تحولات مهم سوريه و عراق در منطقه و نقش ائتلاف عليه تروريسم – بخش نخست
ائتلافي راهبردي در نبرد با تروريسم(گزارش روز)
فاطمه آزرمي
اهميت و نقش استراتژيک سوريه در مناسبات منطقه اي و بين المللي و همچنين رقابت هاي ژئوپلتيکي و معادلات راهبردي، بيشترين سهم را در ايجاد ناآرامي هاي سوريه دارند .
دمشق پايتخت سوريه از کهن ترين شهرهاي جهان است که به دروازه تاريخ معروف است و اولين پايتخت دنيا ناميده ميشود.
اين کشور با چنين قدمتي در دنياي سياست امروز يک بازيگر ژئوپلتيک محور است که سه عامل؛واقع شدن در منطقه استراتژيک خاورميانه، قرار گرفتن بر کناره شرقي درياي مهم مديترانه و برخورداري از 510 کيلومتر ساحل و همسايگي با فلسطين اشغالي، لبنان، ترکيه و عراق، به وضوح اهميت ژئوپلتيکي و نقش راهبردياش را در مناسبات منطقهاي و بين المللي نمايان ميسازد. به دليل همين اهميت و نقش استراتژيک، بسياري از کارشناسان روابط بين الملل «سوريه را بزرگترين کشور کوچک جهان» مي نامند .
اهميت و نقش استراتژيک سوريه در مناسبات منطقه اي و بين المللي و همچنين رقابت هاي ژئوپلتيکي و معادلات راهبردي،بيشترين سهم را در ايجاد ناآرامي هاي سوريه دارند. به عبارت ديگر بي ثبات سازي سوريه،امتدادي از جنگ محورهاست که آوردگاه آن،پس از لبنان و فلسطين در جنگهاي33 روزه و 11 روزه اکنون به سوريه منتقل شده است .
در گزارش امروز و فرداي کيهان به تحليل و بررسي دلايل جنگهاي داخلي و نيابتي در سوريه و راهکارهاي مقابله با تروريسم در اين کشور و نقش ائتلاف چهار کشور روسيه،عراق، سوريه و ايران در مبارزه با داعش و گروههاي تکفيري و تروريستي در گفتوگو با کارشناسان و صاحب نظران خواهيم پرداخت. همراه ما در اين گزارش باشيد.
مارس 2011 آغاز جنگهاي داخلي در سوريه
جنگ داخلي سوريه از مارس 2011 آغاز شد و در نتيجه اين بحران، تاکنون بيش از 250هزار نفر جان خود را از دست دادهاند.
بنا به گزارش سازمان ملل، بحران سوريه تا کنون به بيخانمان شدن 7/6 ميليون نفر در داخل اين کشور منجر شده است.
همچنين 4/6 ميليون نفر وادار به مهاجرت به کشورهاي همسايه شدهاند. در واقع نيمي از سوريها مجبور به ترک خانههاي خود شدهاند و پس از پنج سال از بحران سوريه و شکست ائتلاف دروغين آمريکا و متحدانش که به بهانه حل بحران سوريه وارد کارزار شده بودند اما خود موجب شعله ور شدن بيش از پيش اين بحران شدند.
با اين اوضاع و احوال از هشتم مهرماه سال جاري پارلمان روسيه با درخواست رئيس جمهوري اين کشور براي مجوز استفاده از نيروي نظامي در خارج از مرزها موافقت کرد.
ولاديمير پوتين از پارلمان روسيه خواستار صدور مجوز استفاده از نيروهاي مسلح اين کشور در خارج از روسيه شد که پارلمان نيز با اکثريت آرا با درخواست وي براي بهکارگيري نيروهاي نظامي در خارج موافقت کرد. رويترز در خبري اعلام کرد که روسيه با استفاده از اين مجوز در سوريه حضور نظامي خواهد داشت.
ولاديمير پوتين اعلام کرد که برخلاف ائتلاف کشورهاي غربي به رهبري آمريکا، روسيه به دعوت مقامات سوري حاضر به اين اقدام شده و اين کار تحت قوانين بينالمللي صورت ميگيرد. وي به صراحت گفت که روسيه از آمريکا خواسته است فوراً جنگندهها و هواپيماهاي نظامي خود را از سوريه و حريم هوايي اين کشور خارج کند.
