خطرات فتنه(پرسش و پاسخ)
پرسش:
براساس قرآن کریم و روایات،چه خطرات و هشدارهایی درباره فتنه مطرح شده است؟
پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سؤال به یک مورد از هشدارها و خطراتی را که قرآن کریم و روایات نسبت به آن تاکید کردهاند شامل: «فتنه شدیدتر از قتل» اشاره کردیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی میگیریم.
2 ـ خیر و شر، هر دو زمينه فتنه
قرآن کریم ميفرمايد: «وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْر» (انبيا ـ ۳۵) يعني هم شر سبب فتنه است، هم خير. ممكن است زشتي سبب فتنه باشد، ممكن است زيبايي سبب فتنه باشد. هر دو ميتواند زمینه ساز فتنه باشد.
در جنگ تبوك بعضيها آمدند گفتند: يا رسولالله! شما اجازه بده ما به جنگ نياييم. فرمود: چرا؟ گفتند: در جنگ تبوك جنگ با روميها است و دختران رومی زيبا هستند. من ميترسیم جبهه بيايیم نگاهمان به دخترهاي زيبا بيفتد، حواسمان پرت شود. «لا تَفْتِنِّي» (توبه ـ ۴۹) مرا به فتنه نياندازيد. فرمود: همين كه ميخواهيد به اين اسم فرار كنيد، فتنه همين است. شما به اسم تقوی فرار ميكنيد.
3 ـ خطر يأس و نااميدي از رحمت الهي
يأس فتنه است. «لَا تَفْتِنِّي بِالْقُنُوط» (صحيفه ـ ۷۲) آدم اگر مأيوس شود، فتنه است. اسلام بن بست ندارد. يأس از گناهان كبيره است.
همه قصّههايي كه در قرآن نقل شده، ميگويد: به بن بست نرسيديم. درخت خشك است. تو چه ميداني؟ همين درخت خشك را «تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَباً جَنِيًّا» (مريم ـ ۲۵) از همين درخت خشك من براي تو خرما درست ميكنم. يعني بنبست نيست.
لشکر فيلسوار ابرهه آمدند كعبه را خراب كنند، يك عده گفتند: چه شد؟ لشکر فيلسوار تا درون مكه آمدند. ديگر تمام شد. الآن كعبه خراب ميشود. قرآن ميگويد: «تَرْميهِمْ بِحِجارَهٍ مِنْ سِجِّيلٍ» (فيل ـ ۴) يعني بن بست نيست. لشکر ابرهه را پودر ميكنم.
4 ـ تكيه بر قدرت و ثروت، عامل فتنه و انحراف
اگر انسان خودش را در امان ببيند. اين هم يك فتنه است.
چشمو همچشمیفتنه است.
«وَ لَا تَفْتِنِّي بِالنَّظَر» خدايا يك روحيهای به من بده تا با نگاه و نظر كردن به فتنه نيفتم. يعني هركس هركاري ميكند، بكند. تو تلاش خودت را بكن، ديگر باقياش با خدا. شكنجه فتنه است. گناه فتنه است. «وَ الذَّنْبَ فِتْنَه» (بحارالانوار، ج۶۵، ص۳۸۴) سوء استفاده فتنه است.
شخصی خدمت امام آمد گفت: من اسلحه فروش هستم. فرمود: اگر اسلحهفروش هستيد، «لَا تَبِعْهُ فِي فِتْنَهٍ» (کافی، ج۵، ص۱۱۳) زماني كه فتنه است، اسلحه نفروش.
حبّ دنيا فتنه است.
«إِنَّ حُبَّ الدُّنْيَا وَ الْأَمْوَالِ فِتْنَه» (بحارالانوار، ج۲۲، ص۱۲۲) همانا حب دنیا و اموال فتنه است.
«كُلَّ فِتْنَهٍ بَذْرُهَا حُبُّ الدُّنْيَا» (بحارالانوار، ج۱۳، ص۳۵۳) هر فتنهای بذر آن حب دنیاست.
در روايت آمده که علاقه به دنيا فتنه است. دنيا خوب است. علاقه به دنيا بد است.
