نگاهی دیگر به فیلم «محمد رسولالله(ص)»
شکوه تو و بهت من تماشایی است
سهیلا قوسی
این یک پیام جهانی است... قابی شکوهمند از رافت جهانشمول بزرگ مرد تاریخ آفرینش که کائنات به یمن وجود متبرکش سرتعظیم فرود میآورد.
از نخستین دهههای پیدایش سینما تمرکز بر زندگی پیامبران اولوالعزم و اسطورههای نامآور تاریخ جهان همواره مورد توجه فیلمسازان دنیای پرزرق و برق هالیوود قرارداشته است و کمپانیهای بزرگ سینمایی که سرشار از سرمایههای هنگفت و امکانات و تجهیزات گسترده تولید بودهاند مبادرت به ساخت فیلمهای عظیم با پروداکشنهای حیرتآور و مترسم به صحنههای حماسی باشکوه کردهاند و بالطبع خیل گستردهای از تماشاگران را نیز با خود همراه نمودهاند.
ساخت آثار مذهبی و حماسی در دهههای 50 و 60 میلادی به اوج خود رسید؛ چنان که در طول یک سال سهم عمدهای از سالنهای سینما به فراخور علاقه و استقبال تماشاگران به اینگونه آثاراختصاص مییافت. طبق آنچه در کتابهای مختلف تاریخ سینما و سایتهای معتبر سینمایی در سطح جهان به ثبت رسیده است تا کنون دهها فیلم در خصوص زندگی حضرت عیسی مسیح (ع)، موسی کلیم الله و سایر پیامبران اولوالعزم در هالیوود و سایر کشورهای جهان به ویژه کشورهای اروپایی ساخته شده است و ساخت نسخههای متعدد با محوریت این بزرگان تا کنون نیز ادامه دارد که این پروسه عموما نیز با حواشی و انتقادات مختلفی نیز در هر دورهای همراه است اما از آن جهت که این مضامین بارها و بارها در سینما به تصویر کشیده شدهاند حساسیت و احتیاط بیش از حد در میان سازندگان قطعا پس از گذشت دههها کمتر شده است و از سوی دیگر مخاطب جهانی نیز تجسم عینی از شخصیت الهی و قدسی «پیامبر» (در مفهوم عام آن) را به مرور زمان پذیرفته است.
اما در میان این رقابت بزرگ، مایه تاسف است که علیرغم اینکه اسلام مبین ،کاملترین دین برای بشریت از زمان پیدایش انسان تا ابد است ولی تا به امروز یعنی سال 2015 میلادی به بیان دیگر 120 سال پس از ظهور سینما، تا پیش از این، تنها اثری که به شخصیت بزرگوار خاتمالنبیین پرداخته بود فیلم «الرساله» ساخته کارگردان فقید مصطفی عقاد است که برای نخستین بار و با علم به تعابیر و تفاسیر مختلف با شهامت وارد این حوزه شد و قصهای را در دو نسخه عربی و انگلیسی تهیه کرد که در نسخه انگلیسی آن بازیگران شاخصی چون آنتونیکویین و ایرنه پاپاس به زیبایی ایفای نقش کردند و باوجود اینکه کار با مختصات و نظام حاکم بر هالیوود تولید شد اما عقاد تلاش کرد تا حد امکان به روایتهای معتبر تاریخ اسلام وفادار بماند و حاصل این تلاش مورد وفاق نسبی عالم تشیع و اهل تسنن قرار گرفت.
زندگی پرفراز و نشیب حضرت ختمی مرتبت که به شدت نیز پتانسیل دراماتیک قدرتمندی دارد به غیراز فیلمی که از آن یاد کردیم متاسفانه در سینما مغفول ماندهبود که علتهای متعددی را میتوان برای آن برشمرد اما شاید مهمترین آنها نبود شهامت و جسارت لازم در فیلمسازان مسلمان برای ورود به این حوزه است که قطعا نیازمند تحقیقات تئوریک و میدانی بسیار گسترده و جلب نظر علمای بزرگ است. از سوی دیگر برخی تعصباتی که در میان بعضی جریانهای متحجر نسبت به تصویر کشیدن مقاطع مختلف زندگی این وجود متعالی وجود دارد و قطعا کارشکنیهایی که از سوی برخی جریانهای صهیونیستی و اسلام ستیز که از روشنگری این دین الهی در میان مردم سراسر جهان هراس دارند صورت میگیرد، به این ماجرا دامن زده است.
