بسترها و شرایط تأثیرگذاری جنگ نرم (1)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
چه عوامل، بسترها و شرایطی موجب میشود جنگ نرم دشمنان تاثیرگذار بوده و به اهداف مورد نظر خود برسند؟
پاسخ: از نظر آموزههای وحیانی اسلام و منازعات، عوامل و بسترهایی برای نفوذپذیری جنگ نرم دشمنان اسلام و رسیدن به اهدافشان مطرح شده که در قاموس سنتهای الهی قرآن از آنها به عنوان سنت هلاکت یاد کردهاند که اینک به اهم آنها ذیلاً میپردازیم:
۱- ضعف باورها و سستی ایمان
ایمان درجات و مراتبی دارد، مانند نور که شامل نور شمع تا نور خورشید میشود، هرچه ایمان کاملتر باشد، آسیبپذیری آن کمتر و هرچه سستتر و ضعیفتر باشد، آسیبپذیری آن بیشتر خواهد بود. ایمان ضعیف که در زبان و ادبیات روایی ما از آن به ایمان «مستودع و عاریتی» تعبیر شده، ایمان متزلزل و ناپایداری است که با شک و تردید همراه است. امام علی(ع) میفرماید: بعضی از ایمانها ثابت و استوار در دلهایند و برخی دیگر ناپایدار و عاریتی در بین قلوب و سینهها تا سرآمدی معلوم (نهجالبلاغه- خطبه ۱۸۹) و بدون تردید این ایمان عاريتي و ناپایدار قبل از مرگ از بین میرود. امام علی(ع) میفرماید: ایمانی که مستقر باشد تا ابد (در دل انسان) پایدار خواهد ماند، ولی ایمان عاریتی را خداوند قبل از مرگ خواهد گرفت. (تفسیر نورالثقلين، حویزی، ج ۱ ص ۷۵۱، ح ۲۰۷)
ضعف باور و سستی ایمان در قرآن
در برخی آیات قرآن کریم، ضعف باورها و سستی ایمان بسترساز نفوذپذیری جنگ نرم معرفی شده و به آسیبهای آن اشاره شده است:
۱- خداوند میفرماید: بعضی از مردم خدا را تنها با زبان میپرستند (و ایمان و باور قلبی آنها بسیار ضعیف است) همین که (دنیا به آنها رو کند و نفع و) خیری به آنها برسد، حالت اطمینانی پیدا کنند. اما اگر مصیبتی برای امتحان به آنها برسد، دگرگون میشوند (و به کفر رو میآورند، به این ترتیب) هم دنیا را از دست دادهاند و هم آخرت را و این همان خسران و زیان آشکار است. (حج -۱۱) در این آیه شریفه سخن از افراد ضعیف و سست ایمان است که بسترهای خوبی برای جنگ نرم دشمن به شمار میآیند. زیرا ایمان آنها بیشتر لسانی و بر زبانشان جاری است و در قلبشان جز نور ضعیف بسیار کمرنگی از ایمان نتابیده است، و در واقع آنها در متن ایمان و اسلام قرار ندارند، بلکه در لبه و کنار آنند. زیرا یکی از معانی حرف لبه کوه و کناره اشیاء است و میدانیم کسانی که در لبه چیزی قرار گرفته باشند، مستقر و پابرجا نیستند و با تکان مختصری از مسیر خارج میشوند. آری حال افراد سستایمانی که با کوچکترین چیزی ایمانشان بر باد فنا میرود، چنین است. آنها به بیان دیگر اینگونه هستند که اگر دنیا به آنها رو کند و نفع و خیری به آنها برسد، حالت اطمینان پیدا میکنند، و آن را دلیل بر حقانیت اسلام میگیرند، اما اگر به وسیله گرفتاری، پریشانی و فقر آزمایش شوند، دگرگون میشوند و به کفر روی میآورند، گویی آنها دین و ایمان را وسیلهای برای نیل به منافع دنیوی و مادیات میدانند که اگر این هدف تامین شد، دین را حق میدانند! در غیر این صورت به کفر و الحاد روی میآورند. نتیجه اینکه، افرادی که ایمان عاریتی دارند، از آنجا که ایمانشان مقید به عافیتطلبی و رفاهزدگی است، بهراحتی در معرض صید جنگاوران عرصه جنگ نرم قرا میگیرند و در مقابل آنها عمل ثابت و استوار و استقامت به خرج نمیدهند و اگر با تهدید و اذیت و آزار روبهرو شوند، از ایمانشان دست میکشند و با کافران و معاندان همراهی میکنند!
2- خداوند میفرماید: آیا ندیدی کسانی را که گمان میکنند به آنچه (از کتابهای آسمانی که) بر تو و بر پیشینیان نازل شده، ایمان آوردهاند، ولی میخواهند برای داوری نزد طاغوت و حکام باطل بروند؟ با اینکه به آنها دستور داده شده که به طاغوت کافر شوند. اما شیطان میخواهد آنان را گمراه کند و به بیراهههای دوردستی بیفکند.(نساء-60) آری این شاکله افراد سستایمان است که تحت تاثیر جنگ نرم دشمن قرار میگیرند و طاغوت را مرجع داوری و قضاوت مشکلات خود قرار میدهند و اینچنین از حق و حقیقت دور شده و به بیراهه کفر و الحاد میروند.
(ادامه دارد)