حالی که تجمعات غیرقانونی و آشوبها و خرابکاریها و حملات به پلیس در تهران و برخی از شهرها ادامه داشت، شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال عکسی از سیتی اسکن مرحوم مهسا امینی منتشر کرد و مدعی شد که «سیتی اسکن مهسا نشانگر شکستگی جمجمه، خونریزی و ادم مغزی است».
اما متخصصان و کارشناسان پزشکی پس از بررسیهای سی تی اسکن بیمارستان اعلام کردند هیچ شواهدی از ضربه به سر و خونریزی در آن تصاویر به چشم نمیخورد. بررسیها نشان می داد که سالها قبل، یک عمل جراحی در ناحیه سر بیمار انجام شده است، ولی از طریق تصاویر سیتیاسکن نمیتوانستند تشخیص دهند که جراحی دقیقاً مربوط به چند سال قبل بوده است.
پزشکان مغز و اعصاب نیز جراحی تومور بیمار را تایید کردند. به گفته یکی از همین متخصصین، متاسفانه برخی از افراد با دیدن تصاویر ناقص سی تی اسکن درفضای مجازی اقدام به اعلام نظر نمودند، اما واقعیت این بود که در تصاویر کامل اثری از شکستگی دیده نشد و این رسانهها، تصاویر را از زاویهای منتشر کردندکه شکستگی به نظر برسد.
انکارهای پدر مهسا امینی در برابر بیگانگان
این در حالی بود که امجد امینی پدر مهسا به طور مکرر در گفتوگو با رسانهها اظهار میداشت «دخترش در 22 سال گذشته سابقه هیچگونه بیماری نداشته و جز برای سرماخوردگی به پزشک مراجعه نکرده» که این گفته وی، بارها و بارها در شبکههای مجازی و رسانههای زنجیرهای منتشر گردید و القاء آنها مبنی بر شکستگی جمجمه مهسا امینی در اثر ضرب و شتم را بیشتر جا انداخت.
اسناد دیگری انتشار یافت
اما در 29 شهریور، علیرغم تمامی انکارهای خانواده به خصوص پدر مهسا امینی، مدارک و مستندات مراجعات مکررش به مراکز درمانی مختلف جهت مغز و اعصاب انتشار یافت. این مراجعات طی سالهای 1394 تا 1399، نشان میداد وی به طور مکرر به متخصصان مغز و اعصاب و همچنین پزشک غدد مراجعه کرده و نسخهها و داروهایی برایش تجویز شده که به طور مدام بایستی استفاده نماید.
از طرف دیگر داروهای تجویز شده برای بیمار، احتمال ابتلای مهسا امینی به بیماری مغزی را نیز افزایش میداد. همچنین بررسی پرونده پزشکی نشان میداد وی طی همان سالها چند نوبت به صورت مکرر به شهر تبریز برای درمان توسط متخصص غدد مراجعه کرده بود.
بالاخره در 15 مهرماه با انتشار گزارش رسمی پزشکی قانونی مشخص شد، دلیل فوت مهسا امینی ضرب و جرح نبوده و مهسا به دلیل جراحی تومور مغزی در هشت سالگی، به نارسایی هورمونی و مغزی مبتلا گشته است. تمامی این واقعیات اسنادی در حالی بود که در فرم مجوز عمل جراحی بیمارستان به امضای امجد امینی، صراحتا به بیماری مغزی وی اشاره شده بود.
اعتراف پدر مهسا به بیماری و عمل جراحی و عدم ضربه مغزی
بعد از این ماجراهاست که پس از گذشت حدود یک ماه از مرگ مهسا امینی، غوغای رسانههای زنجیرهای خارجی و داخلی و متهم نمودن پلیس، فیلمی که در همان روز درگذشت مرحومه امینی، در بالای سرش گرفته شده و در آن فیلم، پدرش علنا و رسما به بیماری و عمل جراحی و همچنین عدم وجود آثار ضرب و شتم در بدن دخترش اعتراف نموده بود، منتشر شد!4 و علت عدم انتشار آن تا این تاریخ، حرمت شرعی پخش این تصاویر ذکر گردید!
در آن فیلم ویدئویی، امجد امینی در حضور مقام قضائی اذعان کرد که دخترش را در بیمارستان میلاد، در ناحیه سر، تحت عمل جراحی قرار دادهاند.
اسناد بیماری مهسا امینی
اما طرفه آنکه پدر مهسا در مصاحبههای متعدد با رسانههای بیگانه همچنان تاکید داشت دخترش پس از جراحی مغز در دوران کودکی در سلامت کامل بوده اما دکتر فروزش مدیرکل پزشکی قانونی تهران به استناد استعلام از پرونده درمانی مرحومه، در گفتوگو با خبرنگاران گفت:
«... استعلامی که از مراجع ذی ربط از جمله تامین اجتماعی داشتیم، ایشان سابقه متعدد و مکرر مراجعه به پزشکان فوق تخصص رشتههای مختلف منجمله فوق تخصص غدد داشته...»5
سپس سید مجید میراحمدی معاون امنیتی وزارت کشور هم از نامه درخواست پدر مهسا به عنوان یکی از کارکنان تامین اجتماعی کردستان خبر داد. در این نامه که به تاریخ سال 1395 نوشته شده و تصویر اصلیاش هم منتشر گردید، امجد امینی درخواست کرده است:
«... با توجه به اینکه دخترم مریض است و باید همیشه تحت مراقبت باشد و هرماه جهت کنترل وضعیت جسمانی به شهرستان تبریز مراجعه نمایم و با توجه به اینکه در شهرستان سنندج هیچ فامیلی نداریم، خانوادهام به ضرورت نیاز به مراقبت از دخترم حاضر نیستند به سنندج بیایند...»6
کاش زودتر آن فیلم منتشر میگردید
وقتی برای اولینبار و پس از حدود 20 روز، فیلم حضور پدر مهسا امینی در بیمارستان و بر بالین وی منتشر شد، مشخص گردید در همان یکی دو روز اول حادثه، مقام قضائی از امجد امینی، رؤیت کامل سر و صورت دخترش برای بررسی آثار احتمالی ضرب و شتم را درخواست کرده و امجد امینی پس از این اقدام، صریحا وجود آثار ضرب و شتم و شکنجه را در مورد مهسا رد نموده بود. در حالی که ماجرای تلخ فوت مهسا امینی در طی حدود 20 روزی که سپری کرد، باعث و موجب اتفاقات ناگواری در کشور گردید و اغتشاشات و آشوبهای دنبالهاش، طی دو ماه بعد، خانوادههای بسیاری را عزادار کرد.
اگر این واقعیات که در فیلم و مصاحبه یاد شده، بیان گردید، در همان روزهای نخست ماجرا انتشار پیدا مینمود، آیا آن ماجراهایی که کشور را به آشوب و بلوا کشاند، در این سطح و حجم، اتفاق میافتاد؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- توئیت دکتر رضا بهروز- شبکه ایکس- 25 شهریور 1402
2- همان
3- توئیت دکتر شهرام ماکویی- شبکه ایکس- 25 شهریور 1402
4- فیلم ویدئویی گفتوگوی مقام قضائی با امجد امینی درکنار تخت مهسا امینی در بیمارستان- 19 مهر 1401
5- روایت تلویزیونی مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران از علل فوت مهسا امینی- مطبوعات و رسانهها- 16مهر1401
6- سند جدید درباره پرونده مهسا امینی- مطبوعات و رسانهها- 18 مهرماه 1401