kayhan.ir

کد خبر: ۵۸۱۷۸
تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۵

هدف قیام امام حسین(ع) دعوت به عقل وعدل(خوان حکمت)

گرچه همة بركات دين از عقائد و اخلاق و فقه و حقوق مرهون نهضت سالار شهيدان، حسين بن علي بن أبيطالب (ع) است؛ لكن عنصر محوري اين قيام الهي را ( عدالت خواهي ) آن حضرت تشكيل مي دهد. زيرا در ساية عدالت،هم امنيت تأمين است، هم اقتصاد و فرهنگ بيمه است، هم استقلال و آزادي حاصل است؛ زيرا منظور از اين عدالت تنها احكام فقهي و فرعي و فردي نيست. خداي سبحان براي برقراري نظم جامعه، همگان را به عدل دعوت كرده است و رسول گرامي اسلام (ص) فرمود: اگر خدا امر كرد، من مأمور اجراي عدلم:واُمِرْتُ لِاَعدِلَ بِينَكُم (1). و با اين عدل، مردم، امنيت را احساس مي كنند. هيچ كسي به ديگري ستم نمي كند؛ نه بيراهه مي رود، نه راه ديگري را مي بندد؛ نه خلاف مي كند، نه خلافي را امضاء مي كند؛ نه زير بار ستم مي رود، نه ستمگري را امضاء مي كند. هم كشورشان تأمين است، هم جامعة شان تأمين است، هم مسائل فردي شان حاصل است. ما هر مشكلي چه در دولتمردان، چه در شهروندان عمومي و عادي داشته باشيم، مي بينيم محصول بي عدالتي است. اگر كسي از حدّ خود گذشت، مزاحم ديگري است؛ و اين مزاحمت با امنيت هماهنگ نيست. نهضت سالار شهيدان، حسين بن علي بن أبيطالب براي اين است كه ما هم حقوق خود را بشناسيم،‌ در استيفاي آن كوتاهي نكنيم؛ هم حقوق ديگران را به رسميّت بشناسيم، در تأديه آن كوتاهي نكنيم.
هماهنگي « عدالت اجتماعي » با عقل جمعي
اگر جامعه اي عادل باشد، يقيناً عاقل هم هست. عدالت اجتماعي با عقل جمعي هماهنگ است. وقتي از وجود مبارك امير مؤمنان، علي بن أبيطالب (ع) سئوال كردند: عدل چيست؟ فرمود: عدل آن است كه هر كسي هر حقّي را در جاي خود قرار بدهد، هر چيزي را در جاي خود بنهد. عدل يك مهندسي و معماري جامعه است. هر كسي در جاي خود قرار بگيرد، هر مسئولي در پست و سِمت خود واقع بشود، هر حرفي در جاي خود گفته بشود، هر كاري در جاي خود انجام بگيرد؛ اين يك معماري خوبي است، يك مهندسي خوبي است. چرا ما از خانة مستحكم بنيان مرصوصي احساس امنيت مي كنيم؟ چون پايه‌ها و ديوارها و دَر و پيكر و سقف آن مهندسي شده است. وجود مبارك علي بن أبيطالب (ع) فرمود: عدل معماري جامعه است، هندسة اجتماع است. فرمود: عدل آن است كه شما هر چيزي را در جاي خود قرار بدهيد. هر حرفي جائي دارد و هر جائي يك حرف مناسبي دارد. زیرا اگر حرف نابجا بود، رنج آور است و اگر در جائي آن حرف مناسب گفته نشد، احساس كمبود مي شود. فرمود: هر چيزي را شما در جاي خود قرار بدهيد، اين معناي « عدل ‌» است.
در حديث ديگر، سائل ديگر از وجود مبارك امير مؤمنان (ع) سئوال كرد: عاقل كيست؟ فرمود: عاقل كسي است كه هر كاري را در جاي خود انجام مي دهد، هر حرفي را در جاي خود مي‌زند، هر نوشته اي را در جاي خود مي نگارد. گفتار او، رفتار او، نوشتار او، قيام و قعود او بجاست.
