9 ساعت پس از اعتراض کیهان سایت حامی دولت غیرتی شد!


«کیهان بی‌خبر از تصمیم روحانی برای بازگشت به کشور، دولت را متهم می‌کند».
سایت دولتی خبر آنلاین دیروز ضمن درج مطلب فوق نوشت: روزنامه کیهان در حالی عدم بازگشت ظریف را به باد نقد گرفته که پیش از این اعلام شده بود رئیس جمهور برای حضور در مراسم انتقال پیکر جان‌باختگان منا، سفرش را نیمه‌کاره می‌گذارد.
این سایت سپس به سخنان معاون ارتباطات دفتر رئیس جمهور استناد کرده است که دست بر قضا مراجعه به این خبر نشان می‌دهد خبر مزبور ساعت 6/38  دقیقه صبح دیروز- یعنی 8 ساعت پس از انتشار اینترنتی کیهان و حدود 15 ساعت پس از مصاحبه مدیر مسئول کیهان- منتشر شده است! و این در حالی است که از یک طرف فاجعه منا روز پنج‌شنبه اتفاق افتاده و از سوی دیگر، خبرگزاری ایرنا روز اول مهر از 5 روزه بودن سفر رئیس جمهور به نیویورک خبر داده بود که بر این اساس سفر روحانی طبق برنامه‌ریزی قبلی، روز دوشنبه (دیروز) تمام می‌شد و ادعای بعدی نیمه کاره ماندن سفر، خلاف واقع است.
کیهان در شماره دیروز خود تصریح کرده بود آیا سرنوشت تلخ و غمبار 307 مفقود، ارزش آن را نداشت که آقای رئیس جمهور یا دست کم وزیر خارجه، سفر تشریفاتی نیویورک را لغو کنند و پیگیر این مسئله مهم ملی باشند؟! آیا درخواست ملاقات با وزیر خارجه سعودی که رد شد یا زدن روبان کوچک مشکی به کت برخی اعضای هیئت دیپلماتیک، فشار به رژیم مقصر سعودی برای پاسخگویی درباره سرنوشت مفقودان این جنایت است؟ یعنی مثلاً رقم 476 نفر باید به چند نفر افزایش می‌یافت تا دولت و وزارت خارجه، ماجرا را مسئله حیاتی و امنیت ملی حساب کنند و به خاطر اهمیت ماجرا بسیج شوند؟ بسنده کردن به روبان مشکی و چند اظهار تأسف در مصاحبه‌ها کجا و سرنوشت چندصد شهروند و خانواده‌های ماتم‌دیده و نگران آنها کجا؟
گفتنی است خبر آنلاین -وابسته به 2 مدیر دولتی- گویا که مأموریت حمله به کیهان به هر قیمت و بهانه را داشته باشد، پیش از این نیز مدعی شده بود کیهان با تیتر «آماده مبارزه با آمریکا باشید» سخنان رهبری را تحریف کرده حال آن که رهبر معظم انقلاب در همان سخنرانی مورد اشاره (در جمع دانشجویان) تصریح کرده بود آمریکا مصداق اتمّ (کامل) استکبار است، خودتان را برای مبارزه با استکبار آماده کنید.
چون برای چندمین نوبت است که گردانندگان خبر آنلاین- لابد جهت فاکتور کردن برای برخی مقامات دولتی- به پر و پای کیهان می‌پیچند و خود را به جدول می‌زنند، شیرین‌کاری اواخر بهمن 92 این سایت را مجدداً یادآور می‌شود. آن زمان که دولت با توزیع نابسامان سبد کالا اسباب نارضایتی مردم را فراهم کرد، خبر آنلاین در تحلیلی شرم‌آور نوشت: روحانی تقریباً نه یک رئیس جمهور فرهنگی است و نه دغدغه بسیاری از مسائل دیگر را دارد. او رئیس جمهوری دیپلمات است که باید اجازه داد مهم‌ترین دغدغه دولت خود را به انجام برساند. توزیع سبد کالاهای اساسی به مردم- با شیوه‌ای که انجام شد- نه یک اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیرقابل پیش‌بینی باشد. او دقیقاً همین اتفاق- ازدحام، دعوا و مرافعه و احیاناً له شدن در زیر دست و پا- را پیش‌بینی می‌کرد و اصلاً آن را برای پیشبرد استراتژی خارجی خود لازم داشت[!!] به عبارت دیگر روحانی به یک نمایش داخلی برای ارائه در جشنواره‌های سیاسی خارجی نیازمند بود. نگاه کنیم به اظهارات اخیر وندی شرمن که گفته است، «شما در اخبار دیدید که ایران اخیراً به طور قابل مشاهده‌ای غذا بین مردم فقیر جامعه‌اش توزیع کرده تا نشان دهد کاهش هدفمند و محدود تحریم‌ها تأثیر مستقیم بر مردم این کشور داشته است. همان طور که روحانی قول داده بود، ‌این پول قرار است در جهات دیگری مصرف نشود.» به هر حال این دقیقاً همان نتیجه‌ای بوده که روحانی از توزیع سبد کالا در میان مردم داشته است، این که تحریم‌ها بر روی مردم ایران تأثیر مستقیم و انکارناپذیر داشته. این که اوضاع اقتصادی مردم ایران نه تنها رو به راه نیست بلکه حاضرند برای چند عدد مرغ و چند کیلو برنج با یکدیگر درگیر شوند و این که از این به بعد و با گشایش هر چه بیشتر در مذاکرات هسته‌ای تمرکز نظام بر معیشت مردم خواهد بود.[!!]
این نوشته مالیخولیایی اضافه می‌کند: «پیام روحانی از خلال پرفورمنسی که کارگردانی و اجرا کرد، پیامی کاملاً شفاف بود که راه را برای مذاکرات مثبت بعدی، بیش از پیش می‌گشاید... درست است که روش توزیع کالاهای اساسی چندان مناسب نبود؛ اما اگر با این نمایش بتوان جایزه اول بهترین اثر را در فستیوال سیاست جهانی به خود اختصاص داد، به تحقیر چند روزه‌ای که بازیگران آن شدند می‌ارزید»!!
یادآور می‌شود نیک‌آهنگ کوثر همکار فراری نشریات زنجیره‌ای با اشاره به خبر بازگشت روحانی نوشت: زور برادر حسین (شریعتمداری) چربید و روحانی در واکنش به اعتراض وی اعلام کرد که به ایران باز می‌گردد. شریعتمداری در مصاحبه با فارس، ادامه سفر روحانی به نیویورک را اهانت به مردم دانسته و گفته بود، انتظار این بود که پس از وقوع ضایعه منا و شهادت صدها تن از حجاج ایرانی، رئیس جمهور بلافاصله سفر خود را متوقف کند و به کشور بازگردد.
سایت وابسته به کوثر می‌افزاید: این مسئله نشان می‌دهد که هنوز زور کسانی چون شریعتمداری می‌چربد.