اما در میان این حساسیتها، هراسها و هجمهها، کارگردان توانمندی از سینمای ایران شجاعانه پای به میدان گذاشت تا با زبان هنر، پیام صلح و دوستی پیامبر مهر و رافت را به جهانیان برساند. او تصمیم گرفت تا به شکلی گسترده و در حد توان خویش تمام بضاعت سینمای ایران را به کمک طلبد و در سه نسخه، مقاطع مختلف زندگی آخرین فرستاده خدا را به تصویر کشد که ماحصل این تلاش چند ساله ساخت قسمت اول این سهگانه با محوریت کودکی پیامبر با عنوان «محمد رسول الله» است و امسال به اکران رسمی درآمد.
شاید برای اولین بار که اهالی هنر و رسانه به تماشای این فیلم نشستند تصور نمیکردند که با اثری در اندازه استانداردهای بینالمللی روبهرو شوند و پس از اتمام نمایش، موافقان و مخالفان در یک خصیصه اتفاق نظر داشتند: تکنیک فوقالعاده و حیرتانگیز فیلم.
«محمد رسول الله» بیشک اثری است که نیازمند ساعتها تحلیل، واشکافی و مباحثه است و از ابعاد مختلف قابل بررسی است و در این مقال و مجال کوتاه نمیگنجد اما در حد بضاعت به برخی ویژگیهای این فیلم ستودنی اشاره میکنیم.
1- فیلم از منظر روایی، حمله سپاه ابرهه به مکه که همزمان باسال تولد پیامبر اکرم (ص) است را تا ۱۲ سالگی ایشان به تصویر میکشد در این بازه زمانی ما شاهد وقایعی چون قصه امداد غیبی و شکست سنگین سپاه پادشاه حبشه، تولد رسولالله، نامگذاری، ورود حلیمه و سرپرستی پیامبر اکرم، رحلت مادر، مرگ عبدالمطلب، ماجرای کاهن یهودی ساموئل، بحیرای مسیحی و داستانکهایی چون کینه ورزی ابولهب و همسرش هستیم. از این رو میتوان گفت مجیدی با یک تقسیم بندی درست، یک روایت کامل را در مدت زمان سه ساعت از مقطع کودکی محمد (ص) به بیننده ارائه میکند. از این رو میتوان گفت فیلم دارای قصه است و از خطر تکنیکال شدن صرف که معمولا مبتلا به آثار تاریخی است به سلامت گذر کرده است. البته در حوزه انسجام روایی داستان و یکدست بودن ریتم، نواقصی وجود دارد که در برخی فضاها به ضرباهنگ کار لطمه میزند اما در مجموع بیننده با وجود اینکه به زمانهای طولانی اینگونه عادت ندارد، به دلیل جذابیتهای بصری و توالی درست داستانها با علاقهمندی کار را تا پایان دنبال میکند.
2- به رغم اینکه تصویر ترسیم شده از حضرت ختمی مرتبت یک انسان مردمی و سراسر رافت و مهربانی است اما نگاه کارگردان در برخی مقاطع، سورئالیستی و اسطورهای است؛ ماجرای دورکردن جادوی جادوگران از بستر حلیمه که انتقاداتی نیز به آن وارد شده است (البته بر خلاف برداشتهای نادرست، پیامبر دایه خود را زنده نمیکند حلیمه در حالت بیهوشی به سر میبرد و ایشان تنها جادوی جادوگران را از او دور میکند و مشیت الهی بر زنده ماندن او است...) قصه روستای نزدیک دریا و طلب روزی برای مردم گرسنه که قصد قربانی کردن سه تن از خویش را دارند و منصرف کردن مردی از زندهبهگور کردن دخترش سبب شده است تا شیوه روایت از پرداخت تاریخنگارانه صرف فاصله بگیرد که این شیوه هم محاسنی دارد و هم معایبی... البته از حق نیز نباید گذشت فیلمساز در شیوه پرداختدراماتیک خود نیز موفق عمل کرده است و بیننده ایرانی به لحاظ حسی با فیلم همراه میشود.
