برگهایی از پرونده سراسر خیانت منافقین جدید
چرا سازمان مجاهدین انقلاب منحل شد؟!(پاورقی)
Research@kayhan.ir
الف/1) در بيانيه موسوم به بيانيه اعلام حمايت سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران از نامزدي مهندس ميرحسين موسوي در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري كه در مورخ 21 فروردین 1388 منتشر گرديد سازمان مجاهدين همسو با ضد انقلاب و دشمنان صريحا و با قطعيت اما بدون ارائه سند و مدركي، سلامت انتخابات رياست جمهوري دهم را پيشاپيش نفي ميكند كه تا اين لحظه قادر به اثبات ادعاي خود نبوده است.
در بخشي از اين بيانيه آمده است: «ديگر تقريبا اعتمادي به آمارهاي انتخابات از جمعيت واجد حق رأي گرفته تا آراء شركت كنندگان و تا آراء كانديداها وجود ندارد.»
در بيانيه ديگري تحت عنوان «هشدار مجاهدين انقلاب نسبت به خريد رأي در انتخابات رياست جمهوري دهم كه در مورخ 28 اردیبهشت 88 منتشر و آن را سومين بيانيه انتخاباتي خود عنوان نموده است نويسندگان بيانيه در تطبيقي ناصواب سعي نمودهاند انتخابات را بعد از رحلت امام(ره) فرمايشي و مشابه انتخابات زمان ستم شاهي القاء نمايند.
در اين رابطه بيانيه مذكور چنين اشعار ميدارد: «نقش حاكميت ستم شاهي در برپايي انتخابات نمايشي و تهيه فهرستهايي از اسامي نامزدهاي مورد نظر و ابلاغ آن به مجريان انتخابات نيز به عنوان عامل مهم ديگري در مسخ و بلاموضوع شدن انتخابات واقعي و آزاد غيرقابل انكار است كه نهايتا با تمسك مجريان به رأي سازيهای متقلبانه و دخل و تصرفهاي غيرقانوني، نوعا منجر به بيرون آمدن نام همان افراد از صندوقها و تشكيل مجالس فرمايشي میشد.»
بلافاصله در ادامه تصريح میگردد: «در سالهاي پس از رحلت امام، در كنار تلاش برخي جريانهاي سياسي براي محدود كردن قدرت انتخاب مردم وتبديل انتخابات به انتخاباتي دو درجهاي كه در آن گروهي خود را محق میدانند قبل از مردم، فهرست داوطلبان را براساس معيارها و سلايق فردي و جناحي غربال كنند و با كمال تأسف بايد اذعان نمود اين تلاش در برخي از ادوار اخير منجر به ايجاد انحراف در مسير تحقق انتخابات واقعي در كشور شده است.»
بيانيه مورخ 24 خرداد 1388 به مناسبت نتايج انتخابات رياست جمهوري دهم سند ديگري است كه نقش اين سازمان را در بحرانسازي و تشويش اذهان با هدف تشكيك در سلامت انتخابات و مخدوش نمودن مشروعيت نظام نشان میدهد.
در بخشي از اين بيانيه آمده است: «آنچه در اين انتخابات رخ داده علاوه بر تقلبات و تخلفات گسترده و بيسابقه در صندوقهاي رأي، سوء استفاده حداكثري از تمامي امكانات و فرصتهاي در اختيار براي مهندسي آراء و رأي سازي بود.»
رياست محترم دادگاه !
وقتي در بازجویيها از اعضاء سازمان مجاهدين سوال گرديد كه شما طبق چه مستنداتي قاطعانه به بروز تقلب در انتخابات حكم نموديد، مسئوليت را متوجه ستاد آقاي ميرحسين موسوي و كميته صيانت از آراء مینمايند و خود هيچ سندي ارائه نميكنند. اعضاء سازمان بدون توجه به عواقب ناشي از اين دروغ پردازيها كه خسارات جاني و مالي فراواني در پي داشت مدعي هستند تنها نظر خود را ابراز نمودهاند و به راحتي از زير بار مسئوليت كشته شدن عدهاي كه با اعتماد به سازمان و ديگر احزاب همسو و تحت تأثير القائات ايشان دست به اقدامات مجرمانه زدند كه در دادگاههای قبلي به گوشهاي از آن اشاره شد، شانه خالي میكنند.
