مستنداتی از سیر حوادث و اظهارات و اعترافات متهمان وقایع پس از انتخابات
تکرار مواضع ضددینی دهه 60 از سوی حزب مشارکت این سخنان جبهه ملی را مرتد کرد!(پاورقی)
واضح است كه اين حزب قبل از آنكه نگران سرنوشت كشور و منافع ملي باشد، نگران به خطر افتادن منافع قدرتهاي استكباري است كه اين چنين با دشمن همراه و همگام ميگردد تا مانع از دستيابي نظام و مردم به اهداف ملي و حق مسلم خود شود.
Research@kayhan.ir
حزب مشاركت در بيانيه موصوف پيشبيني كرده بود كه در صورت تداوم روند فعلي بزودي شاهد آن خواهيم بود كه توقف دائمي فعاليتهاي هستهاي حتي در مقياس كوچك بينالمللي بر كشور تحميل خواهد شد، خواستار تسليم در برابر زيادهخواهي قدرتهاي سلطهگر ميگردد.
اين در حالي است كه استقامت و پايداري دولت و هوشياري مردم پيشبينيهاي مرعوبكننده اين حزب و تحليل هاي غلط آنان را به درستي آشكار و ماهيت وابسته آن را نمايان ساخت.
مواضع ضدملي و ضدمردمي اين حزب در مسئله انرژي هستهاي تا جايي بالا ميگيرد كه دبيركل آن آقاي محسن ميردامادي كه رئيس وقت كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس ششم نيز بوده خواستار تسليم سريع ايران در مقابل غرب ميشود و در سخناني كه در مطبوعات مهرماه 82 درج شد ابراز مي دارد: «شرايط بينالمللي در حال حاضر به گونهاي است كه اگر ما آن را نپذيريم فشارهاي بينالمللي بر ما به طور جدي افزايش مييابد».
درخواست كولايي براي امضاي بدون قيد و شرط
پروتكل الحاقي
عضو ديگر مركزيت حزب مشاركت خانم الهه كولايي در شهريور ماه 82 طي مقالهاي در روزنامه شرق تسليم به خواسته سلطهگران بينالملل مبني بر امضاي بدون قيد و شرط پروتكل الحاقي را خواستار ميشود و آن را زمينهساز ادامه فرآيند اصلاحات درداخل به مفهوم دمكراتيزه كردن اقتصاد، سياست و اجتماع ميخواند كه اين تعبير نامبرده دقيقاً عينيت دادن به نظريه خيانتبار مكتوب شده در سند راهبرد حزب است.
اوج خيانت به ملت ايران در موضوع انرژي هستهاي
اوج خيانت به ملت ايران در موضوع انرژي هستهاي در سخنان آقاي احمد شيرزاد عضو برجسته مركزيت حزب در جلسه 376 مجلس ششم بروز مييابد و در شرايطي كه آمريكا و رژيم صهيونيستي مستاصل از برخورد با ايران هستهاي، اقدامات خود براي متقاعد كردن ساير كشورها به همراهي در صدور قطعنامه عليه ايران را شكست خورده ميديدند، شيرزاد طي نطقي كه مشروح آن در روزنامههاي رسمي كشور به چاپ رسيده تلاش ميكند تا مدرك معتبري مستند به اظهارات رسمي يك نماينده مجلس ايران در جلسه مجلس در اختيار دشمنان ملت ايران قرار دهد و راه را براي تصويب قطعنامههاي بيشتر آمريكايي عليه ايران هموار سازد.
