پزشکی که پس از ۲۶ سال زندگی در آمریکا به اردوی جهادی آمد
دکتر حسن حسنزاده فارغالتحصیل دانشگاه بوستون آمریکا در رشته پزشکی است که دو سال خدمت سربازی را در دوران دفاع مقدس در ارتش گذرانده و از سال ۶۷ تا ۹۳ یعنی ۲۶ سال را در آمریکا زندگی نموده وچند ماهی است که به ایران بازگشته و در ایام ارتحال حضرت امام خمینی(ره) با گروه پزشکی جبهه جهادی منتظران خورشید به قلل مرتفع و صعبالعبور سلسله کوههای زاگرس در دزفول عزیمت کرده است.گفتوگوی کوتاه زیر در مسیر بازگشت حسنزاده از اردوی جهادی توسط سایت کپر انجام شده است که به شرح زیر میآید:
* چرا به ایران بازگشتید؟
زندگی و حیات در ایران حقیقتاً بسیار متفاوت است و قابل مقایسه با هیچ جای دنیا نیست ضمن آنکه احساس میکردم بهتر است به مردم کشور خودم و به هموطنانم کمک کنم.
* چه شد که به اردوی جهادی رفتید؟
مسئول کمیته بهداشت و درمان گروه منتظران خورشید از منطقهای محروم با ویژگیهای بسیار خاص جغرافیایی و فرهنگی گفت و از اقداماتی که در اردوی نوروزشان انجام داده بودند لذا تصمیم گرفتم که این منطقه ویژه را از نزدیک دیده و به مردم خدمت کنم ضمن آنکه سالهای سال بود که از دوران خدمتم در منطقه مهران در دفاع مقدس میگذشت که علاقهمند بودم بار دیگر پس از سالها غربت در چنین فضاهایی حضور یابم که شبیه به دوران جهادسازندگی، جوانان علاقهمند در مناطق محروم شرکت میکنند.
* اردویی که رفتید چگونه ارزیابی میکنید؟
الحمدلله با اقداماتی که گروه منتظران در ایام نوروز در این منطقه انجام داده بودند اهالی استقبال خیلی گرمی از ما کردند که فهمیدیم نتیجه همان خدمات ارزشمند بوده که این استقبال اولیه در روحیه ما خیلی تاثیر گذاشت اگرچه حرکت خوب و خداپسندانه گروه که در تخصصهای مختلف هم بودند استقبال اهالی را در روز آخر بیشتر از اول کرد، به هرحال اردو بسیار موثر بود و بیشتر از آنکه اهالی تحت تاثیر قرار بگیرند در خود ما تغییر و تحول درونی به وجود آمد.
* شما چند نفر از اهالی را معاینه کردید؟
به لطف خدا ۳۰۰ بیمار را درمان و مداوا کردم، نکته و خاطره جالب آن بود که نوزادی سه ماهه را پیش من آوردند که گویا توسط پزشک خانم گروه در نوروز به دنیا آمده بود. این نوزاد در تب ۴۰ درجه میسوخت و هر آن ممکن بود تشنج بگیرد که پس از سه ساعت توانستیم بچه را درمان کرده و خوشبختانه روز بعد دیدم در حال بازیگوشی است.
* صحبت پایانی؟
حضور جوانان در این روستاها خیلی اثر دارد و مردم را خوشحال و امیدوار میکند. همین گروه منتظران خورشید که نوروز به این منطقه آمده بودند آنقدر خوب ماموریت شان را انجام داده بودند که توقع اهالی از ما نیز خیلی بالا بود ( البته خدا کمک کرد و ما هم پاسخ نیاز آنها را دادیم ) امّا خب توصیه میکنم که باید هرکس یکبار دل را به دریا زده و به این مناطق بیاید. ما به اندازه وسعمان هم مردم را معاینه و درمان کردیم هم داروهای شان را دادیم هم آموزشهای لازم برای پیشگیری از بیماریهای رایج را دادیم اما خب کافی نیست همه باید بیایند.من از دوستان تشکر میکنم که مرا نیز دعوت کردند، حتماً باز هم به این روستاها خواهم آمد. حقیقتاً فضای اینجا با آمریکا قابل مقایسه نیست. هرچند ما در آمریکا هم مسجد و روحانی با صفا و خونگرمی داشتیم که تلاش میکرد فضای جهادگران را آنجا هم بین مسلمانان ایجاد کند، امّا اردوی جهادی چیزدیگری است.