سر و كار داشتن با بچههاي خوشصورت. رفت و آمد با بچههاي زيبا «فَإِنَّ فِتْنَتَهُمْ أَشَدُّ مِنْ فِتْنَهِ الْعَذَارَى فِي خُدُورِهِنَّ» (وسایل الشیعه، ج۲۰، ص۳۴۰) ارتباط با پسر زيبا خطرش از ارتباط با دختر زيبا بيشتر است.
تأخير در ازدواج فتنه است! «إِذَا جَاءَكُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلُقَهُ وَ دِينَهُ فَزَوِّجُوهُ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَه» (کافی، ج۵، ص۳۴۷) اگر خواستگاري آمد که دين و اخلاقش خوب است؛ پس تزویجش کنید که ترک این کار فتنه است.
قرآن ميگويد: «تَكُنْ فِتْنَهٌ فِي الْأَرْضِ وَ فَسادٌ كَبيرٌ» (انفال ـ ۷۳) فتنه و فساد كبير ميشود.
5 ـ نگاه حرام، زمينه گسترش فتنه و فساد
چشمچراني فتنه است. نگاه كردي ديدي شكلش زيباست، نگاه دوم چشمت را پايين بينداز. گاهي نگاه دوم فتنه است. «النَّظْرَهُ بَعْدَ النَّظْرَهِ تَزْرَعُ فِي الْقَلْبالشَّهْوَهَ وَ كَفَى بِهَا لِصَاحِبِهَا فِتْنَهً» (فقیه، ج۴، ص۱۸) نگاه روي نگاه، شهوت را تحريك ميكند، شهوت كه شد فتنه پيش ميآيد. خلوت كردن با اجنبي فتنه است.
زبان فتنه است. گاهي يك كلمه ميگويي فتنه ميشود. «فِتْنَهُ اللِّسَانِ أَشَدُّ مِنْ ضَرْبِ السَّيْفِ» (بحارالانوار، ج۶۸، ص۲۸۶) يعني فتنه زبان از فتنه شمشير سختتر است. چون گاهي جاي شمشير خوب ميشود.
عابد جاهل يعني مقدّس احمق، فتنه است.
عمر سعد در كربلا میگفت: «يَا خَيْلَ اللَّهِ ارْكَبِي» (بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۹۱) اي لشکر خدا سوار شويد حسين را بكشيد. نماز جماعت داشتند. ريش داشتند. خوارج هم همينطور بودند. پيشاني آنها از سجده پينه بسته بود. همينكه ديدند قرآن سر ني شده در صفين گفتند: درست است. هرچه حضرت علي(ع) فرمود: اين قرآنها، صحيفه است، اينها قرآن كتبي است. قرآن ناطق من هستم. اسلام روي هدفها عنايت دارد. «إِيَّاكُمْ وَ الْجُهَّالَ مِنَ الْمُتَعَبِّدِين وَ الْفُجَّارَ مِنَ الْعُلَمَاء» (بحارالانوار، ج۱، ص۲۰۷) عالم فاجر يعني عالم بيتقوا، فتنه است. عبادتكننده احمق فتنه است. «فَإِنَّهُمْ فِتْنَهُ كُلِّ مَفْتُونٍ» (بحارالانوار، ج۱، ص۲۰۷) اينها فتنه همه هستند.
6 ـ قياس در احكام دين، عامل فتنه و بيديني
قياس فتنه است.
امام فرمود: بزرگترين فتنه امت من «قَوْمٌ يَقِيسُونَ الْأُمُورَ بِرَأْيِهِمْ فَيُحَرِّمُونَ الْحَلَالَ وَ يُحَلِّلُونَ الْحَرَام» (بحارالانوار، ج۲، ص۳۱۲)
قومی هستند که امور را با رأی خود قیاس کرده پس حلال را حرام و حرام را حلال میکنند.
7 ـ پيروي از فقيه عادل، عامل دوري از فتنهها
اگر ما دستمان را در دست اسلامشناس عادل، فقيه عادل نگذاريم، به فتنه میافتیم. علي را به اسم عبادت ميكشند. حسين را به اسم عبادت ميكشند.