اوباما با دست خالی برای سوریه بلوف زد


همزمان با رجزخوانی آمریکا علیه سوریه در مقر سازمان ملل، نشریات آمریکایی نوشتند، اوباما به علت ناکامی مجبور به تغییر سیاست خود در سوریه شده است.
اوباما دیروز در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: آمریکا حاضر است با هر کشوری، از جمله ایران و روسیه همکاری کند تابحران سوریه را حل کند، اما وضعیت نمی‌تواند به پیش از جنگ بازگردد. او مدعی شد، اسد نمی‌تواند انتظار داشته باشد که اوضاع به قبل بازگردد. گذار مدیریت شده از اسد به حکومتی دیگر باید انجام شود.
اوباما البته از 4 سال پیش مدعی بوده «اسد باید برود» اما خیز وی برای حمله به سوریه عقیم ماند و وی با توجه به سرشکستگی‌های بزرگ در عراق و افغانستان پس از بلوف حمله جا زد.
همزمان با سخنان اوباما روزنامه لس‌آنجلس تایمز نوشت: آمریکا به علت ناکامی، مجبور است سیاست‌هایش را در سوریه تغییر دهد و حضور بشار اسد در قدرت را دست‌کم به صورت موقت بپذیرد.
سایت شبکه سی‌ان‌ان نیز نوشت؛ تشکیل ائتلاف جدید ضد داعش توسط ایران، سوریه و روسیه، برنامه آمریکا را به هم زده است.
 همچنین نیویورک تایمز گزارش داد: برای چندمین بار روسیه درصدد برآمده نفوذ سیاسی و نظامی خود را در نبرد سوریه افزایش دهد و در نتیجه آمریکا را به تکاپو واداشته است. آنچه اکنون موجب تعجب آمریکا شده، دستیابی روسیه به تفاهم با عراق، سوریه و ایران به منظور تبادل اطلاعات در مورد داعش است. خبر این تفاهم روز یکشنبه اعلام شد. همانند اقدامات اولیه روسیه در زمینه حمایت از دولت بشار اسد، رئیس جمهور روسیه از طریق ارسال جنگنده و تانک به پایگاهی در نزدیکی لاذقیه در این کشور، این توافق اطلاعاتی هم بدون توجه به خواسته‌های آمریکا به امضا رسیده است.
نیویورک تایمز می‌افزاید: مقامات آمریکایی اسد را عامل اصلی بی‌ثباتی در سوریه می‌دانند در حالی که مقامات روس دولت سوریه را سدی در برابر پیشروی‌های گروه‌هایی مانند داعش و جبهه النصره می‌دانند.
همچنین خبرگزاری فرانسه در گزارشی نوشت: حمایت تزلزل‌ناپذیر ایران و روسیه، موجب ثبات حکومت سوریه برخلاف میل آمریکا و غرب شده است.



