اخبار ویژه
اسلحه خروج از حاکمیت را کشیدیم اما نباید مسئله را حیثیتی میکردیم!
دبیرکل حزب منحله مشارکت میگوید خروج از حاکمیت حرف بیحساب و کتابی نبود و چیزی مثل ژست کشیدن اسلحه است. او در عین حال میگوید این طرح، عملا طرحی برای انجام نشدن بود!
رضا خاتمی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفته است: این تئوری آقای عبدی آن زمان حرف بیخود و بیحساب و کتابی نبود اما اجرایش به زمینههایی نیاز داشت. آقای عبدی حرفش درست بود. بالاخره ما باید خطوط قرمزی داشته باشیم. باید معلوم باشد خطوط قرمزمان کجاست. اگر طرف مقابل احساس کند که هر چه به پیش بیاید و شما عقبنشینی میکنید بیشک جلوتر میآید. همین بود که میگفت یک جایی باید سرجایمان بایستیم. اما این طرح اساسا خوشباورانه مطرح شده بود چرا که زمانهایی هست که اگر از دست برود شما فرصت ندارید دیگر از پشتوانه اجتماعیتان استفاده کنید و البته اگر هم بیجا و بیموقع بخواهید از این سرمایه استفاده کنید، جز استهلاک و میرایی جریان دستاوردی نخواهیدداشت. این طرح در آن زمان نمیتوانست همه جوانب ماجرا را با هم ببیند. ایشان میگفت؛ باید نشان دهید یک سلاحی دارید و هر آن ممکن است این سلاح را بکشید.
وی افزود: این طرح اجزای مختلفی داشت که یکی هم این بود که جریان مقابل باید احساس کند هر آن احتمالا برگ برنده شما که همان پشتوانه اجتماعی و مردمی است رو خواهد شد. نکته دوم این است که اگر بخواهد این اجرا شود همه اصلاحطلبان درون حاکمیت باید آن را قبول کنند که این عملا غیرممکن بود. گفته میشد برویم اصلاحطلبان را توجیه کنیم. رئیس دولت اصلاحات، دولت و مجلس و جاهای دیگر را توجیه کنیم که متحد شوند تا به طرف مقابل بگویند اگر نگذارید کار کنیم ما حاضریم همگی کنار برویم.
وی میافزاید: رئیس دولت اصلاحات در برابر این طرح گارد داشتند. عدهای از دوستان آقای عبدی و ما بودند که مسخره میکردند. طبعشان این طور بود. رئیس دولت اصلاحات به شدت مخالفت میکرد و آن را تند و غیرعملی میدانست.
گرچه گاهی اوقات حوادثی پیش میآمد که آقای عبدی میگفت پیشبینی من تحقق پیدا کرد. مثلا همانجا که رئیس دولت اصلاحات میگوید اگر این دو لایحه نشود فایدهای ندارد یا مثلا اینکه میخواهند تدارکاتچی باشیم.
رضا خاتمی گفت: مهمترین اشکالی که بخواهیم به رئیس دولت اصلاحات وارد کنیم یک جاست؛ آنجا که رئیس دولت اصلاحات سرنوشت را به آن دو لایحه گره زد. خیلی از دوستان معتقد بودند که این دو لایحه را نباید حیثیتی کرد.
وی در پاسخ این سوال که مشکل اصلاحطلبان با طرح آقای عبدی چه بود؟ میگوید: اگر قرار بودچنین کاری اجرایی شود همه اصلاحطلبان درون حاکمیت باید آن را قبول میکردند که این عملا غیرممکن بود.
ما میگفتیم ابتدا باید برویم و همه اصلاحطلبان از رئيس دولت اصلاحات، دولت و مجلس و جاهای دیگر را توجیه کنیم که متحد شوند تا به طرف مقابل بگویند اگر نگذارید کار کنیم ما حاضریم کنار برویم.
واقعا این طرح قابلیت اجرا داشت؟ رضا خاتمی در پاسخ این سوال گفت: طرح خروج از حاکمیت عملا طرحی برای انجام نشدن بود.
