kayhan.ir

کد خبر: ۵۴۱۳۷
تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱۳۹۴ - ۲۰:۳۹

عوامل پیدایش «تفرقه»(یادداشت دانشجویی)

دسته‌بندی مخالف یا موافق مذاکره از اساس دسته‌بندی درستی نبود. این قطعا به آن معنی نیست که کسی نباید اظهارات مخالف یا موافق توافق داشته باشد. چه آنکه اساسا بدون بحث‌ها و بررسی‌های کارشناسانه، از دیدگاه‌های مختلف، امکان دریافت یک دید همه‌جانبه و یک تصمیم‌گیری صحیح و عقلانی برای مسئولان امر به وجود نخواهد آمد. پس به راستی در اینگونه مواقع چه باید کرد؟!


بگذارید چند سوال بپرسیم. آیا صرف اظهارات موافق و مخالف، دو دستگی به وجود می‌آید؟ تجربه به ما نشان داده است که مردم در موضوعات مختلف اظهارات مخالف و موافقی شنیده‌اند و گفته‌اند و دو دسته هم نشده‌اند! حتی موضوعاتی با اهمیت‌تر از همین توافق مورد بحث.
چه چیزی یا چه کسی دو دستگی را القا یا ایجاد می‌کند؟ به گمان من، رسانه‌ها و ادبیات رسانه‌ای به خصوص رسانه‌های معاند با به وجود آوردن هیجان و جذابیت با ایجاد دو دستگی که شاید به نحوی به ذات رسانه برگردد. اما همین ذات هم حتی، می‌تواند کنترل و مدیریت و جهت‌دهی شود. از طرف دیگر بعضی نظر سنجی‌ها هم می‌تواند به این دو دستگی دامن بزند. نظرسنجی از یک طرف برای همچو منی، این انگاره را ایجاد می‌کند که نظرم می‌تواند مهم تلقی شود و در نتیجه به کلیت طرح نظرسنجی مشکوک نخواهم شد؛ از طرف دیگر بار مسئولیت مسئول را کم می‌کند؛ چه آنکه پس از نظرسنجی، مسئولیت هر ثمره‌ای – خوب یا بد – به عهده نظردهندگان خواهد افتاد!
شاید اتفاق مهم‌تر و چه بسا تلخ‌تری که باعث دو دستگی می‌شود، نوع تعامل افراد، مخصوصا اهل سیاست با یکدیگر باشد. آنجا که بحث به جای توافق، می‌کشد به انگیزه‌یابی یکدیگر از مخالفت و موافقت. آنجا که در جلسه‌ای باید خردمندانه‌ترین و تخصصی‌ترین نشست درباره توافق باشد، هرکس می‌خواهد حرف بزند ابتدا باید دسته و جناحش را مشخص کند! چرا؟! چه کسی این فضا را به وجود آورده است؟ و گویی که این جلسات بیشتر تبدیل می‌شوند به یارکشی سیاسی تا بررسی توافق هسته‌ای. هرگز لازم نیست چنان که عده‌ای دوست دارند القا کنند، همه مردم موافق باشند تا دو دستگی ایجاد نشود. هرگز هم لازم نیست چیز محرمانه داشته باشیم و تذکر بدهیم و توقیف کنیم تا عدم آگاهی از دودستگی جلوگیری کند.
مردم وقتی دو دسته می‌شوند که ادبیات مبتذل و نان به نرخ روزخور برخی رسانه‌ها، بر اتمسفر سیاسی کشوری حاکم شود. وقتی که سیاسیون به دنبال تعامل با مستکبران دنیا باشند به قیمت تخاصم با ملت. وقتی که معنای انتخابات، نادیده گرفتن نیمی از ملت باشد. وقتی که سزای جنایات خونخواران، لبخند و ادب باشد و سزای انتقاد به حق ملت، تندی و تشر و فرار از پاسخگویی!
مردم اگر حقیقت بشنوند، صداقت و کار ببینند، همدلی می‌کنند با دولت چه با تحریم؛ چه بدون تحریم. ما چنین تجربه‌ای داشته‌ایم و داشتنش، آنقدر بعید نیست. مردم شاید دلشان پر کشیده باشد برای آن که بار دیگر شعارهای اصیل و همیشگی انقلاب را از زبان تک تک سیاستمدارانشان بشنوند تا با آنها همزبانی کنند. مردم شاید دلشان پر کشیده باشد برای آنکه مرگ بر آمریکا و اسرائیل و انگلیس را صریحاً از زبان مسئولانی بشنوند که قرار است در عمل هم با استکبار جهانی و صهیونیسم مبارزه کنند. اعتقاد به همین شعارها و آرمان‌های اصیل انقلاب است که همدلی می‌آفریند و از دل این همدلی، کار بیرون می‌آید.
* نجمه پرنیان
فعال دانشجویی