نماینده حماس در گفتوگو با کیهان اعلام کرد
تشکیلات خودگردان بزرگترین مخالف انتفاضه سوم
محمدرضا مرادی
اشاره:
سرانجام پس از 10 سال انتظار، انتفاضه سوم فلسطین آغاز شد. انتفاضه اول (انتفاضه سنگ)از 8 دسامبر 1978 تا برگزاری کنفرانس مادرید در سال 1993 ادامه یافت. بالاخره شعلههای این انتفاضه در سال 1991 فروکش کرد و با امضای توافقنامه ننگین اسلو میان رژیم اشغالگر قدس و سازمان آزادی بخش فلسطین در سال 1993 بهطور کامل متوقف شد. 15 سال پیش در روز 28 سپتامبر سال 2000 و در پی ورود «آریل شارون» به مسجد مبارک الاقصی به همراه تعداد زیادی از نظامیان ارتش صهیونیستی، انتفاضه دوم فلسطین موسوم به انتفاضه اقصی شعله ور شد. انتفاضه دوم فلسطین در تاریخ 8 فوریه سال 2005 و با توافق آتش بسی که میان طرفین فلسطینی و صهیونیستی در اجلاس «شرم الشیخ» امضاء و خاموش شد. اکنون فلسطین در آستانه تحولی سرنوشتساز است. انتفاضه سوم از روز اول با علامت سوالهای زیادی روبه رو بود؟ اینکه آیا این قیام را میتوان انتفاضه نامید؟ چه اسمی میتوان بر روی این انتفاضه گذاشت؟ آیا مردم فلسطین ظرفیت تبدیل این قیام را به قیامی مسلحانه دارند؟ و ... برای پاسخ به این سوالها بهترین و در دسترسترین شخص، دکتر خالد القدومی نماینده جنبش حماس در ایران است که بلافاصله پس از تماس، قبول کردند مصاحبه مفصلی با کیهان داشته باشند. وی دارای شخصیتی بسیار مودب و خوش برخورد است. لباسهای مرتب و شیک میپوشد و دفتر کار وی نیز به همین ترتیب است. برای هر صحبت و آماری، سراغ تلفن همراه خود میرود و با نشان دادن فیلم و یا عکس سعی میکند صحبتهای خود را «قابل استناد» کند. در حین مصاحبه ورود پسر بچهای که در آغوش جناب قدومی قرار گرفت حال و هوای مصاحبه را قدری عوض کرد و جناب قدومی انگار با احساسات بیشتری به سوالات ما پاسخ دادند. از ملاقات چند سال خود با مدیر مسئول کیهان یادی کرد و حسین شریعتمداری را «شخصیتی بزرگ» خواند. نسبت به دو سال پیش لحن صحبتهایش اندکی تغییر کرده بود، چرا که آن زمان به دنبال برخی تحولات منطقه... بگذریم. در این چند سالی که در ایران زندگی کرده است زبان فارسی را تا حدودی یاد گرفته اما همچنان در صحبت کردن مشکل دارد. با وجود آنکه نیم ساعت با تاخیر به دفتر ایشان رسیدیم اما وی هیچ گلایهای نداشت و بیش از یک ساعت جوابگوی سوالات ما بود. متن کامل این مصاحبه پیش روی شماست.
*بسیار تشکر میکنم جناب آقای قدومی از اینکه وقت مصاحبه را در اختیار ما قرار دادید به عنوان سؤال اول، توضیحی کلی از جایگاه فعلی فلسطین در منطقه و جهان بفرمایید.
مسئله فلسطین از اموری است که هیچ اختلافی بر سر آن بین عرب و غیرعرب وجود ندارد. همه حتی غیرمسلمین هم متفق القولند که حق ملت فلسطین تضییع شده و این مسئله که رژیم صهیونیستی، غاصب و اشغالگر این منطقه است حتی در محاکم بینالمللی نیز ثبت و تأیید شده است. فاجعه در اینجا نهفته که از زمان اشغال فلسطین هیچگونه توجهی از سوی مجامع بینالمللی به مسئله اشغال فلسطین از سوی رژیم صهیونیستی نشده است. طی سالهای 1948 تا 1967 صدها قطعنامه از سوی سازمان ملل صادر شد که به هیچ یک از آنها وقعی گذاشته نشده است. دلیلش هم خود رژیم صهیونیستی است که فرزند ناز کرده استکبار جهانی است.ملت فلسطین از دهه 20 تا به امروز با انتفاضه و مقاومت خود و با بهره گیری از تمامی امکانات سیاسی،دیپلماتیک و نظامی تلاش کرده است که حق خود را از غاصبان صهیونیست بگیرد. سازمان همکاریهای اسلامی بیش از 56 عضو دارد ؛ اتحادیه عرب نیز همین طور اما متاسفانه این دو سازمان تا کنون نتوانستهاند حقوق از دست رفته فلسطینیها را بازپس بگیرند یا انصاف را در حق ملت فلسطین رعایت کنند، بلکه بر عکس ما شاهد بودهایم که حتی برخی از این کشورهای عربی اقدام به بهبود روابط خود با رژیم صهیونیستی نیز کردهاند. از سال 1993 که تشکیلات خودگردان براساس پیمان« اسلو» تاسیس شد تا سال 1994 که در غزه و کرانه باختری مستقر شد و تا برسیم به سال 2006 که حماس در انتخابات پیروز شد و پس از آن ما شاهد دو دستگی و چند دستگی حتی بین خود فلسطینیها بودیم. و باز میبینیم که محمود عباس در تصمیم گیریها درباره ملت فلسطین یکه تازی میکند در حالی که هیچ کسی چنین حقی به او نداده و نمیتواند با این تصمیمگیریها نماینده ملت فلسطین باشد. علی رغم همه این موارد ما از تمامی تلاشهای دیپلماتیک تشکیلات خودگردان استقبال کردیم و حتی برافراشته شدن پرچم فلسطین در سازمان ملل را به فال نیک گرفتیم و اعلام کردیم که یک کار بسیار خوبی است. البته همه اینها یک نیروی محرکه دیپلماتیک باید به ما بدهد. یعنی تشکیل یک کشور نیازمند یک سرزمین، جغرافیا و نقشه مشخص است در حالی که ما میبینیم که رژیم صهیونیستی هیچگاه این دولت و این کشور را نه تنها به رسمیت نشناخته بلکه در نقطه مقابل به جنایتهای خود در اقصی نقاط فلسطین چه در غزه،کرانه باختری و سرزمینهای اشغالی سال 1948 و قدس ادامه میدهد. عامل دیگری که میتوانیم در این میان ذکر کنیم محیط پیرامونی فلسطین است که متاسفانه ما شاهد بیثباتی در این محیط هستیم. اگرچه چهار سال پیش ما شاهد خیزش ملتها بر ضد استبداد و دیکتاتوری حکام خود که آن زمان بهار عربی نام گرفت بودیم اما آن بیداری که ما در میان ملتها شاهدبودیم متاسفانه به کمک مسئله فلسطین نیامد و مسئله فلسطین از لحاظ اولویتها عقب نشینی کرد. و همین امر باعث شده که رژیم صهیونیستی این جرات و گستاخی را پیدا کند که جنایتهای بیشتری را در حق ملت فلسطین انجام دهد و حتی ما شاهد تعدیهای بیشتر صهیونیستها نسبت به قدس و مسجدالاقصی بوده ایم. به هر حال وضعیت اسفباری را میبینیم که بر سر آرمان فلسطین به وجود آمده است.
