روزهای سرنوشتساز برای تیمهای لیگ برتری(نکته ورزشی)
پانزدهمین دوره مسابقات فوتبال لیگ برتر (جام خلیج فارس) در راه است و این روزها هرچقدر به آغاز مسابقات نزدیکتر میشویم، فصل نقل و انتقالات گرمتر و اخبار آن خواندنیتر میشود.
سرویس ورزشی-
در این روزها سپاهان اصفهان قهرمان جام چهاردهم و مدافع عنوان قهرمانی در جام پانزدهم، طبق معمول و روال همیشگی خود در بازار نقل و انتقالات چراغ خاموش! حرکت میکند، ویترینها را خوب تماشا میکند و هوشمندانه یاران مورد نیاز خود را انتخاب و به جمع تیم قبلی و قهرمان خود اضافه میکند. سابقهنشان داده علیرغم هیاهویی که بعضی تیمهای پرطرفدار در لیگ راه میاندازند، مدیران و مربیان تیم سپاهان معمولا در معرکه نقل و انتقالات بهتر و گزیدهتر و آیندهنگرانهتر عمل میکنند. ضمن اینکه مدارس فوتبال این باشگاه نه فقط در اصفهان که در اکثر مناطق مرکزی و غربی کشور به شدت فعال است برای مثال، نگارنده در سفر اخیر به استان لرستان در ورزشگاه شهر الیگودرز تابلوی مدرسه فوتبال این باشگاه را دیدم، جهت اطلاع خوانندگان عرض کنم که از این زمین و ورزشگاه بازیکنی مثل حسین پاپی در سنین پایینتر به جمع زردپوشان اصفهانی اضافه شده است و... بقیه تیمها هم همینطور، هر کدام به نوعی درگیر این بازار مکاره هستند و سعی میکنندبرای فصل آینده که حداکثر تا یکماه دیگر شروع میشود، تیمهای خود را تقویت کنند و با چهره بهتری نسبت به فصل گذشته در لیگ ظاهر شوند. در این میان البته وضع تیمهای راهآهن و پیکان با رای کمیته استیناف کاملا متفاوت شد.
ماجرای پیکان، راهآهن و خواسته
به حق مس کرمان
طبق این رای پیکان به لیگ برتر بازگشت و راهآهن به دسته یک سقوط کرد و... البته کشمکش در این باره ادامه دارد و ظاهرا راهآهنیها قصد ندارند به این راحتی تن به رای اعلام شده بدهند، تا آنجا که یکی از مسئولان تیم راهآهن (آقای علیرضا رحیمی) به طور کلی صلاحیت شورای استیناف را زیر سوال برده است. از طرف دیگر اگر این رای تثبیت شود، آنوقت مس کرمان هم به حق مدعی انجام بازی تکراری «پلیآف» خواهد شد و ...
تراکتور باید تکلیف سرمربی را تعیین کند
تراکتورسازی هم که نه در آخرین روز بلکه در واپسین دقایق لیگ چهاردهم، قهرمانی را از دست داد، حتما برای امسال و جبران آن اتفاق تلخ فکرها و برنامههایی در سر دارد، اما تا اواسط همین هفته قرارداد این تیم با اولیویرا سرمربی محبوب پرتغالی تیم تراکتورسازی رسما منعقد نشده بود. البته الیویرا اکنون در تبریز به سر میبرد و حتی در تمرینات تیم پرطرفدار کشورمان شرکت هم داشته و بر همین اساس مدیرعامل این تیم (آقای عباسی) هم در مصاحبهای گفته است «همین که الیویرا در ایران است و درتمرینات شرکت میکند، خود نشاندهنده رضایت و تمایل ایشان برای ادامه همکاری و انعقاد قرارداد با تراکتورسازی است»، اما همانطور که بالاتر گفتیم هنوز سرمربی تیم تراکتور رسما قرارداد خود را با این تیم منعقد نکرده است و توصیه ما به مدیران تیم تبریزی این است که این موضوع را با قاطعیت هر چه زودتر فیصله دهند، تا این بار تیم تراکتورسازی از این ناحیه ضربه نخورد و...