بخش كوچكي از اظهارات شرمآور نامبرده به اين شرح است: «ميتوان اين تبليغات را به رسانههاي صيهونيستي نسبت داد. ميتوان مثل هميشه آنها را توطئههاي استكبار جهاني دانست و داد از مظلوميت جمهوري اسلامي ايران زد. ميتوان كماكان خود را محور خوبيهاي جهان پنداشت و تمام اظهارات را به دشمن منسوب كرد. اما يك نكته بسيار ساده در اين ميان وجود دارد آنها سرنخها، دم خروسها و مدرك و مستندات از ما دارند كه آنها را در ادعاهايشان محق جلوه ميدهد - آن زمان كه سادهلوحانه سرخود را به زير برف كردند - پروژههاي بلندپروازانه بيهدف طراحي كردند. نامعقولترين و نامتعارفترين شيوه را براي دستيابي به فنآوري هستهاي برگزيدند و فكر نكردند كه آنچه ميكنند، روزي در معرض ديد و بررسي متخصصان جهاني قرار ميگيرد. آن روز كه سايت عظيم پنجاه هزار متري طراحي كردند تا در چند مترمربع از يك گوشه آن چند دستگاه كوچك نصب كنند، فكر نكردند كه اگر از اين چاه آب فناوري استراتژيك درنيايد نان تبليغات استكباري درخواهد آمد. آري در آن روز بايد روزي را ميديدند كه عليه ما تيتر شود؛ جمهوري اسلامي نوزده سال دروغ گفت».
پيش از آن نيز درهمين راستا؛ حزب مشاركت پس از تصويب قطعنامههاي شوراي حكام و آژانس، عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران با انتشار بيانيههايي رسماً مواضع ضدامنيت ملي جمهوري اسلامي ايران را اتخاذ نموده بود و در بيانيه اي ضمن اينكه خواستار عمل به مفاد قطعنامه و پذيرش بدون قيد و شرط پروتكل الحاقي از سوي ايران گرديد، به گونهاي اظهار نظر كرده بود كه گويي اتهامزني غرب مبني بر تلاش ايران براي دستيابي به سلاح اتمي واقعيت دارد.
اين مواضع كه در روزنامه شرق مورخ 17/2/82 اعلام شد، جهت استحضار دادگاه محترم به اين شرح قرائت ميشود: «حزب مشاركت ضمن آنكه استفاده صلحآميز از دانش و فناوري هستهاي را حق به رسميت شناخته شده جهاني براي ايران ميداند از نگاه برخي افراد، گروهها و نهادها به استراتژي بازدارندگي انتقاد ميكند و آن را كاملاً در تضاد با مولفههاي امنيت ملي كشور ميداند و در عين حال بازدارندگي سياسي را بهترين شيوه دفاعي ايران در مقابله با تهديدات خارجي ميداند».
تضعيف دستگاه ديپلماسي ايران
حزب در ديگر بيانيههاي صادره از جمله مورخ 26/6/82 به تضعيف دستگاه ديپلماسي ايران پرداخته و ضمن برجستهنمايي شكاف ميان مسئولان نظام جمهوري اسلامي ايران تعيين روند تصميمگيريها را خواستار ميشود.
در ادامه؛ حزب مشاركت طرحي سه فوريتي آماده ساخته تا نظام را به پذيرش قطعنامه شوراي حكام ملزم سازد. مطلبي كه روزنامه شرق مورخ 8/6/82 در گزارش از فراكسيون حزب مشاركت مجلس ششم بخشهايي از آن را فاش ساخت به اين شرح است: «يكي از محورهاي اصلي اين جلسه به اعتراض اكثريت نمايندگان حاضر در جلسه به فرصتهاي از دست رفته اختصاص داشت... عده زيادي از نمايندگان دوم خردادي معتقدند كه مجلس بايد با تصويب قانون، دولت را ملزم به پذيرش پروتكل الحاقي نمايد».
جناب رئيس!
اين موضوع كه يكي از وزراي خارجه سه كشور اروپايي عضو مذاكرات (1+5) در هنگام مذاكره با هيات ايراني مطرح كرده بود كه ؛ «اگر شما هم تن به پذيرش قطعنامه ندهيد ما خبر داريم كه مجلس شما با يك طرح سه فوريتي شما را ملزم به چنين كاري خواهد كرد». مصداق بارزي از اجرا كردن نظريه استراتژيك حزب مبني بر استفاده از بحرانهايي كه كل سيستم سياسي را تهديد ميكند براي تثبيت موقعيت خويش و از مصاديق بارز خيانتهاي انجام شده در حق ملت ايران است.