* بعد از 10 سال شاهد شروع انتفاضه سوم هستیم. شما تاریخ دقیق شروع این انتفاضه را از چه زمانی میدانید و چه عواملی باعث شروع انتفاضه سوم شد؟
در مورد انتفاضه مایلم یک مسئله را تاکید کنم، این که مقاومت مردم فلسطین حتی یک لحظه از زمان استعمار انگلیس و قیام موسوم به «موسی» در 1921 تا کنون متوقف نشده است. پس از انتفاضه 1921 انتفاضه 1936 را داشتیم که 6 ماه به طول انجامید و اعتصاب سراسری بود. الان در منطقه اشغالی 1948 کمیته پیگیری مسائل فلسطین در حالی پیگیری یک اعتصاب سراسری در اعتراض به تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه جوانان و اماکن مقدسه است و برای بررسی این موضوع تشکیل جلسه داده است. بنابر این مقاومت هیچگاه متوقف نشده است. اصطلاح انتفاضه ابتکاری از جانب خود ملت فلسطین است و به هر حال این اصطلاح وارد دایرهالمعارفها و فرهنگهای لغت شده است منظور از آن یک قیام سراسری است که تمام آحاد مردم را از احزاب، جوانان، زنان و کودکان را و با هر وسیله که در اختیار داشته باشند از سنگ ،سلاح سرد تا موشک و با همه امکانات موجود را شامل میشود. اما برای پاسخ دقیق به سؤال شما که انتفاضه سوم از چه تاریخی شروع شد باید بگویم که دلیل شروع این انتفاضه تعدی و هتک حرمت مسجد الاقصی و تلاش رژیم صهیونیستی برای تقسیم بندی زمانی و مکانی مسجدالاقصی بود. رژیم صهیونیستی در مقاطع زمانی مسلمانان را از ورود به مسجدالاقصی منع میکرد تا شهرک نشینان صهیونیست بیایند و به مقدسات اسلامی هتک حرمت کنند و رژیم صهیونیستی تلاشش بر این است که بخشی از مسجدالاقصی را در اختیار صهیونیستها قرار دهد. ملت فلسطین در سرزمینهای اشغالی 1948 و خود شهر قدس برای جلوگیری از این اتفاق به پا خاستند جوانان و به ویژه زنان فلسطینی برای جلوگیری از این اتفاق شوم در مسجدالاقصی حاضر و شبانه روزی در آنجا مستقر شدند.الان(20 مهر) 29 روز است که از قیام زنان و جوانان فلسطینی برای جلوگیری از تعدی رژیم صهیونیستی علیه مسجدالاقصی میگذرد. اما به لحاظ اصطلاحی که در مورد شروع انتفاضه که «انتفاضه قدس» نامگذاری شده از اول اکتبر(9مهرماه) 2015 شروع شده است. اما درباره علل و دلایل شروع انتفاضه قدس باید بگویم که اولین مورد که در راس آن وجود دارد انسداد سیاسی است یعنی ناکامی آمریکا و شخص جان کری در تحقق بخشیدن به چارچوبهایی که بین فلسطینیها و اسرائیلیها توافق شده بود.می بینیم که دولت نتانیاهو به جای پایبندی به آن توافقی که بعد از پایان تجاوز 52 روزه صورت گرفت که معروف به آتش بس شد نه تنها به تعهدات خود پایبند نبوده بلکه حلقه محاصره را در غزه هر روز تنگتر و تنگتر کرده است و از جنایتهای شهرک نشینان نیز علیه فلسطینیها حمایت میکند. ما سخنرانی محمود عباس در سازمان ملل را داشتیم اگرچه از لحاظ محتوایی سخنرانی محمود عباس خیلی ضعیف بود اما حاوی مطلب خیلی مهمی نیز بود و آن تهدیدی است که محمود عباس علیه رژیم صهیونیستی انجام داد و اعلام کرد که در صورت تداوم تعدی و تجاوز صهیونیستها علیه مسجدالاقصی و فلسطینیها همکاریهای امنیتی را متوقف خواهد کرد اما میبینیم که قبل از شروع انتفاضه با طرح فرانسه موافقت کرد. در این طرح فرانسه، ماموریتی به تشکیلات خودگردان داده شده که فعالیت جوانان فلسطینی را علیه صهیونیستها مهار و سرکوب بکند. به هر حال میبینیم که رژیم صهیونیستی نه تنها به تعدیها و تجاوزات خود به مسجدالاقصی خاتمه نداد بلکه به شکستن پای جوانان ما تعدی به مسجدالاقصی و سوزاندن فرشهای آن و تلاش برای گشودن باب المغاربه(درب مسجد الاقصی) در راستای اعمال تقسیم بندی مکانی ادامه میدهد به هر حال انسداد چشم انداز سیاسی از مهمترین دلایل ایجاد وضعیت کنونی است. دلیل دوم آن، افسار گسیختگی شهرک نشینان صهیونیست است. رژیم صهیونیستی دست آنها را برای ارتکاب به هر جنایتی باز گذاشته است و در این بین ما دیدیم که چگونه خانواده «دوابشه »را به آتش کشیدند و سبب فوت خانواده و آن کودک دوساله (علی دوابشه) شدند رژیم صهیونیستی نه تنها دست آنها را باز گذاشته بلکه هیچ اقدامی را نیز برای مهار آنها انجام نمیدهد. ما شاهد بازداشت هیچ فردی در این خصوص نبودیم و حتی شاهد دخالتی نیز از سوی تشکیلات خود گردان در این مسئله نبودیم. دلیل سوم شروع این انتفاضه ادامه عملیاتهای انفرادی جوانان مقاومت برای جلوگیری از ادامه جنایتهای رژیم صهیونیستی بود. جالب است بدانید در یک گزارش راهبردی رژیم صهیونیستی در سال 2014-2015 این پدیده را اقدام گرگهای افسار گسیخته نامید.
* اشاره کردید که انتفاضه و قیام ملت فلسطین هیچ گاه متوقف نشده است و این مسئلهای است که همگان به آن اذعان دارند اما سؤالی که پیش میآید این است که قبل از حمله و هتک حرمت مسجد الاقصی که به شروع انتفاضه منجر شده، ما جنایتهای بزرگتری نیز داشتهایم. طی 10 سال گذشته رژیم صهیونیستی چندین بار به غزه حمله کرده که مهمترین آن همان جنگ 52 روزه بود. چرا طی 10 سال گذشته این انتفاضه رخ نداد؟ آیا گروههایی در این میان کارشکنی میکردند؟
سؤال مهمی را مطرح کردید. از سال 2007 تا امروز نمیتوانیم بگوییم که اتفاقی نیفتاده است، بالاخره عملیات مقاومت و عملیات استشهادی را چه در غزه و چه در کرانه باختری داشته ایم اما از سال 2007 به این سمت ما شاهد دودستگی بودیم. متاسفانه این دودستگی باعث شد که برادران ما در کرانه باختری و در تشکیلات خودگردان نسبت به ما جفا کنند و دیدیم آن تهاجمی که نسبت به موسسات حماس و مقاومت انجام شد که بالاخره یک زیربنای 70 درصدی مقاومت را تشکیل میداد و با این تهاجم بند اول نقشه راه را به اجرا گذاشتند. لذا ما وقت بسیاری را نیاز داشتیم تا عملیات مقاومت را بازسازی کنیم. چرا که عملا تشکیلات خودگردان با کمال تاسف موفق شد که سران مقاومت را پیگیری، دستگیر و بازداشت کند. طی این مدت همه تهاجمات متوجه غزه بود. بنابراین میبینیم از سال 2007 به بعد سه جنگ ناجوانمردانه 51 روزه، 8 روزه و 22 روزه علیه غزه انجام شد. با توجه به دلایلی که ذکر شد و به ویژه جنگ 51 روزه، از آن به بعد ما وارد توافقاتی شدیم اما نتیجه این توافقات واقعا معکوس بود و محاصره بیش از پیش علیه ملت فلسطین انجام شد ملت فلسطین دوستدار صلح است آیا کسی واقعا فکر میکند که ما از شکنجه شدن و کشته شدن فرزندانمان خوشحال میشویم.اما اگر حق از دست رفته ما با نثار خون فرزندانمان بازپس گرفته شود ما خوشحال میشویم. من در اینجا استناد میکنم به تفسیر مفسر روزنامه «آحارونوت» که درآنجا گفته است «آن گروههایی که انتفاضه را در قدس و کرانه باختری مدیریت میکنند خودِ حماس و جنبش جهاد اسلامی هستند.»من نمیخواهم این را رد یا تأیید کنم. اما آنچه که مسلم است ظلمی است که علیه مقاومت صورت میگیرد. بههرحال همانطور که عرض کردم اینها موانعی بود که در مقابل ما قرار داشت و از ما وقت گرفت تا بتوانیم زیربنا را مجددا برای مقاومت احیا بکنیم و دیدیم که جوانان 19 ساله، 20 ساله و 22 ساله فلسطینی چه دختر و چه پسر با سلاحهای بسیار ابتدایی چه عملیاتهای شجاعانهای را علیه رژیم صهیونیستی و سربازان تا بن دندان مسلح آنها انجام دادند.
