ترافيک شهري همزمان با آغاز سال تحصيلي پاياني دارد؟ - بخش نخست
کولهبار ثانيههاي تلف شده در ازدحام خيابان(گزارش روز)
گروه گزارش
چه اين جمله تكراري كه هميشه ميگوييم، چقدر زود تابستان تمام شد را بپذيريم و چه نه، بازهم امسال تابستان تمام شد و نسيمهاي خنك گاه و بي گاه عصرگاهي آرام آرام خبر از آمدن پاييز ميدهد.
آغاز فصل پاييز و همزمان با بازگشايي مدارس شروع شده است. فصلي كه هم به نام فصل علم و دانش و بازگشايي مدارس و دانشگاهها و مراكز علمي و تحصيلي معروف است و هم به فصل ترافيكهاي عجيب و غريب و سرسامآور خصوصا در کلانشهرها.
موضوعي كه با وجود تدابير هر ساله متاسفانه در عمل دردي را دوا نميكند و چه بخواهيم و چه نخواهيم براي چند هفته بايد خيابانهاي قفل از ترافيك را در تمام شهرهاي بزرگ خصوصا تهران تحمل كنيم.
هر چند همه ساله مسئولان و كارشناسان شهري براي رهايي از اين معضل تاكيد زيادي بر استفاده از وسايل حملونقل عمومي دارند اما زماني كه پاي صحبت شهروندان و والديني كه هم به قصد محل كار و هم به قصد رساندن فرزندانشان به مدارس، ناچار به تردد در سطح شهر هستند مينشينيم، ميبينيم كه بسياري از آنها از وضعيت خطوط حمل و نقل عمومي هم گلايههاي زيادي دارند و از طرف ديگر امكان استفاده از خودروي شخصي را هم در روزهاي به خصوصي در طول هفته ندارند. ضمن اينكه افزايش ترددها در اين ايام خواه ناخواه آمار حوادث و سوانح رانندگي را هم دو چندان ميكند.
در گزارش امروز وفرداي کيهان نگاهي انداختيم به معضلات ترافيكي هر ساله كه با آغاز سال تحصيلي در شهرها خصوصا کلانشهرها دو چندان ميشود و راهكارهايي كه مي توان براي رهايي از اين ترافيك از آنها استفاده كرد.
پاي پياده بهتر از وسايل عمومي
ماه مهر با همه سر و صدايش آغاز شده است. خانم جواني كه ساكن حوالي ستارخان است و براي پرسوجو از هزينههاي آژانس هاي شخصي تماس گرفته است درباره دلايل انتخاب آژانس براي رفت و آمد فرزندانش به مدرسه، به گزارشگر كيهان مي گويد: «من دو دختر دو قلوي 8 ساله دارم كه مدرسه هر دوي آنها نزديك به سيدخندان است در حالي محل كار همسرم كيلومتر 14 جاده مخصوص است.
خب اين امكان كه هر روز صبح بخواهم خودم يا همسرم آنها را به مدرسه ببريم وجود ندارد چون تمام اين مسير در محدوده طرح ترافيك است. از طرف ديگر سن آنها هم جوري نيست كه خودشان بتوانند با استفاده از اتوبوس يا مترو به مدرسه بروند. سرويسهاي مدرسه كه در نهايت هيچ دردي از والديني كه فرزندانشان نزديك به محدوده مدرسه نباشند، دوا نميكند. چون رانندهها حاضر نيستند براي يك يا دو دانشآموز مسير اصلي را آنقدر دور كنند.
در نهايت چارهاي باقي نميماند به جز استفاده از آژانس يا تاكسيهاي دربست كه واقعا جمع كرايههاي سالانه آن بسيار بالا است و در واقع به سختي و تنها از سر ناچاري بايد، تامين شود. »
بعضي از خانوادهها هم در اين بين اقدامات جالب و قابل توجهي انجام ميدهند. پسر 24 سالهاي كه دانشجوي مهندسي شيمي دانشگاه تهران است و به گفته خودش برادري كوچكتر دارد كه در مقطع دبيرستان تحصيل ميكند، هر روز صبح با خودروي شخصي اول برادرش را به مدرسهاش در نزديكي ميدان بهارستان ميرساند و بعد خودش به دانشگاه ميرود. او درباره دلايل اين كار كه مسلما تاثير زيادي در افزايش ترافيك دارد به گزارشگر كيهان ميگويد: «والدين ما به دليل شغلي كه دارند بايد هر روز راس ساعت 6 صبح در محل كارشان حاضر باشند كه آنها هم با خودروي شخصي خودشان به محل كار ميروند و اين امكان وجود ندارد كه من و برادرم را ساعت 8 صبح همراهشان ببرند در نهايت با اتومبيلي كه در اختيار من گذاشتهاند خيالشان راحتتر است. من هم از ترافيك حوالي ميدان انقلاب خيلي اذيت ميشوم اما بعضا ترجيح ميدهم در ترافيك بمانم تا با مترو يا خطوط بيآرتي تردد كنم. چون واقعا شلوغي مترو در آن ساعت وحشتناك و حتي غير قابل تصور است. »
البته که چنين ازدحامي مختص مهر ماه و شروع مراکز علم و دانش است.
