مستنداتی از سیر حوادث و اظهارات و اعترافات متهمان وقایع پس از انتخابات /
عضو شورای مرکزی حزب مشارکت تاکید کرد
یکی از عوامل برجسته حوادث پس از انتخابات 88 ادعای فوق العاده بزرگ تقلب با تکیه بر شایعات و اخبار غیرموثق(پاورقی)
Research@kayhan.ir
قاضی صلواتی: از وکیل مدافع آقای حجاریان خواسته میشود که در جایگاه قرار بگیرند و دفاعیات خودشان رابیان کنند!
دفاعیات وکیل مدافع متهم
بسماللهالرحمنالرحیم، ریاست محترم دادگاه و همه حضار، دفاعیات موکل بنده را که به وسیله آقای سعید شریعتی خدمتتان قرائت شد و به عنوان یک لایحه سیاسی تلقی بشود که این وجه از دفاعیات را به عهده اصل 168 قانون اساسی واگذار میکنم من فقط به عنوان وکیل تعیینی آقای سعید حجاریان خدمتتان عرض میکنم که من دفاع قضایی میکنم از حقوق ایشان و مستند به موادی که در کیفرخواست خدمت شما ارائه شده چند کلمهای عارض هستم. در مورد ماده 500 قانون مجازات اسلامی که از جرمی صحبت میکند که عنصر مادی آن فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران یا به نفع گروهها و سازمانهای مخالف نظام به هر نحو است، باید به عرض برسانم علیالاطلاق در اصل دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مفهوم نظام در جمهوری اسلامی ایران بر پایه ایمان به خدای یکتا و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر اوامر و نقض قوانین الهی بهطور بنیادی است که این معنا دور از مفهوم دولت است. البته شروط دیگری نیز در این اصل بیان گردیده و دولت مستند به اصل سوم قانون اساسی عامل اهداف مصرح در اصل دوم است، با این استدلال موکل بنده اصولاً عملی که متضمن تبلیغ به خلاف اوامر و نواهی باشد انجام نداده و از طرفی گروهی که مشارالیه در آن عضویت داشته به حکم قانون به وجود آمده و مخالفتی بانظام مصرح در اصل دوم صورت نگرفته است و اقراراتی هم که الآن کردند مؤید این مطلب است. در ثانی متهم در بازجوییهای خود معترف شده است به علت فقدان منابع فارسی مقالات خود را با رجوع به منابع اصلی تهیه کرده است و تحت تأثیر سوء آنها قرار گرفته و علیالقاعده مشارالیه مرتکب اشتباه شده و به مصداق «الاعمال بالنیات» نیت او به تقصیر نبوده چون سوءنیت نداشته است.
در مورد ماده 609 یعنی مسئله توهین به مقامات باید عرض کنم که توهین باید علنی باشد و کسی که به او توهین میشود، حین انجام وظیفه باشد در سرویس اداری و یا حین مأموریت، و عمل توهین عمدی باید باشد یعنی توأم با قصد و عمد و این توهین نتیجه اشتباه نباشد. از طرفی وضعیت جسمی موکل مانع توهین علنی یا شفاهی است چون قادر به تکلم صحیح نیستند. در مورد انتساب جرم موضوع ماده 610 به موکل، باید عرض کنم که اجتماعات موکل اصولاً برای تبانی علیه امنیت داخلی و خارجی نبوده چون این جرم دارای مصداقهای خاصی است مثل محاربه، مثل طرح براندازی حکومت و مثل قیام مسلحانه که اینها همهاش قصد اخافه و همچنین تجهیز سلاح در آن باید باشد. از طرفی اجتماعات موکل برای تحزب قانونی و تبادل نظر برای هماهنگی بهمنظور یافتن راهحلی در جهت منافع مملکت بوده تا برای این راه حل تبلیغ حزبی نموده و کسب حمایت عامه برای پیشبرد اهداف حزبی که خود تصور میکرده از فکری خیرخواهانه تبعیت میکند، تأمین بکند. بنابراین با این نیت تصور مجرمانه بودن فعل او را نمیتوانیم بکنیم و از طرفی چون تجهیز سلاح و قصد اخافه نیز در افعال موکل نبوده فلذا مصداق قسمت اخیر ماده 610 در حق او متبادر به ذهن نیست و اصولاً ازنظر فیزیکی قادر به انجام عنصر مادی نیست. درمورد ماده 618 که یکی دیگر از مواد مستند کیفرخواست دادستان محترم است انجام عنصر مادی این جرم مستلزم حرکاتی چون هیاهو، جنجال یا حرکات غیرمتعارف یا تعرض به افراد است که علیالقاعده آقای سعید حجاریان باتوجه به وضع جسمانی و تکلمی و حرکتی خود قادر به انجام این افعال نیست تا منتج از آن موجبات اخلال در نظم و آسایش و آرامش عمومی گردد. بنابراین عناصر مادی و معنوی این جرم هم مفقود است.
