امتحان؛ سنت حتمی خدا و راه موفقیت در آن(2)
همه امور دنیوی ابزار امتحان هستند(زلال بصیرت)
دنيا ابزاري براي امتحان است و وقتي از اين عالم برويد تازه زندگي شما شروع ميشود و براساس آن امتحانهايي که گذراندهايد نتيجه خواهيد گرفت: وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَهًَْ لَهِيَ الْحَيَوَانُ؛(1) «وحیات واقعی همانا سرای آخرت است.» اصلا زندگي حقیقی آن زندگی است. اين دنیا مقدمه و آزمايشگاه است. چند روزی بايد در اينجا پرورش پيدا کنيد تا براي شما زمينه انتخاب فراهم شود و شما خود راه خويش را انتخاب کنيد و به لوازم آن انتخاب هم ملتزم شويد. خداي متعال هم به شما ظلمي نخواهد کرد و راه را به شما نشان خواهد داد و زمينه رشد شما را هم فراهم ميکند و هر راهي را انتخاب کنيد زمينه پيشرفت در آن راه را برايتان فراهم ميکند؛ چه راه درست باشد چه راه غلط: كُلاًّ نُّمِدُّ هَـؤُلاء وَهَـؤُلاء مِنْ عَطَاء رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاء رَبِّكَ مَحْظُورًا؛(2)« هر دو دسته، اينان و آنان را از عطاى پروردگارت مدد مىبخشيم و عطاى پروردگارت [از كسى] منع نشده است.» خداي متعال ،هم دنياپرستان را کمک ميکند و هم آخرتخواهان را. امداد الهي به اين بستگي دارد که انسان چه راهي را انتخاب کند. انسان هر راهي را انتخاب کند خداوند در همان راه به او کمک ميکند و وسيله ترقي در همان راه را براي او فراهم ميکند. اگر انسان راه ابليس را انتخاب کند خداوند راه را براي او باز ميکند تا شخصي مثل صدام شود و اگر راه اولياي خدا و راه سيدالشهدا (ع)را انتخاب کند بعد از چندين سال هم که شده زمينهاي براي او فراهم ميکند تا مثلا به سامراء برود و در راه دفاع از حرم اهلبيت عليهمالسلام به شهادت برسد. همه اينها بستگي به انتخاب انسان دارد تا چه چيزي آرزو کند. خداي متعال زمينه امتحان را فراهم ميکند و انتخاب راه با انسان است و خداوند در راهي که انتخاب کرده او را مدد ميرساند.
غربت قرآن و نهجالبلاغه
وقتي ما با اين معارف آشنا شديم ديدمان عوض شد. ما پيش از اين وقتي ميخواستيم درباره دین سخنراني کنيم ميگفتيم: ببينيد دين چقدر خوب است و راهکارهاي خوبي براي زندگي مطلوب ارائه ميدهد! با عمل به دين از جنايتها جلوگيري و دزدي کم ميشود. ببينيد ماه رمضان و ماههاي محرم و صفر چقدر جنايت کم ميشود! اين کاهش گناهان دليل بر اين است که دين بسيار خوب است و البته بسيار واضح و مبرهن است که دين بسيار خوب است و بايد ديندار بود. حالا ميبينيم نه، مسئله اين نيست. البته دين خوب است، اما بايد ما آن را انتخاب کنيم و پاي امتحانهاي آن بايستيم و بايد بدانيم که امتحانهاي آن تا آخرين لحظهاي که نفس ميکشيم ما را رها نميکند. بايد امتحان شويم و هر چه بالاتر برويم امتحانات سختتر ميشود. در اين باره، هم در نهجالبلاغه و هم در روايات، فراوان سخن به میان آمده است. متأسفانه نه شرايط تحصيلي ما اقتضا میکند و نه شرايط فرهنگي کشور که ما، دستکم ما طلبهها انس بيشتري با قرآن و نهجالبلاغه داشته باشيم. البته نسبت به پيش از انقلاب انس جامعه ما با اين منابع نوراني بسيار بيشتر شده است، اما باز هم بسيار عقب هستيم. اين نکاتي که گفتم متن نهجالبلاغه است. شما چند بار اين متن را خواندهايد؟ آيا به ياد داريد که اين عبارتها را تاکنون مطالعه کرده باشيد؟ انس ما با قرآن و نهجالبلاغه کم است و اين امر موجب ميشود که قضاوت صحيحي درباره سنتهاي الهي نداشته باشيم و ناخودآگاه با آنهايي که فرهنگ الحادي دارند چندان فرقي نکنيم. اگر از ما درباره خدا و قيامت سؤال کنند به خوبي پاسخ ميدهيم که بله خدا هست، قيامت هست و به همه اعمال ما، چه کوچک و چه بزرگ رسيدگي ميشود، اما در زندگي و در ميدان عمل چقدر به اين واقعيت اهميت ميدهيم؟ ما شيعهها معتقديم امام زمان (عج) داريم و امام زمان از همه زندگي ما آگاه است و ما ميتوانيم با او ارتباط برقرار کنيم و از او کمک بخواهيم و ميتوانيم از کمکهاي او استفاده کنيم، اما در ميدان عمل ما چقدر این واقعیت را رعايت ميکنيم؟ ما ميدانيم مدفن حضرت معصومه (س) بخشي از بهشت در اين عالم است و شبانه روز رحمتهاي خدا مثل آبشار به اينجا فروميريزد، اما چقدر از اين فرصت استفاده ميکنيم؟ بعضا ما تنها به اين اکتفا ميکنيم که هفتهاي يک بار برويم يک زيارت بيمخاطب – با توجه به فرمايش رهبر معظم انقلاب که ميگفتند برخي نماز بيمخاطب ميخوانند – بخوانيم و برگرديم.
مراتب امتحانات
منطق قرآن و نهجالبلاغه اين است که هدف از آفرينش انسان در اين عالم امتحان بوده است: الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاهًَْ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا(3)؛ «خداوند مرگ و زندگى را پديد آورد تا شما را بيازمايد كه كدام یک از شما نيكوكارتريد.» اين الطاف الهي اعم از امنيت، آرامش، سلامتي، نعمتهاي مادي و معنوي، نزول باران، فراواني رزق و روزي، پيشرفت در علم، صنعت و تکنولوژي و همه نعمتهاي مادي و معنوي، همه اينها يک روي سکه است و روي ديگر آن اين است که همه اينها ابزار امتحانی جديد براي ما است و ما بايد ببينيم از اين ابزاري که در اختيارمان قرار ميگيرد چگونه استفاده ميکنيم. آيا رعايت ارزشهاي اسلامي را ميکنيم يا نه؟ ابزاري همچون ماهواره، اينترنت و حتي تلويزيون، اينها نعمتهاي خدا است و وجود اينها، نعمت بسيار بزرگي است. همين تلفنهاي همراه که کساني زحمت کشيدند آنها را ساختند و اکنون در دسترس ما است نعمت خدا است و نعمت بسيار بزرگي است. با وجود اين دستگاه، انسان به راحتي از همان جايي که نشسته ميتواند با نقاط دور دنيا تماس برقرار کند. پيش از اين مگر چنين کاري امکان داشت؟ اما همه اينها وسيلهاي براي امتحان است. براي اينکه معلوم شود ما در چه راهي و تا چه اندازه از اين وسيلهها استفاده ميکنيم. آيا پيشرفت اين وسایل باعث شده که انس ما با خدا، شبزندهداري ما، تهجد ما، قرائت قرآن ما، استفاده ما از قرائت قاريان قرآن و بهره ما از لحنهاي ایشان، بيشتر شود یا نه، تنها مینشينيم و تا پاسی از شبْ گذشته فيلم تماشا میکنيم و بعد هم میخوابيم و ساعت نه صبح بلند میشويم؟! اینها همه امتحان است.
