به یاد شهيد«محسن خليلي»
خون من از خون جوانانيكه شهيد مي شوند رنگين تر نيست(حدیث دشت عشق)
شهيد «محسن خليلي » 2 فروردين 1347 دراستان همدان ديده به جهان گشود. او دربين بچههاي هم سن و سال خود اقدام به برگزاري كلاسهاي قرائت قرآن مي كرد. شركت در جبهه را وظيفه اي برای خود ميدانست وميگفت: خون من ازخون جواناني كه شهيد مي شوند رنگينتر نيست. هميشه درنوشته هايش ازشهادت مي نوشت. او بارها اقدام به رفتن به جبهه كرد ولي بهخاطرسن كم او با مخالفتهاي خانواده روبرو ميشد طوري كه يكبار سوار برپشت كاميوني كه حاوي حمل مهمات بود و به خط مقدم می رفت شد که اواسط راه متوجه شده واو را برگردانده بودند. شهيد «محسن خليلي» درجبهه هم درس را تاجايي كه امكان داشت دنبال مي كرد ودركلاسهاي آموزشي ودفاعي وهمچنين رزمي شركت ميكرد وحتي كارهاي خياطي ديگر رزمندگان را نيز انجام مي داد ولي درلحظات آخر ونزديك به شهادتش درمخابرات بود وبعد هم جانشين فرمانده بود وبعد ازمدتي ازگردانشان تقسيم شد وبا شواهدي كه بدست آمده بود گويا از گردان آنان تنها يك نفر زنده مانده بود وهمه آنان به شهادت رسيده بودند. شهيد « خليلي» درچهارم آبان سال 1366 درعمليات ظفر2 درمنطقه گامو واقع دربين كوهستانهاي عراق وايران براثراصابت تركش خمپاره به پشت سرش درسن 19سالگي به ديدار اربابش حضرت سيدالشهدا(ع) به درجه رفيع شهادت نائل گشت. روحش شاد و يادش گرامي باد.