آثار ماندگار یاد خدا
حسن باقری
یاد خدا در همه مراحل زندگی نسیم روحبخش و پرطراوتی است که انسان را در باغ عشق و رحمت پروردگارش میهمان میکند. دلمشغولیهای زندگی گاهی چنان بالا میگیرد که نگرانی، اضطراب و ترس نتیجهاش میشود تا جاییکه انسان خود را بیپناه و تنها میپندارد. اما یاد خدا و توجه به ذات پاک او انبوهی از آرامش و نشاط را در او زنده میکند و به آینده امیدوار. اما چه ویژگیها و خاصیتهایی بر ذکر خدا مترتب است که چنین فوایدی دارد؟ مطلب پیش رو سعی در تبیین این مسئله دارد.
1- ویژگیهای ذکر و یاد خداوند
اولین موردی که در بحث «ذکر در قرآن» به ذهن میرسد این است که قرآن، ذکر را چگونه تعریف کرده و ویژگیهای آن در کتاب الهی به چه صورت است و به عبارتی ذکر از دیدگاه قرآن چیست؟
معمولاً تصویر ذهنی ما از کلمه ذکر، ذکر با لسان و تکلّم کردن است که در اینجا یاد خدا کردن با زبان معنا میدهد ولی اینگونه نیست بلکه ذکر دو گونه است: ذکر قلبی، ذکر زبانی. (ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 10، ص 215)
پس معنی این کلمه در قرآن نه تنها ذکر لسانی، بلکه ذکر با تمام ابعاد انسانی است. مسلّم است که ذکر خدا تنها به یادآوری با زبان نیست، که زبان ترجمان قلب است، هدف این است که با تمام قلب و جان به ذات پاک خدا متوجّه باشیم. (همان، ج 1، ص515)
1-1- کمّ و کیف ذکر
ذکر باید با دل و جان آدمی عجین شده باشد و نه تنها با زبان. حال باید بدانیم که قرآن برای ذکر چه کمّیتی را بیان داشته، قابل ذکر است که قرآن عدد خاصی را برای ذکر مشخّص ننموده بلکه میفرماید «وَاذْكُرْ رَبَّكَ كَثيراً» (آل عمران/41) (پروردگارت را زیاد یاد کن) از این آیه و آیات مشابه آن به دست میآید که ذکر خدا محدودیت ندارد، هر چه تعداد میخواهی و میتوانی و هر چه بیشتر میتوانی ذکر خدا بگو.
و امّا نکته دوم در این عنوان، بیان کیفیت ذکر از دیدگاه قرآن است، که بدانیم خدای سبحان در کتاب الهی چه کیفیاتی برای ذکر مشخّص نموده و به عبارتی ذکر باید چگونه باشد؟ همانطور که گذشت ذکر تنها به لسان نیست و باید با قلب عجین شود و از جان آدمی نشأت پذیرد، اگرچه ذکر لسانی تاثیر خود را دارد و با ذکر با زبان میتوان یاد نعمات خدا کرد، ولی آنچه قرآن بدان سفارش میکند، همان ذکر قلبی و باخشوع تنها برای خداست «الَّذينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» (انفال/2) (کسانی که وقتی خداوند را یاد میکنند، قلبهایشان خاضع میگردد) و نیز در باب کیفیت ذکر خدا در قرآن «أَشَدَّ ذِكْراً» (بقره/200) (شدیدتر و عمیقتر بودن یاد خدا) هم بیان شده است که میفرماید خدا را با شدیدترین ذکر از لحاظ خلوص باطن و خشوع قلب یاد کنید «أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ» (حدید/16) (خاشع گردد قلبهایشان برای یاد خدا) چنانکه گفته شد، یاد خدا هم از لحاظ کمّیت باید کثیر باشد «وَ اذکُروا الله کَثیراَ» (خدا را شدیدتر و با عمق بیشتر یاد کنید) هم از نظر کیفیت عاشقانه و خالصانه «اَشَدُّ ذِکراً» (شدیدتر و عمیقتر بودن یاد خدا) (محسن قرائتی، تفسیر نور، ج 1، ص318)
پس با توجّه به گفتار فوق میتوان نتیجه گرفت که بنده خدای تعالی، هرچه تعداد و هر چه بهتر و عاشقانهتر میتواند یاد خدا کند، که ذکر خدا پایانی ندارد، چنانکه امام صادق میفرمایند: «ما مِن بِشَیءٍ الّا وَ لَهُ الحَدٌّ ینتهی اِلَیهِ اِلّا الذِّکر فَلَیسَ لَهُ حَدٌّ یَنتَهی اِلَیه» چیزی نیست مگر که برای آن حدّی است که بدان پایان مییابد جز ذکر خدا که پایانی ندارد. (محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج6، ص99)
1-2- زمان و مکان یاد خدا
در بعضی از آیات قرآن برای ذکر، زمان و مکان خاصّی قائل شده است مثلاً در آیه شریفه «في أَيَّامٍ مَعْدُوداتٍ» (بقره/203). خداوند متعال میفرماید: (ذکر و یاد خدا در روزهای معدودی است). برداشت اولیه و عوامانهای که از این آیه میشود این است که تنها در این روزها یاد خدا جایز است و غیر آن مورد قبول درگاه حق قرار نمیگیرد، امّا یقیناً اینطور نبوده بلکه برای ذکر تنها این زمان و این مکان نیست فقط و خداوند متعال ذکر را در این مسائل محدود نمیکند زیرا در آیات دیگری در قرآن میفرماید هرگونه و به هر حالتی میتوانی ذکر خدا بگو «الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ» (آل عمران/191) (آنان كه خدا را ايستاده و نشسته و به پهلو خفته، ياد مىكنند).
