دفاع جانانه عبدالله نوري از رژيم صهيونيستي
Research@kayhan.ir
مجمع روحانيون مبارز به عنوان يك تشكل سياسى، قبل از دوم خرداد 1376، همواره در مركزيت جناح موسوم به چپ قرار داشته و به نوعى رهبرى ايدئولوژيكى و راهبردى براى آن ترسيم مىنموده است. امّا پس از روى كار آمدن جريان دوم خرداد در بسيارى از موارد با تشكلهاى جبهه دوم خرداد و تجديدنظرطلبان ائتلاف كرده و با آنان همسويى و همگرايى داشته است. اين همسويى و همگرايى كه دنبالهروى از آنها را نيز در پى داشته است، به تضعيف اين تشكل روحانى منجر شده و مجمع روحانيون مبارز را از اهداف و عملكردهاى گذشته دور كرده است. اگرچه در دورههايى عملكرد مجمع روحانيون مبارز مثبت مىباشد، ولى در دوران اصلاحات به دليل پيروى از جبهه دوم خرداد و استحاله شدگان مكتب غرب، مواضع منفى از خود به جاى گذاشته است. مواضعى كه عمومآ اعتراض و متهم كردن نهادهاى قانونى نظام به جناحى عمل كردن مىباشد. البته در برخى موارد نبايد از تقابل مجمع روحانيون مبارز با تندروهاى اصلاحطلب غافل بود.
در اين بخش به مواضع مجمع روحانيون مبارز در قبال برخى رويدادها و حوادث سال 1379 اشاره مىكنيم :
به دنبال فاجعه 18 تير 1378، روزنامههاى زنجيرهاى جريان دوم خرداد به آشوبهاى رخ داده دامن زدند. در اين ميان روزنامه خرداد با مديرمسؤولى عبدالله نورى (وزير كشور خاتمى) با درج تيترهاى جهتدار و محرك سعى در تهييج افكار عمومى جامعه داشت. به عنوان نمونه: روزنامه خرداد در تاريخ 19 تير 1378 با انتخاب تيتر «كوى دانشگاه تهران به خون كشيده شد» خبر از كشته شدن تعدادى از دانشجويان داد، در حالى كه اين خبر صحت نداشت و بنا به گفته كميته تحقيق و تفحص خاتمى حتى يك نفر هم در اين حادثه كشته نشده بود. اينگونه بود كه حفاظت اطلاعات نيروى انتظامى، ستاد احياى امر به معروف و نهى از منكر صدا و سيما و گروهى از اقشار مختلف مردم با تنظيم شكايتنامهاى و تسليم آن به دادگاه ويژه روحانيت، خواستار محاكمه عبدالله نورى شدند. اين در حالى بود كه عبدالله نورى با بهكارگيرى عناصر مشكوك و بعضآ ضد انقلاب و لائيك، تهاجم بىوقفهاى به احكام دينى و شرعى، نهادهاى قانونى آغاز كرده بود. علاوه بر آن حمايت از عناصر ضد انقلاب و بىدين، ترويج فلسفههاى منسوخ غرب كه سرانجامى جز نهيليسم و پوچگرايى و دين گريزى نداشت، بخشى از كارنامه روزنامه خرداد بود. در كيفرخواست صادره از سوى دادگاه ويژه روحانيت، عبدالله نورى به توهين و افترا به مسؤولان و دستگاههاى وابسته به نظام و نشر اكاذيب براى تشويش اذهان عمومى، فعاليت تبليغى عليه نظام، نشر مطالب مخالف موازين دينى، اهانت به مقدسات مذهبى، مقابله با نظرات و ديدگاههاى اصولى حضرت امام خمينى(ره) و اهانت به ايشان، ترغيب به شناسايى رژيم نامشروع صهيونيستى، تبليغ به نفع گروهك غيرقانونى نهضت آزادى و دفاع از جبهه ملى، ترويج سياسى قائم مقام مخلوع رهبرى (منتظرى)، تشويق به مبارزه عليه برخى احكام مسلم اسلام و القاى تضاد عقلانيت و دين، متهم گرديد.
دادگاه عبدالله نورى سرانجام در روز شنبه 8 آبان 1378 به صورت علنى و در حضور هيأت منصفه در دادگاه ويژه روحانيت آغاز گرديد. در جلسات اين دادگاه ـ كه شش جلسه به طول انجاميد ـ عبدالله نورى با آزادى تمام به دفاع از خود پرداخت و دفاعيات وى سندى محكم و گويا بر انحراف او از مسير انقلاب و افكار و ايدههاى ناب حضرت امام خمينى(ره) شد.