3- فیلم از منظر فیلمبرداری و جلوههای ویژه در نقطه اوج سینمای ایران ایستاده است. در حوزه تلویزیون بیشک اثری که استانداردهای سیما را در بحث فیلمبرداری و ویژوال افکت بالاتر از حد رایج برد مجموعه تحسین شده «مختارنامه» بود و فیلم «محمد رسول الله» قدم بزرگی برای سینمای ایران محسوب میشود دوربین ویتوریو استورارو دائما در حرکت است. قاببندیها بسیار دلنشین و آرامش بخش است. حتی در نماهای ایستا نیز پلان آزاردهندهای مشاهده نمیشود و به نظر میرسد یکی از پختهترین کارهای این فیلمبردار توانا در کارنامه هنریش است. جلوههای ویژه کار نیز ستودنی و حیرتانگیز است و تیم سرپرستی و طراحی که ترکیبی از متخصصان داخلی و خارجیاست اثر با شکوهی را خلق کردهاند که نقطه عطف آن حمله ابابیل به سپاه ابرهه و هجوم موج دریا و بارش ماهی بر روستای قحطی زده است. (در فاصله زمانی کمی شاهد جلوههای بصری تکاندهنده فیلم «چ» ساخته ابراهیم حاتمی کیا بودیم و تمامی اینها نشاندهنده پیشرفت چشمگیر و روزافزون سینمای ایران در این بخش است و یقینا این سینما به زودی تبدیل به یکی از قطبهای تکنیکی جهان خواهد شد).
4- احترام به ادیان الهی و رحمانیت فراگیر حضرت پیامبر(ص) در این اثر به خوبی متبادر شده است؛ استفاده از دو زبان عبری و ارمنی نیز هوشمندانه است و هدف فیلمساز را که ارتباط با مخاطب جهانی است را به خوبی محقق میکند.
5- بازیها در حد نرمال است و میتوانست به مراتب بهتر از این باشد.
6- امآی رحمان آهنگساز کار قطعات مناسبی را برای فیلم نوشته و اجرا کرده است که نقطه عطف آن حمله ابابیل به سپاه ابرهه است که موسیقی در این فصل به شدت تاثیرگذار و کوبنده است اما در سایر مقاطع میتوانست به مراتب تاثیرگذارتر باشد.و در نهایت اینکه کارگردان و تهیهکننده در ساخت پرهزینهترین فیلم تاریخ سینمای ایران کمفروشی نکردهاند و در قالب یک کار تیمی درست و منسجم اثری تماشایی را خلق کردهاند که قابلیت برقراری ارتباط با قاطبه افراد از ادیان و ملیتهای مختلف را دارد چنانکه فیلم در نخستین نمایش جهانی خویش موفق بوده است.
به امید آنکه مجید مجیدی در ادامه مسیر خود و ساخت قسمتهای بعدی این اثر فاخر ثابت قدم باشد. این فیلم و فصول بعدی آن، منطقیترین راه برای واکنش به سناریوی اسلام ستیزان در مخدوش کردن چهره رحمانی اسلام است.چنان که امروز نیز برهمگان اثبات شده است که زبان هنر، گویاترین و رساترین زبان در بیان مفاهیم ارزشمند برای جهانیان است و پایان در مدح این اثر تاثیرگذار و وجود مبارک حضرت خاتم بسنده میکنیم به این مصرع زیبا از حسین منزوی که:« شکوه تو و بهت من تماشاییاست.»
