امام خمینی(ره) یگانه زمانه (بخش پایانی)
خلوت با خدا پشتوانه سیاست اخلاقی
استاد سید محمد مهدی میرباقری
خروج از مرز تقوا، غیبت و تهمت و قول به غیر علم، در میدانهای سیاسی بسیار خطرناک است و هیچ توجیهی ندارد. اخلاق سیاسی سطوحی دارد. یک سطح، سطح کلان اخلاق سیاسی است که تنظیمات اخلاقی کلان در حوزه سیاست است. اما اخلاق عمومی مربوط به رفتار عمومی است که حتماً باید توام با مدارا، حلم، محبت، تقوا و احتیاط باشد. این شاخصهها را باید داشته باشد. باید مدارا کنیم؛ ما باید حلم داشته باشیم؛ انگیزههای غیرالهی نباید ما را به حرکت درآورد. ما باید نسبت به دیگران محبت و اشفاق داشته باشیم تا دیگران را به راه بیاوریم. نبی اکرم(ص) به هدایت همه، حریص بودند. در ما باید ولع به هدایت وجود داشته باشد. نباید هر خطاکاری را بلافاصله از کشتی انقلاب پیاده کرد؛ در این امر باید تقوا و احتیاط داشته باشیم. پرهیز از قول به غیر علم، پرهیز از موضعگیری به غیر علم، لازم است. به شدت باید مراقب بود وگرنه نتیجهاش الهی نخواهد بود. بهترین راه، حرکت پشت سر رهبری است؛ نه جلوتر از ایشان و نه دور از ایشان؛ در رفتار و کلمات ایشان به ویژه در حوادث و فتنهها باید دقت مضاعف کرد.
سیره امام (ره) در ماههای عبادت و مناجات
یک نکته دیگر هم این است که اولیای خدا که پرچمداران حرکتهای بزرگ بودند خلوتهایی باخدای خود داشتند. در آن خلوتها میگرفتند و به جامعه میدادند. دلیل اینکه خداوند متعال به وجود مقدس پیغمبر اسلام خطاب میکند:
«قم اللیل الا قلیلاً نصفه او انقص منه قلیلاً. او زد علیه و رتل القرءان ترتیلاً» شبها بیدار باش، بیش از نیمی از شب را برای تلاوت قرآن صرف کن. چون آن تلاش عظیم روز، آن ماموریتهای عظیم اجتماعی و ماموریتهای الهی که حضرت داشتند بیداری شب را میطلبد؛«ان لک فی النهار سبحاً طویلاً». کسی که شب خوبی ندارد روز خوبی هم ندارد. کسی که شب را به بطالت بگذراند روز هم هر کاری کند بطالت است. کسانی که شب زندهدارند، در روز هم بیدار و زندهاند. زنده بودن در حیات روز، در گرو بیداری و احیاء شب است. بااحیاء در شب، انسان به حیات در روز میرسد. لذا به احیای شب قدر است که حیات سال انسان تامین میشود. در لحظههای حساس انسان باید بیدار باشد. لذا همه بزرگانی که متصرف بودند این حالات را داشتند. هم قبل از اینکه به زمان ماموریت اصلی خود برسند و هم بعد از مأموریت خود خلوت داشتند؛ از جلمه امام (ره) که خلوتهای فراوانی قبل از رسیدن به این مناصب اجتماعی داشتند. در دورهای هم که به مرجعیت و پس از آن به رهبری و زعامت رسیدند نیز این خلوات را داشتند. از جمله در روز- حداقل براساس آن چیزی که از معاشران نزدیک امام(ره) سؤال شد- هشت نوبت قرآن تلاوت میکردند. امام (ره) در ماه رمضان خلوت داشتند. ملاقاتهای ایشان تعطیل بوده الا ضروریات. ملاقاتهای رسمی و رسانهای نداشتند و مشغول به برنامههای معنوی خود بودند. در سه ماه مخصوص رجب، شعبان و رمضان هر سال انسان از باب ولایت وارد میشود و به حقیقت نبوت و شفاعت نبیاکرم(ص) که ماه شعبان است میرسد و از آنجا وارد ضیافتالله و شب قدر میشود؛ حقیقتی از قدر به او داده میشود و عطری از قدر بر او مینشیند. این سه ماه، ماههای برنامهریزی است. این سه ماه را امام(ره) علی الاصول برنامه خاصی داشتند و مناجاتهای خاصی به خصوص مناجات شعبانیه را (که مکرر بر خواندن آن تاکید میکردند) میخواندند. از مقام معظم رهبری(مدظله) نقل است که ایشان از امام (ره) سؤال کردند: مناجات خاص، کدام مناجات است؟ امام مناجات شعبانیه را نام بردند. روایت هم داریم که همه ائمه(ع) این مناجات را میخواندند. ما در این سه ماه هر قدر هم که اشتغال داشته باشیم، به اندازهای که ماموریتمان بزرگتر است، باید خلوتهای بهتری داشته باشیم تا بتوانیم ماموریتها را بهتر انجام دهیم. به تعبیر دیگر ما باید با یک دست از بالا بگیریم و با دست دیگر منتشر کنیم. آن دستی که رو به بالا بلند میشود در خلوات انسان است. مخصوصاً خلوات این سه ماه. جامعه وعاظ و جامعه مادحین که رهبری عواطف و احساسات مذهبی را به یک نسبتی در دست دارند و عواطف عاشورایی را در جامعه تزریق میکنند و این حقایق را بسط میدهند، حتما باید خودشان از سرچشمه عاشورا بنوشند. از آن سرچشمه نور، نورانی شوند تا بتوانند دیگران را به نور برسانند. اگر «ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه» است راه یافتن واعظین و مادحین به حقایق نوری حضرت و گشوده شدن ابواب قلب به سوی مراتب نوری حضرت، شرط هدایت مردم به عاشوراست و این نیاز به خلوت دارد. نیاز به انس دارد.
تأثیر امام بر ادبیات عمومی جهان
در مجموع، امام(ره) با ظرفیتی که داشتند ادبیات عمومی جهان را به نسبت زیادی تحت تاثیر قرار دادند که این نکته بسیار مهمی است. بهعنوان مثال ادبیات مبارزه را تغییر دادند. جبههبندیها و توجهات را عوض کردند. اینکه امپریالیسم را به استکبار و طبقه کارگر را به طبقه مستضعفین تغییر دادند، یک تحول ادبی صرف نیست. تحول در فرهنگ است و این مفهوم، طبقات اجتماعی و انگیزههای مبارزاتی را تحلیل جدید کردن است.
گاهی با انگیزههای مادی و مبارزاتی تحلیل میکنند طبقات را مادی تحلیل میکنند؛ انگیرههای درگیری را مادی تحلیل میکنند و گاهی انگیزهها را الهی تحلیل میکنند. به تعبیر دیگر اگر بخواهیم جریان ظلم را تقبیح کنیم با ادبیات الهی تقبیح میکنیم و نقطه ضعف آن را استکبار علی الله و تکبر بر بندگان خدا میبینیم. این خیلی متفاوت است. تغییر در ادبیات کلان سیاسی جهان به خصوص ادبیات مبارزه از کارهای عظیمی بودکه امام(ره) انجام دادند. مفهومی مثل شیطان بزرگ، استکبار، استضعاف، اسلام آمریکایی و اسلام ناب را وارد ادبیات سیاسی جهان کردن، این کار کوچکی نبود که ایشان آن را انجام داده و تثبیت کردند. ورود اینها به ادبیات سیاسی یعنی ورود به فرهنگ سیاسی جهان. اینها در لایههای بعدی هم جریان پیدا کرده و بر پایه آن، دانش درست میشود. ساختار اجتماعی و مرزبندیهای اجتماعی بر پایه آن شکل میگیرد. همدلی و همفکریها شکل میگیرد. امام (ره) این تصرف عظیم را انجام دادند و بحمدالله مقام معظم رهبری (مدظله) نیز به خوبی و هشیاری آن را ادامه دادهاند. این مطلبی است که ما باید به آن توجه کرده و از آن پاسداری کنیم. در حوزههای دیگر نیز ادبیات امام (ره) جریانساز شده است که شرح آن به فرصت وسیعتری احتیاج دارد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