وی میافزاید: اصلاحات آن زمان در اوج نبود. درست است که رئیس دولت اصلاحات 22 میلیون رای آورده بود اما اصلاحات در اوج نبود. همچنین احتمال انجام نشدن آن زیاد بود. دوستان معتقد بودند که وقتی این طور یک مسئلهای حیثیتی بشود و به هر دلیلی به فرجام خوشی نرسد، ابهت اصلاحات فرو میپاشد.
یادآور میشود افراطیون مدعی اصلاحات خروج از حاکمیت و استعفا را در مجلس و دولت مدعی اصلاحات به اجرا هم گذاشتند و شماری از نمایندگان و معاونین وزرا تهدید به استعفا و جلوگیری از برگزاری انتخابات مجلس هفتم کردند، اما قاطعیت نظام و رهبر معظم انقلاب، باعث هزیمت افراطیونی شد که علنا و رسما از سوی رژیم آمریکا و برخی دولتهای اروپایی تحت عنوان رفرمیست (اصلاحطلب) حمایت میشدند.
رضا خاتمی در مصاحبه خود توضیح نمیدهد که چگونه این جریان در برابر نظام جمهوری اسلامی خط قرمز داشت اما واجد کمترین خط قرمزی در مقابل آمریکا و انگلستان و برخی رژیمهای مشابه نبود و مثلا از سرکشیدن جام زهرتسلیم در مذاکرات هستهای سخن میگفت!!
یادآور میشود تحصن افراطیون مدعی اطلاحات در مجلس ششم با دهنکجی مطلق مردم و سرشکستگی و انگشتنمایی افراطیون مواجه و پس از آن نیز فهرست یاران خاتمی در انتخابات مجلس با عدم اقبال مردم مواجه گردید به نحوی که از این فهرست 30 نفره فقط علیرضا محجوب - آن هم به خاطر حضور در تشکیلات خانه کارگر - توانست رای مردم تهران را کسب کند.
پیشنهاد شوکدرمانی به رحم اجارهای اصلاحطلبان
عضو شورای شهر منحله تهران که دولت روحانی را رحم اجارهای اصلاحطلبان خوانده، تصریح کرد دولت، استراتژی پایه کارآمدی ندارد و هر دستگاهی کار خودش را میکند. اصغرزاده در عین حال اصلاحطلبی را یک گفتمان و اعتدال را یک روش توصیف کرد.
ابراهیم اصغرزاده در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: به نظر من ضعف استراتژی دولت روحانی پس از رسیدن به توافق نهایی با کشورهای 5+1 ممکن است تشدید شود. دوران پسا توافق به زودی فرا خواهد رسید و شما آنجا ضرورت اتخاذ راهبرد روشن را خواهید دید. دولت اما به نظر میرسد دنبال بقاست و به روزمرگی قانع است.
وی میافزاید: دولت نزدیک به دو سال است اولویت نخست خود را آن هم به قیمت تعویق سایر برنامهها به حل مناقشه هستهای داده که قابل قبول است. بنابراین مردم حق دارند آثار فوری نتایج این توافق را نیز ببینند.
عضو حزب همبستگی معتقد است: دولت روحانی با گذشت نزدیک به دو سال از فقر تعهد مدیران میانیاش رنج میبرد. سازمان اداری دولت روحانی باید درک مطلوبتری از پیروزی روحانی در سال 92 داشته باشند.
وی خواستار شوکدرمانی شد و گفت: آقای روحانی برای عبور از بحران ناکارآمدی اداری نیازمند نوعی «شوکدرمانی» است. به نظر میرسد برخی دولتمردان باید در درک مفهوم اعتدال وسواس بیشتری داشته باشند و کارکرد این اصطلاح را در گفتمان سیاسی خاص خود دریابند، در واقع اعتدال شیوهای برای رسیدن به اهداف اصلاحطلبانه است و لاغیر.
وی میگوید: معنی ندارد که بعضیها فکر کنند چون تابلوی دولت اعتدالی است باید سهمی هم به «ضداصلاحات» بدهد. اینجاست که من معتقدم روحانی باید برای دولتش استراتژی تعریف کند وگرنه هر یک از اعضای دولت از زاویه دید و حمیت صنفی خودش عمل خواهد کرد. اصلاحطلبی اگر یک گفتمان با تمام عناصر گفتمانی است؛ یعنی هم تئوری، هم روش و هم هدف دارد. اعتدال یک روش است برای اجرای اصلاحات.