این یک پیام جهانی است... قابی شکوهمند از رافت جهانشمول بزرگ مرد تاریخ آفرینش که کائنات به یمن وجود متبرکش سرتعظیم فرود میآورد.
از نخستین دهههای پیدایش سینما تمرکز بر زندگی پیامبران اولوالعزم و اسطورههای نامآور تاریخ جهان همواره مورد توجه فیلمسازان دنیای پرزرق و برق هالیوود قرارداشته است و کمپانیهای بزرگ سینمایی که سرشار از سرمایههای هنگفت و امکانات و تجهیزات گسترده تولید بودهاند مبادرت به ساخت فیلمهای عظیم با پروداکشنهای حیرتآور و مترسم به صحنههای حماسی باشکوه کردهاند و بالطبع خیل گستردهای از تماشاگران را نیز با خود همراه نمودهاند.
ساخت آثار مذهبی و حماسی در دهههای 50 و 60 میلادی به اوج خود رسید؛ چنان که در طول یک سال سهم عمدهای از سالنهای سینما به فراخور علاقه و استقبال تماشاگران به اینگونه آثاراختصاص مییافت. طبق آنچه در کتابهای مختلف تاریخ سینما و سایتهای معتبر سینمایی در سطح جهان به ثبت رسیده است تا کنون دهها فیلم در خصوص زندگی حضرت عیسی مسیح (ع)، موسی کلیم الله و سایر پیامبران اولوالعزم در هالیوود و سایر کشورهای جهان به ویژه کشورهای اروپایی ساخته شده است و ساخت نسخههای متعدد با محوریت این بزرگان تا کنون نیز ادامه دارد که این پروسه عموما نیز با حواشی و انتقادات مختلفی نیز در هر دورهای همراه است اما از آن جهت که این مضامین بارها و بارها در سینما به تصویر کشیده شدهاند حساسیت و احتیاط بیش از حد در میان سازندگان قطعا پس از گذشت دههها کمتر شده است و از سوی دیگر مخاطب جهانی نیز تجسم عینی از شخصیت الهی و قدسی «پیامبر» (در مفهوم عام آن) را به مرور زمان پذیرفته است.
اما در میان این رقابت بزرگ، مایه تاسف است که علیرغم اینکه اسلام مبین ،کاملترین دین برای بشریت از زمان پیدایش انسان تا ابد است ولی تا به امروز یعنی سال 2015 میلادی به بیان دیگر 120 سال پس از ظهور سینما، تا پیش از این، تنها اثری که به شخصیت بزرگوار خاتمالنبیین پرداخته بود فیلم «الرساله» ساخته کارگردان فقید مصطفی عقاد است که برای نخستین بار و با علم به تعابیر و تفاسیر مختلف با شهامت وارد این حوزه شد و قصهای را در دو نسخه عربی و انگلیسی تهیه کرد که در نسخه انگلیسی آن بازیگران شاخصی چون آنتونیکویین و ایرنه پاپاس به زیبایی ایفای نقش کردند و باوجود اینکه کار با مختصات و نظام حاکم بر هالیوود تولید شد اما عقاد تلاش کرد تا حد امکان به روایتهای معتبر تاریخ اسلام وفادار بماند و حاصل این تلاش مورد وفاق نسبی عالم تشیع و اهل تسنن قرار گرفت.
زندگی پرفراز و نشیب حضرت ختمی مرتبت که به شدت نیز پتانسیل دراماتیک قدرتمندی دارد به غیراز فیلمی که از آن یاد کردیم متاسفانه در سینما مغفول ماندهبود که علتهای متعددی را میتوان برای آن برشمرد اما شاید مهمترین آنها نبود شهامت و جسارت لازم در فیلمسازان مسلمان برای ورود به این حوزه است که قطعا نیازمند تحقیقات تئوریک و میدانی بسیار گسترده و جلب نظر علمای بزرگ است. از سوی دیگر برخی تعصباتی که در میان بعضی جریانهای متحجر نسبت به تصویر کشیدن مقاطع مختلف زندگی این وجود متعالی وجود دارد و قطعا کارشکنیهایی که از سوی برخی جریانهای صهیونیستی و اسلام ستیز که از روشنگری این دین الهی در میان مردم سراسر جهان هراس دارند صورت میگیرد، به این ماجرا دامن زده است.
