آژانس انرژی اتمی شریک دزد و رفیق قافله!
مهدی تیماجی
یوکیا آمانو مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اوایل هفته گذشته وارد تهران شد، با توجه به اینکه آژانس انرژی اتمی در توافق هستهای نقش عضو ناظر بر تعهدات ایران دربرجام را دارد از این روی حضور آمانو در تهران از اهمیت خاصی برخوردار بود به ویژه اینکه همچنان موضوع مصاحبه با دانشمندان هستهای و بازرسی از تاسیسات هستهای و مراکز نظامی از موضوعاتی است که در برجام تاکیدشده است و از آنجایی که این مسئله با منافع ملی ارتباط مستقیمی دارد نگرانیهایی را در داخل به وجود آورده است .
در همین ارتباط خبرگزاری آسوشیتدپرس عنوان کرد سفر یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران با هدف جلب حمایت برای مصاحبه با دانشمندان ایرانی در چارچوب تحقیق درباره موضوع ادعایی «ابعاد نظامی برنامه هستهای ایران» یا PMD انجام میشود.
این در حالی است که مسئولان سازمان انرژی اتمی هدف از این سفر را اجرایی کردن نقشه راه همکاریهای ایران و آژانس عنوان کردهاند.
اما در این میان با توجه به سوابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی در برخورد با پرونده هستهای که همیشه طرف ادعاهای پوچ آمریکاییها بوده است، آیا میتوان بعنوان یک داور مستقل و عادل به آن اعتماد کرد؟ آژانس بینالمللی انرژی اتمی تا چه اندازه در مواجهه با فشار قدرتهای جهانی از خود مقاومت نشان داده و در جهت دفاع از حقوق کشورها در حوزه هستهای مسئولانه برخورد کرده است.
از همین روی شاید عملکرد گذشته آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قبال پرونده هستهای ایران میتواند معیار مشخصی باشد که آیا آژانس در حال حاضر صلاحیت دارد در توافق هستهای بین ایران و 1+5 بعنوان یک قاضی بیطرف به آن اعتماد کردیا خیر؟
همکاری آژانس با منافقین
و رژیم صهیونیستی
آژانس بینالمللی انرژی اتمی هرچند یک نهاد مستقل است که هدف اصلی اش ترویج استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای است و ازسوی دیگرمانع از کاربردهای نظامی انرژی هستهای که تهدیدی برای صلح جهانی است تأسیس شده است. اما بناي نظارت آنها در ارتباط با ايران از همان روز نخست با مراجعه به 2منبع جعلی گروهک منافقین و رژيم صهيونيستي كج گذاشته شد و همين كافي بود تا اعتبار عملكرد فني آژانس با خدشه اساسي مواجه شود. رژيم صهيونيستي بهعنوان تنها دارنده كلاهكهاي هستهاي در منطقه خاورمیانه چارهاي جز داستانسازي درباره برنامه هستهاي غيرمتعارف در ايران براساس يكسري تصاوير ماهوارهاي از سايت نطنز نداشت و بعد هم به راحتي اين اطلاعات را در اختیار منافقين داد تا در مردادماه سال 1381عليه ايران افشاگري كند. اين آغاز راهي بود كه آژانس بينالمللي انرژي اتمي با همكاري برخي كشورهاي غربي بهويژه آمريكا براي يك پروندهسازي بزرگ در برنامه هستهاي ايران آغاز كردند.
گزارشهاي
دوپهلوی البرادعي
محمد البرادعي مديركل وقت آژانس بينالمللي انرژي اتمي معروف به انتشار گزارشهاي دوپهلو بود. گزارشهايي كه از يك سو نظر غربيها را تأمين ميكرد و از سوي ديگر چارهاي نداشت جز اذعان به صلح آميز بودن انرژی هستهاي ايران. در يكي از نخستين گزارشهاي آژانس درباره فعاليتهاي هستهاي ايران در سال 1382كه بهتدريج بر دامنه جوسازي عليه آن اضافه ميشد ادعاي بزرگ 18سال توسعه برنامه غنيسازي در ايران با استفاده از سانتريفيوژها را مطرح كرد. مخدوش و تحتتأثير بودن گزارشهاي آژانس از جوسازي برخي قدرتها در همان زمان آشكار شد.
پروندهسازی خیالی
آژانس بينالمللي انرژي اتمي براي بازماندن پرونده هستهاي ايران در افكار عمومي جهان و رسانهها در ابتداي سال 2008ميلادي (ديماه سال 1386) به پروندهسازیهای واهی و خیالی بر علیه صنعت هستهای کشورمان اقدام کرد.در این میان آژانس پس از مدتها به سندي استناد ميكرد كه يك كشور ناشناس عضو اين آژانس ارائه كرده و به ادعای آنان مدركي كليدي در توجيه شك و ترديد به ماهيت برنامه هستهاي ايران بود.
آژانس نخستين بار در ضميمهاي در گزارشماه مه سال ۲۰۰۸ (ارديبهشت 1387) اندكي پس از درز اين سند به موضوع چاشنيهاي انفجاري اشاره كرد. محمد البرادعي بعدها به دريافت اين اطلاعات از سوي آمريكا اعتراف كرد و جايي در خاطرات خود در سال۲۰۱۱ نوشت: «هيچكس نميداند آيا آنها واقعي و مستدل بودند.» البرادعي خاطرنشان ميكند در تـابـستـان سال۲۰۰۹ نيز آژانس اسناد بيشتري را در رابطه با برنامه هستهاي ايران از رژيم صهيونيستي دريافت كرد.
ترور دانشمندان به واسطه مصاحبههاي آژانس
روي كار آمدن آمانو و شكلگيري دور جديد فضاسازيهاي سياسي و فني در پرونده هستهاي ايران با موج ترور دانشمندان هستهاي كشور نيز همراه شد. مسعود عليمحمدي، مجيد شهرياري، مصطفي احمديروشن، داريوش رضايينژاد و فريدونعباسي جزء دانشمندان هستهاي ايران بودند كه در فاصله سالهاي ٨٨ تا ٩٠ ترور كه 4 نفر از آنها به شهادت رسيدند. همه شواهد نشان از آن داشتند كه اطلاعات دانشمندان هستهاي ايران در مصاحبه با آژانس بهسرويسهاي اطلاعاتي بيگانه درز پيدا كرده و مورد سوءاستفاده قرار گرفته بودند. آبان ٨٦ در گزارش مديركل وقت آژانس بينالمللي انرژي اتمي، بارها بر لزوم دستيابي به مكانها و مصاحبه با افراد تأكيد شده بود.
در همین ارتباط 12 آذر ٨٩ علياصغر سلطانيه، نماينده وقت ايران در آژانس بينالمللي انرژي اتمي، در سخنراني خود در شوراي حكام با انتقاد از عملكرد آژانس در افشاي اطلاعات دانشمندان هستهاي ايران گفت: «آژانس با انتشار اسامي دانشمندان و متخصصان ايراني، آنان را در معرض ترور گروههاي تروريستي و نيز سرويسهاي جاسوسي رژيم اسرائيل و آمريكا قرار داده است.
اسامي دانشمندان و متخصصان ايراني كه طي بازرسيها و مصاحبهها، همكاري متعهدانهاي با آژانس داشتهاند، از مجراي آژانس به بيرون درز كرده و در فهرست غيرقانوني تحريم اتحاديه اروپا و شوراي امنيت سازمان ملل قرار گرفته است.»
بعداز پارچین این بار مریوان
آژانس در گزارشهاي خود از برخي مكانهاي جديد همچون پارچين يا بعدها مريوان نيز اطلاعات مبهم براساس تصاوير ماهوارهاي را به ادعای فعاليتهاي نظامي ايران گره زد. بازرسي آژانس از مجموعه نظامي پارچين در جنوب تهران چيزي دستگير آنان نكرده بود كه سال 1393موضوع مريوان هم به آناضافه شد.
علياكبر صالحي رئيس سازمان انرژي اتمي كشورمان تنها درباره ادعاي آژانس درباره سايت مريوان گفته بود: اسناد و اطلاعاتي كه آژانس دراين رابطه ارائه كرده بود كاملا بياساس و جعلي بود و مشخص بود كه اينها توسط صهيونيستها تهيه شده است، چراكه تمام كلماتي كه با «ه» در اين اسناد بود با حرف «خ» نوشته شده بود. چرا كه در زبان عبري حرف «ه» وجود ندارد.
چشم آژانس به جیب صهیونیستها !
نگاهي به ساختار سازماني آژانس نشان ميدهد وظايف اين نهاد به اندازه زيادي متأثر از نفوذ كشورهاي غربي و بودجهاي است كه در اختيار آن قرار ميدهند.
آذرماه سال گذشته در روزهايي كه آمانو براي هزينههاي بازرسي پرونده هستهاي ايران از كشورهاي عضو درخواست كمكهاي مالي كرد، خبرگزاري رويترز گزارش داد كه آمريكا و انگليس كه در مذاكرات اتمي با جمهوري اسلامي حضوري مستقيم داشتهاند بدون ذكر جزئيات در مورد حجم كمكهاي مالي وعده دادند كه پوشش بخشي از هزينهها را تقبل كنند. جلسهاي هم در همين خصوص پشت درهاي بسته در آژانس تشكيل شد و ازجمله نتايجش اين بود كه نروژ تأمين بيش از يك ميليون يورو از مبلغ مورد نظر را تقبل كرد و هلند نيز اعلام كرد كه با پرداخت 100هزار يورو در افزايش بودجه آژانس سهيم خواهد شد.
ناظر بیطرف در برجام
پس از پایان مذاکرات هستهای و ارائه جمعبندی آن، آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان نهاد ناظر بر فعالیتهای هستهای کشورمان، از نقشه راه و ساز و کاری خبر داد که به صورت محرمانه با مسئولین ایرانی برای حل ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای منعقد شده است.
علیرغم ادعای محرمانه بودن این توافق از سوی آژانس اما، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد قید «محرمانه» بودن آن نقض شده است.
سوزان رایس، مشاور امنیت ملی آمریکا در این باره گفته است مقامات آژانس طی جلساتی توجیهی، اطلاعات این اسناد را در اختیار مقام کاخ سفید قرار دادهاند. وی حتی از ارائه محتوای این جلسات به نمایندگان کنگره طی جلسات غیرعلنی داد.
ارنست مونیز، وزیر انرژی آمریکا در پاسخ به سوال یکی از سناتورها در جلسه استماع که درباره ترکیب بازرسان آژانس سوال کرده بود تاکید کرد علیرغم اینکه هیچکدام از بازرسان آمریکایی نیستند، اما تقریباً همه آنها در ایالات متحده دوره دیدهاند و کاملاً توجیه هستند!
جان کری وزیر امور خارجه آمریکا، به کنگره روابط خارجی مجلس سنا که برای در اختیار داشتن نسخهای از توافق ایران و آژانس پافشاری کردهاند اطمینان داده است که در نشستهای محرمانه، آنان را از مفاد این توافق محرمانه مطلع خواهد کرد.
آنچه در بالا ذکر شد فقط بخش کوچکی از شواهدی است که در موضوع توافق هستهای نمیتوان به آژانس اعتماد کرد و به همین دلیل رهبر انقلاب در دیدار با کارگزاران نظام در تیرماه 1394 اظهار داشتند:«ما به آژانس بدبینیم، آژانس نشان داده که هم مستقل نیست و هم عادل نیست.
مستقل نیست زیرا تحت تاثیر قدرتهاست، عادل نیست (چون) بارها و بارها برخلاف عدالت حکم کرده و نظر داده. به علاوه، اینکه بگویند «آژانس باید بیاید اطمینان پیدا کند که فعالیت هستهای در کشور نیست» یک حرف غیرمعقولی است.»
حال با توجه به اینکه در طول سالهای اخیر هیچگاه آژانس در قبال پرونده هستهای ایران بیطرف نبوده و عدالت را رعایت نکرده و در عمل نشان داده است ابزاری برای پیش برد اهداف آمریکاییها و رژیم صهیونیستی است، سوال اینجاست که چگونه تیم مذاکرهکننده راضی شده است که سرنوشت پرونده هستهای و منافع ملی کشورمان را به نهادی بسپارد که هرلحظه نظام سلطه اراده کند با بهانه جوییهای بیمورد میتواند به حقوق هستهای ملت ایران تعرض کند؟!