پرسپولیس هنوز «پرسپولیسی» نشده!
و اما، دو تیم پرطرفدار تهرانی یعنی پرسپولیس و استقلال هم این روزها سخت مشغول هستند، پرسپولیس که از اواخر فصل گذشته برانکو را در واقع برای فصل آینده استخدام کرد، از لحاظ مدیریتی هم تغییر و تحولاتی داشت و سرپرستی که معلوم نبود اصلا برچه اساسی و برای چه آمده بود، رفت و سرپرستی که قبلا بود و بعد برکنار شده بود و... دوباره به کار دعوت شده است و... تا معلوم شود دراین فوتبال و آن هم درباره مسائل حساسی که پای «مردم» هم در میان است، چقدر بعضی تصمیمها سلیقهای و شخصی است و در آن کمتر منافع ملی، احساسات و توقع هواداران در نظر گرفته میشود و... پرسپولیس در فصل نقل و انتقالات و تا اینجای کار بیکار نبوده، اما به گمان ما هنوز درباره آینده و فصل پیش رو نمیتوان به این «پرسپولیس»، امیدوار بود که در حد نام خود و توقع هواداران ظاهر شود، این تیم نوری را احتمالا از جمع چهرههای کارساز خود از دست داده که کامیابی نیا و رضائیان و... را هم گرفته، در کمال تعجب سیدجلال حسینی را هم که به ایران برگشته نمیخواهد و... دنبال بازیکنانی ناشناخته از صربستان است که ظاهرا یک بار هم «دیپورت» شدهاند. با این وضع آنهایی که مسائل فوتبال و تیمهای لیگ برتری را تعقیب میکنند، فکر میکنیم مثل ما نتوانند درباره حضور پرتوان و «پرسپولیسی» پرسپولیس در فصل آینده مطمئن باشند و...
استقلال دست کارچاقکنها را قطع کرد
از آن سو استقلالیها که با تصمیمی درست و قاطعانه و انتخاب پرویز مظلومی به سمت سرمربیگری خیلی زود دست و زبان دلالها و کارچاقکن مربیان مجهولالهویه خارجی را از پیرامون این باشگاه و هیئت مدیره این تیم قطع کردند، مثل پرسپولیسیها، عذرمردانی را از فصل گذشته خواستهاند و نفراتی که تا اینجای کار سیدمهدی رحمتی «اسمیترین» آنها هست، به جمع خود اضافه کردهاند. از جمع مردان جدا شده این تیم، جدایی رضا عنایتی بازیکن کهنهکار فوتبال ایران و بهترین گلزن لیگ و کاپیتان نیم فصل دوم جام چهاردهم تیم استقلال جای اندکی تامل دارد. تردیدی نداریم که این جدایی با رضایت طرفین صورت گرفته اما جدایی عنایتی از تیم استقلال ما را یاد دردی قدیمی در این فوتبال میاندازد که پیش از این هم به مناسبتهای مختلف و چهره بستن این گونه جداییها بارها (و آخرین آن فکر میکنیم درباره خداحافظی علی کریمی) نوشتهایم که چرا در فوتبال ایران این همه صبر و تحمل و گذشت کم است!
