kayhan.ir

کد خبر: ۵۷۶۶
تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ - ۲۲:۰۹

خبر ویژه

به جای نقد از خودمان تقدیر کنیم!(خبر ویژه)
به فاصله دو روز از دعوت رئيس‌جمهور به منظور ورود حقوق‌دانان به موضوع توافق‌نامه ژنو با هدف بررسی محتوای توافق هسته‌ای با غرب و اطلاع‌رسانی به جامعه، یک تشکل پیش‌قدم شد.
خانه اندیشمندان علوم انسانی با همین هدف جلسه‌ای با موضوع «جایگاه منطقه‌ای و بین‌المللی ایران پس از گفت‌وگوهای هسته‌ای» را با دعوت از چند حقوقدان هم نظر  و همسو با موضع دولت، ترتیب داده است. در این جلسه از حقوق‌دانانی چون محمدکاظم سجادپور، کیهان برزگر، جهانگیر کرمی و صادق زیباکلام دعوت به عمل آورده شده تا در دوشنبه 28 بهمن ماه رأس ساعت 16 در مرکزی وابسته به شهرداری تهران گردهم آیند.
ترکیب دعوت‌شدگان به این جلسه به صورت واضح حاکی از آن است که هدف از این گردهمایی نقد و بررسی مفاهیم و محتوای بندهای توافق‌نامه ژنو نیست بلکه تصمیم بر این است که مجموعه‌ای از نیروهای همسو به منظور هم آوردی قوا با انگیزه یکسان‌سازی برداشت‌ها و تحلیل‌ها گرد هم آیند. البته این موضوع هیچ نسبتی با درخواست شخص رئيس جمهور محترم مبنی بر «نقد منصفانه» توافق‌نامه ژنو و اطلاع‌رسانی در این خصوص به جامعه ندارد. با این وجود به نظر می‌رسد کماکان پروژه ضربه زدن به دولت از سوی برخی دوستان- یا دوست‌نمایان- ایشان  با انگیزه کمک اجباری حزبی و گروهی، ادامه دارد!
خانه اندیشمندان علوم انسانی در سال 1391 ابتدا با نام «اندیشه آرمان ایرانیان» به ثبت رسید و سپس با گذشت اندک زمانی ضمن تغییر نام با انگیزه ایجاد فضای مناسب برای تبادل اندیشه و گفت‌وگو میان نخبگان و اندیشمندان در حوزه‌های مختلف علوم انسانی آغاز به کار کرد. رئيس هیئت مدیره و مدیر عامل این مرکز در سال 1392 به سمت مشاور شهردار تهران و مدیر کل دفتر شهردار تهران منصوب گردید. علاوه بر آن خانه اندیشمندان علوم انسانی در زمینه هزینه‌ها و امکانات سخت‌افزاری وابستگی کامل به مجموعه شهرداری تهران دارد. نائب رئيس هیئت مدیره این مرکز نیز اخیراً توسط «علی جنتی»، به سمت مدیر کلی فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران منصوب شده است. وی همچنین دبیر و عضو شورای سیاست‌گذاری کتاب شهرداری تهران نیز می‌باشد.
حال مشخص نیست برگزاری چنین جلساتی که به واسطه تیم کارشناسان همگن و هم‌نظر مدعو، چندان چالشی با هدف گره‌گشایی از سؤالات بی‌پاسخ مانده مردم و متخصصین در مورد پرونده توافق‌نامه ژنو به نظر نمی‌رسند، چگونه می‌تواند رئيس جمهور و دولت وی را در ادامه مسیر دشوار پیش رو به منظور کسب مجدد حمایت و اعتماد حداکثری مردم در گفت‌وگوهای پیش رو با غرب جلب کند.

ماجرای خلقت مشاوران!(خبر ویژه)
حسام‌الدین آشنا مشاور فرهنگی رئیس جمهور و نماینده قوه مجریه در هیئت نظارت بر صدا و سیما طی نامه‌ای خطاب به عزت‌الله ضرغامی اعلام کرد محمود سریع‌القلم مشاور رئیس جمهور نبوده و چنین حکمی برای ایشان صادر نشده است.