ائتلاف چهارجانبه در نبرد با تروريسم
منابع نظامي روسي از توافق براي تشکيل ائتلافي متشکل از روسيه، سوريه، عراق و ايران براي ايجاد مرکز اطلاعاتي در بغداد براي مبارزه با تروريسم خبر دادند.
دکتر سيامك باقري تحليلگر مسائل سياسي و بينالمللي و استاد دانشگاه با بيان اينکه ائتلاف چهارجانبه ايران، سوريه، روسيه و عراق ناشي از يک تهديد مشترک براي اين چهار کشور است،در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کيهان ميگويد: «امروز با اين واقعيت انکار ناپذير روبرو هستيم که تروريسم موجود در سوريه امنيت ملي کل منطقه خاورميانه خصوصا اين چهار کشور عضو ائتلاف را تهديد ميکند و هرچهارکشور ازناحيه جريانات تکفيري تروريستي با آسيبها و تهديداتي روبهرو هستند. اگرچه سوريه و عراق به صورت بالفعل بااين تهديد درگير هستند، اما بهطور مستقيم و غير مستقيم هم روسهاو هم جمهوري اسلامي ايران از اين ناحيه تهديد ميشوند و هم به جهت اينکه تهديدات تروريستي به داخل مرزها نفوذ نکنند در يک ائتلاف مشترک در مقابله با جريانات تروريستي و تکفيري گرد هم آمدهاند و اين ائتلاف را تشکيل دادند.»
وي با اشاره به ناکاميها و شکست ائتلاف آمريکاييها و عربها در مقابله با تروريسم ميافزايد: «اساساً ائتلاف آمريکاييها در مبارزه با مسئله تروريسم در بحث داعش و گروه تکفيري يک ائتلاف نمادين و کاملا دروغين بود و از زماني که اين ائتلاف غربي-عربي شکل گرفت جريان تروريسم داعش در منطقه بيشتر توسعه يافت و تقويت شد و لذا اين امر نيز ضرورتي را براي روسها، ايران و همچنين سوريه و عراق ايجاب کرد تا براي مبارزه جدي با معضل گسترش تروريسم در منطقه به فکر راه و چارهاي اساسي باشند.»
اين استاد دانشگاه مهمترين هدف اشتراک ايران در اين ائتلاف را تهديد امنيت ملي جمهوري اسلامي عنوان کرده و مي افزايد: «تهديد امنيت ملي جمهوري اسلامي انگيزه اي قوي براي پيوستن به اين ائتلاف ايجاد کرد.از سوي ديگر تقويت جريان تروريستي در منطقه به معناي جنگ نيابتي از سوي آمريکا و رژيم صهيونيستي براي مقابله با جمهوري اسلامي ايران است و چشم اندازي که کشورمان ارزيابي مي کند اين است که اگر جريان داعشي وتروريستي مهار نشود بصورت سازمان يافته وارد مرزهاي ايران خواهد شد.» وي با اشاره به دستاوردهاي اين ائتلاف چهارگانه مي افزايد: «از ابتدا اين ائتلاف تاکنون موفقيت هاي خوبي را در پيش داشته است و در درجه اول فضايي را فراهم کرده که روسها با اقدامات نظامي کانونهاي اصلي داعش و تکفيريها را از بين برده و مناطق زيادي را از دست آنها خارج نمايند و آنها را دريک موقعيت شديد پدافندي و عقب نشيني قرار دهند. از سوي ديگر يک فضاي جديد ديگري را نيز در داخل عراق ايجاد کرده و ارتش عراق هم عملياتهاي بزرگي را در مناطق اصلي شروع کردهاند و چشم انداز اين افق ضربه بزرگي است که به تروريسم در منطقه وارد خواهد شد.»
ائتلاف آمريکا در راستاي تقويت تروريسم بود نه مبارزه با آن!