و این آیه نشان میدهد که در هر حالتی میتوان یاد خدا بود و همچنین است در آیه شریفه «الّذین هُم علی صَلاتهم دائِمون» (معارج/23) (آنان که پیوسته در نمازند) با توجه به این آیه هم میتوان نتیجه گرفت که ذکر دائم مدّ نظر قرآن است، چرا که نماز که در آیه بدان اشاره شده از بهترین اذکار است و بسیار بدان سفارش شده است، در این آیه خداوند در مورد مومنان میفرماید ایشان دائم الذّکرند و همینطور است در حدیث شریفی از امیرمومنان که میفرمایند: «المومِنُ دائمُالذِّکر» (مؤمن پیوسته در نماز میباشد) (عبدالواحد آمُدی، ترجمه غررالحکم و دررالکلم، ج1، ص121) حتی در روایت دیگری در باب اینکه در هر حالی میتوان ذکر خدا گفت داریم که از امام کاظم(ع) پرسیدند: برای چه مستحب است وقتی انسان اذان را شنید، هر چه را موذّن گفت او نیز بگوید اگر چه در حال ادرار و غائط باشد؟ حضرت فرمود: این کار روزی را زیاد میکند. (محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج6، ص869).
پس نتیجه میگیریم که در قرآن نه تنها ذکر را محدود به زمان و مکان خاصی نکرده، بلکه جواز ذکر در همه حالات داده شده و احادیث ائمه اطهار نیز این گفته را تایید میکند و این که در بعضی آیات زمان و مکان خاصی برای ذکر یاد شده برای آن است که ذکر در آن شرایط، تاثیرات بیشتری بر قلب انسان دارد و یا موارد دیگر و نه اینکه ذکر در غیر آن امکنه و ازمنه جایز نباشد.
2- ثمرات و فواید یاد خدا
لازم به ذکر است که منظور از ثمرات، فوایدی است که ذکر خدا، آن را درپی دارد و نه اینکه هدف بنده از ذکر خدا این موارد باشد و تنها برای رسیدن به این موارد و دستیابی به پاداش آن خدا را یاد کند، بلکه ذکری دارای ارزش و اعتبار است که از روی حبّ خدا و خشوع قلب باشد. یاد خدا سبب محبّت و اطاعت اوست. (محسن قرائتی، تفسیر نور، ج1، ص100) و بنده با این ذکر همنشینی با خدا را طلب میکند «الذّکرُ مُجالِسَةِ المَطلوب» (یاد خدا همنشین خوبی است) (عبدالواحد آمُدی، ترجمه غررالحکم و دررالکلم، ج1، ص36) و نه چیز کمتری چون بهشت را، که مقصد و مقصود اصلی تنها خداست.
2-1- یاد کردن متقابل خدا از یادکننده خود
در قرآن کریم خداوند متعال ثمرات فراوانی را برای ذکر خود نام برده که مهمترین آن را میتوان یاد کردن خدا از بندهاش دانست «فَاذْكُرُوني أَذْكُرْكُمْ وَ اشْكُرُوا لي وَ لا تَكْفُرُونِ» (بقره/152) (مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکرگزار بوده و کفران نعمت نکنید) چرا که خداوند بر بنده گنهکارش منّت نهاده و میگوید اگر یادم کنی یادت میکنم «مَن ذَکَرَ الله ذَکَرَه» (عبدالواحد آمُدی، ترجمه غررالحکم و دررالکلم، ج1، ص686) و چه فضیلتی بالاتر از آن که خالق به یاد بندهاش باشد و یقیناً یاد کردن خدا خود برکاتی دارد، که انگار خدای متعال میفرماید: در روی زمین به یاد من باشید تا در شکم زمین به یاد شما باشم، در دنیا به یاد من باشید تا در عقبی به یاد شما باشم، در نعمت به یاد من باشید تا در شدّت به یاد شما باشم. (زهرا روستا، بیانی از قرآن، ج1، ص71).