* شما اسم این انتفاضه را «انتفاضه قدس» نام نهادهاید با توجه به تاکیدات رهبر معظم انقلاب مبنی بر تسلیح کرانه باختری آیا شما این احتمال را میدهید که انتفاضه سوم یا همان انتفاضه قدس تبدیل به یک انتفاضه مسلحانه شود؟
یک مطلب را بایداشاره کنم گزینههای ملت فلسطین فعلا محدود هستند. البته منظور من شیوه خود مقاومت است به هر حال وقتی من اشاره میکنم که گزینههای ما خیلی محدود هستند برای این است که طرف مقابل یا جوامع غربی هیچ راهی را مقابل ما نگذاشتهاند جز همین عملیاتهایی که انجام میشود.بنابر این هر احتمالی ممکن است. حق مقاومت مسلحانه ملت فلسطین که تحت اشغال به سر میبرند حقی است که قوانین و مقرارت بینالمللی آن را تضمین کرده است. به هر حال چون ملت ما تحت اشغال است و این حق مسلم ماست که با هر وسیلهای با آن مقابله کنیم.به همین خاطر است که ما اظهارات جانکری که عملیاتهای استشهادی اخیر را عملیات تروریستی نامید به شدت محکوم کردیم.چرا، چون او جانبدارانه ظلمی را که نسبت به ملت فلسطین انجام میشود نمیبیند و فقط آنچه که درباره صهیونیستها اتفاق میافتد را میبیند و واکنش نشان میدهد. او فقط آن جوان دختر یا پسر 20 ساله ما را با آن سنگ یا کارد آشپزخانه که به مقابله با7 یا 8 صهیونیست تا بن دندان مسلح به پاخاسته میبیند ولی آن ظلمی را که این جوان از آن به تنگ آمده و به مقابله برخاسته را نمیبیند. بله ما اینجا استقبال میکنیم و گرامی میداریم فراخوان رهبر معظم انقلاب را و از این فرصت استفاده میکنیم و از همه آزادگان جهان عرب و جهان اسلام و حتی جهان غرب میخواهیم که ملت فلسطین را در کرانه باختری کمک کنند تا برای مقابله با جنایات رژیم صهیونیستی توانمند شوند به هر صورت ممکن که میتوانند نباید از این کمک دریغ بکنند.
* شما به خوبی اشاره کردید که یک جوان فلسطینی با کارد آشپزخانه به چند سرباز مسلح صهیونیست حمله میکند. سؤال من این است که اگر به جای چاقو در دست این جوان اسلحه بود انقلاب فلسطین زودتر به نتیجه نمیرسید؟ حماس در حال حاضر سلاح و موشک در اختیار دارد و تا آنجا که ما اطلاع داریم این سلاحها بومی نیز شده است سؤال من این است که چرا طی این سالها حماس تلاش نکرده است که کرانه باختری را مسلح کند؟ چرا حتی یک اسلحه در دست مردم در کرانه باختری نیست؟آیا حماس نخواسته یا نتوانسته که به کرانه باختری سلاح برساند؟
در مورد تسلیح نیروهای مقاومت در کرانه باختری من مطلبی را باید عرض کنم. نوع سلاحی که باید در اختیار برادران مقاومت در کرانه باختری قرار بگیرد با نوع سلاحی که در غزه استفاده میشود فرق میکند چون در غزه نیروهای نظامی صهیونیست مستقر نیستند به تعبیری در غزه نیروی موشکی عامل تاثیر گذار است اما سلاحی که برادران مقاومت در کرانه باختری به آن نیازمند هستند در ابعاد تسلیحاتی و آموزشی از نوع دیگری است. این عزیزانی که به شهادت رسیدند اینها جوانان حماس و جهاداسلامی هستند این نشان میدهد که حماس و جهاد اسلامی حضور دارند و ما نباید نیروهای سایر گروههای مقاومت را در این انتفاضه استثنا بکنیم.به هر حال کارها به تدریج در حال انجام شدن هستند یک مسیر راهبردی هم انتخاب شده است ما برای پیروزی انتفاضه نیازمند یک رهبری واحدی هستیم و این چالش عمده ما برای تداوم انتفاضه است ما این نگرانی را نیز داریم که مبادا این انتفاضه را دور بزنند همانطور که انتفاضه اول را دور زدند و نتیجه آن توافقنامه اسلو شد. انتفاضه دوم نیز که به دلیل جداسازی غزه اتفاق افتاد دور زده شد. به هر حال چالش عمدهای که ما با آن رو به رو هستیم این است که یک هماهنگی امنیتی بین تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی وجود دارد. اخیرا نیز ما شاهد یک نشست امنیتی بین سران سرویسهای امنیتی تشکیلات خودگردان و مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی بودیم که در آن جلسه تصمیم گرفته شد که چگونه این قیام و انتفاضه سرکوب شود.به هر حال چالش واقعی که حماس، جهاد اسلامی و نیروهای مقاومت با آن روبه رو هستند همین هماهنگی امنیتی است، لذا ما نیازمند تشکیل یک «اتاق فکر» یا ستاد عملیاتی مشترک هستیم تا بتوانیم به این انتفاضه تداوم ببخشیم. مسئله دوم اگر تنها هدف این انتفاضه جلوگیری از تقسیم زمانی و مکانی مسجدالاقصی بود جوانان فلسطینی موفق شدهاند. البته این را هم عرض میکنم که نتانیاهو موقتا از این تصمیم خود عقب نشینی کرده است.اما رمز و راز استمرار انتفاضه که توسط جوانان ما باید اتفاق بیفتد این است که جوانان فلسطینی از این هدف موقت انتفاضه باید به انتفاضه آزادسازی و رهایی کامل فلسطین برسند.
* شما اشاره کردید که انتفاضه اول به اسلو ختم شد، انتفاضه دوم نیز به کنفرانس شرم الشیخ منتهی گردید. در این سالها همچنین چندین بار نیز با صهیونیستها توافق آتش بس صورت گرفته است اما به هیچ نتیجهای نرسیده است. مردم فلسطین این تجربهها را پیش روی خود دارند. با توجه به این تجارب مردم فلسطین این انتفاضه را تا کجا پیش خواهند برد؟
من به همین مسئله اشاره کردم که ما برای رسیدن به هدف تداوم انتفاضه و رهایی کامل فلسطین باید به فکر یک رهبری آگاه و مطلع برای ملت فلسطین باشیم. ملت فلسطین نیز به این مسئله پی بردهاند که راه نجات در همین مسئله است. به خاطر همین نیز من میگویم که ملت فلسطین از اهداف موقت باید به اهداف راهبردی حرکت بکنند.بنابراین اگر بگذاریم اوضاع به همین شکل پیش برود و ما دخالتی نداشته باشیم و آن رهبری واحد تشکیل نشود خواهیم دید که دوباره آن توطئهها وارد عمل خواهد شد و ما را از رسیدن به آن هدف نهایی بازخواهد داشت. همانطور که عرض کردم ما در فکر رسیدن به هدف آزادسازی کامل فلسطین هستیم.