اما اي کاش امتحانهای الهی فقط همينها بود. گاه امتحانهاي الهی چنان پيچيده میشود که اهل فراست و کياست را متحير و گيج میکند، بهگونهای که نميدانند چه کار کنند. این امتحانها براي کساني است که از درجات بالاتری نسبت به عامه مردم برخوردارند. مسئولان رده بالاي کشور، مراجع علمي، مراجع فتوا و ... به تناسب مسئولیتی که به عهده دارند امتحانهای سختتری در پیش دارند. هر کسی به تناسب ظرفيت خود امتحان در پیش دارد. ما نیز هر پلهاي که بالاتر برويم امتحان سختتری خواهيم داشت. نباید توقف کرد! چه کسي حاضر است توقف کند؟ همه حرف اين است که میخواهیم به کمال برسيم و رشد کنيم. گاه بهدنبال پيشرفت علمي هستیم، گاه بهدنبال پيشرفت نظامي، گاه پيشرفت اقتصادي، گاه پيشرفت تکنولوژي و ... اما بخش دیگر، پيشرفت روحي و معنوي است. ما ميخواهيم در کسب درجات بهشت هم پيشرفت کنیم و به مقامات پایین آن اکتفا نکنیم. ما نمیخواهیم تنها براي چريدن در زمين سبز بهشت، ما را به بهشت ببرند. آرزو داریم همنشين اولياي خدا شويم و از مقامات بالا برخوردار باشيم. شرط تحقق چنین آرزوهایی این است که امتحانهای الهی را با موفقیت پشت سر بگذاریم.
فتنه 88 و سقوط دانه درشتها از غربال الهی
در سال 88 فتنهای رخ داد که بسیاری از کسانی که باور نميکرديم در آن مردود شدند. بنده شخصا اعتراف ميکنم که باور نمیکردم برخی از کسانی که از سران فتنه محسوب میشوند به يک چنين روزي گرفتار شوند. بنده با برخی از آنها مقداري آشنايي داشتم. به هر اندازه که به آنها بدبين بودم، مطمئنا اين اندازه بدبين نبودم که به چنین عاقبتی دچار شوند. اما شما ديديد کار آنها به کجاها کشیده شد. آیا گمان ميکنيد این امتحانها تنها براي آنها بود و بنده و جنابعالي چنین امتحاني در پيش نداريم؟! بايد بدانيم همه ما در حد ظرفيت خودمان چنین امتحانهایی در پیش داريم. اما آنها که مقام بالاتری دارند امتحانهای بسیار پيچيدهتری در پیش خواهند داشت. سؤالهاي امتحانهای آنها سختتر از سؤالهای کسانی است که پایینتر از آنها هستند. هر کسی به اندازه ظرفيت خودش امتحان میشود و کسی بدون امتحان رها نمیشود: أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا؛ این آیه به چه معنا است؟ يعني آیا مردم گمان ميکنند آنها را رها ميکنيم؟ نه آنها را رها نمیکنیم؛ وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ؛ مگر پيشينيان را رها کرديم؟ مگر مردم صدر اسلام را رها کرديم؟ مگر بستگان نزديک پيغمبر را رها کردیم و گفتيم اينها اقوام و فرزندان پيامبر هستند و اینها را ديگر امتحان نمیکنيم؟! برخی از امامان ما به دست همسرانشان به شهادت رسيدند و در میان امامزادهها برخی مورد لعن ائمه علیهمالسلام قرار گرفتند. خداي متعال با کسی تعارف ندارد: ليس بين الله و بين احد قرابهًًْْ؛(4) « بین خدا و کسی خویشاوندی وجود ندارد.» بدون هیچ تعارفی آنجا که پاي سنتهاي الهي در میان است، سر سوزني مسامحه وجود ندارد و دقيق اجرا میشود.
بیانات آيتالله مصباح يزدي (دام عزه) در همايش 9 دي ؛ قم ؛ 8/10/1393