آمريکا به اتفاق برخي متحدان عرب خود با ادعاي دروغين ائتلاف عليه تروريسم وارد ميدان به اصطلاح مبارزه شد اما رفته رفته مشخص شد که اين ائتلاف کاملا در جهت حمايت و تقويت داعش و جريانهاي تکفيري بوده و هيچگونه مبارزهاي در کار نبوده است، تا جايي که حتي سلاحهاي کشف شده و انبارهاي مهمات بهجاي مانده از گروههاي تروريستي نشان ميدهد همگي ساخت آمريکا و رژيم صهيونيستي است.
دکتر محمدعباسپور، کارشناس علوم سياسي و استاد دانشگاه ضمن بيان سخنان فوق به گزارشگر روزنامه کيهان مي گويد: «آنچه همگان شاهد بودند اين بود که ائتلاف آمريکا نه تنها کمکي به حل بحران سوريه نکرد بلکه توانمند شدن و رشد گروههاي تروريستي تکفيري و داعش را نيز در پي داشت.»
به عقيده وي آمريکا با مسلح کردن داعش و نه سرکوب آن، باعث شد که خيانت مشترک آنها برملا شده و شکست ائتلافي دروغين آنها بيش از پيش به جهانيان عيان شود.
از ائتلاف دروغين تا ائتلاف واقعي
عليه تروريسم
پس از اينکه دست آمريکا و متحدان عرب او در ائتلاف دروغين عليه تروريسم رو شد و همگان پي به اين رسوايي رژيم ايالات متحده بردند،اينک همه چشمها به ائتلاف چهار کشور روسيه، عراق، سوريه و ايران دوخته شده است.
جعفر جمشيدي راد مديرگروه علوم سياسي و روابط بين الملل دانشگاه آزاد اسلامي با اشاره به موضوع همکاري هاي نظامي عراق،ايران،سوريه و روسيه در قالب اين ائتلاف مي گويد: «موضوع و همکاريهاي نظامي سياسي ايران سوريه و عراق با روسيه در منطقه به ويژه تحولاتي که در منطقه خاورميانه شيعي اتفاق مي افتد يک اهميت خاصي دارد که از چند منظر مي شود به آن نگاه کرد.اما نکته اساسي آن است که در اين ائتلاف چهارگانه رقابت روسيه با غرب بيش از هرچيزي يک رقابت ژئوپلتيکي است ولي رقابت ايران با غرب بيشتر ايدئولوژيکي است و بيشتر مصالح نظامهاي سياسي به لحاظ ايدئولوژيکي مطرح مي شود. آنچه در اينجا مي شود به عنوان رويارويي دو اردوگاه غرب و شرق مطرح کنيم به عبارت خيلي سادهتر شايد برگردد به اينکه سوريه در اکثر مسائل خاورميانه، داراي نقش کليدي است. عدم حمايت از رژيم بعثي صدام در جنگ تحميلي عليه ايران و ممانعت از عربي- فارسي شدن جنگ،حمايت از مقاومت اسلامي لبنان و فلسطين در جنگ هاي 33روزه و11روزه و مخالفت با روند سازش و به رسميت شناخته شدن رژيم صهيونيستي، از جمله اين موارد است و اين موارد عملا سرمنشأ تحولات کنوني جنگهاي خاورميانه مي باشد. به نظر بنده ميشود گفت همه بحثهايي که عليه مواضع ايران در منطقه صورت گرفت يک پادگفتمان انقلاب اسلامي از سوي مخالفين اين نظام بود.» اين استاد دانشگاه مهمترين دليل اصلي حمايت ايران از دولت بشار اسد را مشترکات فرهنگي و ديني و همگرايي منطقه اي دوطرف عنوان کرده و مي افزايد: «گذشته از همگرايي منطقه اي در کنار سوريه ايستادن و تقويت جبهه مقاومت براي تضعيف مواضع رژيم اشغالگر قدس را هم مي توان نام برد.»