براساس قرآن کریم و روایات،چه خطرات و هشدارهایی درباره فتنه مطرح شده است؟
پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سؤال به یک مورد از هشدارها و خطراتی را که قرآن کریم و روایات نسبت به آن تاکید کردهاند شامل: «فتنه شدیدتر از قتل» اشاره کردیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی میگیریم.
2 ـ خیر و شر، هر دو زمينه فتنه
قرآن کریم ميفرمايد: «وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْر» (انبيا ـ ۳۵) يعني هم شر سبب فتنه است، هم خير. ممكن است زشتي سبب فتنه باشد، ممكن است زيبايي سبب فتنه باشد. هر دو ميتواند زمینه ساز فتنه باشد.
در جنگ تبوك بعضيها آمدند گفتند: يا رسولالله! شما اجازه بده ما به جنگ نياييم. فرمود: چرا؟ گفتند: در جنگ تبوك جنگ با روميها است و دختران رومی زيبا هستند. من ميترسیم جبهه بيايیم نگاهمان به دخترهاي زيبا بيفتد، حواسمان پرت شود. «لا تَفْتِنِّي» (توبه ـ ۴۹) مرا به فتنه نياندازيد. فرمود: همين كه ميخواهيد به اين اسم فرار كنيد، فتنه همين است. شما به اسم تقوی فرار ميكنيد.
3 ـ خطر يأس و نااميدي از رحمت الهي
يأس فتنه است. «لَا تَفْتِنِّي بِالْقُنُوط» (صحيفه ـ ۷۲) آدم اگر مأيوس شود، فتنه است. اسلام بن بست ندارد. يأس از گناهان كبيره است.
همه قصّههايي كه در قرآن نقل شده، ميگويد: به بن بست نرسيديم. درخت خشك است. تو چه ميداني؟ همين درخت خشك را «تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَباً جَنِيًّا» (مريم ـ ۲۵) از همين درخت خشك من براي تو خرما درست ميكنم. يعني بنبست نيست.
لشکر فيلسوار ابرهه آمدند كعبه را خراب كنند، يك عده گفتند: چه شد؟ لشکر فيلسوار تا درون مكه آمدند. ديگر تمام شد. الآن كعبه خراب ميشود. قرآن ميگويد: «تَرْميهِمْ بِحِجارَهٍ مِنْ سِجِّيلٍ» (فيل ـ ۴) يعني بن بست نيست. لشکر ابرهه را پودر ميكنم.
4 ـ تكيه بر قدرت و ثروت، عامل فتنه و انحراف
اگر انسان خودش را در امان ببيند. اين هم يك فتنه است.
چشمو همچشمیفتنه است.
«وَ لَا تَفْتِنِّي بِالنَّظَر» خدايا يك روحيهای به من بده تا با نگاه و نظر كردن به فتنه نيفتم. يعني هركس هركاري ميكند، بكند. تو تلاش خودت را بكن، ديگر باقياش با خدا. شكنجه فتنه است. گناه فتنه است. «وَ الذَّنْبَ فِتْنَه» (بحارالانوار، ج۶۵، ص۳۸۴) سوء استفاده فتنه است.
شخصی خدمت امام آمد گفت: من اسلحه فروش هستم. فرمود: اگر اسلحهفروش هستيد، «لَا تَبِعْهُ فِي فِتْنَهٍ» (کافی، ج۵، ص۱۱۳) زماني كه فتنه است، اسلحه نفروش.
حبّ دنيا فتنه است.
«إِنَّ حُبَّ الدُّنْيَا وَ الْأَمْوَالِ فِتْنَه» (بحارالانوار، ج۲۲، ص۱۲۲) همانا حب دنیا و اموال فتنه است.
«كُلَّ فِتْنَهٍ بَذْرُهَا حُبُّ الدُّنْيَا» (بحارالانوار، ج۱۳، ص۳۵۳) هر فتنهای بذر آن حب دنیاست.
در روايت آمده که علاقه به دنيا فتنه است. دنيا خوب است. علاقه به دنيا بد است.