ماجرا از آنجا آغاز شد که عصر جمعه 25 بهمن 1392 برنامه گزارش هفتگی با پخش تصویری از محمود سریع‌القلم که در اجلاس داووس کراوات زده بود، انتقادی طنزگونه به مسئولان دولتی مطرح کرد و گفت: «وقتی کسی عنوان مشاور رئیس جمهور را یدک می‌کشد، بد نیست متناسب با پروتکل‌های کشورمان لباس بپوشد و در نشست‌های بین‌المللی شرکت کند.»
پس از این انتقاد بود که «حسام‌‌الدین آشنا» در اقدامی دیرهنگام از اساس منکر حکم مشاور رئيس جمهور برای محمود سریع‌القلم شد و این کار رسانه ملی را «خلق مشاور برای رئیس جمهور» خواند. این در حالی است که سریع‌القلم از مدت‌ها پیش در سایت شخصی‌اش و در قسمت زندگینامه، خود را اینگونه معرفی می‌کند:
«دکتر محمود سریع‌القلم (مشاور روحانی): محمود سریع‌القلم (متولد 1338 در تهران) مشاور رئیس جمهور ایران و پژوهشگر حوزه توسعه، علوم سیاسی و تاریخ معاصر ایران است.»
اکنون این سؤال مطرح می‌شود که چرا پس از گذشت بیش از 6 ماه از آغاز دولت تدبیر و امید و در حالی که تمامی رسانه‌ها و  خبرگزاری‌ها از محمود سریع‌القلم به عنوان مشاور ویژه رئیس جمهور یاد کرده و حتی «سریع‌القلم» نیز در زندگینامه خود از این عنوان استفاده می‌کنند؛ دوستان دولتی تازه یادشان افتاده که چنین حکمی برای ایشان صادر نشده است؟ در ضمن اگر چنین حکمی برای آقای سریع‌القلم صادر نشده پس ایشان تحت چه عنوانی و با چه سمتی در تیم همراه رئیس جمهور به اجلاس داووس رفته و در پنل‌های تخصصی آن به سخنرانی و ایراد نظرات خود پرداخته‌اند؟
امیدواریم آقای آشنا و دوستانشان به عنوان مشاور فرهنگی رئیس جمهور، علیرغم اینکه حق انتخاب مجری را جهت سؤال از رئیس جمهور برای رسانه ملی قائل نیستند، حداقل حق پرسش چنین سؤالاتی را برای مردم قائل باشند؛ و البته هیچ بعید نیست در چند روز آینده شاهد این خبر باشیم که «حسام‌الدین آشنا» به هیچ عنوان مشاور رئیس جمهور نبوده و لطفاً مشاور خلق نکنید!

«آسمان» و ریسمان‌های روزنامه جدید حزبی- دولتی!(خبر ویژه)
نخستین شماره «روزنامه آسمان» از رسانه‌های زنجیره‌ای حزب کارگزاران دیروز در حالی منتشر شد که اخبار مختلف و تکذیب نشده از اختصاص بودجه حمایتی کلان به این نشریه حکایت می‌کند. «آسمان» که خود را «اولین روزنامه دوران اعتدال»(!) معرفی کرده، توسط «غلامحسین کرباسچی» اداره می‌شود و سردبیری آن را «محمد قوچانی» (سردبیر روزنامه توقیف شده «اعتماد ملی» متعلق به مهدی کروبی) برعهده دارد که در جریان حوادث فتنه 1388 بازداشت شد و در دادگاه حوادث فتنه محاکمه گشت.
مدیر مسئول روزنامه در یادداشت «راه ما» اگرچه کوشیده است تا «آسمان» را در ردیف نشریات «مستقل» و «غیر دولتی» جا بزند، اما سردبیر آن ضمن شرح «اصول لیبرالی» حاکم بر نشریه جدید حزب کارگزاران، همه رشته‌های مدیر مسئول را پنبه کرده و «آسمان» را عملاً «صدای دولت» و «نهادی از نهضت اعتدال‌گرایی» می‌داند که به ادعای او، راه سرکردگان «نهضت آزادی» را ادامه می‌دهد! قوچانی که چندی پیش و بنابر اخبار منتشر شده در رسانه‌ها برای انتشار یک رپورتاژ آگهی مبلغ 400 میلیون تومان از بودجه دولتی دیپلماسی عمومی دریافت کرد، در یادداشت «کدام روزنامه؟ کدام اعتدال» به فقر نظری و فقدان تئوری در دولت یازدهم اشاره می‌کند و می‌نویسد که «آسمان» قصد نظریه‌پردازی برای دولت دکتر روحانی را دارد تا «برنامه سیاسی اعتدال» را با تکیه بر اصول «حقوق شهروندی» و «اقتصاد آزاد لیبرالی» شکل دهد.