*نتانیاهو طی روزهای اخیر خواهان اعمال فشار آمریکا به تشکیلات خود گردان شده است. به نظر شما تشکیلات خودگردان در مسئله انتفاضه کارشکنی میکند؟
بله حتما چنین است. موانع مقابل مقاومت ملت فلسطین زیاد هستند اما آن مانع اصلی و مشکل اساسی همان هماهنگی امنیتی بین تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی است. ما با توجه به آماری که نهادهای اروپایی منتشر کردهاند ظرف این مدتی که از انتفاضه گذشته(تا 20 مهرماه) شاهد بازداشت 380 تن از سوی تشکیلات خودگردان بوده ایم. ممکن نیست که این بازداشتها بدون هماهنگی با رژیم صهیونیستی انجام شده باشد.این بازداشتها متوجه کسانی است که عملیاتهای دلاورانه و این خیزش را انجام میدهند.برادران ما در تشکیلات خودگردان اگر خواهان ادامه انتفاضه هستند و میخواهند مقاومت ملت فلسطین ادامه پیدا کند و میخواهند همراه مردم حرکت کنند باید به هماهنگیهای امنیتی خود با رژیم صهیونیستی خاتمه دهند و اینکه در صدد باشیم که چگونه بتوانیم مقاومت ملت خود را در مقابل رژیم صهیونیستی پیش ببریم. نتانیاهو میگوید که ما تلاش خواهیم کرد این انتفاضه را سرکوب کنیم در مقابل محمود عباس نیز میگوید ما این رویارویی را متوقف خواهیم کرد و مانع انجام عملیات بر ضد رژیم صهیونیستی خواهیم شد. خود محمود عباس علنا اعلام کرده که مخالف انتفاضه است. من توجه شما را جلب میکنم به اتفاقی که اخیرا افتاد. «رامی حمدالله» نخست وزیر تشکیلات خودگردان که با حفظ سمت رئیس دانشگاه نجاح در کرانه باختری نیز هست در جهت همین هماهنگی امنیتی بخشنامهای را صادر کرد و خواستار برگزاری امتحانات فوری دانشگاه شد. چون قرار بود که 14هزار دانشجو به محل درگیریها با دشمن صهیونیستی بروند و به انتفاضه بپیوندند. ببینید برخلاف مسائلی که محمود عباس مطرح میکند مگر آنها مدعی نیستند که موافق مقاومت مسالمت آمیز مردم ما هستند؟ اتحادیه دانشجویی اعلام کرده است که میخواهد تظاهراتی را در مرز بین کرانه باختری و قدس اشغالی برگزار کند برای اینکه از این حرکت دانشجویی جلوگیری بکنند «رامی حمدالله» بخشنامهای میدهد و اعلام میکند که باید امتحانات برگزار شود و هر کس حاضر نشود برای او نمره صفر منظور خواهد شد. البته جوانان به این بخشنامه توجهی نکرده و کار خود را انجام دادند.چه تفسیری میتوان از این اقدامات تشکیلات خودگردان کرد؟آیا این اقدامات در جهت حمایت از انتفاضه است یا سرکوب انتفاضه؟
* حماس برای ادامه انتفاضه چه برنامهای دارد؟ آیا به دنبال عملیات شهادتطلبانه برنامهریزی شده است؟ برنامه حماس برای ادامه انتفاضه چیست؟
مسئله عمدهای که در شرایط کنونی باید انجام شود این است که حماس و سایر برادران مقاومت باید یک ستاد عملیات مشترک تشکیل دهند. مسئله دوم تداوم بسیج عمومی نیروهای مقاومت مردمی در غزه و کرانه باختری است و دیدیم که رژیم صهیونیستی به یک تجاوز هوایی نیز علیه غزه دست زد که در نتیجه آن یک زن باردار و دختر دو ساله اش به شهادت رسیدند. مسئله سوم حضور تمام و کمال نیروها و سران مقاومت چه در کرانه باختری و چه در قدس است. اینها باید با هدف دفاع و حمایت از مسجدالاقصی و مقابله با اشغالگران حاضر شوند. مثالی را عرض میکنم. درست است که اینها عملیاتهای انفرادی هستند و درست است که جوانان یا مستقل یا وابسته به گروههای مقاومت هستند، ولی در عین حال وقتی شرایط فراهم شود ما شاهد عملیاتهای متهورانه و شجاعانه مثل عملیات طرابلس خواهیم بود. شما میدانید که این عملیات قهرمانانه را تیم عملیاتی حماس انجام داد. نحوه عملیات نیز به این شکل بود که یک خاخام یهودی عضو ارتش اسرائیل اتهامات و الفاظ بسیار زشتی را به حضرت رسول مطرح کرده و نسبت داده بود و دیدیم که فردای آن روز آن جوان شجاع این خاخام یهودی را از ماشین پیاده و به هلاکت رسانده بود. ما بسیج عمومی و همگانی را باید داشته باشیم. عملیات حمایتی با مشارکت حماس و سایر گروههای مقاومت باید انجام شود و چنان که شرایط فراهم شود ما شاهد عملیاتهای قهرمانانه بر ضد دشمن صهیونیستی خواهیم بود و شاهد حضور پر رنگ عملیاتهای استشهادی خواهیم بود. در مورد عملیات استشهادی باید بگویم که این در برنامه آتی نیروهای مقاومت قرار دارد. اما بستگی به شرایط دارد و اگر شرایطش فراهم شود مطمئن باشید که انجام خواهد شد.
* خیلی از دستگاههای اطلاعاتی آمریکا نابودی اسرائیل را پیش بینی کردهاند. سازمان سیا طی گزارشی که منتشر کرده گفته است که اسرائیل تا سال 2029 با توجه به چالشهایی که با آنها روبه رو است فرو خواهد پاشید. مقام معظم رهبری نیز اشاره کردهاند که اسرائیل تا 25 سال دیگر را نخواهیم دیدآیا میتوانیم امیدوار باشیم که انتفاضه سوم، شروعی برای فروپاشی اسرائیل باشد؟
این حسن تصادف جالبی است. شیخ احمد یاسین نیز در یکی از مصاحبههای تلویزیونی خود این را اعلام میکند. وقتی آن مصاحبهکننده از شیخ سؤال میکند که پیش بینی شما از فروپاشی اسرائیل و پایان آن چیست، شیخ یاسین در پاسخ گفت که براساس فهم و استنتاج من از قرآن کریم رژیم صهیونیستی بعد از سال 2027 وجود نخواهد داشت. یعنی بعد از 12 سال فروخواهد پاشید ودر همان مدت زمانی که رهبر معظم انقلاب فرمودند این زمان میگنجد. پس بنابراین هر یک از این پیش بینیها محقق شود برای ما نعمت است. من به عنوان یک مسلمان ایمان دارم که به فرموده حق تعالی این سرزمین آزاد، مستقل و باثبات خواهد شد و این یک سنت الهی است. در جنگ اخیر 52 روزه غزه ما به یک نتیجه رسیدیم؛ پس از آن رویارویی با رژیم صهیونیستی این ارتشی که این همه برای آن تبلیغ میشد و زمانی پنجمین ارتش جهان بود این 52 روز هیچ کاری نتوانست انجام دهد. درست است که یک ویرانی فراگیر را بجا گذاشت، اما از ورود به غزه عاجز ماند. به هر حال آن ارتشی که در مقابل نیروهای متجاوز صهیونیست ایستادگی کرد با آن امکانات محدودی که در اختیار داشتند باورهای ما را از مرحله دفاعی به مرحله رهایی بخشی انتقال داد واین باور همگانی را ایجاد کرد که ما مرحله دفاعی را پشت سرگذاشته و باید الان در اندیشه رهاسازی کل فلسطین باشیم و براساس همین مسئله ارتش قدس تشکیل شده است یک ارتش داخل گردانهای عزالدین قسام به نام ارتش قدس تشکیل شده است. امیدوار هستیم که این انتفاضه که به نام قدس نامگذاری شده شراره و شعله اولیه رهایی کل فلسطین باشد. به هر حال ما از نیاکان و اجداد خود شنیده بودیم که پسران ما شاهد رهایی فلسطین خواهند بود. من ایمان دارم به مشیت الهی که این اتفاق خواهد افتاد و خداوند آن نعمت خود را که همان آزادی قدس و فلسطین است به ما ارزانی خواهد کرد.
