انقلاب اسلامي و تقويت نقش و جايگاه مردم در حوزه سياست
مردم، ايدئولوژي و رهبري سه رکن اصلي هر انقلابي محسوب مي شوند. يعني وقوع انقلاب در يک جامعه زماني محتمل است که عده زيادي از مردم، تحت زعامت يک رهبر انقلابي، و با توسل به يک ايدئولوژي درصدد ايجاد تغيير و دگرگوني بنيادين در نظم ونظام حاکم بر جامعه برآيند
سيد محمد رضوي
مردم، ايدئولوژي و رهبري سه رکن اصلي هر انقلابي محسوب مي شوند. يعني وقوع انقلاب در يک جامعه زماني محتمل است که عده زيادي از مردم، تحت زعامت يک رهبر انقلابي، و با توسل به يک ايدئولوژي درصدد ايجاد تغيير و دگرگوني بنيادين در نظم ونظام حاکم بر جامعه برآيند. در اين ميان انقلاب اسلامي نيز از اين قاعده مستثني نيست و همچون ساير انقلاب ها داراي اين سه رکن اساسي بود. اما همين سه رکن که از يک نظر وجه شباهت انقلاب اسلامي با ساير انقلاب هاي دنيا مي باشند، وجه تمايز آن با گونه هاي مشابه در دوره معاصر نيز مي باشند، زيرا اين انقلاب از بعد حضور مردمي، بيشترين حضور مردم در صحنه مبارزات انقلابي را داشته است و مردمي ترين انقلاب قرن محسوب مي شود. در بعد ايدئولوژي نيز ايدئولوژي اين انقلاب بر مبنایي خارج از گفتمان مدرنیته بود که توانسته بود اين گونه تحرک آفرين باشد و در بعد رهبري نيز رهبري آن در دست مردي الهي بود که جز منبر و مسجد، به جاي حزب و... ابزار ديگري براي بسيج مردم نداشت.
بدون شک بدون حضور مردم در صحنه و جان نثاري آنان در صحنه هاي مختلف حادث شده براي انقلاب و نظام اسلامي، در کنار نصرت الهي و رهبري حکيمانه امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري(مد ظله)، عبور موفق نظام اسلامي از آن حوادث دشوار ممکن نبود و اساسا از اينجاست که در انديشه امام(ره)، مردم گرايي و اعتقاد صادقانه و راسخ به نقش مردم يک رکن مهم محسوب مي شود.
در انديشه مقام معظم رهبري نيز مردم جايگاه ويژه اي دارند به گونه اي که ايشان مي فرمايند: " در اسلام مردم يك ركن مشروعيتند، نه همهى پايهى مشروعيت. نظام سياسى در اسلام علاوه بر رأى و خواست مردم، بر پايهى اساسىِ ديگرى هم كه تقوا و عدالت ناميده مىشود، استوار است. ... در مردمسالارى دينى و در شريعت الهى اين موضوع مطرح است كه مردم بايد حاكم را بخواهند، تا او مورد قبول باشد و حق داشته باشد كه حكومت كند.” در واقع مي توان گفت که مردمسالاري ديني حکومتي است که مبتني بر دو پايه اصلي آموزه هاي اسلامي و مردم شکل گرفته است. بنابراين مشخص است که در چنين حکومتي، مردم نقش بي بديلي دارند. اين اعتقاد راسخ به نقش و جايگاه مردم در نظام اسلامي سبب شد که طراحان قانون اساسي، درصدد ايجاد مکانيسمي برآيند که تضمين کننده نقش و جايگاه مردم در نظام برآمده از انقلاب اسلامي باشد. از اين رو، آنان با تعيين عنوان جمهوري اسلامي براي نظام جديد، به اين دغدغه و اعتقاد خود جامه عمل پوشاندند. حضور مداوم و مستمر مردم در صحنه هاي گوناگون مانند انتخابات، راهپيمايي و... و اهميتي که مسئولان و به ويژه رهبر معظم انقلاب براي اين امر قائل هستند، گوياي اين واقعيت بسيار مهم است که در نظام مردمسالاري ديني مردم از نقشي واقعي و تعيين کننده برخوردارند نه نقشي که صرفا صوري و ظاهري باشد.
به عبارت ديگر، تکيه تأکيد نظام اسلامي به حضور مردم در صحنه و مشارکت آنان در زمينه هاي مختلف، از همان ابتداي پيروزي انقلاب، نقطه قوت انقلاب اسلامي و ضامني براي عبور موفق آن از صحنه هاي مختلف بوده است و از همين رهگذر است که مردم احساس مي کنند که در نظام اسلامي داراي جايگاهي واقعي هستند کما اينکه 8 سال جنگ تحميلي جز با تکيه بر نيروي الهي عظيم نهفته در آحاد مردم ميسر نبود، عبور از غائله 18 تير جز با حضور انقلابي و بموقع مردم در صحنه امکان پذير نبود، تداوم 8 ماه فتنه در سال88 نيز تنها با حضور حماسي مردم در 9 دي بود که بساط اهل فتنه را از هم پاشيد و در شرايط کنوني نيز، که به تعبير مقام معظم رهبري در حساس ترين مرحله تاريخ يا پيچ تاريخي قرار داريم، همين تأکيد و توجه به ظرفيت ها و نيروي نهفته در مردم از يک سو و تقويت اين ظرفيت ها از سوي ديگر است که مي تواند سرنوشت و آينده روشن تري را براي کشور رقم بزند.مردم در نظام جمهوري اسلامي داراي نقش و جايگاه واقعي و تعيين کننده هستند و تا زماني که آنان در صحنه حضور دارند مي توان مطمئن بود که تمام توطئه هاي دشمنان اين نظام با شکست مواجه خواهد شد که همين امر نيز گوياي جايگاه خطير آنان در نظام اسلامي است. جمهوري اسلامي با اتکا به آراي مردم شکل گرفته و با حضور مردم در صحنه هاي مختلف توانسته است بحران هاي مختلف را با موفقيت پشت سر بگذارد و خود را تثبيت کند و بنابراين ادامه حيات آن نيز بدين است که مردم به چه ميزاني در صحنه حضور داشته باشند.