سر و كار داشتن با بچههاي خوشصورت. رفت و آمد با بچههاي زيبا «فَإِنَّ فِتْنَتَهُمْ أَشَدُّ مِنْ فِتْنَهِ الْعَذَارَى فِي خُدُورِهِنَّ» (وسایل الشیعه، ج۲۰، ص۳۴۰) ارتباط با پسر زيبا خطرش از ارتباط با دختر زيبا بيشتر است.
تأخير در ازدواج فتنه است! «إِذَا جَاءَكُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلُقَهُ وَ دِينَهُ فَزَوِّجُوهُ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَه» (کافی، ج۵، ص۳۴۷) اگر خواستگاري آمد که دين و اخلاقش خوب است؛ پس تزویجش کنید که ترک این کار فتنه است.
قرآن ميگويد: «تَكُنْ فِتْنَهٌ فِي الْأَرْضِ وَ فَسادٌ كَبيرٌ» (انفال ـ ۷۳) فتنه و فساد كبير ميشود.
5 ـ نگاه حرام، زمينه گسترش فتنه و فساد
چشمچراني فتنه است. نگاه كردي ديدي شكلش زيباست، نگاه دوم چشمت را پايين بينداز. گاهي نگاه دوم فتنه است. «النَّظْرَهُ بَعْدَ النَّظْرَهِ تَزْرَعُ فِي الْقَلْبالشَّهْوَهَ وَ كَفَى بِهَا لِصَاحِبِهَا فِتْنَهً» (فقیه، ج۴، ص۱۸) نگاه روي نگاه، شهوت را تحريك ميكند، شهوت كه شد فتنه پيش ميآيد. خلوت كردن با اجنبي فتنه است.
زبان فتنه است. گاهي يك كلمه ميگويي فتنه ميشود. «فِتْنَهُ اللِّسَانِ أَشَدُّ مِنْ ضَرْبِ السَّيْفِ» (بحارالانوار، ج۶۸، ص۲۸۶) يعني فتنه زبان از فتنه شمشير سختتر است. چون گاهي جاي شمشير خوب ميشود.
عابد جاهل يعني مقدّس احمق، فتنه است.
عمر سعد در كربلا میگفت: «يَا خَيْلَ اللَّهِ ارْكَبِي» (بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۹۱) اي لشکر خدا سوار شويد حسين را بكشيد. نماز جماعت داشتند. ريش داشتند. خوارج هم همينطور بودند. پيشاني آنها از سجده پينه بسته بود. همينكه ديدند قرآن سر ني شده در صفين گفتند: درست است. هرچه حضرت علي(ع) فرمود: اين قرآنها، صحيفه است، اينها قرآن كتبي است. قرآن ناطق من هستم. اسلام روي هدفها عنايت دارد. «إِيَّاكُمْ وَ الْجُهَّالَ مِنَ الْمُتَعَبِّدِين وَ الْفُجَّارَ مِنَ الْعُلَمَاء» (بحارالانوار، ج۱، ص۲۰۷) عالم فاجر يعني عالم بيتقوا، فتنه است. عبادتكننده احمق فتنه است. «فَإِنَّهُمْ فِتْنَهُ كُلِّ مَفْتُونٍ» (بحارالانوار، ج۱، ص۲۰۷) اينها فتنه همه هستند.
6 ـ قياس در احكام دين، عامل فتنه و بيديني
قياس فتنه است.
امام فرمود: بزرگترين فتنه امت من «قَوْمٌ يَقِيسُونَ الْأُمُورَ بِرَأْيِهِمْ فَيُحَرِّمُونَ الْحَلَالَ وَ يُحَلِّلُونَ الْحَرَام» (بحارالانوار، ج۲، ص۳۱۲)
قومی هستند که امور را با رأی خود قیاس کرده پس حلال را حرام و حرام را حلال میکنند.
7 ـ پيروي از فقيه عادل، عامل دوري از فتنهها
اگر ما دستمان را در دست اسلامشناس عادل، فقيه عادل نگذاريم، به فتنه میافتیم. علي را به اسم عبادت ميكشند. حسين را به اسم عبادت ميكشند.