درمورد سایر مواد نظر دادگاه محترم را به دفاعیات مورخه 88/5/26 متهم جلب میکنم لذا چون موکل در آخرین دفاع ضمن تحقیقات مقدماتی در مورد قصور خود از روح بلند حضرت امام(ره) و خون شهدا استمداد طلبیده و آرزو کرده مورد رأفت اسلامی و عفو رهبری به جهت قصور خود قرار گیرند تا بتوانند نسبت به معالجه خود اقدام و جبران مافات نماید.
استدعا دارد برای احترام به اصل تضمینات حقوق متهم اولاً به بنده برای تهیه لایحه تکمیلی در جهت آخرین دفاع 10 روز مهلت داده شود و ثانیاً به لحاظ وضعیت خاص جسمانی موکل و اینکه ابراز دلایلی که بتواند موجبات علم قاضی که اقوی دلیل در امور کیفری هست این عمل روی پرونده انجام شود و...، استدعا دارد نسبت به تبدیل قرار تأمین کیفری مساعد اقدام مقتضی معمول و پس از تقدیم لایحه تکمیلی با التفات به مطلب معنونه و وضع خاص جسمانی موکل و اقرار به قصور خود که از این اقرار سبب کشف جرم و مؤثر در تکمیل پرونده بوده و همچنین طلب عفو او که همگی از موجبات تخفیف و شمول ماده22 قانون مجازات اسلامی است، استدعای اعمال این ماده و اصدار حکم صادره متضمن صدور قرار تعلیق اجرای مجازات وفق ماده25 از محضر دادگاه محترم را دارم.
والسلام علیکم و رحمتالله و برکاته.
قاضی صلواتی: ضمن تشکر باتوجه به وضعیت جسمانی متهم آخرین دفاع را شما انجام میدهید؟
وکیل: بله، اگر خودشان بخواهند.
قاضی صلواتی: اگر آقای حجاریان میخواهند از جلسه خارج شوند اشکالی ندارد.
اظهارات سعید شریعتی
آقای صلواتی، اگر اجازه هست من متن خودم را هم سریعا قرائت کنم.
قاضی صلواتی: شما ابتدا خودتان را معرفی کنید!
حسن آقای عبدالله شریعتی معروف به سعید شریعتی فرزند رضا علی متولد 1351 و به شماره شناسنامه 9121 در تاریخ 7 مرداد توسط پلیس امنیت ناجا دستگیر شده و به بازداشتگاه دلالت شدم و پرونده من در حال بررسی است.
قاضی صلواتی: با توجه به اینکه پرونده شما هنوز با کیفرخواست به دادگاه ارائه نشده است، آیا مطالب شما ارتباطی با موضوع دارد؟
شریعتی: بله، ارتباط دقیقی با موضوعاتی که در کیفر خواست عمومی مطرح شد، دارد. و من فکر میکنم که حداقل برای تنویر افکار عمومی و کاستن از بار مسئولیتهایی که به گردن من هست، لازم است که این را قرائت کنم. اگر اجازه فرمائید ممنون میشوم اگر نه انشاء الله بعدا.
قاضی صلواتی: مسئولیت شما در حزب مشارکت چه بوده؟
من عضو شورای مرکزی بوده ام.
قاضی صلواتی: چند سال است که شما عضو هستید؟
فکر میکنم من در مشارکت از دومین کنگره شورای مرکزی به این سو عضو هستم، یعنی حدود 8 سال عضو هستم.