اشاره:
سرانجام پس از 10 سال انتظار، انتفاضه سوم فلسطین آغاز شد. انتفاضه اول (انتفاضه سنگ)از 8 دسامبر 1978 تا برگزاری کنفرانس مادرید در سال 1993 ادامه یافت. بالاخره شعلههای این انتفاضه در سال 1991 فروکش کرد و با امضای توافقنامه ننگین اسلو میان رژیم اشغالگر قدس و سازمان آزادی بخش فلسطین در سال 1993 بهطور کامل متوقف شد. 15 سال پیش در روز 28 سپتامبر سال 2000 و در پی ورود «آریل شارون» به مسجد مبارک الاقصی به همراه تعداد زیادی از نظامیان ارتش صهیونیستی، انتفاضه دوم فلسطین موسوم به انتفاضه اقصی شعله ور شد. انتفاضه دوم فلسطین در تاریخ 8 فوریه سال 2005 و با توافق آتش بسی که میان طرفین فلسطینی و صهیونیستی در اجلاس «شرم الشیخ» امضاء و خاموش شد. اکنون فلسطین در آستانه تحولی سرنوشتساز است. انتفاضه سوم از روز اول با علامت سوالهای زیادی روبه رو بود؟ اینکه آیا این قیام را میتوان انتفاضه نامید؟ چه اسمی میتوان بر روی این انتفاضه گذاشت؟ آیا مردم فلسطین ظرفیت تبدیل این قیام را به قیامی مسلحانه دارند؟ و ... برای پاسخ به این سوالها بهترین و در دسترسترین شخص، دکتر خالد القدومی نماینده جنبش حماس در ایران است که بلافاصله پس از تماس، قبول کردند مصاحبه مفصلی با کیهان داشته باشند. وی دارای شخصیتی بسیار مودب و خوش برخورد است. لباسهای مرتب و شیک میپوشد و دفتر کار وی نیز به همین ترتیب است. برای هر صحبت و آماری، سراغ تلفن همراه خود میرود و با نشان دادن فیلم و یا عکس سعی میکند صحبتهای خود را «قابل استناد» کند. در حین مصاحبه ورود پسر بچهای که در آغوش جناب قدومی قرار گرفت حال و هوای مصاحبه را قدری عوض کرد و جناب قدومی انگار با احساسات بیشتری به سوالات ما پاسخ دادند. از ملاقات چند سال خود با مدیر مسئول کیهان یادی کرد و حسین شریعتمداری را «شخصیتی بزرگ» خواند. نسبت به دو سال پیش لحن صحبتهایش اندکی تغییر کرده بود، چرا که آن زمان به دنبال برخی تحولات منطقه... بگذریم. در این چند سالی که در ایران زندگی کرده است زبان فارسی را تا حدودی یاد گرفته اما همچنان در صحبت کردن مشکل دارد. با وجود آنکه نیم ساعت با تاخیر به دفتر ایشان رسیدیم اما وی هیچ گلایهای نداشت و بیش از یک ساعت جوابگوی سوالات ما بود. متن کامل این مصاحبه پیش روی شماست.
*بسیار تشکر میکنم جناب آقای قدومی از اینکه وقت مصاحبه را در اختیار ما قرار دادید به عنوان سؤال اول، توضیحی کلی از جایگاه فعلی فلسطین در منطقه و جهان بفرمایید.
مسئله فلسطین از اموری است که هیچ اختلافی بر سر آن بین عرب و غیرعرب وجود ندارد. همه حتی غیرمسلمین هم متفق القولند که حق ملت فلسطین تضییع شده و این مسئله که رژیم صهیونیستی، غاصب و اشغالگر این منطقه است حتی در محاکم بینالمللی نیز ثبت و تأیید شده است. فاجعه در اینجا نهفته که از زمان اشغال فلسطین هیچگونه توجهی از سوی مجامع بینالمللی به مسئله اشغال فلسطین از سوی رژیم صهیونیستی نشده است. طی سالهای 1948 تا 1967 صدها قطعنامه از سوی سازمان ملل صادر شد که به هیچ یک از آنها وقعی گذاشته نشده است. دلیلش هم خود رژیم صهیونیستی است که فرزند ناز کرده استکبار جهانی است.ملت فلسطین از دهه 20 تا به امروز با انتفاضه و مقاومت خود و با بهره گیری از تمامی امکانات سیاسی،دیپلماتیک و نظامی تلاش کرده است که حق خود را از غاصبان صهیونیست بگیرد. سازمان همکاریهای اسلامی بیش از 56 عضو دارد ؛ اتحادیه عرب نیز همین طور اما متاسفانه این دو سازمان تا کنون نتوانستهاند حقوق از دست رفته فلسطینیها را بازپس بگیرند یا انصاف را در حق ملت فلسطین رعایت کنند، بلکه بر عکس ما شاهد بودهایم که حتی برخی از این کشورهای عربی اقدام به بهبود روابط خود با رژیم صهیونیستی نیز کردهاند. از سال 1993 که تشکیلات خودگردان براساس پیمان« اسلو» تاسیس شد تا سال 1994 که در غزه و کرانه باختری مستقر شد و تا برسیم به سال 2006 که حماس در انتخابات پیروز شد و پس از آن ما شاهد دو دستگی و چند دستگی حتی بین خود فلسطینیها بودیم. و باز میبینیم که محمود عباس در تصمیم گیریها درباره ملت فلسطین یکه تازی میکند در حالی که هیچ کسی چنین حقی به او نداده و نمیتواند با این تصمیمگیریها نماینده ملت فلسطین باشد. علی رغم همه این موارد ما از تمامی تلاشهای دیپلماتیک تشکیلات خودگردان استقبال کردیم و حتی برافراشته شدن پرچم فلسطین در سازمان ملل را به فال نیک گرفتیم و اعلام کردیم که یک کار بسیار خوبی است. البته همه اینها یک نیروی محرکه دیپلماتیک باید به ما بدهد. یعنی تشکیل یک کشور نیازمند یک سرزمین، جغرافیا و نقشه مشخص است در حالی که ما میبینیم که رژیم صهیونیستی هیچگاه این دولت و این کشور را نه تنها به رسمیت نشناخته بلکه در نقطه مقابل به جنایتهای خود در اقصی نقاط فلسطین چه در غزه،کرانه باختری و سرزمینهای اشغالی سال 1948 و قدس ادامه میدهد. عامل دیگری که میتوانیم در این میان ذکر کنیم محیط پیرامونی فلسطین است که متاسفانه ما شاهد بیثباتی در این محیط هستیم. اگرچه چهار سال پیش ما شاهد خیزش ملتها بر ضد استبداد و دیکتاتوری حکام خود که آن زمان بهار عربی نام گرفت بودیم اما آن بیداری که ما در میان ملتها شاهدبودیم متاسفانه به کمک مسئله فلسطین نیامد و مسئله فلسطین از لحاظ اولویتها عقب نشینی کرد. و همین امر باعث شده که رژیم صهیونیستی این جرات و گستاخی را پیدا کند که جنایتهای بیشتری را در حق ملت فلسطین انجام دهد و حتی ما شاهد تعدیهای بیشتر صهیونیستها نسبت به قدس و مسجدالاقصی بوده ایم. به هر حال وضعیت اسفباری را میبینیم که بر سر آرمان فلسطین به وجود آمده است.