«فقر نظری» و فقدان «برنامه سیاسی» در دولت یازدهم که روزنامه «آسمان» در نخستین شماره‌اش آن را به عنوان یک «نقطه ضعف» به رخ کابینه دکتر روحانی کشیده است، ناشی از عدم تعریف «شعار اعتدال‌گرایی» توسط رئیس‌جمهور است که زمینه را برای تفاسیر نادرست از «اعتدال» و مصادره آن توسط فتنه‌گران فراهم کرده است؛ رویدادی که «دولت اصلاحات» را نیز با چالش‌های جدی مواجه ساخت و با گذشت 16 سال از دوم خرداد، هنوز «سید محمد خاتمی» از ضرورت تعریف «اصلاحات» سخن می‌گوید! این بار نیز سردبیر روزنامه دولتی- حزبی «آسمان» در یادداشت خود تصویری از یک «مرام‌نامه التقاطی و لیبرالی» را ارائه می‌دهد که یک سوی آن به روشنفکران ماسون‌زده عصر مشروطه و سوی دیگر آن به گروهک غیرقانونی «نهضت آزادی» و «ملی-‌مذهبی» می‌رسد و چهره‌هایی مانند «محمد مصدق» و «مهدی بازرگان» به عنوان نسل اول اصلاح‌طلبان ایرانی معرفی شده‌اند! «آسمان» پس از آسمان و ریسمان بافتن‌های فراوان تلاش کرده تا رئیس جمهور را در ردیف این چهره‌های غیرانقلابی و التقاطی قلمداد کند که مورد نفی و اعتراض صریح امام خمینی(ره) بودند.
«محمد قوچانی» که در دولت اصلاحات در صف رادیکال‌ترین منتقدان آقای هاشمی رفسنجانی قرار داشت و ستون‌نویس روزنامه‌های زنجیره‌ای «جامعه»، «طوس»، «نشاط» و... بود، برای ادای دین به حمایت‌های مالی و معنوی حزب کارگزاران، البته یک «نقش تاریخی غیرقابل کتمان»(!) را در سناریوی خود برای آیت‌الله هاشمی رفسنجانی کنار می‌گذارد و می‌نویسد: «در ایجاد همسویی میان اعتدال‌خواهی و اصلاح‌طلبی، البته نقش تاریخی اکبر هاشمی رفسنجانی قابل کتمان نیست.»
التقاط نظری روزنامه حزبی- دولتی «آسمان» در اغلب صفحات اولین شماره آن موج می‌زند. این روزنامه در صفحه 30 خود به بازنشر مطالب و نوشته‌های «روزنامه آیندگان» (ارگان رسمی صهیونیست‌ها در عصر پهلوی دوم که ابتدای انقلاب و پس از اعتراض امام خمینی(ره) به خط مشی آن توقیف شد) پرداخته است. «آسمان» مصاحبه «احمد شاملو» از شاعران وابسته به دربار پهلوی را با این روزنامه صهیونیستی تجدید چاپ کرده و یک صفحه را نیز به تبلیغ «آیدین آغداشلو» از دیگر هنرمندان عضو «دفتر فرح پهلوی» اختصاص داده است. البته علیرغم ادعای گردانندگان «آسمان» مبنی بر کار حرفه‌ای و رسانه‌ای، این روزنامه در اولین شماره خود «استفن هاوکینگ» (فیزیکدان انگلیسی) را با یک رمان‌نویس آمریکایی اشتباه گرفته است!
حزب کارگزاران که یک حزب دولتی و متشکل از وزرا و دولتمردان دولت‌های پنجم و ششم است، پس از حوادث فتنه 1388 بر حجم فعالیت‌های کارتل رسانه‌ای و مطبوعاتی خود افزود و نشریات «مهرنامه»، «تجربه»، «دانشنامه» و «آسمان» و... را در سال‌های گذشته منتشر کرده است.
گفتنی است روزنامه ایران (ارگان رسمی دولت) از هفته گذشته با انتشار آگهی‌های پیاپی در صفحه اول خود به استقبال انتشار روزنامه آسمان رفت و برای آن تبلیغات گسترده‌ای به راه انداخت.

