kayhan.ir

کد خبر: ۵۴۸۴۰
تاریخ انتشار : ۱۷ شهريور ۱۳۹۴ - ۲۰:۵۲
نگاهی به مطبوعات سینمایی در دوران پهلوی-۳

روشنفکرنمایانی که برای هنرمندان دست‌چندم خارجی سرودست می‌شکنند!(پاورقی)

نویسندگان و منتقدان این مجله علی‌رغم تمامی ادعاهای شبه روشنفکری اما مزدبگیر کوشان بودند و بایستی منویات او را عملی می‌ساختند. بنابراین از همان ابتدا مبلغ آثار سخیف و مبتذل هندی و ترکی و مصری (که بسیار مورد علاقه کوشان بودند) و فیلم فارسی‌های پارس فیلم شدند.

Research@kayhan.ir
 سعید مستغاثی

امثال پرویز دوایی (که با تبلیغات امثال ماهنامه فیلم امروز به یک شخصیت اسطوره‌ای در میان نویسندگان و منتقدان سینمایی بدل شد!) و پایرور گالستیان (که بعدا و در سالهای پس از کودتا، مجله «ستاره سینما» را منتشر کرد) و پرویز نوری (که علی‌رغم تمامی ادعاهای شبه‌روشنفکری، فیلم‌هایی سوپر مبتذلی مثل «رشید» را جلوی دوربین برد) و سیامک پورزند (که خدماتش به سرویس‌های جاسوسی غرب موجب زندانی شدنش در سال‌های پایانی عمرش گشت) از جمله آن نویسندگان و به اصطلاح منتقدان بودند که برای هنرپیشگان دست‌چندم فیلم‌فارسی سر و دست می‌شکستند و برای مشابهات خارجی (بهتر بگوییم هندی و ترکی و مصری آنها) پشتک و وارو می‌زدند!! (26)
مثلا در سال 1334 که راج‌کاپور، هنرپیشه و رقاص هندی به ایران آمده بود، همین جماعت به اصطلاح شبه‌روشنفکر، خوش خدمتی نبود که برای وی انجام ندهند. عکس معروفی که در همان زمان در مجله عالم هنر به چاپ رسید و همین جماعت را نشان می‌دهد که چگونه شیفته و به اصطلاح پروانه‌وار گرد شمع وجود راج‌کاپور جمع شده و همچون بت او را در میان گرفته‌اند. (27)
نشریه دیگری که در همان دوران و در سال 1331 به عرصه مطبوعات سینمایی وارد شد،‌«عالم سینما» نام داشت که توسط استودیو البرز (یکی دیگر از استودیوهای تولید فیلم‌فارسی در آن زمان) منتشر شد و اساس آن تبلیغ و ترویج همان فیلم‌فارسی‌های تولیدی استودیو البرز بود. ابوالقاسم رضایی (پسر میرزا ابراهیم‌خان صحاف‌باشی از اعضای انجمن‌های مخفی فراماسونری مشروطه) مدیر مسئول آن بود و پرویز خطیبی که در آن زمان فیلم‌فارسی‌های مبتذلی مانند «دستکش سفید» را برای استودیو البرز فیلم می‌ساخت هم مدیریت آن را بر عهده داشت و مقالات متعدد می‌نگاشت. (28)
یکی از مقالات اولین شماره این مجله قابل توجه و البته سؤال برانگیز است. در بخشی از این مقاله که ظاهرا در دفاع از تولیدات فیلم ایرانی نوشته شده، آمده است:‌
«... جای تردید نیست که صنعت سینما در ایران نیز روز به روز رو به ترقی خواهد گذاشت تا به آنجا که چند سال بعد مردم نه تنها از فیلم‌های داخلی بیش از فیلم‌های خارجی استقبال خواهند کرد. مخصوصا که ما برخلاف آمریکایی‌ها، شش هزار سال تاریخ مدون پشت سر داریم و تنها شاهنامه فردوسی برای تهیه عالی‌ترین و با ارزش‌ترین فیلم‌ها کافی است. لیکن این آرزو روزی صورت خواهد گرفت که مردم کشور ما خود را موظف بدانند که صنایع داخلی را ولو دارای معایبی هم باشد مورد تشویق قرار دهند...» (29)
این در حالی است که سینمایی که برای این کشور تدارک دیده شده بود نه پیش از چاپ این مقاله و نه پس از آن، نه توسط استودیو البرز (که متولیان همین مجله بودند) و نه توسط استودیوهای دیگر در دوران طاغوت، هیچ‌ گاه حتی سعی نکرد از آن شش هزار سال تاریخ مدون و متونی مانند شاهنامه بهره بگیرد و دقیقا در مقابل آن به ترویج فرهنگ و ایدئولوژی و سبک زندگی غربی پرداخت، سعی در زدودن همان تاریخ شش هزار ساله و ادبیات غنی آن و اعتقادات و باورهای دینی و ملی که محور آن تاریخ و ادبیات را تشکیل می‌دادند نمود و براساس آنچه از سوی متولیانش به آن دیکته می‌گردید، به هر شکل و صورت تلاش داشت تا همراه دیگر مظاهر تجدد وارداتی، ریشه‌ها و زمینه‌های هویتی این سرزمین را نابود سازد. از همین روی است که با جستجویی در میان فیلم‌های تولیدی آن سالها، حتی یک فیلم نمی‌توان یافت که در حد اندکی هم مقصود نظر نگارنده مقاله فوق را برآورده سازد و در مقابل صدها نمونه مشاهده می‌شود که کاملا متضاد با آن است. و این یک اتفاق یا انحراف نبود، زیرا که اساسا سینما توسط بنیانگذارانش در ایران به همین منظور و مقصود بنیان گذارده شد!!
منابع در دفتر روزنامه موجود است