اما در میان این حساسیتها، هراسها و هجمهها، کارگردان توانمندی از سینمای ایران شجاعانه پای به میدان گذاشت تا با زبان هنر، پیام صلح و دوستی پیامبر مهر و رافت را به جهانیان برساند. او تصمیم گرفت تا به شکلی گسترده و در حد توان خویش تمام بضاعت سینمای ایران را به کمک طلبد و در سه نسخه، مقاطع مختلف زندگی آخرین فرستاده خدا را به تصویر کشد که ماحصل این تلاش چند ساله ساخت قسمت اول این سهگانه با محوریت کودکی پیامبر با عنوان «محمد رسول الله» است و امسال به اکران رسمی درآمد.
شاید برای اولین بار که اهالی هنر و رسانه به تماشای این فیلم نشستند تصور نمیکردند که با اثری در اندازه استانداردهای بینالمللی روبهرو شوند و پس از اتمام نمایش، موافقان و مخالفان در یک خصیصه اتفاق نظر داشتند: تکنیک فوقالعاده و حیرتانگیز فیلم.
«محمد رسول الله» بیشک اثری است که نیازمند ساعتها تحلیل، واشکافی و مباحثه است و از ابعاد مختلف قابل بررسی است و در این مقال و مجال کوتاه نمیگنجد اما در حد بضاعت به برخی ویژگیهای این فیلم ستودنی اشاره میکنیم.
1- فیلم از منظر روایی، حمله سپاه ابرهه به مکه که همزمان باسال تولد پیامبر اکرم (ص) است را تا ۱۲ سالگی ایشان به تصویر میکشد در این بازه زمانی ما شاهد وقایعی چون قصه امداد غیبی و شکست سنگین سپاه پادشاه حبشه، تولد رسولالله، نامگذاری، ورود حلیمه و سرپرستی پیامبر اکرم، رحلت مادر، مرگ عبدالمطلب، ماجرای کاهن یهودی ساموئل، بحیرای مسیحی و داستانکهایی چون کینه ورزی ابولهب و همسرش هستیم. از این رو میتوان گفت مجیدی با یک تقسیم بندی درست، یک روایت کامل را در مدت زمان سه ساعت از مقطع کودکی محمد (ص) به بیننده ارائه میکند. از این رو میتوان گفت فیلم دارای قصه است و از خطر تکنیکال شدن صرف که معمولا مبتلا به آثار تاریخی است به سلامت گذر کرده است. البته در حوزه انسجام روایی داستان و یکدست بودن ریتم، نواقصی وجود دارد که در برخی فضاها به ضرباهنگ کار لطمه میزند اما در مجموع بیننده با وجود اینکه به زمانهای طولانی اینگونه عادت ندارد، به دلیل جذابیتهای بصری و توالی درست داستانها با علاقهمندی کار را تا پایان دنبال میکند.
2- به رغم اینکه تصویر ترسیم شده از حضرت ختمی مرتبت یک انسان مردمی و سراسر رافت و مهربانی است اما نگاه کارگردان در برخی مقاطع، سورئالیستی و اسطورهای است؛ ماجرای دورکردن جادوی جادوگران از بستر حلیمه که انتقاداتی نیز به آن وارد شده است (البته بر خلاف برداشتهای نادرست، پیامبر دایه خود را زنده نمیکند حلیمه در حالت بیهوشی به سر میبرد و ایشان تنها جادوی جادوگران را از او دور میکند و مشیت الهی بر زنده ماندن او است...) قصه روستای نزدیک دریا و طلب روزی برای مردم گرسنه که قصد قربانی کردن سه تن از خویش را دارند و منصرف کردن مردی از زندهبهگور کردن دخترش سبب شده است تا شیوه روایت از پرداخت تاریخنگارانه صرف فاصله بگیرد که این شیوه هم محاسنی دارد و هم معایبی... البته از حق نیز نباید گذشت فیلمساز در شیوه پرداختدراماتیک خود نیز موفق عمل کرده است و بیننده ایرانی به لحاظ حسی با فیلم همراه میشود.