خروج از مرز تقوا، غیبت و تهمت و قول به غیر علم، در میدانهای سیاسی بسیار خطرناک است و هیچ توجیهی ندارد. اخلاق سیاسی سطوحی دارد. یک سطح، سطح کلان اخلاق سیاسی است که تنظیمات اخلاقی کلان در حوزه سیاست است. اما اخلاق عمومی مربوط به رفتار عمومی است که حتماً باید توام با مدارا، حلم، محبت، تقوا و احتیاط باشد. این شاخصهها را باید داشته باشد. باید مدارا کنیم؛ ما باید حلم داشته باشیم؛ انگیزههای غیرالهی نباید ما را به حرکت درآورد. ما باید نسبت به دیگران محبت و اشفاق داشته باشیم تا دیگران را به راه بیاوریم. نبی اکرم(ص) به هدایت همه، حریص بودند. در ما باید ولع به هدایت وجود داشته باشد. نباید هر خطاکاری را بلافاصله از کشتی انقلاب پیاده کرد؛ در این امر باید تقوا و احتیاط داشته باشیم. پرهیز از قول به غیر علم، پرهیز از موضعگیری به غیر علم، لازم است. به شدت باید مراقب بود وگرنه نتیجهاش الهی نخواهد بود. بهترین راه، حرکت پشت سر رهبری است؛ نه جلوتر از ایشان و نه دور از ایشان؛ در رفتار و کلمات ایشان به ویژه در حوادث و فتنهها باید دقت مضاعف کرد.
سیره امام (ره) در ماههای عبادت و مناجات
یک نکته دیگر هم این است که اولیای خدا که پرچمداران حرکتهای بزرگ بودند خلوتهایی باخدای خود داشتند. در آن خلوتها میگرفتند و به جامعه میدادند. دلیل اینکه خداوند متعال به وجود مقدس پیغمبر اسلام خطاب میکند:
«قم اللیل الا قلیلاً نصفه او انقص منه قلیلاً. او زد علیه و رتل القرءان ترتیلاً» شبها بیدار باش، بیش از نیمی از شب را برای تلاوت قرآن صرف کن. چون آن تلاش عظیم روز، آن ماموریتهای عظیم اجتماعی و ماموریتهای الهی که حضرت داشتند بیداری شب را میطلبد؛«ان لک فی النهار سبحاً طویلاً». کسی که شب خوبی ندارد روز خوبی هم ندارد. کسی که شب را به بطالت بگذراند روز هم هر کاری کند بطالت است. کسانی که شب زندهدارند، در روز هم بیدار و زندهاند. زنده بودن در حیات روز، در گرو بیداری و احیاء شب است. بااحیاء در شب، انسان به حیات در روز میرسد. لذا به احیای شب قدر است که حیات سال انسان تامین میشود. در لحظههای حساس انسان باید بیدار باشد. لذا همه بزرگانی که متصرف بودند این حالات را داشتند. هم قبل از اینکه به زمان ماموریت اصلی خود برسند و هم بعد از مأموریت خود خلوت داشتند؛ از جلمه امام (ره) که خلوتهای فراوانی قبل از رسیدن به این مناصب اجتماعی داشتند. در دورهای هم که به مرجعیت و پس از آن به رهبری و زعامت رسیدند نیز این خلوات را داشتند. از جمله در روز- حداقل براساس آن چیزی که از معاشران نزدیک امام(ره) سؤال شد- هشت نوبت قرآن تلاوت میکردند. امام (ره) در ماه رمضان خلوت داشتند. ملاقاتهای ایشان تعطیل بوده الا ضروریات. ملاقاتهای رسمی و رسانهای نداشتند و مشغول به برنامههای معنوی خود بودند. در سه ماه مخصوص رجب، شعبان و رمضان هر سال انسان از باب ولایت وارد میشود و به حقیقت نبوت و شفاعت نبیاکرم(ص) که ماه شعبان است میرسد و از آنجا وارد ضیافتالله و شب قدر میشود؛ حقیقتی از قدر به او داده میشود و عطری از قدر بر او مینشیند. این سه ماه، ماههای برنامهریزی است. این سه ماه را امام(ره) علی الاصول برنامه خاصی داشتند و مناجاتهای خاصی به خصوص مناجات شعبانیه را (که مکرر بر خواندن آن تاکید میکردند) میخواندند. از مقام معظم رهبری(مدظله) نقل است که ایشان از امام (ره) سؤال کردند: مناجات خاص، کدام مناجات است؟ امام مناجات شعبانیه را نام بردند. روایت هم داریم که همه ائمه(ع) این مناجات را میخواندند. ما در این سه ماه هر قدر هم که اشتغال داشته باشیم، به اندازهای که ماموریتمان بزرگتر است، باید خلوتهای بهتری داشته باشیم تا بتوانیم ماموریتها را بهتر انجام دهیم. به تعبیر دیگر ما باید با یک دست از بالا بگیریم و با دست دیگر منتشر کنیم. آن دستی که رو به بالا بلند میشود در خلوات انسان است. مخصوصاً خلوات این سه ماه. جامعه وعاظ و جامعه مادحین که رهبری عواطف و احساسات مذهبی را به یک نسبتی در دست دارند و عواطف عاشورایی را در جامعه تزریق میکنند و این حقایق را بسط میدهند، حتما باید خودشان از سرچشمه عاشورا بنوشند. از آن سرچشمه نور، نورانی شوند تا بتوانند دیگران را به نور برسانند. اگر «ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه» است راه یافتن واعظین و مادحین به حقایق نوری حضرت و گشوده شدن ابواب قلب به سوی مراتب نوری حضرت، شرط هدایت مردم به عاشوراست و این نیاز به خلوت دارد. نیاز به انس دارد.
تأثیر امام بر ادبیات عمومی جهان
در مجموع، امام(ره) با ظرفیتی که داشتند ادبیات عمومی جهان را به نسبت زیادی تحت تاثیر قرار دادند که این نکته بسیار مهمی است. بهعنوان مثال ادبیات مبارزه را تغییر دادند. جبههبندیها و توجهات را عوض کردند. اینکه امپریالیسم را به استکبار و طبقه کارگر را به طبقه مستضعفین تغییر دادند، یک تحول ادبی صرف نیست. تحول در فرهنگ است و این مفهوم، طبقات اجتماعی و انگیزههای مبارزاتی را تحلیل جدید کردن است.
گاهی با انگیزههای مادی و مبارزاتی تحلیل میکنند طبقات را مادی تحلیل میکنند؛ انگیرههای درگیری را مادی تحلیل میکنند و گاهی انگیزهها را الهی تحلیل میکنند. به تعبیر دیگر اگر بخواهیم جریان ظلم را تقبیح کنیم با ادبیات الهی تقبیح میکنیم و نقطه ضعف آن را استکبار علی الله و تکبر بر بندگان خدا میبینیم. این خیلی متفاوت است. تغییر در ادبیات کلان سیاسی جهان به خصوص ادبیات مبارزه از کارهای عظیمی بودکه امام(ره) انجام دادند. مفهومی مثل شیطان بزرگ، استکبار، استضعاف، اسلام آمریکایی و اسلام ناب را وارد ادبیات سیاسی جهان کردن، این کار کوچکی نبود که ایشان آن را انجام داده و تثبیت کردند. ورود اینها به ادبیات سیاسی یعنی ورود به فرهنگ سیاسی جهان. اینها در لایههای بعدی هم جریان پیدا کرده و بر پایه آن، دانش درست میشود. ساختار اجتماعی و مرزبندیهای اجتماعی بر پایه آن شکل میگیرد. همدلی و همفکریها شکل میگیرد. امام (ره) این تصرف عظیم را انجام دادند و بحمدالله مقام معظم رهبری (مدظله) نیز به خوبی و هشیاری آن را ادامه دادهاند. این مطلبی است که ما باید به آن توجه کرده و از آن پاسداری کنیم. در حوزههای دیگر نیز ادبیات امام (ره) جریانساز شده است که شرح آن به فرصت وسیعتری احتیاج دارد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته