kayhan.ir

کد خبر: ۵۸۰۱۳
تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱۳۹۴ - ۲۰:۰۵

عوامل زینت دادن به رفتار زشت(پرسش و پاسخ)


پرسش:
از منظر قرآن کریم چه عوامل و علل و اسبابی موجب می‌شود که اعمال بد انسان در نظرش زیبا و خوب جلوه کند؟
پاسخ:
در قرآن کریم مى‏خوانيم؛ گاهى نفس انسان كارى را در چشم انسان زيبا جلوه مى‏دهد، در آيات 18 و 83 سوره يوسف مى‏خوانيم؛ يعقوب(عليه السلام) به فرزندانش گفت: «سوّلت لكم أنفسكم» كلمه «سوّلت‏» به معناى آن است كه چيز زشت و قبيحى، زيبا جلوه كند.
چه بسيارند افرادى كه درآمدهاى نامشروعى را صرف كارهاى خير از قبيل: مهمانى‏ها، نذرها و صله رحم و ديدار با آشنايان و مانند اين امور مى‏كنند و به خيال خود عبادت مى‏كنند.
يا در قالب عزادارى امام حسين(عليه السلام) با راه‏بندان و صداى بلندگو، مردم آزارى مى‏كنند، راه را مى‏بندند و مردم را تحقير مى‏كنند، در قالب ادامه تحصيل و پژوهش در مراكز علمى (حوزه‏ها و دانشگاه‏ها) مى‏مانند و به مناطق محروم هجرت نمى‏كنند، در قالب دفن در جوار اولياى خدا، بودجه‏هاى كلانى را هزينه مى‏كنند و حال آنكه در ميان فاميل آنان كسانى هستند كه حتى يك اتاق براى زندگى راحت و بی‌دغدغه ندارند؛
گاهى به اسم شعار مذهبى، گاهى به اسم آبرودارى؛ حتى گاهى به خيال عبادت، جنايت مى‏شود.
به يك ماجرا توجه كنيد: شخصى دو انار و دو نان از دو مغازه‏ سرقت كرد و سپس آنها را به فقير داد همين كه از او پرسيدند: اين چه كارى است؟ گفت: چهار چيز دزديدم و به فقير دادم و براى هر يك از آنها ده پاداش گرفتم! (چون قرآن مى‏گويد: هر كار خير شما ده ثواب دارد) چهار گناه از چهل ثواب كم شود، سى و شش پاداش و ثواب مى‏ماند.
اين محاسبات نيز يك نوع زينت دادن به كار زشت و بد است.
گويا آيه: «انّما يتقبل اللّه من المتقين» (مائده ـ 27) را نشنيده كه مى‏فرمايد: ده پاداش موعود براى افراد با تقواست، نه سارق.
گاهى به اسم فرهنگ و ديپلماسى و گاهى به اسم موقعيت اجتماعى، گاهى به اسم آداب و رسوم، گاهى به اسم مد، گاهى به اسم شرايط بين المللى، گاهى به اسم توقعات اين و آن و هماهنگى با ديگران، گاهى به اسم و عناوين مختلف، عمرها و بودجه‏ها از افراد يا بيت المال هزينه مى‏شود.
تمام اين موارد، اغفال و تسويل نفس: «سوّلت لكم أنفسكم أمرا» هوس‌های نفسانی شما این کار را برایتان آراسته (يوسف ـ 18) يا تزيين شيطان است. «زيّن لهم الشّيطان أعمالهم» شیطان کارهای آنان را برایشان زینت می‌دهد. (انعام ـ 43)
يكى از عوامل اغفال ستايش‏هاى نابجاست، چنان‌ كه والدين در برابر كار زشت كودك لبخند بزنند.
اگر افراد متملّق به مرفّهان و سرمايه داران بى درد «بله قربان» بگويند.
اگر در فيلم‏ها نااهلان چهره شوند.
اگر تشويق‏ها از افراد غيرشايسته صورت گيرد.
همه اينها سبب اغفال مى‏شود.
در حديث مى‏خوانيم؛ هرگاه فاجرى و فاسقى ستايش شود، عرش خدا به لرزه در مى‏آيد: «اذا مدح فاجر اهتز عرش اللّه»
كوتاه سخن آنكه هر چيزى كه انسان را سرگرم كند- از قبيل:
اعداد و آمار (تكاثر) و اموال و اولاد و آرزوهاى طول و دراز و كلمات لهو و لعب و تفاخر و رقابت‏هاى منفى- مى‏تواند از عوامل اغفال باشد.
چه دخترانى كه با وعده‏هاى دروغ پسران، اغفال شدند و چه رندانى كه با تظاهر به ديندارى يا سرمايه دارى يا زهدنمايى، افرادى را به دام انداخته‏اند.
خطر اغفال از نفس و از شيطان و دوستان به قدری مهم است كه هر روز ده بار در نماز واجب بايد بگوييم: «اهدنا الصّراط المستقيم»