ابطحي: اصلاحطلبان حاضر به ظالمانهترين تقاضاهاي غرب بودند
رياست محترم دادگاه
موضوع دل دادن به حمايت بيگانگان و امتياز دادن به دشمنان ملت ايران براي تسويه حسابهاي داخلي به جفاي حزب مشاركت در موضوع انرژي هستهاي محدود نميشود.
عملكرد دبيركل حزب مشاركت آقاي محسن ميردامادي در دوره تصدي رياست كميسيون امنيت ملي مجلس ششم نمونه ديگري از اين عملكرد خائنانه است.
دراين مورد محمدعلي ابطحي رئيس دفتر و معاون پارلماني وقت رئيسجمهور در بازجوييهاي خود چنين مينويسد: «بيهويتي اصلاحطلبان در سياست خارجي شاخصترين وجه و بارزترين خصوصيت آنها بود. از هيچ دريوزگي براي جا انداختن خود در برابر غرب فروگذار نميكردند. غربيها اگر ظالمانهترين تقاضاها را هم داشتند حاضر به انجام آن بودند و بدتر اينكه در مواردي پيشبيني ميكردند كه غرب چه خواستهاي ميطلبد پيشاپيش آنها خود را هماهنگ نشان ميدادند. اوج اين قضايا در مجلس ششم بود. كميسيون سياست خارجي گويا جزئي از وزارت خارجه غرب بود كه يكسره وزارتخارجه بيبند و بار آن روز را هم مورد ملامت قرار ميداد و به قول آقاي كروبي كه يكبار ميگفت كه اعضاي كميسيون خارجي مجلس با هر هيئتي كه صحبت ميكنند درمورد خوبي روابط با آمريكا حرف ميزنند، حتي اگر آن كشور خودش ضدآمريكايي باشد.»
تماسهاي ذليلانه ميردامادي
آقاي محمدعلي ابطحي دراين نوشته ميافزايد: «آقاي احمد عزيزي سفير ايران در آلمان ميگفت در سفر رسمي برخي اعضاء پارلمان ايران كه آقاي ميردامادي رئيس آن بود به قدري ذليلانه و طوري عليه مسئولان كشور مثل رهبري حرف ميزدند و بحث انتخابي و انتصابي را مطرح ميكردند كه من در نوشتن گزارش جلسه دچار مشكل شده بودم.»
انكار واقعيت 30 ساله مردمسالاري در ايران
حزب مشاركت با ناديده گرفتن واقعيت درخشان 30 ساله مردمسالاري در ايران تازه ميخواهد در گام دوم استراتژي خود ظرفيتهاي مناسب براي گذار به مردمسالاري را مشخص كند.
در بند 1 گام دوم الزامات آمده است: «مشخص كردن ظرفيتهاي اين بخش انتخابي حاكميت براي گذار به مردمسالاري و آماده كردن طرحهايي براي تحقق بخشيدن به اين ظرفيتها»
مخالفت حزب مشاركت با احكام شريعت
رياست محترم دادگاه
بخش اعظم آنچه به عنوان سند استراتژي حزب مشاركت منتشر شده چنان عبارات موهن و بيپايه است كه فرصت پرداختن به آن در اين مجال نيست، اما اجازه ميخواهم عبارت مهم ديگري را كه ميتواند مستند تصميمات دادگاه دراين زمينه باشد باستحضار برسانم.
در بند ت 6 راهبرد حزب مشاركت در يك موضع عجيب و ضدديني آمده است: «حزب با هميشگي كردن «قوانين موضوعه» به بهانه مبتني بودن آنها بر احكام شريعت مخالف است».
اين موضع حزب مشاركت به شكل آشكار درصدد مخدوش نمودن حاكميت احكام شرع در شئون كشور اسلامي است.