در اين ائتلاف جمهوري اسلامي
بيشتر از روسيه به اهدافش مي رسد
جمشيدي راد در بخش ديگري از تحليل خويش از تشکيل اين ائتلاف با بيان اينکه به نظرشان بيشتر از روسيه ، جمهوري اسلامي ايران به اهداف خويش خواهد رسيد مي گويد: «به عقيده من اين ائتلاف در واقع به نام روسيه و به کام ايران است و از چند زاويه قابل بررسي است. نخست اينکه اين جنگها در خاک عراق و سوريه صورت مي گيرد و پشتيباني موشکي روسيه را بدنبال دارد. از سوي ديگرعادي سازي روابط اتحاديه اروپا با ايران فرصت مناسبي است که با تقويت آن حساسيت منطقه اي نسبت به ايران کاسته شده و اين حساسيت مثل دوران پيشا تحريم و پيشا برجام نيست ودر جهت عادي سازي روابط و اين يک واقعيت اساسي است.همچنين توجه و انتقاد اروپا و آمريکا بيشتر ازاينکه به سمت ايران باشد به سمت مسکو است و آنها مسکو را مقصر اينکار ميدانند که حملات موشکي وپهپادي مسکو به مواضع نيروهاي ائتلاف مخالف بشار را محکوم مي کنند واين نکته اي است که آنها بارها اشاره کرده اند.»
اين استاد دانشگاه در ادامه تحليل خود بااشاره به استراتژيهاي بلند مدت جمهوري اسلامي ايران در منطقه خاورميانه مي افزايد: «حمايت از دولت عراق بعد از سقوط صدام حسين و دولت سوريه و حمايت از دولت لبنان و حزبالله لبنان روزگار صهيونيستها را بيش از پيش تيرهتر کرده است، چيزي که اين روزها در ناآراميهاي کرانه باختري و نوارغزه هم شاهديم روند ناکامي پي در پي رژيم اشغالگر قدس است. اگر موضوع به خطر افتادن يا کم کردن دايره تنگنا عليه صهيونيستها را در نظربگيريد با همين حرکات موشکي حداقل در نوار غزه و کرانه باختري بهدنبال آن اتفاق خواهد افتاد و روز به روز تضعيف موقعيت رژيم صهيونيستي و پيروزي جبهههاي مقاومت با محوريت جمهوري اسلامي ايران نمايان خواهد شد، از همين روست که رژيم صهيونيستي و آمريکا و برخي متحدين عرب آنها با ائتلاف چهار گانه عليه تروريسم به شدت مخالف هستند.»
اهميت و نقش استراتژيک سوريه در مناسبات منطقه اي و بين المللي و همچنين رقابت هاي ژئوپلتيکي و معادلات راهبردي، بيشترين سهم را در ايجاد ناآرامي هاي سوريه دارند .
دمشق پايتخت سوريه از کهن ترين شهرهاي جهان است که به دروازه تاريخ معروف است و اولين پايتخت دنيا ناميده ميشود.
اين کشور با چنين قدمتي در دنياي سياست امروز يک بازيگر ژئوپلتيک محور است که سه عامل؛واقع شدن در منطقه استراتژيک خاورميانه، قرار گرفتن بر کناره شرقي درياي مهم مديترانه و برخورداري از 510 کيلومتر ساحل و همسايگي با فلسطين اشغالي، لبنان، ترکيه و عراق، به وضوح اهميت ژئوپلتيکي و نقش راهبردياش را در مناسبات منطقهاي و بين المللي نمايان ميسازد. به دليل همين اهميت و نقش استراتژيک، بسياري از کارشناسان روابط بين الملل «سوريه را بزرگترين کشور کوچک جهان» مي نامند .
اهميت و نقش استراتژيک سوريه در مناسبات منطقه اي و بين المللي و همچنين رقابت هاي ژئوپلتيکي و معادلات راهبردي،بيشترين سهم را در ايجاد ناآرامي هاي سوريه دارند. به عبارت ديگر بي ثبات سازي سوريه،امتدادي از جنگ محورهاست که آوردگاه آن،پس از لبنان و فلسطين در جنگهاي33 روزه و 11 روزه اکنون به سوريه منتقل شده است .
در گزارش امروز و فرداي کيهان به تحليل و بررسي دلايل جنگهاي داخلي و نيابتي در سوريه و راهکارهاي مقابله با تروريسم در اين کشور و نقش ائتلاف چهار کشور روسيه،عراق، سوريه و ايران در مبارزه با داعش و گروههاي تکفيري و تروريستي در گفتوگو با کارشناسان و صاحب نظران خواهيم پرداخت. همراه ما در اين گزارش باشيد.