جدایی عنایتی از استقلال
و تکرار دردی قدیمی در فوتبال
آیا از نظر مسئولان و کادر فنی تیم تهرانی بازیکنی بیحاشیه مثل رضا عنایتی که هرگاه استقلال به او نیاز داشته با همه وجود در خدمت این تیم بوده و بارها برادریش را ثابت کرده، درست برخلاف بعضی بازیکنان که در شرایط حساس تیم و هواداران و شرایط تیم و... را رها میکنند و دنبال کار و منافع خود میروند و تازه دو قورت و نیمشان هم باقی است! و در این باره حداقل پرویزخان مظلومی تجربیات تلخی دارد! مازاد! نیاز شده که حتی یک فصل هم نمیشود او را تحمل کرد، تا او با پیراهن تیم محبوب خود، از دنیای بازیگری خداحافظی کند؟! آیا در پرسپولیس سال گذشته این قدر بازیکن اسمی و به درد بخور وجود داشت که جایی برای بازیکن ممتاز و برجستهای مثل علی کریمی پیدا نمیشد، تا او هم بتواند با پیراهنی که به آن عشق میورزید، از دنیای فوتبال خداحافظی کند؟! آیا یادتان میآید بازیکنانی چون افشین پیروانی، محمود فکری، صادق ورمزیار و ...؟ بعد از سالها بازی در یک تیم و اثبات وفاداری خود، سرانجام مجبور شدند، در روزهای پایانی، فوتبال خود را در تیمهای دیگر، با پیراهن دیگر در خلوت و خاموشی تمام کنند؟! جدایی رضا عنایتی از نظر فنی به هیچوجه به ما مربوط نیست و در این باره صلاح کار خویش را خسروان و اینجا کادر فنی میداند، اما فوتبال که فقط فن و برد و باخت و نتیجه و... نیست، اخلاق و مرام و مردانگی هم هست... حرف ما این است که تیمهای ما، به ویژه تیمهایی که الگو ومحبوب هواداران هستند، درحق خیلی از بازیکنان وفادار و با تعصب خود - برخلاف کشورهای صاحب فوتبال- خوب و حرفهای عمل نمیکنند و... اتفاقا از نظر فنی هم غالبا نتیجه نمیگیرند و...
به هر حال ما، که همواره به سهم خود سنگ رعایت اخلاق و فرهنگ را در فوتبال به سینه زدهایم، وظیفه میدانستیم، این سخن تکراری خود را این بار به بهانه جدایی عنایتی تکرار کنیم. چون همان طور که بارها گفته و نوشتهایم، اگر میخواهید فوتبال درست شود، اول اخلاق و فرهنگ و مناسبات رایج در آن را درست کنید.
تیمهای خوب، لیگ با کیفیت
تیم ملی قوی
برویم سراغ آخرین فراز مطلب، اینها را نوشتیم تا بگوئیم، امیدواریم در پایان فصل
نقل و انتقالات همه تیمها بتوانند به وسع و توان خود، یاران مورد نیاز را به جمع خود ملحق کنند و تا قبل از شروع فصل پانزدهم مربیان و کادر فنی بتوانند در آرامش کامل و فضایی سالم تیمهای خوبی را برای حضور هرچه قویتر در لیگ ساخته و پرداخته کنند. بدون تردید قوت و توان هرچه بیشتر این تیمها بر قوت و کیفیت لیگ ما میافزاید و سبب ارتقاء سطح فوتبال و جذب مجدد تماشاگر به ورزشگاهها میشود. تردید نداشته باشید که بزرگترین عامل پشت کردن تماشاچیان به ورزشگاهها و به ویژه بازی دو تیم پرطرفدار، نه دوری راه است و نه گرانی بلیت و نه... بلکه بزرگترین علت و عامل فراری شدن تماشاچی از ورزشگاه، کیفیت پایین مسابقات و نزول سطح بازی تیمهای پرطرفدار است. از سوی دیگر همه میدانیم که هرچقدر کیفیت لیگ و سطح فنی بازیها بالاتر و بهتر باشد، از دل آن تیم ملی قویتر متولد میشود. ... و بالاخره امیدواریم لیگ پانزدهم از لحاظ کیفی و فنی آن چنان باشد که سرمربی تیم ملی یعنی «کیروش» را که به حق و بعضی جاها ناحق به لیگ فوتبال ما انتقاد دارد، مجاب کند، بازیها را نه فقط در تهران که در هر جای کشورمان که لیگ برگزار میشود، از نزدیک تماشا کند و...