آژانس توسعه‌ ملی آمریکادر ایران چه می‌کند؟(خبر ویژه)
در شرایطی که سال‌هاست سفارت آمریکا یا به تعبیر دقیق‌تر، «لانه جاسوسی» در کشورمان اجبارا تعطیل شده است مجمو‌عه‌ای از مدارس تحت مدیریت واحد بنیادی وابسته به «آژانس توسعه ملی آمریکا» در تهران و برخی شهرستان‌ها آزادانه فعالیت می‌کنند.
«مدرسه الف» و «مدرسه کارآفرینی خ» با انگیزه شبکه‌سازی و مهندسی اجتماعی جوامع زنان، معلمان و گروه‌های هدف مورد نظر آمریکا در ایران، از سال 1388 با بکارگیری مجموعه‌ای از نیروهای بومی با مدیریت رسمی آمریکایی تشکیل گردیده‌اند. این دو مدرسه و چند نهاد به ظاهر مردمی دیگر بر اساس مستنداتی غیر قابل انکار با حمایت تشکیلاتی و بودجه مرکزی به نام «بنیاد اوراسیا» در کشور شکل گرفته و اکنون به واسطه اجرای دقیق جزوات و برنامه‌های نهادهای آمریکایی وابسته به وزارت خارجه آمریکا، متاسفانه در پاره‌ای از موارد با حمایت دولت جمهوری اسلامی ایران از ضریب نفوذ مناسبی نیز در اقشار مورد نظر برخوردار گردیده‌اند.
از برگزاری جلسات حل تعارض و ترویج فرهنگ صلح که در نهادهای فراماسونری جهانی مفاهیم آن کلاسه‌بندی شده است برای معلمان و دانشجویان ایرانی، تا حمایت از تشکیل بنگاه‌های اقتصادی به نام کارآفرینی با هدف شبکه‌سازی اقتصادی و سرپرستی مجموعه‌هایی قابل پایش در حوزه اقتصاد برای زنان سرپرست خانوار و مهاجرین روستایی! همه این موارد اقداماتی هوشمندانه است که با هدف فرهنگ‌سازی و ایجاد تغییراتی بنیادین در سیاست و اقتصاد و فرهنگ جامعه ایرانی توسط این مراکز صورت گرفته و کماکان در حال انجام است.
«بنیاد اوراسیا» به عنوان نهادی که مدیریت تغذیه فکری و ساختاری و تزریق مالی پروژه‌های مدارس ذکر شده را برعهده دارد بر اساس اذعان صریح خود، وابسته به «آژانس توسعه ملی آمریکا» می‌باشد، USAID یا آژانس توسعه ملی آمریکا بر اساس آنچه در اساس نامه نظامی آن ذکر شده، به منظور حمایت از اهداف ژئوپولیتیکی آمریکا و تامین منافع دستگاه سیاست خارجی این کشور ایجاد شده است. این مرکز نظامی مستقیما تحت نظر رئیس‌جمهور، وزیر امور خارجه و شورای امنیت ملی آمریکا فعالیت می‌کند. هم‌اکنون بسیاری از دیپلمات‌های وزارت خارجه آمریکا دوره‌های مخصوص کاری خود را با هدف آشنایی با راهکارهای مهندسی اجتماعی جوامع حریف و کشف و تبیین مسیرهای نفوذ نرم، در آژانس توسعه ملی آمریکا می‌گذرانند.
جالب توجه است که مدیران «برنامه  ایران» بنیاد اوراسیا وابسته به USAID، پیش‌ از این در یک مجموعه نفتی رانتی ایرانی که در اخبار ویژه مرتبط با پرونده کرسنت در کیهان به آن پرداخته بودیم دوره‌‌های «مدیریت سازمان‌های مردم نهاد» را گذرانده‌‌اند و هم‌‌اکنون مستقیما و به صورت علنی با وزارت خارجه آمریکا همکاری می‌کنند! اشایان ذکر است در سایت آژانس توسعه ملی آمریکا هیچ نشانی از فعالیت این سازمان در ایران وجود ندارد.
گفتنی است پیش از این نیز کیهان خبر سفر سفیران غیررسمی «آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا» با دعوت رسمی وزارت خارجه و به میزبانی «دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی» به ایران را افشا کرده بود. پرونده فعالیت‌های بزرگ‌ترین نهاد مهندسی اجتماعی  و جاسوسی محیطی وزارت خارجه آمریکا در ایران به زودی درکیهان گشوده خواهد شد.