وقت و انرژي، سوزان در كوره ترافيك
موضوع ترافيك شهري همزمان با بازگشايي مدارس و آغاز سال تحصيلي صرفا يك موضوع با رابطه علت و معلولي نيست كه مثلا بگوييم دليل آن يكي است و با اصلاح يكي ديگري هم حل مي شود. بلكه بسياري از مشكلات و بنبستهاي ترددهاي شهري ما ريشه در عدم برنامهريزي و همچنين آموزشهاي لازم در اين خصوص دارد. اگرچه طي چند سال اخير با تصميمات و راهكارهايي كه اتخاذ شده است گامهاي ارزشمندي در اين مسير برداشته شده اما وجود يك معضل هر ساله نشان از آن دارد كه تا رسيدن به چشمانداز مطلوب فاصله عميقي باقي است.
دكتر عليرضا اسماعيلي نوري، عضو هيئت علمي دانشكده علوم انتظامي و مدرس دانشگاه تهران است. او كه سالها در سمت رياست پليس راه كشور فعاليت داشته و تجربيات ارزشمندي در اين خصوص براي عنوان كردن دارد، در گفتوگو با گزارشگر كيهان ميگويد: «بهطور كلي ميتوان گفت امروزه ترافيك يك معضل جهاني است كه حتي هنوز هم در بسياري از كشورهاي توسعهيافته و كشورهايي كه آمار تصادفات در آنها به شدت كاهش يافته نيز به عنوان يكي از معضلات مهم باقي مانده است بهطوري كه در بسياري از آن كشورها ترافيك همچنان اولويت اول است. ترافيك تنها اتلاف زمان نيست بلكه ميشود گفت به نوعي نماد و نمايه فرهنگ جامعه را منعكس ميكند. همچنين اتلاف زيرساختهاي اجتماعي و اقتصادي نيز هست و الان سالهاست كه ميشود گفت ترافيك امروزه يك موضوع چند بعدي است. كشورهاي پيشرفته زيادي را ميبينيم كه طي يكي دو دهه اخير توانستند با يك پيشرفت قابل تامل آمار حوادث رانندگيشان را كاهش دهند كه تمام اين پيشرفتها نشان از عقل جمعي جامعه است. مثال هميشگي من در اين خصوص كشور سوئد است. كشوري كه توانست تعداد كشتههاي حوادث رانندگي را به زير 400 نفر در طول سال برساند. چون واقعا و بدون شعار و همايش و . . . كار كردند، زيرساختهاي مختلف مثل آموزش، فرهنگسازي و آموزش ترافيكي را گسترش دادند و در نتيجه به كشوري تبديل شدند كه كمترين آمار تصادفات را در طول سال دارند و چه بسا كه هنوز هم دست از تلاش نكشيدهاند و به چشمانداز صفر هم فكر ميكنند. »
اين عضو هيئت علمي دانشگاه علوم انتظامي در ادامه ميافزايد: «كشور ما كشور بزرگي است با اقليم و جغرافيايي متفاوت و راه هايي طولاني . از طرف ديگر آمارها نشان ميدهد ميزان سفرهاي ايرانيان با خودروهاي شخصي هفت برابر بيشتر از كشورهاي اروپايي است. بنابراين به خوبي ميتوان به بيان موضوع پي برد كه موضوع حملونقل و ترافيك در كشور ما از اولويت و حساسيت بالايي بايد برخوردار باشد. ترافيك به معناي واقعي پيوند عميقي دارد بين حيات و زندگي مردم آن هم در شرايطي كه فقط در شهر تهران و در سفرهاي درون شهري حدود 18 ميليون نفر در تهران در حين جابهجا شدن به جاي 15 دقيقه، نيم ساعت اتلاف زمان دارند . واقعا اين اتلاف زمان