به یاد سردار شهید «مصطفی مرادی»
مرد اگر مرد باشه، باید زیر بار سنگین خودشرو نشون بده(حدیث دشت عشق)
شهید «مصطفی مرادی» نخستین روز مرداد ۱۳۳۹ در ابراهیمآباد از روستاهای اراک دیده به جهان گشود.
مصطفی سربازیش مصادف شد با شروع جنگ تحمیلی. وی با در خواست یکی از دوستانش که مسئول جهاد سازندگی مریوان بود به جهاد منتقل شد تا بقیه خدمت را در آنجا بگذراند. شرکت توی چندین عملیات پیاپی والفجر مقدماتی و والفجرهای ۱ تا ۴ با عنوان فرمانده پشتیبانی و تدارکات، از او یک مرد جنگی کارآزموده و تمامعیار ساخته بود.
در سالهای جنگ، فرمانده سپاه موضوع ساخت یک بیمارستان مجهز با چندین اتاق عمل و محل شست وشو و معالجه بیماران شیمیایی در جزیره آبادان را مطرح کرد تا از زمان و خطرات انتقال مجروحین زیر آتش دشمن بکاهد. این کار آن قدر دشوار و حتی غیرممکن به نظر میآمد که هیچ لشکری به راحتی داوطلب انجام آن نمیشد.
مصطفی با درخواست و پیشنهاد فرمانده سپاه، به فکر فرو رفت، بعد از کمی فکر رو به فرمانده لشکر ۴۲ قدر کرد: حاج عطار! یاعلی، بزن بریم، بابا! خودمان انجامش میدیم. با اعلام آمادگی حاج عطار، صدای صلوات از جمع فرماندهان بلند شد. با اتمام جلسه حاج عطار دست روی شانه مصطفی انداخت و گفت: دارم به پشتیبانی تو جلو میرم. میدونم که اگر کاری رو تو قبول کنی، اون کار حتماً شدنیه و نتیجه میده.
مصطفی ایستاد و گفت: مرد اگر مرد باشه، باید زیر بار سنگین خودشرو نشون بده. این کار هم کار مردونه است.
سرانجام روز 8 اسفندماه ۱۳۶۵ درنبرد تاریخی کربلای 5 منطقه شلمچه شرق بصره عراق، در حالی که مسئولیت تدارکات لشکر ۴۲ قدر را بر عهده داشت، به مراد دل رسید...