هر چند كه نهايتا وقتي با سوالهای منطقي روبهرو شده و پاسخي نمي يابند به اين جمله اكتفا میكنند كه ما سندي دال بر تقلب نداشتيم و بايد به حكم قانون التزام عملي داشته باشيم .
همچنين سازمان مجاهدين با صدور اطلاعيهاي درخصوص دستگيري بهزاد نبوي در مورخ 23 خرداد 88 همنوا با ضد انقلاب و دشمنان خارجي و شبكه هايي مانند بیبی سی فارسی و صدای آمریکا انتخابات را رسوا اعلام میدارد و چنين میگويد: « در پي انتخابات رسواي اخير كه در محافل سياسي داخل و خارجي از آن به عنوان كودتاي نرم عليه مردمسالاري و جمهوريت در ايران ياد میكنند، اقتدارگرايان حاكم در اقدامي وقيحانه در سطح وسيعي اقدام به دستگيري فعالان سياسي منتقد و مخالف دولت كرده اند.»
در ادامه نويسنده بيانيه میافزايد: « بي شك موج دستگيري فعالان سياسي خطاي بزرگ ديگري در ادامه بدعت و خطاي مصادره آراء مردم در انتخابات رسواي دهم است.»
سازمان مجاهدين طبق روال از ادبيات ابهام آلود و مغرضانه اي در بيانيههای خود استفاده مینمايد كه كل حاكميت را نشانه گرفته است. در همين رابطه در بيانيه مذكور و ديگر بيانيهها كرارا از عبارت « اقتدارگرايان حاكم» استفاده شده كه ذيلا به نمونهاي از آن اشاره میگردد: «ما به اقتدارگرايان حاكم هشدار میدهيم به خود آيند و براي حفظ قدرت و تحقق اميال حقير خود سرنوشت نظام و ملت ايران را به بازي نگيرند.»
سازمان مجاهدين هيچ گاه مصاديقي براي اقتدارگرايان حاكم نام نبرده و با اين عبارت مبهم و كلي قصد تشويش اذهان عمومي را داشته و همچنان به مشي گذشته اصرار میورزد كه صدور بيانيههای زنجيرهاي و تكرار تقلب در انتخابات مويد اين مدعاست.
رياست محترم دادگاه!
اين سازمان از بدو تأسيس رفتاري دوگانه از خود نشان داده به گونهاي كه از سويي مدعي خط امام و مجاهدت در راه اسلام و انقلاب است و از ديگر سو عملكردي متضاد با خط امام، انقلاب و اسلام دارد كه سرفصلهايي در مقدمه ذكر گرديد.
اينك برخي از اين موارد مستنداً توضيح داده میشود.
1- تضعيف اركان نظام
سازمان مجاهدين همسو با دشمنان انقلاب در تضعيف اركان نظام مقدس جمهوري اسلامي نقش محوري داشته است كه در ذيل به نمونههايي اشاره میگردد.
انتشار نامههای زنجيره اي سرگشاده به مقام معظم رهبري با هدف تضعيف جايگاه رفيع ولايت و به چالش كشيدن اصل ولايت فقيه به ويژه با محوريت آقاي بهزاد نبوي تا جایي كه در يكي از نامههای مذكور معروف به نامه جام زهر كه تعداد 127 نفر از فعالان سياسي از جمله اعضاء سازمان آن را امضاء نمودهاند وقيحانه از رهبر معظم انقلاب خواسته میشود تا مانند امام جام زهر بنوشد.