عبدالله نورى در دفاعيات خود به دفاع جانانه از نهضت آزادى و تشكيك در نامه امام خمينى(ره) در خصوص عدم مشروعيت اين گروهك پرداخت. دفاع نورى از نهضت آزادى در حالى صورت مىگرفت كه حضرت امام(ره) در اواخر سال 1366 خطاب به سيدعلىاكبر محتشمىپور (وزير وقت كشور و عضو مجمع روحانيون مبارز) نهضت آزادى را براى هيچ امرى از امور كشور صالح ندانسته و فرموده بودند :
«نهضت به اصطلاح آزادى» طرفدار جدى وابستگى كشور ايران به آمريكاست و در اين باره از هيچ كوششى فروگذار نكرده است و حمل به صحت اگر داشته باشد آن است كه شايد آمريكاى جهانخوار (را) كه هرچه بدبختى ملت مظلوم ايران و ساير ملتهاى تحت سلطه او دارند از ستمكارى اوست، بهتر از شوروى مىدانند و اين از اشتباهات آنهاست. به هر صورت، به حسب اين پروندههاى قطور و نيز ملاقاتهاى مكرر اعضاى نهضت آزادى چه در منازل خودشان و چه در سفارت آمريكا و به حسب آنچه من مشاهده كردم، از انحرافات آنها، اگر خداى متعال عنايت نفرموده بود و مدتى در حكومت موقت باقى مانده بودند، ملتهاى مظلوم به ويژه ملت عزيز ما، اكنون در زير چنگال آمريكا و مستشاران او دست و پا مىزدند و اسلام عزيز چنان سيلى از اين ستمكاران مىخورد كه قرنها سر بلند نمىكرد».298
حمايت قاطع از منتظرى و تشكيك در نامه معروف 6 فروردين 1368 مبنى بر عزل منتظرى از قائم مقام رهبرى، اظهار تأسف نورى در عدم شناسايى رژيم اشغالگر قدس از سوى جمهورى اسلامى و ترغيب به شناسايى اين رژيم و نيز دفاع از سازش با آمريكا و نكوهش مسؤولان سياست خارجى به خاطر امتناع از مذاكره با آمريكا از ديگر موضوعاتى بود كه موجب تعجب و حيرت همگان گرديد. اين مدعى خط امام در توجيه دفاع از نظريه ذليلانه دوستى و ارتباط با آمريكا در دادگاه گفت :
«در جهان جديد مفهوم سلطهگرى عوض شده و نفس ايجاد رابطه با آمريكا منتهى به سلطه نمىشود».299
وقتى روزنامه خرداد متعلق به عبدالله نورى به قلم يك مقالهنويس افراطى جريان دوم خرداد با حمله به آرمانهاى بلند امام راحل(ره) در موضوع فلسطين نوشت: «برخى محافل در گذشته و اكنون براى كسب وجهه انقلابى، مخالفت با روند صلح [بخوانيد سازش] را با عنوان اساس سياست خارجى معرفى كردهاند و مىكنند . . .»300
كمتر كسى باور مىكرد كه اين مقاله مطابق خواست قلبى نماينده سابق حضرت امام در سپاه و جهاد سازندگى منتشر شده باشد، ولى دفاعيات عبدالله نورى در دادگاه مُهر بطلانى بر اين باور زد. او در دادگاه ويژه روحانيت نه تنها مقاله فوق را تأييد كرد، بلكه نطق بلند و بالايى در حمايت از پايان دادن به دشمنى با اسرائيل غاصب نيز ايراد كرد. وى بارها در دادگاه مواضع نظام و انقلاب اسلامى در مسأله فلسطين و عدم رسميت بخشى به اشغالگرى صهيونيستها را زير سؤال برده و گفت :
«اگر فلسطينيها خواستار صلح با اسرائيل هستند، ما كى هستيم كه به دنبال جنگ باشيم!».301
-298 صحيفه امام(ره)، جلد 20، صص 481 و 482.
299 -شوكران اصلاح، ص 122.
300 -روزنامه خرداد، به تاريخ 29/10/1377.
301 -شوكران اصلاح، ص 150.
پاورقي