مگر جبهه ملي منحله كه در سال 1360 امام(ره) فرمودند: «امروز جبهه ملي مرتد است» جز اين گفته بود؟ همانگونه كه مستحضريد تنها سندي كه امام(ره) براي اعلام ارتداد جبهه ملي به آن استناد نمودند عبارتي شبيه همين موضع حزب مشاركت بود.
اگر اين عبارت و آنچه در اين مختصر از بخشهايي از سند راهبردي حزب مشاركت به آن استناد شد مقالهاي از يك نفر يا يك سخنراني يا گزارشي در مطبوعات بود، ميشد احتمال داد در شرايط خاص احساسي يا رواني نوشته شده است اما وقتي جمع متفكران يك حزب در يك دوره طولاني، جلسات و مباحثات و با كمك گرفتن همفكران غيرحزبي خود، به چنين جمعبندي سراسر انحرافي رسيدهاند و آن را در يك فضاي متعارف به تصويب جمع بزرگ كنگره خود رساندهاند چه توجيهي ميتوان براي آن پيدا كرد؟
عقايد انحرافي حزب مشاركت ريشه آشوبها
رياست محترم دادگاه
ما درصدد مجازات افراد يا گروهها، صرفاً به استناد انحرافات فكري آنان نيستيم و اگر به اين مستندات براي برخورد قانوني اشاره ميكنيم بدان سبب است كه همين انديشههاي ناصواب، در ميدان عمل به جريان افتاده و خسارات سنگيني را به ملت ايران وارد كرده و در حقيقت ريشه بسياري از حوادث تلخ سالهاي گذشته وآشوبهاي اخير در كشور همين عقايد انحرافي است.
اسناد درون گروهي حزب مشاركت
متاسفانه اسناد درونگروهي حزب مشاركت واقعيتهاي تلخي را روشن ميسازد. در جلسه كميسيون تدوين استراتژي حزب كه در تاريخ 19 تير ماه 1387 تشكيل گرديد پس از بيان مدلهاي مختلف براي در دست گرفتن قدرت،آقاي حجاريان با اشاره به مدل «جين شارپ» براي كودتاي مخملي با تاكيد بر فشار از پائين و استفاده تودهاي، آن را اينگونه تبيين ميكند: «اين راه كه يعني جلوي پارك ملت و اينطور جاها شلوغي راه بيفتد و كمكم از اين گوشه و آن گوشه شروع بشود و يك كارگر بشود رهبر برود با رژيم چانه بزند.»
آقاي تاج زاده ضمن برشماري مدلهاي در دست گرفتن قدرت در كشور ميگويد: «راه چهارم هم سلاح آمريكاست و انقلاب مخملي كه من موافق راه چهارم هستم، تئوري جين شارپ و براندازي نرم خارجي و اينها هم در همين راه چهارم است.»
محمدرضا خاتمي ميگويد: «در عين اينكه پشتوانه داخلي را حساب ميكنيم پشتوانه خارجي را هم حساب كنيم.» تاجزاده ميگويد: «اين همان مدل چهارم است، مدلي كه در برخي از كشورها به صورت مخملي اتفاق افتاد و دو تا كار ميكنند يعني اينكه شما در جامعه چطوري NGO بزنيد و دوم اينكه آمريكا چه كمكهايي براي گسترش روند دموكراسي خواهد كرد.»
ميردامادي ميخواست انقلاب مخملي را بومي كند
دبيركل حزب آقاي ميردامادي دراين جلسه ميگويد: «فقط قرار شد انقلاب مخملي را كه ميخواهيم صحبت كنيم آن را بومي كنيم.»
متأسفانه اين حزب مرعوب نسبت به آمريكا در توهمي است كه انقلاب اسلامي در معرض سقوط توسط آمريكاست و اگر دير بجنبد فرصت حضور در حكومت كودتاي آمريكايي را از دست مي دهد.
نتيجه اين تفكرات توهمآلود اين است كه حزب مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي از هر فرصتي براي پيشي گرفتن در راهاندازي كودتاي مخملين عليه نظام مردمي جمهوري اسلامي ايران از همه قوا استفاده ميكنند و نمونه آن حوادث تلخ انتخابات اخير است.