مارس 2011 آغاز جنگهاي داخلي در سوريه
جنگ داخلي سوريه از مارس 2011 آغاز شد و در نتيجه اين بحران، تاکنون بيش از 250هزار نفر جان خود را از دست دادهاند.
بنا به گزارش سازمان ملل، بحران سوريه تا کنون به بيخانمان شدن 7/6 ميليون نفر در داخل اين کشور منجر شده است.
همچنين 4/6 ميليون نفر وادار به مهاجرت به کشورهاي همسايه شدهاند. در واقع نيمي از سوريها مجبور به ترک خانههاي خود شدهاند و پس از پنج سال از بحران سوريه و شکست ائتلاف دروغين آمريکا و متحدانش که به بهانه حل بحران سوريه وارد کارزار شده بودند اما خود موجب شعله ور شدن بيش از پيش اين بحران شدند.
با اين اوضاع و احوال از هشتم مهرماه سال جاري پارلمان روسيه با درخواست رئيس جمهوري اين کشور براي مجوز استفاده از نيروي نظامي در خارج از مرزها موافقت کرد.
ولاديمير پوتين از پارلمان روسيه خواستار صدور مجوز استفاده از نيروهاي مسلح اين کشور در خارج از روسيه شد که پارلمان نيز با اکثريت آرا با درخواست وي براي بهکارگيري نيروهاي نظامي در خارج موافقت کرد. رويترز در خبري اعلام کرد که روسيه با استفاده از اين مجوز در سوريه حضور نظامي خواهد داشت.
ولاديمير پوتين اعلام کرد که برخلاف ائتلاف کشورهاي غربي به رهبري آمريکا، روسيه به دعوت مقامات سوري حاضر به اين اقدام شده و اين کار تحت قوانين بينالمللي صورت ميگيرد. وي به صراحت گفت که روسيه از آمريکا خواسته است فوراً جنگندهها و هواپيماهاي نظامي خود را از سوريه و حريم هوايي اين کشور خارج کند.
ائتلاف چهارجانبه در نبرد با تروريسم
منابع نظامي روسي از توافق براي تشکيل ائتلافي متشکل از روسيه، سوريه، عراق و ايران براي ايجاد مرکز اطلاعاتي در بغداد براي مبارزه با تروريسم خبر دادند.
دکتر سيامك باقري تحليلگر مسائل سياسي و بينالمللي و استاد دانشگاه با بيان اينکه ائتلاف چهارجانبه ايران، سوريه، روسيه و عراق ناشي از يک تهديد مشترک براي اين چهار کشور است،در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کيهان ميگويد: «امروز با اين واقعيت انکار ناپذير روبرو هستيم که تروريسم موجود در سوريه امنيت ملي کل منطقه خاورميانه خصوصا اين چهار کشور عضو ائتلاف را تهديد ميکند و هرچهارکشور ازناحيه جريانات تکفيري تروريستي با آسيبها و تهديداتي روبهرو هستند. اگرچه سوريه و عراق به صورت بالفعل بااين تهديد درگير هستند، اما بهطور مستقيم و غير مستقيم هم روسهاو هم جمهوري اسلامي ايران از اين ناحيه تهديد ميشوند و هم به جهت اينکه تهديدات تروريستي به داخل مرزها نفوذ نکنند در يک ائتلاف مشترک در مقابله با جريانات تروريستي و تکفيري گرد هم آمدهاند و اين ائتلاف را تشکيل دادند.»
وي با اشاره به ناکاميها و شکست ائتلاف آمريکاييها و عربها در مقابله با تروريسم ميافزايد: «اساساً ائتلاف آمريکاييها در مبارزه با مسئله تروريسم در بحث داعش و گروه تکفيري يک ائتلاف نمادين و کاملا دروغين بود و از زماني که اين ائتلاف غربي-عربي شکل گرفت جريان تروريسم داعش در منطقه بيشتر توسعه يافت و تقويت شد و لذا اين امر نيز ضرورتي را براي روسها، ايران و همچنين سوريه و عراق ايجاب کرد تا براي مبارزه جدي با معضل گسترش تروريسم در منطقه به فکر راه و چارهاي اساسي باشند.»