2-2- یاد خدا، مایه آرامش
یکی دیگر از ثمرات ذکر در آیات قرآن، آرامش دلهاست « الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/28) (کسانی که ایمان آورده و خدا را یاد میکنند؛ آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرام میگیرد) امروزه میبینیم که آرامش دغدغه هر خانوادهای است به ویژه در جوامع غربی که با مبانی دین مخالفند و قرآن دلیل این سرگردانی و بیآرامشی را، عدم یاد خدا بودن میداند و هر کس که یاد خدا بود قلبش آرام میگیرد. آنچه مایه نجات انسانها و آرامش قلوب است، وارستگی و گسستگی از دنیا و تعلّقات آن است که تنها با ذکر و یاد دائمی خدای تعالی حاصل میشود. (محمدعلی ایازی، تفسیر قرآن مجید برگرفته از آثار امام خمینی، ج4، ص90).
امروزه در جوامع مشکلات و جرائمی را میبینیم که سلب آسایش مردم کرده است و اگر نگاهی به زندگانی افراد مجرم در جامعه که با اعمالی نظیر دزدی، قتل، غارت و ... آرامش جامعه را بر هم میزنند بیندازیم درمییابیم که این افراد در خانوادههای متدیّن رشد نکردهاند و از یاد خدا محروم بودهاند. در جوامع غربی بیدین هم همینطور است که همیشه اضطراب و نگرانی یکی از بزرگترین بلاهای زندگی بوده و هست و عوارض ناشی از آن بر زندگی فردی و اجتماعی آنان تاثیر میگذارد. همیشه آرامش یکی از گمشدههای مهم بشر بوده و انسان هر کاری میکند تا آن را پیدا کند و اینگونه است که قرآن با یک جمله کوتاه و پرمغز، مطمئنترین و نزدیکترین راه را نشان داده و میگوید: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرام میگیرد) (محمدرضا طباطبایینسب، تفسیر نفیس، ج6، ص582)
2-3- غفلتزدایی
یکی از توطئههای شیطان ایجاد غفلت از یاد خداست، چرا که آنان که هر صبح و شام خدا را یاد نمیکنند، از غافلانند. و اذکر...و لا تکن منالغافلین (خدا را یاد کن و از غافلان نباش)
(محسن قرائتی، تفسیر نور، ج4، ص263) وقتی که بنده از یاد خدا غافل شود به گناه میافتد، همانگونه که امروزه در جوامعی که از یاد خدا غافلند مشاهده میشود که چقدر درصد مفاسد اجتماعی بالا رفته و در این منجلاب سردرگمی دست و پا میزنند و از این منجلاب فساد رهایی نخواهند یافت مگر با ذکر و یاد خدا که خداوند وعده داده و تنها تذکّر لازم است تا غفلتزدایی شود. (همان، ج6، ص212) البته لازم به ذکر است که یاد خدا وقتی غفلتزدایی میکند که بدون تظاهر و سر و صدا باشد «تَضَرُّعاً وَ خيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ» (اعراف/205) (خدا را با تضرّع و آهسته بخوانید و بلند نخوانید) وگرنه خودش نوعی سرگرمی و غفلت میشود. (محمدرضا طباطبایینسب، تفسیر نفیس، ج4، ص387) پس تنها یاد خدا از روی اخلاص و بدون ریا میتواند جوامع غفلتزده امروزه را نجات دهد.