* چرا به ایران بازگشتید؟
زندگی و حیات در ایران حقیقتاً بسیار متفاوت است و قابل مقایسه با هیچ جای دنیا نیست ضمن آنکه احساس میکردم بهتر است به مردم کشور خودم و به هموطنانم کمک کنم.
* چه شد که به اردوی جهادی رفتید؟
مسئول کمیته بهداشت و درمان گروه منتظران خورشید از منطقهای محروم با ویژگیهای بسیار خاص جغرافیایی و فرهنگی گفت و از اقداماتی که در اردوی نوروزشان انجام داده بودند لذا تصمیم گرفتم که این منطقه ویژه را از نزدیک دیده و به مردم خدمت کنم ضمن آنکه سالهای سال بود که از دوران خدمتم در منطقه مهران در دفاع مقدس میگذشت که علاقهمند بودم بار دیگر پس از سالها غربت در چنین فضاهایی حضور یابم که شبیه به دوران جهادسازندگی، جوانان علاقهمند در مناطق محروم شرکت میکنند.
* اردویی که رفتید چگونه ارزیابی میکنید؟
الحمدلله با اقداماتی که گروه منتظران در ایام نوروز در این منطقه انجام داده بودند اهالی استقبال خیلی گرمی از ما کردند که فهمیدیم نتیجه همان خدمات ارزشمند بوده که این استقبال اولیه در روحیه ما خیلی تاثیر گذاشت اگرچه حرکت خوب و خداپسندانه گروه که در تخصصهای مختلف هم بودند استقبال اهالی را در روز آخر بیشتر از اول کرد، به هرحال اردو بسیار موثر بود و بیشتر از آنکه اهالی تحت تاثیر قرار بگیرند در خود ما تغییر و تحول درونی به وجود آمد.
* شما چند نفر از اهالی را معاینه کردید؟
به لطف خدا ۳۰۰ بیمار را درمان و مداوا کردم، نکته و خاطره جالب آن بود که نوزادی سه ماهه را پیش من آوردند که گویا توسط پزشک خانم گروه در نوروز به دنیا آمده بود. این نوزاد در تب ۴۰ درجه میسوخت و هر آن ممکن بود تشنج بگیرد که پس از سه ساعت توانستیم بچه را درمان کرده و خوشبختانه روز بعد دیدم در حال بازیگوشی است.
* صحبت پایانی؟
حضور جوانان در این روستاها خیلی اثر دارد و مردم را خوشحال و امیدوار میکند. همین گروه منتظران خورشید که نوروز به این منطقه آمده بودند آنقدر خوب ماموریت شان را انجام داده بودند که توقع اهالی از ما نیز خیلی بالا بود ( البته خدا کمک کرد و ما هم پاسخ نیاز آنها را دادیم ) امّا خب توصیه میکنم که باید هرکس یکبار دل را به دریا زده و به این مناطق بیاید. ما به اندازه وسعمان هم مردم را معاینه و درمان کردیم هم داروهای شان را دادیم هم آموزشهای لازم برای پیشگیری از بیماریهای رایج را دادیم اما خب کافی نیست همه باید بیایند.من از دوستان تشکر میکنم که مرا نیز دعوت کردند، حتماً باز هم به این روستاها خواهم آمد. حقیقتاً فضای اینجا با آمریکا قابل مقایسه نیست. هرچند ما در آمریکا هم مسجد و روحانی با صفا و خونگرمی داشتیم که تلاش میکرد فضای جهادگران را آنجا هم بین مسلمانان ایجاد کند، امّا اردوی جهادی چیزدیگری است.