يگانگي ( عقل و عدل )، در ديدگاه امير مؤمنان (ع)
شما وقتي عقل را از منظر امير بيان بررسي مي كنيد؛ مي بينيد عقل همان عدل است، عدل همان عقل است. وقتي عدل را معنا مي كند، يعني هر چيزي را در جاي خود قرار بدهيد؛ وقتي عقل را معنا مي كند، يعني هر چيزي را در جاي خود قرار بدهيد. قهراً (عقل) و (عدل‌) هماهنگ همند. جامعه از افراد عاقل لذّت مي‌برد، جامعه را افراد عاقل مي سازند؛ اينها معماران جامعه‌اند، اينها مهندسان جامعه‌اند. اگر دولت است، اعضايش را افراد عاقلِ عادل مي‌سازند؛ اگر شهروندانند، اينچنين است؛ اگر يك نظام جمعي است، اينچنين است. نهضت حسين‌بن علي يعني مردم را عاقل كردن، يعني عادل كردن؛ مردم را عادل كردن، يعني عاقل كردن. هيچ فرقي در سخنان امير بيان، علي بن أبيطالب (ع) از اين جهت نيست. فرمود: عدل آن است كه انسان هر كاري را در جاي خود انجام بدهد، عقل هم همان است.
مهندسي و معماري كار آساني نيست. يك اديب، يك فصيح، يك بليغ، يك سخنران ماهر، يك نويسندة ماهر؛ او معمار خوبي است. هر كلمه را در جاي خود مي نويسد، هر مطلبي را در جاي خود مي گويد، هم خودش مي فهمد چه گفته است، هم مخاطبانش مي فهمند. يك كارگزار اينچنين است، يك كارگر اينچنين است. معماري در هر رشته اي خوب است، تنها در سنگ و گِل نيست! فرمود: جامعه از مهندسي و معماري لذّت مي برد. معماري تنها در سنگ و گِل و چوب و آهن نيست، در كارها هست، در تقسيم بودجه هست، در مسائل اقتصادي هست.
ذات أقدس إله وقتي فضائل كعبه را بازگو مي كند، حرمت حرم را تشريح مي كند؛ مي‌فرمايد: خداوند به اين مردم هم امنيت داد، هم اقتصاد خوبي داد. يعني خدائي كه خود دستور عدل مي دهد، عادلانه رفتار مي كند. به ما فرمود: اِنَّ اللهَ يَأمُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسانِ وَ اِيتاءِ ذِي القُربي(2)، خدا امر مي كند كه مردم عادل باشند. البتّه (عدل ) يك كلاس ابتدائي است؛ بالاتر از عدل «‌احسان » است.
به ما گفتند: اين معارف را يكي پس از ديگري فرا بگير و عمل بكن. بالاتر از عدالت مرحلة ديگري است به نام ( احسان )، كه اينها همه مراحل، مراحل عدل اند؛ منتها عدل نازل، عدل مياني، عدل برتر.همة اينها مراحل عقل است؛ عقل ضعيف، عقل متوسط، عقل برتر. وقتي خداي سبحان فرمود: من شما را به عدل دعوت مي كنم؛ اوّل كسي كه گفت من مأمور اجراي عدل‌ام، خود پيامبر است. فرمود: اُمِرْتُ لِاَعدِلَ بِينَكُم. اين آيه در سورة شوري است. فرمود: من مأمور اجراي عدلم. گرچه اين امر همگاني است، همگان مأمورند؛ ولي من اين امر را كاملاً محترم مي‌شمارم، و بايد اجراء كنم.
درجات و مراتب ( عقل ) و ( عدل )
سالار شهيدان، حسين بن علي بن أبيطالب عنصر محوري قيام خود را همين قرار داد. فرمود: مگر نمي بينيد ظلم مي شود، مگر نمي بينيد به عدل عمل نمي شود، مگر نمي بينيد به حق عمل نمي شود، مگر نمي بينيد از باطل صرف نظر نمي كنند؟! اگر وجود مبارك أبي عبد الله از رسول گرامي است، حُسِينٌ مِنّي(3)؛ اگر پيامبر مأمور اجراي عدل است، وجود مبارك حسين بن علي هم همين است. مبارزه با ستم يعني مبارزه با بي عدلي. اگر عدل مورد امر خداست، ظلم مورد نهي خداست؛ هفته اول محرم هم ( هفتة امر به معروف و نهي از منكر ) است.