حيرتآور است يعني بايد به سمتي پيش برويم كه بتوانيم همان كارهايي را انجام دهيم كه دنيا براي توسعه سيستم حملونقل انجام داده و در آن موفق بوده است. زماني در اين كار موفق خواهيم بود و ميزان استفاده از خودروي شخصي كم ميشود كه حمل و نقل عمومي ارزان، پرسرعت و قابل دسترس براي همه شهروندان مهيا باشد. اين معضل متاسفانه در تمام شهرهاي بزرگ ما ديده ميشود. مثلا ما ديگر در سطح خيابانهاي شهر اصلا جاي پارك نميبينيم و همه مجبورند كنار خيابان پارك كنند. در حالي كه دركشورهاي ديگر چون اين مشكلات سالهاست كه حل شده، بيشتر زمان و انرژي را صرف ميكنند براي توليد خودروهايي ايمنتر و مجهزتر براي سرنشينان. در حوزه راهسازي هم همين طور است مثلا در سوئد 42 درصد از حمل بار و مسافر از طريق ريل صورت مي گيرد در حالي كه اين آمار در كشور ما تنها 7 درصد است . خب طبيعي است وقتي به چنين توسعهاي در زمينه حمل و نقل ريلي و عمومي دست يافتهاند جادههايي خلوتتر، و در نتيجه ايمنتر و بدون حادثهتر خواهند داشت كه باعث ميشود خود به خود آمار تصادفها كاهش پيدا كند. »
وي ميافزايد: «هر چند در كشور ما هم طي اين سالها كارهاي زيادي انجام شده و تا حدودي جلو آمدهايم اما هنوز تا رسيدن به نقطه مطلوب فاصله زيادي باقي مانده است. همين اقداماتي كه تاكنون صورت گرفته باعث شده كه آمار كشتههاي ما به 17 هزار نفر كاهش پيدا كند كه خب مطلوب نيست اما نشان از يك شروع خوب و كارآمد است. نصب دوربين در جادهها، كنترل سرعت، ارتقاي فرهنگ مردم محلي و. . . همه تاثير زيادي بر كم شدن تعداد كشتهها در اين سالها داشته است. »
خطر تصادف
همچنان در كمين دانشآموزان
جداي از بحث ترافيك آغاز سال تحصيلي و مشكلات بيشمار ترددهاي درون شهري در اين ايام، آمارها نشان ميدهد كه متاسفانه سوانح و حوادث رانندگي چند برابر افزايش مييابد. افزايشي كه شايد يكي از دلايل اصلي آن بيتوجهي به آموزش كودكان و دانشآموزان در خصوص موضوعات ترافيكي و ترددهاي درون شهري باشد. در واقع علت اصلي بسياري از اين مشكلات اين است كه نه رانندگان و نه مسئولان ذيربط هيچگونه اقدام چشمگيري براي بسترسازي و ايجاد فضاي مناسب آموزش ترافيكي دانشآموزان انجام ندادهاند.
يک کارشناس علوم انتظامي ضمن اظهار تاسف در اين خصوص به گزارشگر کيهان ميگويد: «متاسفانه سالانه حدود 30 درصد از كشتههاي تصادفهاي ما كودكان هستند. آيا نقش رسانهها، مسئولان و تمام كساني كه به نوعي در زمينه اين آمارهاي تكاندهنده مقصر هستند، فقط اين است كه در اين ايام يعني هر ساله اوايل مهرماه مصاحبه داشته باشند و يا با كنفرانس و كارهاي ديگر فقط براي مدت كوتاهي درباره مشكلات ترافيكي شهر صحبت كنند و بعد از مدتي هم همه چيز فراموش شود!؟ كودكان كه بخش مهمي از دانشآموزان را هم تشكيل ميدهند عموما از قدرت شناخت پاييني برخوردار هستند.