روزنامه سعودی: آب در هاون می‌کوبیم معارضان سوری مرد جنگ نیستند


یک روزنامه سعودی اذعان کرد با وجود تجهیز و تسلیح گروه‌های تروریستی مسلح در سوریه، این گروه‌ها فاقد اراده هستند و امید بستن به آنها آب در هاون کوبیدن است.
روزنامه الشرق الاوسط نوشت: بدون ایجاد اراده و انگیزه مبارزه در دل مخالفان سوری، مسلح کردن و آموزش نظامی آنها، آب در هاون کوبیدن و اتلاف وقت و انرژی است.
این روزنامه افزود: خبری که دیده‌بان حقوق‌بشر سوریه از ورود 75 جنگجوی آموزش دیده توسط ایالات متحده، بریتانیا و ترکیه به حلب، منتشر کرد، به عنوان یک تحول جدید در عرصه نظامی، با استقبال ويژه‌ای روبرو شد، این در حالی است که این تعداد نظامی برای انجام هیچ تغییری در توزان نظامی بر روی زمین کافی نیست.
الشرق الاوسط می‌نویسد: موضوع مسلح  کردن مخالفان سوریه و آموزش آنها، سال‌ها است که تبدیل به موضوع بحث برانگیز شده و هیچ کس نمی‌داند که چرا مخالفان پیروز نشدند در حالی که ما در پایان متوجه شدیم آن‌هایی که در واقعیت مبارزه می‌کنند، رژیم سوریه با پشتیبانی مبارزان حزب‌الله و سازمان‌های عراقی هستند و در مقابل سازمان‌های افراطی هستند که توانستند جنگجویانی را از کشورهای مختلف از سراسر جهان جذب کنند که مبارزه در سوریه را یک وظیفه مقدس می‌دانند.
این روزنامه خاطرنشان کرد: تجربه‌های گذشته خوش‌بینانه نیستند؛ پیش از این نیز مبارزانی که توسط ایالات متحده برای مبارزه با افراط‌گرایان در سوریه آموزش دیده بودند، ربوده و زندانی شده بودند، این در حالی است که برنامه حمایت از مخالفان سوری، انتقادات جمهوری خواهان علیه دولت اوباما را برمی‌انگیزد و آن را بیهوده می‌دانند. در واقع، مشکل اصلی در اراده مبارزه است؛ رسیدن به هر نتیجه عملی بر روی زمین دشوار است. چه تعداد 75 مبارز باشد و چه هزار مبارز؛ اگر اراده‌ای واقعی و یا اعتقاد روشنی برای مبارزه وجود نداشته باشد، در اولین رویارویی هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد؛ در نهایت ، جنگ، آزمون اراده است و پیروزی، اراده یک طرف یا یک حزب را برای ادامه مبارزه شکست می‌دهد. برجسته‌ترین مثال این اراده، مبارزه ایست که کردها در سوریه و عراق علیه عناصر داعش و سازمان‌های مشابه انجام دادند و توانستند مبارزان این سازمان را در کوبانی و در نبردهای دیگری در عراق، شکست دهند.


