اقتصاد در آینه رسانهها
گرانی سهباره برق در دولت یازدهم!
آرمان
این روزنامه حامی دولت نوشت: بر اساس قانون هدفمندي يارانهها، قيمتهاي انرژي سال به سال بايد افزايش يابد و در طول فعاليت دولت تدبير و اميد تاكنون قيمت برق در دو مرحله و قيمت آب در يك مرحله اصلاح شده است. تعرفه برق خانگي در سال 1394، 10درصد در هر پلكان افزايش پيدا كرد و اين در حالي است كه تعرفه برق سال 1393 از اسفندماه سال گذشته 24 درصد افزايش يافته بود. حالا بنابر گفته وزير نيرو سناريوهاي اصلاح قيمت آب و برق به شوراي اقتصاد رفته است كه در صورت تصويب، اجرايي خواهد شد...
بعد از اين دو مرحله افزايش قيمت كه در فواصل زمان بسيار كوتاه (اسفند سال 93 و ابتداي 94) انجام گرفت، اينبار بعد از گذشت 6 ماه قرار شده است دوباره تعرفه برق بالاتر برود.
تأثیر منفی توافق هستهای بر طرح مسکن دولت
دنیای اقتصاد
این روزنامه درباره شکست طرح اخیر دولت برای خانهدار شدن مردم تأکید کرد: سپردهگذاری در صندوق پسانداز یکم رو به کاهش گذاشته و آمار ثبتنام خانهاولیها، 18 درصد کمتر از سطح انتظار است. بررسیها درباره سرد شدن استقبال اولیه از وام 80 میلیونی، 5 عامل را شناسایی کرده که مهمترین آن، ترجیح تقاضای اخذ تسهیلات بدون سپرده و اجتناب از انتظار یکساله برای خرید مسکن است....
صندوق پسانداز «یکم» 19 خرداد امسال برای پرداخت وام خرید مسکن به گروه خاصی از تقاضا - خانهاولیها یا همان زوجهای فاقد سابقه مالکیت- تشکیل شد تا مشروط به یک سال سپردهگذاری معادل نصف تسهیلات، به سپردهگذاران تهرانی 80 میلیون تومان و به متقاضیان شهرهای بزرگ و کوچک به ترتیب 60 و 40 میلیون تومان وام خرید مسکن پرداخت کند.
ورود گروه خاص تقاضای مسکن به صندوق «یکم» در 19 روز اول ثبتنام در شعب بانک مسکن، برابر حد انتظار و حتی بیشتر از روزهای اول شروع به کار سایر صندوقهای پسانداز مسکن که در یکی دو دهه اخیر در این بانک شکل گرفت، بود به طوری که تا اوایل تیرماه، روزانه 216 نفر در صندوق «یکم» بهعنوان متقاضی قطعی وام خانهاولی، سپردهگذاری و افتتاح حساب انجام دادند.
اما بعد از اعلام توافق هستهای در اواخر تیر، روند سپردهگذاری در این صندوق، با استقبال سرد روبهرو شد و حجم ثبتنام روزانه در 41 روز اول یعنی تا پایان اولین ماه تابستان94 به 193 نفر رسید. در این مدت 11هزار و 464 نفر در کل کشور برای دریافت وام خرید مسکن خانهاولی، در صندوق «یکم» سپردهگذاری کردهاند که این میزان تقاضای قطعی حدود 18 درصد کمتر از انتظار اولیه مقامات بانکی است.
ادامه بیکاری 6 هزار کارگر کارخانجات سنگ
اعتماد
اعتماد هم گزارش داد: چندي پيش بود كه اخذ ماليات بر ارزش افزوده زنگ تعطيلي سراسري كارخانجات سنگ را در كشور به صدا درآورد و حالا بيش از يك ماه است كه كارخانجات سنگ در كشور تعطيل هستند و بيش از شش هزار كارگر بيكار شدهاند. بعد از گذشت يك ماه دو وزير كمر همت بستهاند تا مشكل سنگبریها را رفع كرده و اختلافنظرها با سازمان امور مالياتي كشور را در قالب توافق حل كنند.