يعني به خوبي قدرت تشخيص جهتها و صداها را ندارند و از طرف ديگر به دليل داشتن قدهاي كوتاه عموما از زاويه ديد رانندهها جا ميمانند. همچنين بچهها به دليل داشتن حس كنجكاوي در بسياري از مواقع تغيير جهتهاي ناگهاني ميدهند كه همين موضوع هم خطرات زيادي را ايجاد ميكند. همه اينها را كه كنار هم بگذاريم ميبينيم ميزان خطرات ترافيكي در سطح شهر براي كودكان بسيار بيشتر از افراد بزرگسال است. خب براي كاهش اين آمارهاي نگرانكننده نميتوان گفت يك مسئول يا يك نهاد موظف است كار انجام دهد. بلكه همه از پليس راهنمايي و رانندگي گرفته تا صدا و سيما، رسانهها، مطبوعات، وزارت آموزش و پرورش و خود والدين، همه و همه در قبال بروز اين حوادث مسئول هستند و بايد اقدامات مقتضي را انجام دهند. يكي از اولين و مهمترين اقدامات در اين رابطه اين است كه حتما از سرويس مدارس استفاده شود نه اين اتومبيلهاي سواري پرايد و پژو و . . . . چرا كه سرويس مدرسه در تمام دنيا يك تعريف مشخص دارد و براساس يك سري استانداردهاي خاصي تعريف شده است. جداي از آن لازم است براي تردد در مسير هاي خاص به كودكان آموزشهاي لازم داده شود. مانند عبور از خطكشي هاي عابر پياده يا توجه به رنگهاي چراغ راهنمايي يا سوار و پياده شدن از سرويس مدارس و غيره. اگر به تمام اين عناصر در كنار هم توجه شود تا اندازه خيلي زيادي ميتوان آمار و درصد اين كشتهها را كاهش داد. جداي از تمام اين عوامل توجه به انتخاب رنگ صحيح لباس بچهها هم بسيار مناسب است. خوشبختانه طرحي با همكاري وزارت آموزش و پرورش دو استان گلستان و مازندران و كانون اتومبيلراني و جهانگردي، به صورت آزمايشي در حال اجرا است كه براساس آن لباسهايي براي دانشآموزان انتخاب شده است كه هنگام عبور از معابر خطرناك رنگي با رفلكس قوي داشته باشند. »
او در ادامه با اشاره به اينكه هر ساله با آغاز سال تحصيلي اخبار مرتبط با سوانح و حوادث دانشآموزي افزايش بيشتري مييابد تاكيد ميكند: «متاسفانه همه ساله با شروع فصل مدارس و دانشگاهها اخبار تلخي از اين دست و مبني بر سوانح و اتفاقاتي كه براي دانشآموزان رخ مي دهد به وفور شنيده ميشود. بچهها حدود 9 ماه از سال را در اين مسير نه چندان امن و مناسبسازي نشده مدارس ميگذرانند در صورتي كه ما فقط همين چند روز باقي مانده تا بازگشايي مدارس به صحبت در اين خصوص ميپردازيم و انگار مابقي ايام سال تمام اين موضوعات به فراموشي سپرده ميشود كه متاسفانه نتيجه آن ميشود اين آمار وحشتناك و نگرانكننده از سوانح و حوادثي كه براي دانشآموزان رخ ميدهد. حتي برنامهريزي و آموزش لازم براي والدين و اينكه بهتر است از چه وسيلههايي براي تردد دانشآموزان استفاده كنند در نهايت به مهار ترافيك هم منجر ميشود. امروزه و در وضعيتي كه اكثر والدين شاغل هستند و ممكن است مسير ترددهاي شهري در مسير خانه به محل كار يا خانه به مدرسه و مهد كودك و حتي دانشگاه با استفاده از خودروي شخصي هم زمانبر باشد و هم ترافيك را شديدتر كند.
بنابراين در كنار پيشنهاد استفاده از وسايل حمل و نقل عمومي، بهترين گزينه اين است كه والدين براي تردد دانشآموزان از سرويس مدارس استفاده كنند، سرويس مدارس در تمام دنيا استاندارد مشخصي دارد، يعني به شكل ون است، قفلهاي متفاوتي از ماشينهاي عادي دارد و حتي پلههاي كوتاهتري دارد كه مناسب استفاده دانشآموزان و كودكان است. وقتي دانشآموزان با سرويس مدارس تردد كنند درست مثل اين است كه به جاي آنكه 12 خودروي شخصي در يك مسير باشد و ترافيك معابر منتهي به مدارس را افزايش دهد تمام دانشآموزان همان 12 خودرو با سرويس جابجا ميشوند كه تاثيرات اجتماعي و آموزش هم مي تواند براي همان بچهها داشته باشد.
متاسفانه يك فرهنگ جهانسومي كه بين ما نهادينه شده است اين است كه بيشتر مادرها خانهدارهستند و هر كدام هم يك پژو 206 در پاركينگ دارند و به محض بازگشايي مدارس هر روز صبح و عصر بچهها را با خودروهاي شخصي به مدرسه ميبرند و در حين بازگشت هم چرخ كوتاهي به صورت تفريحي در شهر ميزنند كه همه اينها بهطور مستقيم در افزايش و بروز ترافيك موثر است در حالي كه چنين مسائلي امروزه در كشورهاي توسعه يافته حل شده است.»