طبق گزارشهای موثق منابع اطلاعاتي از جلسات محفلي اعضاء اصلي سازمان سخن از تمركز حملات روي ولايت فقيه به ميان میآيد اما در آشكار با استفاده از عبارات مبهم بروز میيابد عباراتي مانند اقتدارگرايان حاكم، محدود و پاسخگو كردن قدرت، يكه سالاري، استبداد طلب و...
رأي گيري در شاخه اصفهان مبني بر تحويل مسئولين نظام به ويژه رهبري به آمريكا به بهانه جلوگيري از حمله نظامي آمريكا به ايران
2- حمله به شوراي نگهبان
يكي از اقدامات ثابت سازمان به ويژه در ايام انتخابات حمله به شوراي نگهبان و ايراد افتراء و تهمت مبني بر اعمال گرايشات حزبي در تأييد يا ردصلاحيتها بدون ارائه سند و مدركي مستدل میباشد.
3- حمله به ديگر نهادهاي انقلابي
يكي ديگر از رويههای دائمي سازمان مجاهدين حمله به نهادهاي انقلابي از جمله سپاه و بسيج میباشد كه باز هم بدون ارائه مدركي اين نهادهاي مقدس را متهم به دخالت در انتخابات مينمايد و با استفاده از عبارت حزب پادگاني اذهان عمومي را نسبت به مشروعيت و سلامت انتخابات و جايگاه والاي نهادهاي مذكور مشوش میسازد.
مستمسك سازي براي دشمنان
رياست محترم داگاه !
بررسي عملكرد سازمان و برخي از اعضاء اصلي آن از جمله آقاي بهزاد نبوي نشان میدهد كه هرگاه دشمنان نياز به بهانه اي براي تخطئه نظام مقدس جمهوري اسلامي داشتهاند از جمله گروههايي كه اين خواسته دشمن را عملي كردند سازمان میباشد.
در همين رابطه میتوان به موارد ذيل اشاره نمود:
- طرح مذاكره و برقراري ارتباط با آمريكاييها بدون اجازه از هيچكس توسط آقاي بهزاد نبوي، اين اقدام با هدف ابراز مخالفتهای جدي با اصول نظام از درون حاكميت صورت گرفت.
- مخالفت با ادامه غني سازي اورانيوم با تكرار ادعاي بيگانگان مبني بر بيشتر بودن هزينه آن از فايده آن توسط آقاي بهزاد نبوي
- پيشنهاد ائتلاف با طالبان هنگام حمله آمريكا به افغانستان بعد از حوادث 11 سپتامبر
- صحه گذاشتن بر ادعاي دشمنان مبني بر نقض حقوق بشر در ايران
- عادي سازي و قبح زدايي از حمايت و دخالت بيگانگان در رقابتهای انتخاباتي داخلي
- القاء وجود استبداد در ايران
- تبرئه دشمن نسبت به عملكرد خصمانه آن با ادعاي اينكه عدهاي درداخل دشمنان را تحريك میكنند.
حمله به مقدسات و مباني اعتقادي شيعه
يكي ديگر از شاخصههای سازمان مجاهدين تخطئه ارزشهاي ديني و مباني اعتقادي شيعه است كه مهمترين نمونه آن اهانت هاشم آغاجري به مرجعيت، روحانيت و مردم مذهبي در سخنراني جنجال برانگيزش در شهر همدان میباشد كه بسياري از علماء و فعالان سياسي خوشنام و با سابقه اين سازمان را سازماني منحرف و نفاق آلود دانسته كه قصد انحراف جوانان را دارد.
از جمله مهمترين واكنشها میتوان به نامه تاريخي مرحوم آيت الله مشكيني اشاره نمود كه اين سازمان را نامشروع خواندند.
همچنين شهيد لاجوردي پيش از آن، اين سازمان را منافق و خطرناكتر از منافقين معروف به سركردگي مسعود رجوي دانست و نسبت به خيانتهای آنان هشدار داد.
در تأييد تحليل كساني كه اين سازمان را جريان نفاق، خطرناك میدانستهاند در اينجا به نمونه اي اشاره میشود.