دولت جشن گرفت اما بازار بیش واکنشی منفی نشان داد


یک روزنامه حامی دولت، آشفتگی بازار بورس را به «بیش واکنشی معامله‌گران به اخبار و سیگنال‌های منفی و کمبود  نقدینگی» نسبت داد.
در حالی که دولت و حامیان رسانه‌ای آن پس از توافق وین، خواستار جشن شده و از گشایش اقتصادی خبر می‌دادند، بلافاصله اوضاع بورس به عنوان یک نشانگر مهم اقتصادی به هم ریخت و این بازار به توافق، واکنش منفی نشان داد.
اتفاق در حالی رخ داد که برخلاف ادعای کمبود نقدینگی، میزان نقدینگی از 430 هزار میلیارد تومان در سال 92 به بیش از 830 هزار میلیارد تومان رسیده است.
روزنامه اعتماد درباره اوضاع بورس می‌نویسد: با تشدید روند اصلاحی [!؟] بورس، بازدهی بورس تهران در نیمه سال 94 بعد از شش ماه مقاومت وارد فاز منفی شد و اهالی بازار سرمایه به طور متوسط 1/5 درصد زیان کردند تا تلخ‌ترین ماه بورس در سال جاری شهریورماه باشد. بر این اساس با وجود اخبار مثبت سیاسی و رای مثبت کنگره آمریکا به «برجام» بازار سهام به دلیل کمبود شدید نقدینگی نتوانست هیچ واکنش قابل قبولی از خود نشان دهد و همچنان با فشار عرضه و رکود دست به گریبان است.
این روزنامه می‌افزاید: رسیدن شاخص بورس به ارقامی کمتر از ابتدای سال 94، از بین رفتن بازدهی سهامداران، ریزش شدید حجم معاملات و همچنین افت ارزش بازار سرمایه و تشدید نگرانی‌ها در این ماه نشان داد که بورس تهران در شرایط مطلوبی قرار نداشته و نیازمند تصمیمات  جدی و اساسی برای بهبود است. در شهریور 94، شاخص بورس تهران بیش از 3 هزار و 640 واحد افت کرد و با شکستن کانال‌های 62، 63 و 64 هزار واحد، وارد کانال 61 هزار واحدی شد و در نیمه  این کانال قرار گرفت. عقبگرد  شاخص بورس به کانال 61 هزار واحدی در حالی در شهریور ماه رخ داد که همچنان ابهاماتی مانند نرخ خوراک شرکت‌های پتروشیمی، ابهامات شرکت‌های پالایشگاهی، نرخ بالای بهره بانکی، کاهش قیمت نفت، افزایش قیمت حامل‌های انرژی، تعرفه خودرو، بودجه انقباضی و کمبود نقدینگی بر بورس کشور سایه انداخته و هیچ خبر خوشی از صنایع و اقتصاد که مناسب حال این روزهای بورس باشد نیز منتشر نمی‌شود. در هفته‌ای که گذشت شاخص صنعت بورس تهران 496 واحد افت کرد که در مقایسه با دو هفته پیش کاهش 0/97 درصدی را نشان می‌دهد. از میان 37 صنعت بورسی نیز تنها هفت گروه با تغییرات مثبت شاخص تا سطح حداکثر پنج درصد همراهی کردند.
اعتماد خاطرنشان کرد: در حال حاضر اکثر صنایع بزرگ کشور مانند خودرو، پالایشگاه، پتروشیمی، فولاد و فلزات اساسی و... از ضعف تقاضا و رکود بازار رنج می‌برند. با توجه به اینکه تاثیر گشایش‌های هسته‌ای بر اقتصاد کشور و بازخورد آن بر صنایع بورسی نیز امری زمانبر است، به نظر می‌رسد تا پایان سال جاری نمی‌توان چشم‌انداز روشنی برای این صنایع متصور بود. تحلیلگران بازار علت تداوم رکود و سقوط ارزش بازار سهام را بعد از کمبود نقدینگی به بیش واکنشی معامله‌گران به اخبار و سیگنال‌های منفی، تمایل صاحبان سرمایه به سرمایه‌گذاری در فضاهای کم‌ریسک و بدون ریسک اقتصادی برای کسب بازدهی مثبت، قوی نبودن محرک‌های رشد بازار با وجود انتشار اخبار مثبت در خصوص اجرای برجام و رفت و آمد هیئت‌های تجاری کشورهای اروپایی به ایران، تداوم رکود اقتصادی و بی‌رونقی اغلب صنایع بزرگ و زمانبر بودن مشاهده آثار رفع تحریم‌ها گره می‌زنند که تمامی این عوامل موجب شده در یک روند فرسایشی روزهای منفی بازار بیش از روزهای مثبت بوده و سهامداران نتوانند بازدهی مورد انتظار خود را از این بازار کسب کنند.