چه اين جمله تكراري كه هميشه ميگوييم، چقدر زود تابستان تمام شد را بپذيريم و چه نه، بازهم امسال تابستان تمام شد و نسيمهاي خنك گاه و بي گاه عصرگاهي آرام آرام خبر از آمدن پاييز ميدهد.
آغاز فصل پاييز و همزمان با بازگشايي مدارس شروع شده است. فصلي كه هم به نام فصل علم و دانش و بازگشايي مدارس و دانشگاهها و مراكز علمي و تحصيلي معروف است و هم به فصل ترافيكهاي عجيب و غريب و سرسامآور خصوصا در کلانشهرها.
موضوعي كه با وجود تدابير هر ساله متاسفانه در عمل دردي را دوا نميكند و چه بخواهيم و چه نخواهيم براي چند هفته بايد خيابانهاي قفل از ترافيك را در تمام شهرهاي بزرگ خصوصا تهران تحمل كنيم.
هر چند همه ساله مسئولان و كارشناسان شهري براي رهايي از اين معضل تاكيد زيادي بر استفاده از وسايل حملونقل عمومي دارند اما زماني كه پاي صحبت شهروندان و والديني كه هم به قصد محل كار و هم به قصد رساندن فرزندانشان به مدارس، ناچار به تردد در سطح شهر هستند مينشينيم، ميبينيم كه بسياري از آنها از وضعيت خطوط حمل و نقل عمومي هم گلايههاي زيادي دارند و از طرف ديگر امكان استفاده از خودروي شخصي را هم در روزهاي به خصوصي در طول هفته ندارند. ضمن اينكه افزايش ترددها در اين ايام خواه ناخواه آمار حوادث و سوانح رانندگي را هم دو چندان ميكند.
در گزارش امروز وفرداي کيهان نگاهي انداختيم به معضلات ترافيكي هر ساله كه با آغاز سال تحصيلي در شهرها خصوصا کلانشهرها دو چندان ميشود و راهكارهايي كه مي توان براي رهايي از اين ترافيك از آنها استفاده كرد.
پاي پياده بهتر از وسايل عمومي
ماه مهر با همه سر و صدايش آغاز شده است. خانم جواني كه ساكن حوالي ستارخان است و براي پرسوجو از هزينههاي آژانس هاي شخصي تماس گرفته است درباره دلايل انتخاب آژانس براي رفت و آمد فرزندانش به مدرسه، به گزارشگر كيهان مي گويد: «من دو دختر دو قلوي 8 ساله دارم كه مدرسه هر دوي آنها نزديك به سيدخندان است در حالي محل كار همسرم كيلومتر 14 جاده مخصوص است.
خب اين امكان كه هر روز صبح بخواهم خودم يا همسرم آنها را به مدرسه ببريم وجود ندارد چون تمام اين مسير در محدوده طرح ترافيك است. از طرف ديگر سن آنها هم جوري نيست كه خودشان بتوانند با استفاده از اتوبوس يا مترو به مدرسه بروند. سرويسهاي مدرسه كه در نهايت هيچ دردي از والديني كه فرزندانشان نزديك به محدوده مدرسه نباشند، دوا نميكند. چون رانندهها حاضر نيستند براي يك يا دو دانشآموز مسير اصلي را آنقدر دور كنند.
در نهايت چارهاي باقي نميماند به جز استفاده از آژانس يا تاكسيهاي دربست كه واقعا جمع كرايههاي سالانه آن بسيار بالا است و در واقع به سختي و تنها از سر ناچاري بايد، تامين شود. »
بعضي از خانوادهها هم در اين بين اقدامات جالب و قابل توجهي انجام ميدهند. پسر 24 سالهاي كه دانشجوي مهندسي شيمي دانشگاه تهران است و به گفته خودش برادري كوچكتر دارد كه در مقطع دبيرستان تحصيل ميكند، هر روز صبح با خودروي شخصي اول برادرش را به مدرسهاش در نزديكي ميدان بهارستان ميرساند و بعد خودش به دانشگاه ميرود. او درباره دلايل اين كار كه مسلما تاثير زيادي در افزايش ترافيك دارد به گزارشگر كيهان ميگويد: «والدين ما به دليل شغلي كه دارند بايد هر روز راس ساعت 6 صبح در محل كارشان حاضر باشند كه آنها هم با خودروي شخصي خودشان به محل كار ميروند و اين امكان وجود ندارد كه من و برادرم را ساعت 8 صبح همراهشان ببرند در نهايت با اتومبيلي كه در اختيار من گذاشتهاند خيالشان راحتتر است. من هم از ترافيك حوالي ميدان انقلاب خيلي اذيت ميشوم اما بعضا ترجيح ميدهم در ترافيك بمانم تا با مترو يا خطوط بيآرتي تردد كنم. چون واقعا شلوغي مترو در آن ساعت وحشتناك و حتي غير قابل تصور است. »
البته که چنين ازدحامي مختص مهر ماه و شروع مراکز علم و دانش است.