3- فیلم از منظر فیلمبرداری و جلوههای ویژه در نقطه اوج سینمای ایران ایستاده است. در حوزه تلویزیون بیشک اثری که استانداردهای سیما را در بحث فیلمبرداری و ویژوال افکت بالاتر از حد رایج برد مجموعه تحسین شده «مختارنامه» بود و فیلم «محمد رسول الله» قدم بزرگی برای سینمای ایران محسوب میشود دوربین ویتوریو استورارو دائما در حرکت است. قاببندیها بسیار دلنشین و آرامش بخش است. حتی در نماهای ایستا نیز پلان آزاردهندهای مشاهده نمیشود و به نظر میرسد یکی از پختهترین کارهای این فیلمبردار توانا در کارنامه هنریش است. جلوههای ویژه کار نیز ستودنی و حیرتانگیز است و تیم سرپرستی و طراحی که ترکیبی از متخصصان داخلی و خارجیاست اثر با شکوهی را خلق کردهاند که نقطه عطف آن حمله ابابیل به سپاه ابرهه و هجوم موج دریا و بارش ماهی بر روستای قحطی زده است. (در فاصله زمانی کمی شاهد جلوههای بصری تکاندهنده فیلم «چ» ساخته ابراهیم حاتمی کیا بودیم و تمامی اینها نشاندهنده پیشرفت چشمگیر و روزافزون سینمای ایران در این بخش است و یقینا این سینما به زودی تبدیل به یکی از قطبهای تکنیکی جهان خواهد شد).
4- احترام به ادیان الهی و رحمانیت فراگیر حضرت پیامبر(ص) در این اثر به خوبی متبادر شده است؛ استفاده از دو زبان عبری و ارمنی نیز هوشمندانه است و هدف فیلمساز را که ارتباط با مخاطب جهانی است را به خوبی محقق میکند.
5- بازیها در حد نرمال است و میتوانست به مراتب بهتر از این باشد.
6- امآی رحمان آهنگساز کار قطعات مناسبی را برای فیلم نوشته و اجرا کرده است که نقطه عطف آن حمله ابابیل به سپاه ابرهه است که موسیقی در این فصل به شدت تاثیرگذار و کوبنده است اما در سایر مقاطع میتوانست به مراتب تاثیرگذارتر باشد.و در نهایت اینکه کارگردان و تهیهکننده در ساخت پرهزینهترین فیلم تاریخ سینمای ایران کمفروشی نکردهاند و در قالب یک کار تیمی درست و منسجم اثری تماشایی را خلق کردهاند که قابلیت برقراری ارتباط با قاطبه افراد از ادیان و ملیتهای مختلف را دارد چنانکه فیلم در نخستین نمایش جهانی خویش موفق بوده است.
به امید آنکه مجید مجیدی در ادامه مسیر خود و ساخت قسمتهای بعدی این اثر فاخر ثابت قدم باشد. این فیلم و فصول بعدی آن، منطقیترین راه برای واکنش به سناریوی اسلام ستیزان در مخدوش کردن چهره رحمانی اسلام است.چنان که امروز نیز برهمگان اثبات شده است که زبان هنر، گویاترین و رساترین زبان در بیان مفاهیم ارزشمند برای جهانیان است و پایان در مدح این اثر تاثیرگذار و وجود مبارک حضرت خاتم بسنده میکنیم به این مصرع زیبا از حسین منزوی که:« شکوه تو و بهت من تماشاییاست.»