68 سال نقارهزنی برای امام مهربانیها
قدیمیترین نقارهزن حرم مطهر رضوی هماکنون 68 سال است بدون تعطیلی نقاره میزند و روزهای عزا که نقارهخانه تعطیل است، انگار گمشدهای دارد.
مشهدیها حاج احمد اقوامشکوهی را به عنوان نقارهزن پیر امام مهربانیها میشناسند؛ میراثدار خانوادهای که نسل در نسل نقارهخانه حضرت را اداره میکردهاند. او از جوانی که پای کار امامش آمده تا همین امروز هر روزش را با بالا رفتن 104 پله آغاز کرده است.
وی میگوید: از سال 1324 از سن 19 سالگی کار نقارهزنی در حرم را آغاز کردم و الان حدود 68 سال است که صبح و عصر نقاره میزنم و تمام روزهای تعطیل و غیرتعطیل برای این کار به حرم امام هشتم(ع) آمدهام.
حاج احمد میگوید: از نوجوانی همراه یکی از عموهایم برای نقارهزنی میآمدیم و من کنار دست او نقارهزنی را یاد گرفتم و پدر بزرگم، عموهایم و سه برادرم نقارهزن حرم بودند و الان دو پسرم و دو نوه برادرم نقارهزن حرم امام رضا(ع) هستند و از 6 دهه پیش تا الان حتی یک روز هم مرخصی نرفتهام.
وی میگوید: حتی نشده که برای بیماری، نقارهزنی را تعطیل کنم. وقتی که جوان بودم، یک روز تب شدیدی داشتم ولی نقاره را تعطیل نکردم. هر وقت هر بیماری که داشتم خود حضرت رضا(ع) شفا دادند.
چهار پنج سال پیش دو تا کلیهام به مشکل خورد. یک بار دیگر دلدرد شدیدی گرفتم که گفتند یا زخم معده است یا زخم اثنیعشر. از خود حضرت خواستم که شفا عنایت کنند و تا الان هم دوباره محتاج دکتر نشدهام.
یادم هستم حدود 30 سال قبل برای معاینه چشم پیش چشمپزشک رفتم. با یک چشمم خوب نمیدیدم. دکتر چند تا عینک گذاشت، باز هم خوب ندیدم. آخر سر گفتند چشمم آب مروارید آورده و باید خیلی زود عمل شود. من هم به خاطر نقارهخانه نمیتوانستم بستری شوم. برای همین یک روز، قبل از رفتن به نقارهخانه اول رفتم طرف گنبد. چشمم را روی گنبد گذاشتم و نجوایی با حضرت کردم. الان حدود 30 سال از این ماجرا میگذرد و چشمهای من هیچ تفاوتی با هم ندارد. میخواهم بگویم اینها همه از لطف حضرت است، وگرنه من نمیتوانستم در طول این سالها بدون وقفه این کار را انجام دهم.
حاج احمد که هماکنون 88 سال سن دارد و بالا رفتن از پلهها برایش سخت است، میگوید: در این سالها هنوز پلههای نقارهخانه را نشمردهام.
یعنی اصلا در این عوالم نیستم. بعد هم با اینکه بالا رفتن از پلههای معمولی برای من سخت است، ولی پلههای نقارهخانه را که بلندتر از پلههای ساختمانهاست بالا میروم و هیچ سختی احساس نمیکنم و تا به حال هم سخت نبوده است. به نظرم اگر دکتر بگوید این کار را نکن، خود حضرت مشکل من را حل میکنند و اگر روزی نتوانم از پلهها بالا بروم پسرم مرا روی پشتش میگذارد و بالا میبرد، زیرا روزی که اینجا نیایم روز مرگ من است.
قدیمیترین نقارهزن امام رضا(ع) میگوید: از همان زمان جوانی عشق من نقارهزنی حرم مطهر رضوی بوده است. روزی یک ساعت، یک ساعت و نیم قبل از اذان رو به گنبد حضرت مینشستم و گنبد را تماشا میکردم. همیشه آن بالا بودهام. همه چیز من در خانه امام رضا(ع) است. حتی روزهای عزا که نقارهخانه تعطیل است، انگار گمشدهای دارم.
یادم هست چند سال پیش یک روز در حال رفتن به حرم بودم که همسرم حالش بد شد. بردمش درمانگاه امام هادی. وقتی رسیدیم، دکتر گفت فوری نوار قلب بگیر و خانمت را ببر یک بیمارستان مجهزتر. کمکم داشت دیر میشد و نزدیک بود برای اولین بار به حرم نرسم، ولی تا رسیدیم بیمارستان دوم دکتر تا من را با لباس خادمی دید، پرسید: «چهکارهاید؟» گفتم:«نقارهزن حرمم. الان هم داشتم میرفتم حرم.» گفت: «پس اینجا چه کار میکنی؟ برو نقارهات را بزن و برای ما هم دعا کن.»