وقت و انرژي، سوزان در كوره ترافيك
موضوع ترافيك شهري همزمان با بازگشايي مدارس و آغاز سال تحصيلي صرفا يك موضوع با رابطه علت و معلولي نيست كه مثلا بگوييم دليل آن يكي است و با اصلاح يكي ديگري هم حل مي شود. بلكه بسياري از مشكلات و بنبستهاي ترددهاي شهري ما ريشه در عدم برنامهريزي و همچنين آموزشهاي لازم در اين خصوص دارد. اگرچه طي چند سال اخير با تصميمات و راهكارهايي كه اتخاذ شده است گامهاي ارزشمندي در اين مسير برداشته شده اما وجود يك معضل هر ساله نشان از آن دارد كه تا رسيدن به چشمانداز مطلوب فاصله عميقي باقي است.
دكتر عليرضا اسماعيلي نوري، عضو هيئت علمي دانشكده علوم انتظامي و مدرس دانشگاه تهران است. او كه سالها در سمت رياست پليس راه كشور فعاليت داشته و تجربيات ارزشمندي در اين خصوص براي عنوان كردن دارد، در گفتوگو با گزارشگر كيهان ميگويد: «بهطور كلي ميتوان گفت امروزه ترافيك يك معضل جهاني است كه حتي هنوز هم در بسياري از كشورهاي توسعهيافته و كشورهايي كه آمار تصادفات در آنها به شدت كاهش يافته نيز به عنوان يكي از معضلات مهم باقي مانده است بهطوري كه در بسياري از آن كشورها ترافيك همچنان اولويت اول است. ترافيك تنها اتلاف زمان نيست بلكه ميشود گفت به نوعي نماد و نمايه فرهنگ جامعه را منعكس ميكند. همچنين اتلاف زيرساختهاي اجتماعي و اقتصادي نيز هست و الان سالهاست كه ميشود گفت ترافيك امروزه يك موضوع چند بعدي است. كشورهاي پيشرفته زيادي را ميبينيم كه طي يكي دو دهه اخير توانستند با يك پيشرفت قابل تامل آمار حوادث رانندگيشان را كاهش دهند كه تمام اين پيشرفتها نشان از عقل جمعي جامعه است. مثال هميشگي من در اين خصوص كشور سوئد است. كشوري كه توانست تعداد كشتههاي حوادث رانندگي را به زير 400 نفر در طول سال برساند. چون واقعا و بدون شعار و همايش و . . . كار كردند، زيرساختهاي مختلف مثل آموزش، فرهنگسازي و آموزش ترافيكي را گسترش دادند و در نتيجه به كشوري تبديل شدند كه كمترين آمار تصادفات را در طول سال دارند و چه بسا كه هنوز هم دست از تلاش نكشيدهاند و به چشمانداز صفر هم فكر ميكنند. »
اين عضو هيئت علمي دانشگاه علوم انتظامي در ادامه ميافزايد: «كشور ما كشور بزرگي است با اقليم و جغرافيايي متفاوت و راه هايي طولاني . از طرف ديگر آمارها نشان ميدهد ميزان سفرهاي ايرانيان با خودروهاي شخصي هفت برابر بيشتر از كشورهاي اروپايي است. بنابراين به خوبي ميتوان به بيان موضوع پي برد كه موضوع حملونقل و ترافيك در كشور ما از اولويت و حساسيت بالايي بايد برخوردار باشد. ترافيك به معناي واقعي پيوند عميقي دارد بين حيات و زندگي مردم آن هم در شرايطي كه فقط در شهر تهران و در سفرهاي درون شهري حدود 18 ميليون نفر در تهران در حين جابهجا شدن به جاي 15 دقيقه، نيم ساعت اتلاف زمان دارند . واقعا اين اتلاف زمان