قاضی صلواتی: بفرمائید مطالب خود را قرائت کنید!
به نام خدا، «ولتکن منکم امه یدعون الیالخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عنالمنکر و اولئک هم المفلحون». (آل عمران، ۱۰۴)
ریاست محترم دادگاه
سلام علیکم
متن حاضر، گزیدهای از مرقومهای مفصل در بیان دیدگاهها و اعتقاداتم در مورد رخدادهای اخیر است که برای پرهیز از تصدیع و گرفتن وقت دادگاه تهیه شده و قرائت میشود و به همراه متن مشروح، خدمت جنابعالی برای انضمام به پرونده به همراه لایحه دفاعیه حقوقی تقدیم خواهد شد، با استعانت از کلام امیرمومنان دفاعیات خود را عرض میکنم.
ریاست محترم دادگاه
آیه شریفهای که در ابتدا قرائت شد، ابتنای جامعه رستگار دینی را بر مدار دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر بر میشمارد و بر این مبنا، آحاد جامعه، یکان یکان مشمول این آیه شریفه هستند لذا چه کسی اولی بر نفس خویش است به جهت دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر؟ بدین لحاظ من بیان پارهای از حقایق و نیز اشتباهات و قصورها و تقصیرها را که سبب پدید آمدن حوادث تلخ اخیر شده است، مصداق دعوت به خیر امر به معروف و نهی از منکر میدانم.
ابتدا لازم میدانم عرض نمایم که اینجانب در تاریخ ۷ مرداد ۸۸ توسط مأموران پلیس امنیت با رعایت ضوابط حقوقی و نهایت احترام بازداشت شده و به بازداشتگاه منتقل شدم و چه به هنگام ورود و چه در طول مدت حضور در زندان، چیزی جز محبت و احترام و مراقبتهای استاندارد و قانونی از نظر بهداشت غذایی، هواخوری، معاینات پزشکی و سایر موارد، از نگهبانان و افسرنگهبان بند مشاهده نکردم و از این بابت سپاسگزار همه آنها هستم که لطف و مهربانی آنان، زندان را برای من تبدیل به مکانی برای عبادت و تفکر و قرب بیشتر به خداوند در ماه عزیز شعبان المعظم نمود.
همچنین در محضر دادگاه گواهی میدهم که مسئولان و کارشناسان پرونده من همگی در زمره افرادی مؤمن، معتقد، امین و دلسوز نظام بودند که با منطقیترین روش ممکن، صرفاً به دنبال کشف حقایق و ریشههای ماجرا بوده و نه اتهام زنیهای تخیلی... پیشرفت کار پرونده، بر مبنای جدال احسن و با تکیه بر نقاط مشترک اعتقادی برای دست یافتن به اختلاف نظرها یا ابهامات موجود در پرونده بود. لذا شهادت میدهم بر حسن رفتار و گفتار همگی آنان و در پیشگاه دادگاه محترم اعلام میدارم؛ هر خبر و نقلی پیش از این و یا از این پس توسط هر شخص و گروهی حداقل در ارتباط با من، چنانچه خلاف موضوعات پیشگفته باشد، کذب محض مضح و موجب ذمه و معصیت خداوند دانا و حکیم است.
با گذر از این مقدمه، عرض میکنم که ریشه اصلی رخدادهای غمانگیز اخیر، انتشار و دامن زدن به شایعه تقلب گسترده در انتخابات بود. ادعایی فوقالعاده بزرگ و مسئولیتآور با تکیه بر حداقل مستندات و صرفاً براساس شایعات، اخبار ناموثق و گزارشهای نادقیق.
من نه در اینجا بلکه از پیش معتقد بودهام که در انتخابات تقلب نشده است، به این معنا که اعداد و ارقام اعلام شده با تقریب معقول و مرسوم همه انتخاباتها همین است. به اعتقاد من در مکانیزم موجود رأیگیری و شمارش آرا، خصوصاً در انتخابات ریاست جمهوری که به صورت سراسری و معمولاً با تعداد کمی از نامزدها برگزار میگردد، امکان تقلب در حدی که با چنین فاصلهای آرا را دگرگون کند، وجود ندارد.