* بعد از 10 سال شاهد شروع انتفاضه سوم هستیم. شما تاریخ دقیق شروع این انتفاضه را از چه زمانی میدانید و چه عواملی باعث شروع انتفاضه سوم شد؟
در مورد انتفاضه مایلم یک مسئله را تاکید کنم، این که مقاومت مردم فلسطین حتی یک لحظه از زمان استعمار انگلیس و قیام موسوم به «موسی» در 1921 تا کنون متوقف نشده است. پس از انتفاضه 1921 انتفاضه 1936 را داشتیم که 6 ماه به طول انجامید و اعتصاب سراسری بود. الان در منطقه اشغالی 1948 کمیته پیگیری مسائل فلسطین در حالی پیگیری یک اعتصاب سراسری در اعتراض به تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه جوانان و اماکن مقدسه است و برای بررسی این موضوع تشکیل جلسه داده است. بنابر این مقاومت هیچگاه متوقف نشده است. اصطلاح انتفاضه ابتکاری از جانب خود ملت فلسطین است و به هر حال این اصطلاح وارد دایرهالمعارفها و فرهنگهای لغت شده است منظور از آن یک قیام سراسری است که تمام آحاد مردم را از احزاب، جوانان، زنان و کودکان را و با هر وسیله که در اختیار داشته باشند از سنگ ،سلاح سرد تا موشک و با همه امکانات موجود را شامل میشود. اما برای پاسخ دقیق به سؤال شما که انتفاضه سوم از چه تاریخی شروع شد باید بگویم که دلیل شروع این انتفاضه تعدی و هتک حرمت مسجد الاقصی و تلاش رژیم صهیونیستی برای تقسیم بندی زمانی و مکانی مسجدالاقصی بود. رژیم صهیونیستی در مقاطع زمانی مسلمانان را از ورود به مسجدالاقصی منع میکرد تا شهرک نشینان صهیونیست بیایند و به مقدسات اسلامی هتک حرمت کنند و رژیم صهیونیستی تلاشش بر این است که بخشی از مسجدالاقصی را در اختیار صهیونیستها قرار دهد. ملت فلسطین در سرزمینهای اشغالی 1948 و خود شهر قدس برای جلوگیری از این اتفاق به پا خاستند جوانان و به ویژه زنان فلسطینی برای جلوگیری از این اتفاق شوم در مسجدالاقصی حاضر و شبانه روزی در آنجا مستقر شدند.الان(20 مهر) 29 روز است که از قیام زنان و جوانان فلسطینی برای جلوگیری از تعدی رژیم صهیونیستی علیه مسجدالاقصی میگذرد. اما به لحاظ اصطلاحی که در مورد شروع انتفاضه که «انتفاضه قدس» نامگذاری شده از اول اکتبر(9مهرماه) 2015 شروع شده است. اما درباره علل و دلایل شروع انتفاضه قدس باید بگویم که اولین مورد که در راس آن وجود دارد انسداد سیاسی است یعنی ناکامی آمریکا و شخص جان کری در تحقق بخشیدن به چارچوبهایی که بین فلسطینیها و اسرائیلیها توافق شده بود.می بینیم که دولت نتانیاهو به جای پایبندی به آن توافقی که بعد از پایان تجاوز 52 روزه صورت گرفت که معروف به آتش بس شد نه تنها به تعهدات خود پایبند نبوده بلکه حلقه محاصره را در غزه هر روز تنگتر و تنگتر کرده است و از جنایتهای شهرک نشینان نیز علیه فلسطینیها حمایت میکند. ما سخنرانی محمود عباس در سازمان ملل را داشتیم اگرچه از لحاظ محتوایی سخنرانی محمود عباس خیلی ضعیف بود اما حاوی مطلب خیلی مهمی نیز بود و آن تهدیدی است که محمود عباس علیه رژیم صهیونیستی انجام داد و اعلام کرد که در صورت تداوم تعدی و تجاوز صهیونیستها علیه مسجدالاقصی و فلسطینیها همکاریهای امنیتی را متوقف خواهد کرد اما میبینیم که قبل از شروع انتفاضه با طرح فرانسه موافقت کرد. در این طرح فرانسه، ماموریتی به تشکیلات خودگردان داده شده که فعالیت جوانان فلسطینی را علیه صهیونیستها مهار و سرکوب بکند. به هر حال میبینیم که رژیم صهیونیستی نه تنها به تعدیها و تجاوزات خود به مسجدالاقصی خاتمه نداد بلکه به شکستن پای جوانان ما تعدی به مسجدالاقصی و سوزاندن فرشهای آن و تلاش برای گشودن باب المغاربه(درب مسجد الاقصی) در راستای اعمال تقسیم بندی مکانی ادامه میدهد به هر حال انسداد چشم انداز سیاسی از مهمترین دلایل ایجاد وضعیت کنونی است. دلیل دوم آن، افسار گسیختگی شهرک نشینان صهیونیست است. رژیم صهیونیستی دست آنها را برای ارتکاب به هر جنایتی باز گذاشته است و در این بین ما دیدیم که چگونه خانواده «دوابشه »را به آتش کشیدند و سبب فوت خانواده و آن کودک دوساله (علی دوابشه) شدند رژیم صهیونیستی نه تنها دست آنها را باز گذاشته بلکه هیچ اقدامی را نیز برای مهار آنها انجام نمیدهد. ما شاهد بازداشت هیچ فردی در این خصوص نبودیم و حتی شاهد دخالتی نیز از سوی تشکیلات خود گردان در این مسئله نبودیم. دلیل سوم شروع این انتفاضه ادامه عملیاتهای انفرادی جوانان مقاومت برای جلوگیری از ادامه جنایتهای رژیم صهیونیستی بود. جالب است بدانید در یک گزارش راهبردی رژیم صهیونیستی در سال 2014-2015 این پدیده را اقدام گرگهای افسار گسیخته نامید.
* اشاره کردید که انتفاضه و قیام ملت فلسطین هیچ گاه متوقف نشده است و این مسئلهای است که همگان به آن اذعان دارند اما سؤالی که پیش میآید این است که قبل از حمله و هتک حرمت مسجد الاقصی که به شروع انتفاضه منجر شده، ما جنایتهای بزرگتری نیز داشتهایم. طی 10 سال گذشته رژیم صهیونیستی چندین بار به غزه حمله کرده که مهمترین آن همان جنگ 52 روزه بود. چرا طی 10 سال گذشته این انتفاضه رخ نداد؟ آیا گروههایی در این میان کارشکنی میکردند؟
سؤال مهمی را مطرح کردید. از سال 2007 تا امروز نمیتوانیم بگوییم که اتفاقی نیفتاده است، بالاخره عملیات مقاومت و عملیات استشهادی را چه در غزه و چه در کرانه باختری داشته ایم اما از سال 2007 به این سمت ما شاهد دودستگی بودیم. متاسفانه این دودستگی باعث شد که برادران ما در کرانه باختری و در تشکیلات خودگردان نسبت به ما جفا کنند و دیدیم آن تهاجمی که نسبت به موسسات حماس و مقاومت انجام شد که بالاخره یک زیربنای 70 درصدی مقاومت را تشکیل میداد و با این تهاجم بند اول نقشه راه را به اجرا گذاشتند. لذا ما وقت بسیاری را نیاز داشتیم تا عملیات مقاومت را بازسازی کنیم. چرا که عملا تشکیلات خودگردان با کمال تاسف موفق شد که سران مقاومت را پیگیری، دستگیر و بازداشت کند. طی این مدت همه تهاجمات متوجه غزه بود. بنابراین میبینیم از سال 2007 به بعد سه جنگ ناجوانمردانه 51 روزه، 8 روزه و 22 روزه علیه غزه انجام شد. با توجه به دلایلی که ذکر شد و به ویژه جنگ 51 روزه، از آن به بعد ما وارد توافقاتی شدیم اما نتیجه این توافقات واقعا معکوس بود و محاصره بیش از پیش علیه ملت فلسطین انجام شد ملت فلسطین دوستدار صلح است آیا کسی واقعا فکر میکند که ما از شکنجه شدن و کشته شدن فرزندانمان خوشحال میشویم.اما اگر حق از دست رفته ما با نثار خون فرزندانمان بازپس گرفته شود ما خوشحال میشویم. من در اینجا استناد میکنم به تفسیر مفسر روزنامه «آحارونوت» که درآنجا گفته است «آن گروههایی که انتفاضه را در قدس و کرانه باختری مدیریت میکنند خودِ حماس و جنبش جهاد اسلامی هستند.»من نمیخواهم این را رد یا تأیید کنم. اما آنچه که مسلم است ظلمی است که علیه مقاومت صورت میگیرد. بههرحال همانطور که عرض کردم اینها موانعی بود که در مقابل ما قرار داشت و از ما وقت گرفت تا بتوانیم زیربنا را مجددا برای مقاومت احیا بکنیم و دیدیم که جوانان 19 ساله، 20 ساله و 22 ساله فلسطینی چه دختر و چه پسر با سلاحهای بسیار ابتدایی چه عملیاتهای شجاعانهای را علیه رژیم صهیونیستی و سربازان تا بن دندان مسلح آنها انجام دادند.