حيرتآور است يعني بايد به سمتي پيش برويم كه بتوانيم همان كارهايي را انجام دهيم كه دنيا براي توسعه سيستم حملونقل انجام داده و در آن موفق بوده است. زماني در اين كار موفق خواهيم بود و ميزان استفاده از خودروي شخصي كم ميشود كه حمل و نقل عمومي ارزان، پرسرعت و قابل دسترس براي همه شهروندان مهيا باشد. اين معضل متاسفانه در تمام شهرهاي بزرگ ما ديده ميشود. مثلا ما ديگر در سطح خيابانهاي شهر اصلا جاي پارك نميبينيم و همه مجبورند كنار خيابان پارك كنند. در حالي كه دركشورهاي ديگر چون اين مشكلات سالهاست كه حل شده، بيشتر زمان و انرژي را صرف ميكنند براي توليد خودروهايي ايمنتر و مجهزتر براي سرنشينان. در حوزه راهسازي هم همين طور است مثلا در سوئد 42 درصد از حمل بار و مسافر از طريق ريل صورت مي گيرد در حالي كه اين آمار در كشور ما تنها 7 درصد است . خب طبيعي است وقتي به چنين توسعهاي در زمينه حمل و نقل ريلي و عمومي دست يافتهاند جادههايي خلوتتر، و در نتيجه ايمنتر و بدون حادثهتر خواهند داشت كه باعث ميشود خود به خود آمار تصادفها كاهش پيدا كند. »
وي ميافزايد: «هر چند در كشور ما هم طي اين سالها كارهاي زيادي انجام شده و تا حدودي جلو آمدهايم اما هنوز تا رسيدن به نقطه مطلوب فاصله زيادي باقي مانده است. همين اقداماتي كه تاكنون صورت گرفته باعث شده كه آمار كشتههاي ما به 17 هزار نفر كاهش پيدا كند كه خب مطلوب نيست اما نشان از يك شروع خوب و كارآمد است. نصب دوربين در جادهها، كنترل سرعت، ارتقاي فرهنگ مردم محلي و. . . همه تاثير زيادي بر كم شدن تعداد كشتهها در اين سالها داشته است. »
خطر تصادف
همچنان در كمين دانشآموزان
جداي از بحث ترافيك آغاز سال تحصيلي و مشكلات بيشمار ترددهاي درون شهري در اين ايام، آمارها نشان ميدهد كه متاسفانه سوانح و حوادث رانندگي چند برابر افزايش مييابد. افزايشي كه شايد يكي از دلايل اصلي آن بيتوجهي به آموزش كودكان و دانشآموزان در خصوص موضوعات ترافيكي و ترددهاي درون شهري باشد. در واقع علت اصلي بسياري از اين مشكلات اين است كه نه رانندگان و نه مسئولان ذيربط هيچگونه اقدام چشمگيري براي بسترسازي و ايجاد فضاي مناسب آموزش ترافيكي دانشآموزان انجام ندادهاند.
يک کارشناس علوم انتظامي ضمن اظهار تاسف در اين خصوص به گزارشگر کيهان ميگويد: «متاسفانه سالانه حدود 30 درصد از كشتههاي تصادفهاي ما كودكان هستند. آيا نقش رسانهها، مسئولان و تمام كساني كه به نوعي در زمينه اين آمارهاي تكاندهنده مقصر هستند، فقط اين است كه در اين ايام يعني هر ساله اوايل مهرماه مصاحبه داشته باشند و يا با كنفرانس و كارهاي ديگر فقط براي مدت كوتاهي درباره مشكلات ترافيكي شهر صحبت كنند و بعد از مدتي هم همه چيز فراموش شود!؟ كودكان كه بخش مهمي از دانشآموزان را هم تشكيل ميدهند عموما از قدرت شناخت پاييني برخوردار هستند.