2-4- یاد خدا، سبب شکر
خداوند کریم ما را آفرید و در این جهان مستقر نمود و نعمات بسیاری که به شمار نمیآید «وَ اِن تَعُدّوا نِعمَتَالله لا تُحصوها» (ابراهیم/34) (اگر نعمتهای خدا را بشمارید، نمیتوانید تمامی آنها را احصاء کنید) را به ما عطا نمود و با توجه به این عطای بیشمار پروردگار، کمتر وظیفه و فریضه هر مخلوقی شکر منعم است که این شکر مستلزم یاد کردن نعمات خداست چنانکه میفرماید: «اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ» «نعمتى را كه بر شما ارزانى داشتم به ياد بياوريد». یاد نعمتهای او انسان را به معرفت او دعوت میکند و حسّ شکرگزاری را در انسان برمیانگیزد. (محسن قرائتی، تفسیر نور، ج1، ص72)
بعضی از مفسّرین یکی از معانی ذکر در قرآن را شکر دانستهاند مانند فرمایش جناب ابوالفتح رازی در تفسیر روضالجنان که میفرماید: ذکر به معنیِ شکر بوَد فی قوله علیهالسّلام فان ذَکَرَهُ فَقَد شَکَرَه (اگر خداوند را یاد کردی، به تحقیق شکرش کردهای) (الخزائی النیشابوری، ج1، ص237). پس مشخّص شد که خداوند در آیات قرآن مسلمانان را به یاد نعمتهای گوناگون و الطاف خود به آنها میاندازد تا بدین وسیله روح ایمان را در آنها تقویت و حس شکرگزاری و ثبات در برابر مشکلات را در آنها برانگیزد. (محمدرضا طباطبایینسب، تفسیر نفیس، ج3، ص51)
2-5- عامل تقوا و رمز توبه
«اذْكُرُوا ما فيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/64) (آیات الهی را به یاد آورید باشد که باتقوا گردید) یاد آیات الهی و تدبّر در آنها، زمینهساز تقواست. (محسن قرائتی، تفسیر نور، ج1، ص129). در آیات بسیاری در قرآن، خداوند متعال تصریح بر این مطلب دارند که یاد آیات الهی و نعمات پروردگار، زمینهساز تقوا و رمز دوری از گناهان است. «ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ» (آل عمران/135) (خدا را به یاد آوردند، پس بر گناهانشان استغفار کردند) تا ذکر خدا نباشد، فرد متقیای نخواهد بود و همانند این مضمون هم در حدیث حضرت علی(ع) است که میفرمایند: «ذِکرُ الله شِیمَةُ المُتَّقین» (یاد خدا مشوّق متّقین است) (عبدالواحد آمُدی، ترجمه غررالحکم و دررالکلم، ج1، ص421) و چون تنها ذکر است که تقوا بدان حاصل میشود و به عبارتی تنها راه سعادت، ذکر است، پس یقیناً دشمن دیرینه سعادت انسان، میکوشد تا ذکر را از یاد انسان ببرد تا انسان به گناه بیفتد «اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ» (مجادله/19) «شيطان بر آنها چيره شده است و نام خدا را از يادشان برده است. ايشان حزب شيطانند. آگاه باش كه حزب شيطان زيانكنندگانند».
و در مقابل این انسان است که با ذکر خداوند متعال، بینی شیطان را به خاک مالیده و گناه نخواهد کرد و از شر شیطان در امان خواهد بود «ذِکرُ الله دَعامَة الاِیمان و عِصمَة مِنَ الشَّیطان» (یاد خدا سبب تقویت ایمان و محفوظ ماندن از شیطان است) (همان، ج1، ص422) پس انسان تا به یاد خداست گناه نمیکند و آنگاه دچار گناه میشود که به کلی خدا را فراموش کند. (ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج3، ص99)
2-6- روشنی عقل
خداوند متعال در قرآن کریم دفعات بسیاری کلمه ذکر را همراه با کلمه اولوالالباب آورده است و بارها اشاره کرده که تنها عاقلان متذکر میشوند «ما يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ» (بقره/269) (یاد نمیکنند به جز صاحبان عقول) و در آیاتی چند نیز هدایت و ذکر را مختصّ عاقلان دانسته «هُدىً وَ ذِكْرى لِأُولِي الْأَلْبابِ» (غافر/54) (هدایت و ذکر مختصّ عاقلان است).