اصغرزاده همچنین گفته است: چون دولت استراتژی پایه کارآمدی ندارد، هر دستگاهی کار خودش را میکند. ظاهرا هر وزارتخانه سرگرم کار خودش است و به نظر میرسد ستادی که باید آنها را هماهنگ کند و استراتژی پایه دولت را پیش ببرد و تاکتیکهای متناسب برگزیند باید منسجمتر باشد. شاکله بودجه کشور نشان میدهد هنوز هزینههای جاری دستگاهها بالاست. نرخ رشد اقتصادی و سهم نفت در بودجه سالانه که باید در انتهای برنامه پنجم به صفر میرسید کجای این استراتژی میگنجد؟ در غیاب یک راهبرد پایه ای هر دستگاه سعی خواهد کرد بر تعصب سازمانی و صنفی و بخشی خود تکیه کند.
اصغرزاده که پیش از این گفته بود «دولت روحانی، رحم اجارهای اصلاحطلبان است»، اکنون میگوید: اصلاح طلبان توقع ندارند آقای روحانی خود را یک «اصلاح طلب» معرفی کند. ولی بر این باورند که کار ویژه دولت روحانی راهگشایی آزادیهای مدنی و حامل «ژن» دموکراتیزاسیون است بنابراین نباید به نیروهای ضددموکراسی باج بدهد.
گرفتن ژست دموکراتیزاسیون و اصلاحطلبی و اعتدال از سوی امثال اصغرزاده در حالی است که وی و 14 عضو دیگر شورای شهر تهران با انبوهی از رفتارهای رادیکال، آنارشیستی و غیردموکراتیک اسباب بنبست شورا و درگیری با شهرداری و سرانجام، انحلال شورا از سوی دولت اصلاحات شدند.
آیا خرید هواپیمای مسافربری هم به بمب اتم ربط دارد؟!
موضع آمریکا مبنی بر کارشکنی علیه پرواز هواپیماهای جدید خریداری شده از سوی ایران میتواند به تنشی جدید در حین مذاکرات منجر شود.
نیویورک تایمز با انتشار یک تحلیل نوشت: در لحظات حساس مذاکرات هستهای و پایان ضربالاجل، تنشی جدید میان آمریکا و ایران با محوریت موضوع خرید هواپیماهای جدید توسط شرکت هواپیمایی «ماهان» ایجاد شد. در شرایطی که تنها چند هفته به مهلت ضربالاجل نتیجهدهی گفتوگوهای هستهای ایران باقی مانده، دو کشور به علت تقاضای اخیر ایران برای خرید 9 فروند هواپیمای جت «ایرباس» توسط شرکت هواپیمایی «ماهان ایر» تا آستانه یک عرصه تقابل دیگر پیش رفتند. «ماهان ایر» بیش از سه سال است در فهرست سیاه تحریمهای آمریکا علیه ایران جای دارد.
این شرکت هواپیمایی در راستای برنامه خود برای گسترش دامنه پروازهای بینالمللیاش، ماه مه گذشته از فروشندگانی در عراق، سوریه و امارات تقاضای خرید هشت فروند هواپیمای مدل s340A و یک فروند هواپیمای مدل s340A کرد.
نیویورک تایمز افزود: به دنبال اعلام تقاضای ایران، وزارت خزانهداری آمریکا که بر حسن اجرای تحریمها نظارت دارد اعلام کرد این اقدام ایران ضمن آنکه نقض صریح قانون تحریمهای این کشور است، بلکه شرکت هواپیمایی «ماهان ایر» نیز در فهرست شرکتهای ممنوعه است و هواپیماهای در تملک و یا اجاره آن حق پرواز در فرودگاههای کشورهای متحد آمریکا را ندارند.
«علیرضا جهانگیریان» رئیس سازمان هواپیمایی ایران اعلام کرد که آمریکا سعی دارد هواپیماهای مورد نظر را توقیف و یا برنامه شرکت هواپیمایی «ماهان ایر» را برای انجام پروازهای بینالمللی خنثی کند و این موضوع هرگز قابل تحمل نیست.