يعني به خوبي قدرت تشخيص جهتها و صداها را ندارند و از طرف ديگر به دليل داشتن قدهاي كوتاه عموما از زاويه ديد رانندهها جا ميمانند. همچنين بچهها به دليل داشتن حس كنجكاوي در بسياري از مواقع تغيير جهتهاي ناگهاني ميدهند كه همين موضوع هم خطرات زيادي را ايجاد ميكند. همه اينها را كه كنار هم بگذاريم ميبينيم ميزان خطرات ترافيكي در سطح شهر براي كودكان بسيار بيشتر از افراد بزرگسال است. خب براي كاهش اين آمارهاي نگرانكننده نميتوان گفت يك مسئول يا يك نهاد موظف است كار انجام دهد. بلكه همه از پليس راهنمايي و رانندگي گرفته تا صدا و سيما، رسانهها، مطبوعات، وزارت آموزش و پرورش و خود والدين، همه و همه در قبال بروز اين حوادث مسئول هستند و بايد اقدامات مقتضي را انجام دهند. يكي از اولين و مهمترين اقدامات در اين رابطه اين است كه حتما از سرويس مدارس استفاده شود نه اين اتومبيلهاي سواري پرايد و پژو و . . . . چرا كه سرويس مدرسه در تمام دنيا يك تعريف مشخص دارد و براساس يك سري استانداردهاي خاصي تعريف شده است. جداي از آن لازم است براي تردد در مسير هاي خاص به كودكان آموزشهاي لازم داده شود. مانند عبور از خطكشي هاي عابر پياده يا توجه به رنگهاي چراغ راهنمايي يا سوار و پياده شدن از سرويس مدارس و غيره. اگر به تمام اين عناصر در كنار هم توجه شود تا اندازه خيلي زيادي ميتوان آمار و درصد اين كشتهها را كاهش داد. جداي از تمام اين عوامل توجه به انتخاب رنگ صحيح لباس بچهها هم بسيار مناسب است. خوشبختانه طرحي با همكاري وزارت آموزش و پرورش دو استان گلستان و مازندران و كانون اتومبيلراني و جهانگردي، به صورت آزمايشي در حال اجرا است كه براساس آن لباسهايي براي دانشآموزان انتخاب شده است كه هنگام عبور از معابر خطرناك رنگي با رفلكس قوي داشته باشند. »
او در ادامه با اشاره به اينكه هر ساله با آغاز سال تحصيلي اخبار مرتبط با سوانح و حوادث دانشآموزي افزايش بيشتري مييابد تاكيد ميكند: «متاسفانه همه ساله با شروع فصل مدارس و دانشگاهها اخبار تلخي از اين دست و مبني بر سوانح و اتفاقاتي كه براي دانشآموزان رخ مي دهد به وفور شنيده ميشود. بچهها حدود 9 ماه از سال را در اين مسير نه چندان امن و مناسبسازي نشده مدارس ميگذرانند در صورتي كه ما فقط همين چند روز باقي مانده تا بازگشايي مدارس به صحبت در اين خصوص ميپردازيم و انگار مابقي ايام سال تمام اين موضوعات به فراموشي سپرده ميشود كه متاسفانه نتيجه آن ميشود اين آمار وحشتناك و نگرانكننده از سوانح و حوادثي كه براي دانشآموزان رخ ميدهد. حتي برنامهريزي و آموزش لازم براي والدين و اينكه بهتر است از چه وسيلههايي براي تردد دانشآموزان استفاده كنند در نهايت به مهار ترافيك هم منجر ميشود. امروزه و در وضعيتي كه اكثر والدين شاغل هستند و ممكن است مسير ترددهاي شهري در مسير خانه به محل كار يا خانه به مدرسه و مهد كودك و حتي دانشگاه با استفاده از خودروي شخصي هم زمانبر باشد و هم ترافيك را شديدتر كند.
بنابراين در كنار پيشنهاد استفاده از وسايل حمل و نقل عمومي، بهترين گزينه اين است كه والدين براي تردد دانشآموزان از سرويس مدارس استفاده كنند، سرويس مدارس در تمام دنيا استاندارد مشخصي دارد، يعني به شكل ون است، قفلهاي متفاوتي از ماشينهاي عادي دارد و حتي پلههاي كوتاهتري دارد كه مناسب استفاده دانشآموزان و كودكان است. وقتي دانشآموزان با سرويس مدارس تردد كنند درست مثل اين است كه به جاي آنكه 12 خودروي شخصي در يك مسير باشد و ترافيك معابر منتهي به مدارس را افزايش دهد تمام دانشآموزان همان 12 خودرو با سرويس جابجا ميشوند كه تاثيرات اجتماعي و آموزش هم مي تواند براي همان بچهها داشته باشد.
متاسفانه يك فرهنگ جهانسومي كه بين ما نهادينه شده است اين است كه بيشتر مادرها خانهدارهستند و هر كدام هم يك پژو 206 در پاركينگ دارند و به محض بازگشايي مدارس هر روز صبح و عصر بچهها را با خودروهاي شخصي به مدرسه ميبرند و در حين بازگشت هم چرخ كوتاهي به صورت تفريحي در شهر ميزنند كه همه اينها بهطور مستقيم در افزايش و بروز ترافيك موثر است در حالي كه چنين مسائلي امروزه در كشورهاي توسعه يافته حل شده است.»