پيش از اين نيز سازمان امور مالياتي و اتحاديه سنگبریها توافقنامه ديگري را در مورد ماليات بر ارزش افزوده امضا كرده بودند كه توسط عسگري، رئيس سازمان امور مالياتي كشور براي سال ٩٤ ناديده انگاشته شد. به هر روي گويا بيكاري بيش از شش هزار كارگر زنگ خطري بود كه موجب شد دو وزير اقتصاد و دارايي و صنعت، معدن و تجارت را دست به كار مداخله در اختلافات ماليات بر ارزش افزوده كرد و پيش از اينكه اختلافات مالياتي اصناف و ديگر بخشهاي توليدي رفع شود؛ زمزمههاي توافقنامه جديد و گشايش كارخانههاي سنگبری به گوش رسيد.
اما گويا سنگبریها همچنان با نگاه شك به توافقنامه جديد مينگرند و معتقدند كه تا زماني كه امضاي رئيس سازمان امور مالياتي را پاي توافقنامه جديد نبينند و ابلاغيه آن به شعبات مالياتي ارسال نشود نميتوانند در مورد شكست قفل در كارخانههاي خود اقدام كنند.
برکناری مدیرعامل حفاری شمال در پی انتقاد از زنگنه!
وطن امروز
وطن امروز نوشت: مدیرعامل شرکت حفاری شمال بعد از انتقاد از عملکرد وزارت نفت مبنی بر حذف شرکتهای ایرانی و واگذاری کار به خارجیها از کار برکنار شد. هدایتالله خادمی، مدیرعامل سابق شرکت حفاری شمال بعد از اینکه شرکت ملی نفت یک دکل هندی را جایگزین دکل حفاری سحر1- متعلق به شرکت حفاری شمال- کرد، اقدام به افشای پشت پرده بهکارگیری دکلهای خارجی در طرحهای نفتی کشور کرد و دیروز هم برکنار شد...
درپی اختلافات زنگنه با مدیرعامل شرکت حفاری شمال، زنگنه به سعیدیکیا، رئیس بنیاد مستضعفان وعده داده بود در صورت برکناری خادمی، بدهی 800 میلیارد تومانی نفت به این شرکت را پرداخت خواهد کرد.
سرمايهگذاران خارجي ایران را
بازار بزرگ مصرف میبینند!
خراسان
خراسان در گفتوگو با هادي صالحي اصفهاني استاد دانشگاه ايلينويز آمريکا درباره تاثیر توافق هستهای بر اقتصاد کشور نوشت: فکر نميکنم سيل بزرگي از سرمايه خارجي در راه باشد. من فکر ميکنم در حال حاضر شرکتهاي بزرگ بينالمللي ميآيند و دستي به آب ميزنند.
ممکن است خيليهاشان سرمايهگذاري را شروع کنند. ولي به جز بخش نفت و گاز که سرمايه خارجي جذب ميکند، به احتمال قوي بعد از يکي دو سال يک عدهشان مايوس ميشوند. براي اينکه انتظاراتي که در اين طرف هست با انتظارات آن طرف خيلي فرق ميکند...
بخش عمدهاي از سرمايهگذاران خارجي فقط به منابع نفت و گاز ايران فکر ميکنند. اصلا کاري به بقيه کشور ندارند و اثر سرمايهگذاريشان هم روي زندگي مردم مستقيم نخواهد بود. براي اينکه ميآيند و در گوشهاي با ماشينآلاتشان با بخش کوچکي از نيروي متخصص کار ميکنند.يک عده هم نگاهي به اين موضوع دارند که اين خارجيها که براي سرمايهگذاري به ايران ميآيند به هتل، وسيله نقليه و ديگر چيزها نياز دارند.
اين سرمايهگذاران خارجي ميگويند ما در اين قسمت سرمايهگذاري ميکنيم. اين در سطح زندگي مردم اثر دارد. اما باز هم من اثر بزرگي نميبينم...
يک سري ديگر از سرمايهگذاران خارجي به بازار 80 ميليوني ايران و طبقه متوسط بزرگش چشم دوختهاند. فکر ميکنند اينها همه موبايل ميخواهند، خودرو ميخواهند... يعني ايران را به شکل يک بازار مصرفي بزرگ ميبينند. کمتر سرمايهگذار خارجي است که با خود بگويد ميروم ايران کالا توليد کنم و به ساير کشورها صادر کنم.