آقاي نبوي در اصلاح قطعنامه پاياني كنگره دوازدهم كه به قلم آقاي آرمين تقرير شده در هامش بيانيه خطاب به آرمين مینويسد. « برادر آرمين، با سلام اولا صفحات اول خيلي لحن اپوزيسيوني دارد، همه اين حرفها را همراه با دفاع از انقلاب، امام و ... میتوان زد.»
جمله فوق كاملا گوياي ماهيت نفاقآلود اين جريان است كه با نقاب خط امام و انقلاب و ... قصد فريب مردم و توطئهچيني عليه انقلاب اسلامي و كشور است.
ضمناً گزيدهاي از بيانيهها و اطلاعيههای صادره از سوي سازمان مجاهدين انقلاب كه در آن به وضوح القاي جعل و تقلب در انتخابات و تشويق و تحريك به آشوب و بلوا و ايجاد فتنه، مطرح گرديده است را به عنوان نمونه به استحضار میرساند.
بيانيه مورخ 26 خرداد 1388 سازمان مجاهدين انقلاب «ما ضمن حمايت مجدد جناب آقاي ميرحسين موسوي و تقدير و تشكر از ايستادگي و تلاش مجدانه ايشان براي صيانت از آرای ملت و تجديد انتخابات از مردم بزرگ ايران میخواهيم اعتراضات و تحركات خود را براساس اصول و محورهايي كه ايشان در اطلاعيههای خويش اعلام كردهاند سامان دهند.»
بيانيه مورخ 24 خرداد 1388 سازمان مجاهدين انقلاب « در نتيجه اين انتخابات نه تنها از نظر ميزان مشاركت بلكه از نظر گستردگي و انواع تقلبات در تاريخ ايران كم نظير و بلكه بينظير است.»
بيانيه مورخ 31 خرداد 1388 سازمان مجاهدين انقلاب «سازمان مجدداً تأكيد میكند دولت برآمده از انتخاباتي كه صحت و سلامت آن از سوي بخش عظيمي از ملت ايران مخدوش و مردود اعلام شده و بر موج گسترده اعمال خشونت عليه شهروندان شكل میگيرد فاقد وجاهت قانوني است.»
بيانيه مورخ 9 تیر 88 سازمان مجاهدين انقلاب «دولت برآمده از انتخاباتي كه ملت صحت آن را نپذيرفته و بر ابطال آن پاي میفشارد، فاقد مشروعيت و وجاهت قانوني است.»
رياست محترم دادگاه!
با توجه به پر حجم بودن مصاديق و مستندات، بخشي از آن به ضميمه ادعانامه تقديم میگردد تا وقت جلسه دادگاه بيش از اين به ذكر مصاديق كلي گرفته نشود.
معالوصف با توجه به عملكرد اعضای سازمان به ويژه از زمان تأسيس سازمان دوم كه بدون ترديد نميتوان آن را در خط امام (ره) و انقلاب اسلامي ارزيابي نمود مطابق با مرامنامه سازمان بند ج تبصره 3 كه آمده است: هرگونه تغيير و انحراف از ماهيت اسلامي و اصيل سازماني به منزله خيانت به بنيانگذاران سازمان بوده و خود به خود موجب انحلال سازمان ميگردد.
بنابراين درخواست انحلال اين سازمان و محاكمه اعضای آن به ويژه در مورد تحريك به آشوب در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري كه منجر به وارد آمدن خسارات جاني و مالي به مردم شريف ايران گرديد را مطابق مقررات قانون مجازات اسلامي در خصوص اشخاص حقيقي و اعمال مقررات مواد 16 و 17 قانون فعاليت احزاب مصوب سال 1360 را دارم.
همچنين كيفرخواست اعليحده انفرادي هر يك از متهمين حاضر در جلسه با ذكر نوع اتهامات و دلايل و مستندات قانوني تقديم گرديد كه در نوبت اعلامي به استحضار دادگاه محترم میرسد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته- سعيد مرتضوي دادستان عمومي و انقلاب تهران.