اين استاد دانشگاه مهمترين هدف اشتراک ايران در اين ائتلاف را تهديد امنيت ملي جمهوري اسلامي عنوان کرده و مي افزايد: «تهديد امنيت ملي جمهوري اسلامي انگيزه اي قوي براي پيوستن به اين ائتلاف ايجاد کرد.از سوي ديگر تقويت جريان تروريستي در منطقه به معناي جنگ نيابتي از سوي آمريکا و رژيم صهيونيستي براي مقابله با جمهوري اسلامي ايران است و چشم اندازي که کشورمان ارزيابي مي کند اين است که اگر جريان داعشي وتروريستي مهار نشود بصورت سازمان يافته وارد مرزهاي ايران خواهد شد.» وي با اشاره به دستاوردهاي اين ائتلاف چهارگانه مي افزايد: «از ابتدا اين ائتلاف تاکنون موفقيت هاي خوبي را در پيش داشته است و در درجه اول فضايي را فراهم کرده که روسها با اقدامات نظامي کانونهاي اصلي داعش و تکفيريها را از بين برده و مناطق زيادي را از دست آنها خارج نمايند و آنها را دريک موقعيت شديد پدافندي و عقب نشيني قرار دهند. از سوي ديگر يک فضاي جديد ديگري را نيز در داخل عراق ايجاد کرده و ارتش عراق هم عملياتهاي بزرگي را در مناطق اصلي شروع کردهاند و چشم انداز اين افق ضربه بزرگي است که به تروريسم در منطقه وارد خواهد شد.»
ائتلاف آمريکا در راستاي تقويت تروريسم بود نه مبارزه با آن!
آمريکا به اتفاق برخي متحدان عرب خود با ادعاي دروغين ائتلاف عليه تروريسم وارد ميدان به اصطلاح مبارزه شد اما رفته رفته مشخص شد که اين ائتلاف کاملا در جهت حمايت و تقويت داعش و جريانهاي تکفيري بوده و هيچگونه مبارزهاي در کار نبوده است، تا جايي که حتي سلاحهاي کشف شده و انبارهاي مهمات بهجاي مانده از گروههاي تروريستي نشان ميدهد همگي ساخت آمريکا و رژيم صهيونيستي است.
دکتر محمدعباسپور، کارشناس علوم سياسي و استاد دانشگاه ضمن بيان سخنان فوق به گزارشگر روزنامه کيهان مي گويد: «آنچه همگان شاهد بودند اين بود که ائتلاف آمريکا نه تنها کمکي به حل بحران سوريه نکرد بلکه توانمند شدن و رشد گروههاي تروريستي تکفيري و داعش را نيز در پي داشت.»
به عقيده وي آمريکا با مسلح کردن داعش و نه سرکوب آن، باعث شد که خيانت مشترک آنها برملا شده و شکست ائتلافي دروغين آنها بيش از پيش به جهانيان عيان شود.
از ائتلاف دروغين تا ائتلاف واقعي
عليه تروريسم
پس از اينکه دست آمريکا و متحدان عرب او در ائتلاف دروغين عليه تروريسم رو شد و همگان پي به اين رسوايي رژيم ايالات متحده بردند،اينک همه چشمها به ائتلاف چهار کشور روسيه، عراق، سوريه و ايران دوخته شده است.