جایگاه عقل در دین مبین اسلام بسیار بالاست و به عبارتی دین بر اساس عقل بنا شده «اَساسُ الدِّین بُنِیَ عَلَیالعَقل» (محمد محسن فیض کاشانی، نوادر الاخبار، ج1، ص8) و قرآن کریم نیز تنها کسی را که ذکر خدا گوید عاقل میداند. شاید دلیل این انحصار عقل به ذاکر خداوند متعال در قرآن کریم به این خاطر است که هر کس ذکر خدا گوید، عاقل میماند «الذِّکرُ هِدایَةُ العُقول» (یاد خدا هدایتکننده عقول است) (عبدالواحد آمُدی، ترجمه غررالحکم و دررالکلم، ج1، ص85) و بیدار خواهد بود و گول شیطان را نمیخورد و دشمنان را سرکوب میکند، این تنها خصوصیت عاقل است و عاقل از دید قرآن فقط یادکننده خداست. شیطان نیز در این رابطه متقابلاً سعی در غافل کردن مردم از ذکر و رشد عقل میکند تا به اهداف پلید خود برسد، قرآن کریم در بیان این مطلب، مسجد را مرکز ذکر بیان کرده و آنانی را که سعی در خراب کردن مسجد دارند، گناهکار دانسته و مستحق عذاب میداند «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ وَ سَعى في خَرابِها» (چه کسی ظالمتر است از شخصی که مانع یاد خدا در مساجد شده و تلاش در خراب کردن آن دارد) و یقیناً آنان که سعی در تخریب مساجد دارند گماشته شیطانند. امروزه نیز از یکسو شاهد تخریب مساجد باقیمانده از صدر اسلام توسط عوامل سلفی و تکفیری در کنار قبور ائمه بقیع به عنوان مبارزه با شرک هستیم که یقیناً این از توطئههای شیطان است و مصداق آیه مذکور است که آنان راست عذاب عظیم چرا که میخواهند جایی که ذکر خدا در آن جریان دارد خاموش کرده و عقل را از رشد بازدارند و دین را تباه کرده و مردم را به فساد کشند. پس از این مطلب روشن میشود که شیطان و پیروان او سعی در تخریب مساجد که حرم امن الهیاند دارند تا عقول مردم رشد نکند و دینشان تباه شود چنانکه حضرت پیغمبر(ص) میفرمایند: «لا دینَ لِمَن لا عَقلَ لَه» (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار،1403ق، ج1، ص94) (هر کس عقل نداشته باشد، دین ندارد) و به عبارتی هرکس یاد خدا نباشد، دین ندارد.
نتیجهگیری
از مقاله نوشته شده نتایج ذیل به دست میآید:
1- منظور از ذكر در قرآن كريم تنها ذكر به لسان نيست بلكه يادي است كه از قلب و جان آدمي و با خشوع قلب برآيد.
2- قرآن كريم در کمیّت، محدوديتي براي ذكر خدا بيان نفرموده بلكه ميفرمايد: «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثيراً» (خدا را بسیار یاد کنید) هرچه بيشتر ميتواني خداي را ياد كن و در كيفيت نيز ذكر را محدود نكرده و ميفرمايد به هر حالتي كه ميتواني ذكر بگو.
3- خداوند متعال در قرآن براي ذكر ثمرات بسياري بيان كرده همچون ياد كردن متقابل خدا از يادكننده از آنكه خالق بنده خود را ياد كند. خود و ميفرمايد: «فَاذْكُرُوني أَذْكُرْكُمْ» (اگر يادم كنيد يادتان ميكنم) و چه فضيلتي بالاتر بنده بالاتر.
4- ثمره ديگر ذكر خدا، آرامش دلهاست: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرام میگیرد) و پردغدغهترين مسئله امروز جوامع همين آرامش است كه جوامع در پي آنند كه لحظهای آرامش قلبي به دست آورند، قرآن كريم بهترين راه را براي آرامش ذكر خدا ميداند.
5- ياد خدا از دلها غفلتزدايي ميكند چنانکه قرآن ميفرمايد: خدا را ياد كنيد و از غافلان نباشيد «واذکُر... وَلا تکُن مِنَ الغافِلِین» (خدا را یاد کرده... و از غافلان نباش)
6- خداوند متعال آدمي را آفريد و نعمات بسياري به آن ارزاني داشت كه به شمارش نميآيد، كمتر وظيفه هر بندهاي اين است كه خداي خود را بابت اين همه نعمات شكر و سپاس گويد و شكر گفتن خدا جز با ذكر ميسّر نخواهد شد چنانکه معصوم عليهالسّلام ميفرمايد: فان ذَکَرَهُ فَقَد شَکَرَه (اگر خدا را یاد کردی در حقیقت او را شکر کردهای).
7- شيطان انسان را از ياد خدا غافل ميكند و انسان با غافل شدن از ياد خدا به گناه ميافتد، قرآن كريم براي بخشيده شدن گناهان راه توبه كردن را به انسان آموزش ميدهد و توبه كردن جز با ذكر خدا محقق نميشود «اذْكُرُوا ما فيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (آیات الهی را به یاد آورید، باشد که باتقوا گردید).
8- قرآن كريم ذكر را در آيات زيادي همراه با واژه خردمندان آورده است و هر آنكه را كه ذكر خدا ميگويد عاقل ميداند «ما يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ» (یاد نمیکنند به جز صاحبان بصیرت) و در حديث امام علي نيز اين مطلب روشن ميشود كه ذكر و عقل با هم در تعامل هستند «الذِّکرُ هِدایَهًْ العُقول» (یاد خدا هدایتکننده عقول است).