* شما اسم این انتفاضه را «انتفاضه قدس» نام نهادهاید با توجه به تاکیدات رهبر معظم انقلاب مبنی بر تسلیح کرانه باختری آیا شما این احتمال را میدهید که انتفاضه سوم یا همان انتفاضه قدس تبدیل به یک انتفاضه مسلحانه شود؟
یک مطلب را بایداشاره کنم گزینههای ملت فلسطین فعلا محدود هستند. البته منظور من شیوه خود مقاومت است به هر حال وقتی من اشاره میکنم که گزینههای ما خیلی محدود هستند برای این است که طرف مقابل یا جوامع غربی هیچ راهی را مقابل ما نگذاشتهاند جز همین عملیاتهایی که انجام میشود.بنابر این هر احتمالی ممکن است. حق مقاومت مسلحانه ملت فلسطین که تحت اشغال به سر میبرند حقی است که قوانین و مقرارت بینالمللی آن را تضمین کرده است. به هر حال چون ملت ما تحت اشغال است و این حق مسلم ماست که با هر وسیلهای با آن مقابله کنیم.به همین خاطر است که ما اظهارات جانکری که عملیاتهای استشهادی اخیر را عملیات تروریستی نامید به شدت محکوم کردیم.چرا، چون او جانبدارانه ظلمی را که نسبت به ملت فلسطین انجام میشود نمیبیند و فقط آنچه که درباره صهیونیستها اتفاق میافتد را میبیند و واکنش نشان میدهد. او فقط آن جوان دختر یا پسر 20 ساله ما را با آن سنگ یا کارد آشپزخانه که به مقابله با7 یا 8 صهیونیست تا بن دندان مسلح به پاخاسته میبیند ولی آن ظلمی را که این جوان از آن به تنگ آمده و به مقابله برخاسته را نمیبیند. بله ما اینجا استقبال میکنیم و گرامی میداریم فراخوان رهبر معظم انقلاب را و از این فرصت استفاده میکنیم و از همه آزادگان جهان عرب و جهان اسلام و حتی جهان غرب میخواهیم که ملت فلسطین را در کرانه باختری کمک کنند تا برای مقابله با جنایات رژیم صهیونیستی توانمند شوند به هر صورت ممکن که میتوانند نباید از این کمک دریغ بکنند.
* شما به خوبی اشاره کردید که یک جوان فلسطینی با کارد آشپزخانه به چند سرباز مسلح صهیونیست حمله میکند. سؤال من این است که اگر به جای چاقو در دست این جوان اسلحه بود انقلاب فلسطین زودتر به نتیجه نمیرسید؟ حماس در حال حاضر سلاح و موشک در اختیار دارد و تا آنجا که ما اطلاع داریم این سلاحها بومی نیز شده است سؤال من این است که چرا طی این سالها حماس تلاش نکرده است که کرانه باختری را مسلح کند؟ چرا حتی یک اسلحه در دست مردم در کرانه باختری نیست؟آیا حماس نخواسته یا نتوانسته که به کرانه باختری سلاح برساند؟
در مورد تسلیح نیروهای مقاومت در کرانه باختری من مطلبی را باید عرض کنم. نوع سلاحی که باید در اختیار برادران مقاومت در کرانه باختری قرار بگیرد با نوع سلاحی که در غزه استفاده میشود فرق میکند چون در غزه نیروهای نظامی صهیونیست مستقر نیستند به تعبیری در غزه نیروی موشکی عامل تاثیر گذار است اما سلاحی که برادران مقاومت در کرانه باختری به آن نیازمند هستند در ابعاد تسلیحاتی و آموزشی از نوع دیگری است. این عزیزانی که به شهادت رسیدند اینها جوانان حماس و جهاداسلامی هستند این نشان میدهد که حماس و جهاد اسلامی حضور دارند و ما نباید نیروهای سایر گروههای مقاومت را در این انتفاضه استثنا بکنیم.به هر حال کارها به تدریج در حال انجام شدن هستند یک مسیر راهبردی هم انتخاب شده است ما برای پیروزی انتفاضه نیازمند یک رهبری واحدی هستیم و این چالش عمده ما برای تداوم انتفاضه است ما این نگرانی را نیز داریم که مبادا این انتفاضه را دور بزنند همانطور که انتفاضه اول را دور زدند و نتیجه آن توافقنامه اسلو شد. انتفاضه دوم نیز که به دلیل جداسازی غزه اتفاق افتاد دور زده شد. به هر حال چالش عمدهای که ما با آن رو به رو هستیم این است که یک هماهنگی امنیتی بین تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی وجود دارد. اخیرا نیز ما شاهد یک نشست امنیتی بین سران سرویسهای امنیتی تشکیلات خودگردان و مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی بودیم که در آن جلسه تصمیم گرفته شد که چگونه این قیام و انتفاضه سرکوب شود.به هر حال چالش واقعی که حماس، جهاد اسلامی و نیروهای مقاومت با آن روبه رو هستند همین هماهنگی امنیتی است، لذا ما نیازمند تشکیل یک «اتاق فکر» یا ستاد عملیاتی مشترک هستیم تا بتوانیم به این انتفاضه تداوم ببخشیم. مسئله دوم اگر تنها هدف این انتفاضه جلوگیری از تقسیم زمانی و مکانی مسجدالاقصی بود جوانان فلسطینی موفق شدهاند. البته این را هم عرض میکنم که نتانیاهو موقتا از این تصمیم خود عقب نشینی کرده است.اما رمز و راز استمرار انتفاضه که توسط جوانان ما باید اتفاق بیفتد این است که جوانان فلسطینی از این هدف موقت انتفاضه باید به انتفاضه آزادسازی و رهایی کامل فلسطین برسند.
* شما اشاره کردید که انتفاضه اول به اسلو ختم شد، انتفاضه دوم نیز به کنفرانس شرم الشیخ منتهی گردید. در این سالها همچنین چندین بار نیز با صهیونیستها توافق آتش بس صورت گرفته است اما به هیچ نتیجهای نرسیده است. مردم فلسطین این تجربهها را پیش روی خود دارند. با توجه به این تجارب مردم فلسطین این انتفاضه را تا کجا پیش خواهند برد؟
من به همین مسئله اشاره کردم که ما برای رسیدن به هدف تداوم انتفاضه و رهایی کامل فلسطین باید به فکر یک رهبری آگاه و مطلع برای ملت فلسطین باشیم. ملت فلسطین نیز به این مسئله پی بردهاند که راه نجات در همین مسئله است. به خاطر همین نیز من میگویم که ملت فلسطین از اهداف موقت باید به اهداف راهبردی حرکت بکنند.بنابراین اگر بگذاریم اوضاع به همین شکل پیش برود و ما دخالتی نداشته باشیم و آن رهبری واحد تشکیل نشود خواهیم دید که دوباره آن توطئهها وارد عمل خواهد شد و ما را از رسیدن به آن هدف نهایی بازخواهد داشت. همانطور که عرض کردم ما در فکر رسیدن به هدف آزادسازی کامل فلسطین هستیم.