جعفر جمشيدي راد مديرگروه علوم سياسي و روابط بين الملل دانشگاه آزاد اسلامي با اشاره به موضوع همکاري هاي نظامي عراق،ايران،سوريه و روسيه در قالب اين ائتلاف مي گويد: «موضوع و همکاريهاي نظامي سياسي ايران سوريه و عراق با روسيه در منطقه به ويژه تحولاتي که در منطقه خاورميانه شيعي اتفاق مي افتد يک اهميت خاصي دارد که از چند منظر مي شود به آن نگاه کرد.اما نکته اساسي آن است که در اين ائتلاف چهارگانه رقابت روسيه با غرب بيش از هرچيزي يک رقابت ژئوپلتيکي است ولي رقابت ايران با غرب بيشتر ايدئولوژيکي است و بيشتر مصالح نظامهاي سياسي به لحاظ ايدئولوژيکي مطرح مي شود. آنچه در اينجا مي شود به عنوان رويارويي دو اردوگاه غرب و شرق مطرح کنيم به عبارت خيلي سادهتر شايد برگردد به اينکه سوريه در اکثر مسائل خاورميانه، داراي نقش کليدي است. عدم حمايت از رژيم بعثي صدام در جنگ تحميلي عليه ايران و ممانعت از عربي- فارسي شدن جنگ،حمايت از مقاومت اسلامي لبنان و فلسطين در جنگ هاي 33روزه و11روزه و مخالفت با روند سازش و به رسميت شناخته شدن رژيم صهيونيستي، از جمله اين موارد است و اين موارد عملا سرمنشأ تحولات کنوني جنگهاي خاورميانه مي باشد. به نظر بنده ميشود گفت همه بحثهايي که عليه مواضع ايران در منطقه صورت گرفت يک پادگفتمان انقلاب اسلامي از سوي مخالفين اين نظام بود.» اين استاد دانشگاه مهمترين دليل اصلي حمايت ايران از دولت بشار اسد را مشترکات فرهنگي و ديني و همگرايي منطقه اي دوطرف عنوان کرده و مي افزايد: «گذشته از همگرايي منطقه اي در کنار سوريه ايستادن و تقويت جبهه مقاومت براي تضعيف مواضع رژيم اشغالگر قدس را هم مي توان نام برد.»
در اين ائتلاف جمهوري اسلامي
بيشتر از روسيه به اهدافش مي رسد
جمشيدي راد در بخش ديگري از تحليل خويش از تشکيل اين ائتلاف با بيان اينکه به نظرشان بيشتر از روسيه ، جمهوري اسلامي ايران به اهداف خويش خواهد رسيد مي گويد: «به عقيده من اين ائتلاف در واقع به نام روسيه و به کام ايران است و از چند زاويه قابل بررسي است. نخست اينکه اين جنگها در خاک عراق و سوريه صورت مي گيرد و پشتيباني موشکي روسيه را بدنبال دارد. از سوي ديگرعادي سازي روابط اتحاديه اروپا با ايران فرصت مناسبي است که با تقويت آن حساسيت منطقه اي نسبت به ايران کاسته شده و اين حساسيت مثل دوران پيشا تحريم و پيشا برجام نيست ودر جهت عادي سازي روابط و اين يک واقعيت اساسي است.همچنين توجه و انتقاد اروپا و آمريکا بيشتر ازاينکه به سمت ايران باشد به سمت مسکو است و آنها مسکو را مقصر اينکار ميدانند که حملات موشکي وپهپادي مسکو به مواضع نيروهاي ائتلاف مخالف بشار را محکوم مي کنند واين نکته اي است که آنها بارها اشاره کرده اند.»
اين استاد دانشگاه در ادامه تحليل خود بااشاره به استراتژيهاي بلند مدت جمهوري اسلامي ايران در منطقه خاورميانه مي افزايد: «حمايت از دولت عراق بعد از سقوط صدام حسين و دولت سوريه و حمايت از دولت لبنان و حزبالله لبنان روزگار صهيونيستها را بيش از پيش تيرهتر کرده است، چيزي که اين روزها در ناآراميهاي کرانه باختري و نوارغزه هم شاهديم روند ناکامي پي در پي رژيم اشغالگر قدس است. اگر موضوع به خطر افتادن يا کم کردن دايره تنگنا عليه صهيونيستها را در نظربگيريد با همين حرکات موشکي حداقل در نوار غزه و کرانه باختري بهدنبال آن اتفاق خواهد افتاد و روز به روز تضعيف موقعيت رژيم صهيونيستي و پيروزي جبهههاي مقاومت با محوريت جمهوري اسلامي ايران نمايان خواهد شد، از همين روست که رژيم صهيونيستي و آمريکا و برخي متحدين عرب آنها با ائتلاف چهار گانه عليه تروريسم به شدت مخالف هستند.»