عدل معروف است؛ زيرا پيش عقل و نقل شناخته شده است، به رسميت شناخته شده است. چيزي كه دليل عقلي يا دليل نقلي آن را به رسميت بشناسد، چنين چيزي مَعرفه است، نكره نيست، ناشناس نيست، ناشناخته نيست؛ معروف است. چيزي كه عقل و نقل او را به رسميت نشناسد، پيش عقل و نقل نكره است؛ در فضاي شرع معرفه نيست، معروف نيست، منكر است. منكر نه يعني زشت، منكر يعني ناشناخته. وقتي دين چيزي را به رسميت نشناسد، آن مي شود نكره و چون زشت است، دين، آن را به رسميت نمي شناسد. ظلم نكره است، عدل معرفه است، معروف است؛ آن ظلم منكر است.
اينكه عنصر محوری نهضت سالار شهيدان عدل است، براي آن است كه عدل در مقابل ظلم است، عقل در مقابل جهل و جهالت هست. اگر در بيان نوراني امير مؤمنان (ع) عقل همان عدل شد، عدل همان عقل شد؛ و عادل عاقل است و عاقل حتماً عادل است؛ در سخن ديگري از آن حضرت سئوال كردند: اگر عاقل كسي است كه هر كاري را در جاي خود انجام بدهد، عاقل مهندس خوبي است، عاقل معمار خوبي است، عاقل كارگزار خوبي است؛ پس جاهل كيست؟ فرمود: گفتم. اين گفتم از باب تُعرَفُ الاَشياءْ بِاَضدادِهَا است.از نظر شناخت، گاهي انسان شيء را با تحليل دروني آن مي شناسد، اين يك راه برهاني است كه بهترين راه همين است. گاهي با مقايسة بيرون مي شناسد. اينكه مي گويند: تُعرَفُ الاَشياءْ بِاَضدادِهَا، اگر چيزي را ما شناختيم، با مقابلش مي شود آن را شناخت؛ اين يك راه جدلي است، راه خيلي قوي نيست؛ ولي بالأخره وقتي معناي عدل مشخص شد، معناي ظلم هم مشخص مي شود. وقتي معناي عقل روشن شد، معناي جهل هم روشن مي شود.
از حضرت سئوال كردند: پس جاهل كيست؟ فرمود: گفتم. يعني من وقتي عاقل را براي شما معنا كردم كه عاقل معمار خوبي است، مهندس خوبي است، هر چيزي را در جاي خود قرار مي دهد؛ جاهل يعني كسي كه روي هندسه كار نمي كند، روي معماري كار نمي كند، هر چيزي را در جاي خود قرار نمي دهد. به تعبير قرآن كريم، يك عدّه؛ فَهُمْ فِي اَمرٍ مَريج(4)‌اند، يك عدّه در هرج و مرج‌اند. « مَريج » يعني هرج و مرج، بي نظمي، بي عدلي، بي عقلي. اگر كسي به جاي آهن، چوب به  كار ببرد، به جاي چوب،  آهن به  كار ببرد؛ اين مهندس نيست، اين معمار نيست، اين كارگر شايسته نيست، اين نمي داند كه كدام ابزار براي كدام كار مناسب است! چنين كسي جاهل است، عاقل نيست؛ ظالم است، عادل و مهندس نيست  و انسان معمار و آشنا به كار نيست.
وقتي عقل در مقابل جهل شد، عدل در مقابل ظلم شد، و عدل و ظلم با هم يكي شدند؛ قهراً جهل و ظلم هم يكي خواهند بودند. جامعة جاهل ظالم است، جامعة ظالم جاهل است. ما هر جا جهل مي بينيم، بايد منتظر ظلم باشيم؛ هر جا ستم مي بينيم، منشأ آن جهل است. نهضت سالار شهيدان براي اين بود كه هم با جهل امويان مبارزه كند، هم جامعه را عاقل كند، كه با عدل هماهنگ است. از يك سو امر به معروف مي كرد، مردم را عاقل و عادل مي كرد، به مرز عدل و عقل دعوت مي كرد؛ تا هندسة عدل و معماري عقل را فرا بگيرند. از يك سو مبارزه مي كرد تا مردم از جهل برهند، از ظلم برهند، از مشكل ستم برهند، از بي نظمي در عقائد كه همان جهل و ظلم اعتقادي است نجات پيدا كنند.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دام ظلّه) در جمع اقشار مختلف شهرستان آمل، حسينية هدايت آمل    ـ    11/ 11/ 1384
(1) شوري/ 15                                  (2) نحل/ 90
(3) الإرشاد/ 2/ 127                           (4) ق/ 5

خوان حکمت در دهه اول محرم روزهای  زوج منتشر می‌شود.