*نتانیاهو طی روزهای اخیر خواهان اعمال فشار آمریکا به تشکیلات خود گردان شده است. به نظر شما تشکیلات خودگردان در مسئله انتفاضه کارشکنی میکند؟
بله حتما چنین است. موانع مقابل مقاومت ملت فلسطین زیاد هستند اما آن مانع اصلی و مشکل اساسی همان هماهنگی امنیتی بین تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی است. ما با توجه به آماری که نهادهای اروپایی منتشر کردهاند ظرف این مدتی که از انتفاضه گذشته(تا 20 مهرماه) شاهد بازداشت 380 تن از سوی تشکیلات خودگردان بوده ایم. ممکن نیست که این بازداشتها بدون هماهنگی با رژیم صهیونیستی انجام شده باشد.این بازداشتها متوجه کسانی است که عملیاتهای دلاورانه و این خیزش را انجام میدهند.برادران ما در تشکیلات خودگردان اگر خواهان ادامه انتفاضه هستند و میخواهند مقاومت ملت فلسطین ادامه پیدا کند و میخواهند همراه مردم حرکت کنند باید به هماهنگیهای امنیتی خود با رژیم صهیونیستی خاتمه دهند و اینکه در صدد باشیم که چگونه بتوانیم مقاومت ملت خود را در مقابل رژیم صهیونیستی پیش ببریم. نتانیاهو میگوید که ما تلاش خواهیم کرد این انتفاضه را سرکوب کنیم در مقابل محمود عباس نیز میگوید ما این رویارویی را متوقف خواهیم کرد و مانع انجام عملیات بر ضد رژیم صهیونیستی خواهیم شد. خود محمود عباس علنا اعلام کرده که مخالف انتفاضه است. من توجه شما را جلب میکنم به اتفاقی که اخیرا افتاد. «رامی حمدالله» نخست وزیر تشکیلات خودگردان که با حفظ سمت رئیس دانشگاه نجاح در کرانه باختری نیز هست در جهت همین هماهنگی امنیتی بخشنامهای را صادر کرد و خواستار برگزاری امتحانات فوری دانشگاه شد. چون قرار بود که 14هزار دانشجو به محل درگیریها با دشمن صهیونیستی بروند و به انتفاضه بپیوندند. ببینید برخلاف مسائلی که محمود عباس مطرح میکند مگر آنها مدعی نیستند که موافق مقاومت مسالمت آمیز مردم ما هستند؟ اتحادیه دانشجویی اعلام کرده است که میخواهد تظاهراتی را در مرز بین کرانه باختری و قدس اشغالی برگزار کند برای اینکه از این حرکت دانشجویی جلوگیری بکنند «رامی حمدالله» بخشنامهای میدهد و اعلام میکند که باید امتحانات برگزار شود و هر کس حاضر نشود برای او نمره صفر منظور خواهد شد. البته جوانان به این بخشنامه توجهی نکرده و کار خود را انجام دادند.چه تفسیری میتوان از این اقدامات تشکیلات خودگردان کرد؟آیا این اقدامات در جهت حمایت از انتفاضه است یا سرکوب انتفاضه؟
* حماس برای ادامه انتفاضه چه برنامهای دارد؟ آیا به دنبال عملیات شهادتطلبانه برنامهریزی شده است؟ برنامه حماس برای ادامه انتفاضه چیست؟
مسئله عمدهای که در شرایط کنونی باید انجام شود این است که حماس و سایر برادران مقاومت باید یک ستاد عملیات مشترک تشکیل دهند. مسئله دوم تداوم بسیج عمومی نیروهای مقاومت مردمی در غزه و کرانه باختری است و دیدیم که رژیم صهیونیستی به یک تجاوز هوایی نیز علیه غزه دست زد که در نتیجه آن یک زن باردار و دختر دو ساله اش به شهادت رسیدند. مسئله سوم حضور تمام و کمال نیروها و سران مقاومت چه در کرانه باختری و چه در قدس است. اینها باید با هدف دفاع و حمایت از مسجدالاقصی و مقابله با اشغالگران حاضر شوند. مثالی را عرض میکنم. درست است که اینها عملیاتهای انفرادی هستند و درست است که جوانان یا مستقل یا وابسته به گروههای مقاومت هستند، ولی در عین حال وقتی شرایط فراهم شود ما شاهد عملیاتهای متهورانه و شجاعانه مثل عملیات طرابلس خواهیم بود. شما میدانید که این عملیات قهرمانانه را تیم عملیاتی حماس انجام داد. نحوه عملیات نیز به این شکل بود که یک خاخام یهودی عضو ارتش اسرائیل اتهامات و الفاظ بسیار زشتی را به حضرت رسول مطرح کرده و نسبت داده بود و دیدیم که فردای آن روز آن جوان شجاع این خاخام یهودی را از ماشین پیاده و به هلاکت رسانده بود. ما بسیج عمومی و همگانی را باید داشته باشیم. عملیات حمایتی با مشارکت حماس و سایر گروههای مقاومت باید انجام شود و چنان که شرایط فراهم شود ما شاهد عملیاتهای قهرمانانه بر ضد دشمن صهیونیستی خواهیم بود و شاهد حضور پر رنگ عملیاتهای استشهادی خواهیم بود. در مورد عملیات استشهادی باید بگویم که این در برنامه آتی نیروهای مقاومت قرار دارد. اما بستگی به شرایط دارد و اگر شرایطش فراهم شود مطمئن باشید که انجام خواهد شد.
* خیلی از دستگاههای اطلاعاتی آمریکا نابودی اسرائیل را پیش بینی کردهاند. سازمان سیا طی گزارشی که منتشر کرده گفته است که اسرائیل تا سال 2029 با توجه به چالشهایی که با آنها روبه رو است فرو خواهد پاشید. مقام معظم رهبری نیز اشاره کردهاند که اسرائیل تا 25 سال دیگر را نخواهیم دیدآیا میتوانیم امیدوار باشیم که انتفاضه سوم، شروعی برای فروپاشی اسرائیل باشد؟
این حسن تصادف جالبی است. شیخ احمد یاسین نیز در یکی از مصاحبههای تلویزیونی خود این را اعلام میکند. وقتی آن مصاحبهکننده از شیخ سؤال میکند که پیش بینی شما از فروپاشی اسرائیل و پایان آن چیست، شیخ یاسین در پاسخ گفت که براساس فهم و استنتاج من از قرآن کریم رژیم صهیونیستی بعد از سال 2027 وجود نخواهد داشت. یعنی بعد از 12 سال فروخواهد پاشید ودر همان مدت زمانی که رهبر معظم انقلاب فرمودند این زمان میگنجد. پس بنابراین هر یک از این پیش بینیها محقق شود برای ما نعمت است. من به عنوان یک مسلمان ایمان دارم که به فرموده حق تعالی این سرزمین آزاد، مستقل و باثبات خواهد شد و این یک سنت الهی است. در جنگ اخیر 52 روزه غزه ما به یک نتیجه رسیدیم؛ پس از آن رویارویی با رژیم صهیونیستی این ارتشی که این همه برای آن تبلیغ میشد و زمانی پنجمین ارتش جهان بود این 52 روز هیچ کاری نتوانست انجام دهد. درست است که یک ویرانی فراگیر را بجا گذاشت، اما از ورود به غزه عاجز ماند. به هر حال آن ارتشی که در مقابل نیروهای متجاوز صهیونیست ایستادگی کرد با آن امکانات محدودی که در اختیار داشتند باورهای ما را از مرحله دفاعی به مرحله رهایی بخشی انتقال داد واین باور همگانی را ایجاد کرد که ما مرحله دفاعی را پشت سرگذاشته و باید الان در اندیشه رهاسازی کل فلسطین باشیم و براساس همین مسئله ارتش قدس تشکیل شده است یک ارتش داخل گردانهای عزالدین قسام به نام ارتش قدس تشکیل شده است. امیدوار هستیم که این انتفاضه که به نام قدس نامگذاری شده شراره و شعله اولیه رهایی کل فلسطین باشد. به هر حال ما از نیاکان و اجداد خود شنیده بودیم که پسران ما شاهد رهایی فلسطین خواهند بود. من ایمان دارم به مشیت الهی که این اتفاق خواهد افتاد و خداوند آن نعمت خود را که همان آزادی قدس و فلسطین است به ما ارزانی خواهد کرد.