kayhan.ir

کد خبر: ۵۸۳۶۰
تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۲۰:۰۱

گزارش خبری کیهان از پایان تاریخ مصرف سعودی‌ها

این روزها عربستان به دنبال یکسری اشتباهات پی‌درپی و کلیدی با بحران‌های زیادی روبه‌رو شده است. کاهش عمدی قیمت نفت، جنگ‌افروزی در یمن و به تبع آنها، بروز اختلافات بین شاهزادگان سعودی و اخیراً هم، فاجعه منا، چند نمونه از این بحران‌ها است که به اعتقاد کارشناسان، آل‌سعود را به سمت فروپاشی پیش می‌برد. مجتهد، شاهزاده افشاگر سعودی با تشریح بحران‌ها و چالش‌های عمیق عربستان اخیرا اعلام کرده که «آل‌سعود در آستانه سقوط و فروپاشی قرار دارد و به زودی اتفاقاتی خواهد افتاد که همه را غافلگیر خواهد کرد.» نشریه «فارین پالیسی» نیز به مقامات کاخ سفید هشدار داده تا دیر نشده در این مورد تصمیمی بگیرند، چون از نگاه دست‌اندرکاران این نشریه نیز، فروپاشی  آل‌سعود واقعا در حال رخ دادن است.
فارین پالیسی با اشاره به بحران‌های عربستان نوشته: «اگر این رویدادها به درستی مدیریت نشوند، طوفانی به پا خواهد کرد که بی‌ثباتی بیشتر در درون خانواده پادشاهی عربستان را به دنبال خواهد داشت.» نشریه آمریکایی‌ «تایم» نیز طی تحلیلی، به کاخ سفید، در مورد حمایت از عربستان در جنگ یمن هشدار داده و یمن را «باتلاقی برای عربستان» دانسته است. از این نوع شواهد در مورد احتمال بروز شورش در عربستان و سرنگونی آل‌سعود بسیار هستند. مثلاً موسسه موسوم به «دفاع از دموکراسي‌ها» در آمريکا نیز با اشاره به ناکامي‌های عربستان در زمينه‌هاي مختلف داخلي و خارجي نسبت به وقوع «شورش» عليه پادشاه سعودي هشدار داده است. «جان هانا» کارشناس مسائل سياسي اين موسسه با هشدار نسبت به «بدتر شدن اوضاع امنيتي در منطقه عربي» و «چالش‌های خطرناک عليه ثبات و امنيت عربستان» گفته: «عربستان به سمت پرتگاه در حرکت است.» بنابر اعلام اين موسسه، چالش‌های پيش روي رياض در حالي رو به افزايش است که «هيچ» راه‌حلي نداشته و فقط به مسائل اقتصادي هم محدود نمانده است، بلکه کشمکش‌های داخلي در داخل خاندان حاکم سعودي در صدر مسائلي قرار دارد که چه‌بسا عربستان را در لبه پرتگاه قرار دهد.
خبرگزاری اسپوتنیک اما به این مسئله از زاویه‌ای دیگر پرداخته است. طبق گزارش این رسانه روسی، عربستان در حال فروش بخش اعظم سهام‌های خود در بازار اروپا، به خاطر افزایش هزینه‌های تجاوز به یمن و پایین آمدن قیمت نفت است. بر پایه این گزارش، عربستان از اردیبهشت ماه تاکنون یک میلیارد و 200 میلیون دلار از مجموع 9 میلیارد و 200 میلیون دلار دارایی خودش را در اروپا فروخته است. خبرگزاری رویترز نیز اخیرا برآورد کرده بود عربستان ماهانه حدود 175 میلیون دلار به خاطر بمباران و 500 میلیون دلار به دلیل عملیات زمینی در جنگ یمن هزینه می‌کند. این بدان معنا است که عربستان تاکنون یک میلیارد و 200 میلیون دلار برای بمباران یمن هزینه کرده است و این آمار شامل هزینه عملیات زمینی نمی‌شود. گزارش، تحلیل و مقاله درباره فروپاشی قریب‌الوقوع آل‌سعود آن‌قدر زیاد شده است که اگر بخواهیم برای اثبات بحرانی بودن اوضاع عربستان آنها را بررسی کنیم، مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد. اما سوالی که اکنون به ذهن متبادر می‌شود این است که چرا آمریکا از عربستان در این بحران‌ها همانند سال‌های قبل حمایت نمی‌کند؟
حقیقت این است که آمریکا همیشه از مهره‌های دست‌پرورده خود تا جایی حمایت می‌کند که منافع این کشور را به بهترین شکل ممکن برآورده کنند و به اصطلاح مهره‌ها برای آمریکا تاریخ مصرف دارند. صدام حسین، معمر قذافی، بن لادن تنها چند نمونه از مهره‌هایی هستند که مورد حمایت آمریکا قرار داشتند و زمانی که ماموریت خود را انجام دادند، حذف شدند. در مورد عربستان نیز گویا وضع بدین منوال می‌گذرد و عربستان به تدریج اهمیت خود را برای آمریکا از دست می‌دهد. عربستان که به دلیل دارا بودن بزرگ‌ترین ذخایر شناخته‌شده نفت جهان برای آمریکا در دهه‌های اخیر در صدر مسائل منطقه‌ای بود اکنون گویا اهمیت گذشته را برای آمریکا ندارد. در جنگ یمن به خوبی این مسئله نمود پیدا کرد و با وجود نیاز شدید عربستان به کمک نظامی آمریکا، واشنگتن جز فروش سلاح اقدام قابل توجهی در این مورد انجام نداد، حتی خبرهایی هست که نشان می‌دهد، حمله عربستان به یمن با تشویق آمریکا صورت گرفته است. در سوریه نیز با وجود درخواست‌های مکرر عربستان برای دخالت نظامی آمریکا، واشنگتن ترجیح داد از راه‌حل‌های دیگری در این مورد استفاده کند. موسسات و اندیشکده‌های آمریکایی نیز با آگاهی یافتن نسبت به این مسئله در مورد عدم توجه جدی آمریکا به مسائل عربستان هشدار داده‌اند و خواستار ورود واشنگتن برای نجات عربستان شده‌اند، چرا که این کشور در آستانه فاجعه بزرگی قرار دارد. البته در کنار این دلایل باید به این مسئله مهم توجه داشت که آمریکا همانند سال‌های قبل توانایی دفاع از متحدان خود را ندارد و شکست سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا همراه با بحران‌های اقتصادی، این کشور را مجبور کرده است تا به تدریج مسئولیت‌های خود در مناطق مختلف جهان را محدود کند.