kayhan.ir

کد خبر: ۴۸۵۱۰
تاریخ انتشار : ۰۶ تير ۱۳۹۴ - ۲۱:۰۴

پرسپولیس و استقلال کافی نیست ورزش را به اهلش بسپارید!(نکته ورزشی)

سرویس ورزشی-
 آقای اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهوری در حاشیه مراسم تقدیر از ورزشکاران و مدال‌آوران رشته‌های کشتی و واترپلو در جمع خبرنگاران نکاتی را درباره تیم‌های استقلال و پرسپولیس مطرح کرده است و ما چون به سرنوشت این دو تیم حساس هستیم و نقش و تاثیر آنها را به عنوان سرمایه‌های ملی در پیشرفت یا پسرفت و درجا زدن ورزش باور داریم، در این باره به دو نکته اشاره می‌کنیم، نکته اول به آن بخش از صحبت‌های ایشان مربوط می‌شود که می‌گوید: «تا زمانی که این دو باشگاه در اختیار دولت است، با وجود منابع محدود مالی، تلاش می‌کند به خوبی و مطابق انتظار هواداران آنها را اداره کند.»
خوانندگان محترم و مخاطبان پروپاقرص ورزش می‌دانند که سرویس ورزشی کیهان بارها و بارها اعلام و تاکید کرده است که بر سر موضوع مالکیت دو باشگاه ذکر شده روی بخش دولتی یا بخش خصوصی حساسیت و نظر خاصی ندارد، آنچه در وهله اول برای ما مهم است این نکته است که مالک این دو باشگاه هر کسی و هر تشکیلاتی که می‌خواهد باشد، اما آنها- چه دولتی، چه خصوصی- باید این دو تیم را متناسب با شأن و سابقه و افتخارات و مهم‌تر از همه توقعات و انتظارات هواداران میلیونی این دو تیم دارای طرفدار در سراسر کشور اداره کنند. یکی از اختلاف نظرات ما قبلا و همیشه با سازمان تربیت بدنی (و بعدا وزارت ورزش) این بود که اگر قصد تداوم مالکیت بر این دو تیم را دارید و می‌خواهید خودتان آن را اداره و مدیریت کنید، پس درست و منطقی آنها را مدیریت کنید، آنها را دستکم نگیرید و چون بچه سرراهی با آنها تا نکنید که هر از گاهی آن را به دست فردی به نام مدیر بسپارید و آن بنده خدا را دست خالی و دست بسته به مصاف مشکلات عدیده و توقعات هواداران بفرستید و بارها از این شعر هم که وصف حال آن مدیران است در مطالب خود استفاده کرده‌ایم که:
در میان هفت دریا تخت‌بندم کرده‌اند
باز می‌گویند که چابک باش و دامن تر مکن!
حرفی که البته به گوش مسئولی نرسیده یا اگر رسیده، شنوندگان نشنیده گرفته و پنبه در گوش نهادند و... به کار غلط خود ادامه دادند و دعوایی که سرانجام و حاصلی نداشت و... حالا بعد از اینکه فعلا ماجرای واگذاری دو تیم منتفی شده است و قرار است آنها کماکان به وسیله وزارت ورزش مالکیت و مدیریت شوند، از زبان معاون اول رئیس‌جمهوری می‌شنویم که «با وجود منابع محدود مالی، تلاش می‌شود این دو تیم به خوبی و مطابق انتظار هواداران اداره شوند.» خواسته و ناخواسته خوشحال می‌شویم که حداقل مجبور نیستیم دوباره حرف‌های بی‌نتیجه گذشته و دعواهای بی‌حاصل همیشه را در این باره با مسئولان امروز ورزش و دولت تکرار کنیم و آنها این نکته بدیهی را دریافته‌اند که اگر قرار است این دو تیم پرطرفدار را اداره کنند، باید درست و مطابق انتظار هواداران اداره کنند... که امیدواریم در عمل هم این اتفاق رخ دهد.
... و اما نکته بعدی آنجایی است که معاون اول رئیس‌جمهور درباره شرط اصلی واگذاری و خصوصی‌سازی این دو باشگاه می‌گوید: «باشگاه‌های ورزشی به خصوص دو باشگاه پرطرفدار پایتخت برای دولت مهم هستند اما باید مطمئن باشیم این باشگاه‌ها در اختیار کسانی قرار می‌گیرند که بیشتر به فکر منافع جوانان هستند تا منافع شخصی خودشان.»
ایشان سخن خود را این‌طور کامل می‌کند که «خصوصی‌سازی وظیفه دولت است اما این مسئله به این معنی نیست که دو باشگاه را به هر فردی واگذار کنیم.»
این قسمت از حرف‌های آقای جهانگیری ما را یاد حرف‌های رئیس بخش خصوصی در پایان مزایده چهارم دو باشگاه می‌اندازد که در پاسخ به این سوال که چرا مزایده چهارم بی‌نتیجه ماند، گفت:
- «اهلیت» خریداران اثبات نشد...!
حالا حرف‌های آقای جهانگیری هم به عنوان یک مقام ارشد دولتی نشان می‌دهد مسئولان محترم نه درباره وضع فعلی دو تیم بلکه درباره آینده و سرنوشت آنها نیز دغدغه و حساسیت لازم را دارند و قرار نیست این دو تیم را به «هرکس» واگذار نمایند و آنها را هرچه زودتر به اصطلاح از سر خود واکنند و شرشان را از سر دولت کم کنند! و بعدش هم هرچه شد که شد... خدا بزرگ است!! خلاصه مسئولان در بحث واگذاری فقط به «جیب» و دسته چک و حساب بانکی طرف نگاه نمی‌کنند، برای آنها «اهلیت» هم مهم است.
خب، این از دو نکته‌ای که در صحبت‌های حاشیه‌ای آقای جهانگیری نظرمان را جلب کرد، اما حیفمان می‌آید که در فراز آخر این مطلب این نکته را هم نیاوریم که امیدواریم بحث «اهلیت» نه فقط درباره این دو تیم بلکه در کل ورزش و نه فقط در کل ورزش که در کل مملکت به صورت یک اصل لازم‌الاجرا درآید چرا که قرن‌ها پیش، حکیم توس خوب سروده است:
چون این کار آن جوید و آن کار این
پرآشوب گردد سراسر زمین
ما چون ورزشی هستیم و سروکارمان با ورزش است  بیشتر روی این نکته تاکید می‌کنیم که بحث اهلیت را در سراسر ورزش- نه فقط درباره مالک دو تیم- تسری دهیم و رعایت کنیم. بدون تردید هر جا کار به دست «اهلش» باشد و اهل فن و تجربه آن رشته و شاخه، سکاندار امور باشند، راه پیشرفت هم هموارتر و آسان‌تر خواهد شد، ورزش امری تخصصی است و چون با جامعه و جوانان سروکار دارد، اداره آن ظرافت و مهارت‌های خاص را می‌طلبد که کار هر کسی نیست و مدیریت خودش را می‌طلبد.
خیلی از کسانی که باید و انتظار می‌رود، مسئله ورزش را جدی نگرفته و آن را با بازی کودکانه یکی دانسته‌اند و به همین خاطر روی مدیریت آن هم حساسیت خاصی نداشته و آن را حیاط خلوتی برای از خجالت درآمدن دوستان و اقوام متوقع دانسته! و... اما امروز که کار اداره ورزش در دست درس‌خوانده‌های ورزش است، این توقع هم طبیعی و بجاست که همه بخش‌ها و فدراسیون‌ها و اداره‌ها و تشکیلات ورزش، در اختیار مدیران واقعی به ویژه مدیران آشنا با مسائل ریز و درشت ورزش قرار بگیرد.