ریشه توهم به وجود آمده، آنجاست که اصلاحطلبان گمان میکردند با افزایش مشارکت به بالای ۶۰ درصد، پیروزی آنان قطعی است اما این تحلیل مبتنی بر یک شرط مقدر بود و آن اینکه جامعه احساس کند میان اصلاحطلبی و به اصطلاح اصولگرایی، یکی را برمیگزیند اما مشارکت به ۸۵ درصد رسید و چون آن شرط مقدر حاصل نشد، و دوقطبی دیگری در جامعه رواج یافت، خصوصاً با آن ناشکیبایی و اشتباهی که یکی از بزرگان حامی نامزد مورد حمایت ما در روزهای منتهی به انتخابات مرتکب شد، نتیجه غیراز آن چیزی شد که ما تصور میکردیم.
مهمتر آنکه چون هماره اصل بر صحت انتخابات است، مگر آنکه خلاف آن مستنداً ثابت شود، مجموعه مستندات و استدلالهای ارائه شده از سوی نامزد مورد حمایت ما، به هیچ عنوان کفایت از ابطال سراسری انتخابات نمیکند و حداکثر در صورت وارد بودن اعتراضات، منجر به ابطال ۱۰۰ یا ۲۰۰ یا حداکثر ۵۰۰ صندوق میشود که با خروج آرا همه کاندیداها از این صندوقها، از مجموعه نتایج، تغییر محسوسی در نتیجه انتخابات حاصل نمیشود لذا ادعای ابطال انتخابات با چنین مستنداتی مسموع نیست و ما چه بپذیریم و چه نپذیریم، چه بپسندیم، باید به نتیجه آرا، قانوناً تمکین کنیم.
گذشته از موضوع تقلب، آقای مهندس موسوی به عنوان کاندیدای مورد حمایت ما، اشتباهات بزرگ دیگری نیز مرتکب شدند. اشتباه اول ایشان، ورود نابهنگام و ناهماهنگ، بدون برنامه تبلیغاتی و بدون چشمانداز روشنی برای چگونگی اداره کشور در آینده بود که موجب شگفتزدگی، سردرگمی و به همریختن برنامه انتخاباتی اصلاحطلبان شد، ایشان علیرغم اینکه در ۲۰ سال گذشته در مجامع علمی و برخی مراجع حکومتی مناصب سیاسی و فرهنگی داشتهاند اما به دلیل پرهیز از ورود فعال در عرصه کنشگری سیاسی حرفهای و جمعی، با پیچیدگیهای عمل سیاسی در این دوران آشنایی کامل نداشتند و برای هدایت و رهبری یک جریان انتخاباتی و سیاسی از ظرفیت و مهارت کافی برخوردار نبودند لذا دو عارضه توهم و استغنا که من همواره در نقد رفتار ایشان و اطرافیانشان بیان داشتهام، هم موجب پدید آمدن اصطکاکهای فراوان در طول مسیر حرکتهای انتخاباتی و هم زمینهساز تحریک پذیری و عملکردهای احساسی ایشان در رویارویی با نتایج انتخابات شد.
عدم تعادل و عدم برخورداری ایشان و ماشین انتخاباتیشان از یک شیب و شتاب قابل تحمل در فرآیند رفتار تبلیغاتی و انتخاباتی، مشکل و اشتباه دیگر ایشان بود. ایشان در حالی پا به عرصه رقابت گذاشت که حتی میانهروترین اصلاحطلبان هم به رفتار و ادبیات محافظه کارانه و به قول خودشان اصلاحطلبی اصولگرایانه ایشان نقد داشتند و ظرف کمتر از ۳ ماه با چنان سرعت و شتابی پیش رفتند که حتی تندروترین مخالفان نظام هم به جرگه حامیان ایشان پیوستند. به صراحت معتقدم دستگاه فکری و ماشین انتخاباتی ایشان، تاب تحمل چنین شتاب سهمگینی را نداشت و در مقابل، آثار این شتاب، ناتوان، شکننده، آسیب پذیر و آسیبزننده مینمود و چنانچه ایشان انتخاب میشد، تازه اول مشکل ایشان در رویارویی با سیل توقعات و انتظارات متناقض و متضاد بود که بطور طبیعی آثار خود را بر ثبات و آرامش و روال طبیعی اداره کشور
میگذارد.