کارشکنی آمریکا در حالی است که بنابر گزارش نیویورک تایمز «از تعداد نقض قانون تحریمهای ایران در ماه آوریل به میزان قابل توجهی کاسته شده که یکی از دلایل آن این است که ایران همچون قبل، راغب به نقض تحریمها نیست».
گزینش خبرنگاران برای یک مصاحبه تشریفاتی
تشریفاتی بودن کنفرانس مطبوعاتی رئیسجمهور غیر از رسانههای منتقدان، اعتراض روزنامههای حامی دولت را هم برانگیخت.
روزنامه اعتماد در این زمینه نوشت: در چهارمین نشست خبری رئیسجمهور خیلی وقت برای سوالهای جدی نبود، همین طور برای حامیان و منتقدان جدی دولت. نه روزنامههای اصلاحطلب چندان زمانی برای طرح پرسش پیدا کردند و نه رسانههای اصولگرا. همه قبل از شروع نشست حدس میزدند که نوبت سوال فقط به عدهای از آن 200 خبرنگار حاضر برسد، اما کسی فکرش را نمیکرد که جای رسانههای اصلی دو طیف اینقدر در میان سوالکنندگان خالی باشد. در شرایطی که برخی رایزنیها با مدیران نشست خبری رئیسجمهوری در میانه برگزاری آنقدری در ترکیب رسانههای منتخب تغییر ایجاد کرد، اما دست خیلیها در آن میانه برای همین رایزنیها هم بسته بود. آنقدر بسته که هم سوال رسانههای اصولگرایی چون خبرگزاری تسنیم و فارس در جیب خبرنگارهایشان باقی ماند و هم پرسش رسانههای اصلاحطلب.
وجه مشترک سوالات پرسیده نشده همه این رسانهها اما انتقادی بودن آن بود، چه اصولگرایان و چه اصلاح طلبان. اصولگرایان منتقد دولت با همان انتقادات همیشگی آمده بودند و اصلاحطلبان با اعتراضی به وضعیت سیاست داخلی. قبل از نشست گفته بودند که به ترتیب ثبت سوالات در نهاد ریاست جمهوری به رسانهها نوبت پرسش داده میشود. برنامه که شروع شد اما مسیر تغییر کرده بود؛ خیلیها به این بهانه که در نشستهای قبلی سوال خود را پرسیدهاند، حذف شدند. قاعدهای که البته استثنا هم داشت؛ مثل صدا و سیماییها و رسانههای دولتی.
اعتماد میافزاید: پایان مراسم اما آغاز اعتراضات بود؛ اعتراض به گزینش خاص خبرنگاران برای این نشست. گزینشی که تا توانست جان سوالات جدی را گرفت.
در همین حال خبرگزاری نسیم در واکنش به تبدیل مصاحبه مطبوعاتی به یک امر تشریفاتی نوشت: در مصاحبه رئیسجمهور از کیهان و وطن امروز و جوان و فارس و نسیم و تسنیم خبری نبود؛ نه اینکه نبود، بودند اما میکروفون به آنها نرسید! رسانههایی که - فارغ از درست بودن یا غلط بودن - بعنوان جدیترین رسانههای منتقد دولت شناخته میشوند. اما از آن طرف؛ با اغماض، حداقل هفت رسانه که یا دولتی هستند یا حامی دولت امکان طرح سوال پیدا کردند. به این لیست، شش خبرنگار که به نمایندگی از رسانههای خارجی پشت تریبون رفتند را هم اضافه کنید.
و این در حالی است که رئیسجمهور در پاسخ به یک خبرنگار گفت: دولت هم وظیفه دارد روشنگری کند تشویش اذهان عمومی کار نادرستی است ضمن اینکه نقد مشفقانه لازم و به نفع دولت است اگر دولت اجازه نقد ندهد یعنی مستبد است.
دبیرکل حزب منحله مشارکت میگوید خروج از حاکمیت حرف بیحساب و کتابی نبود و چیزی مثل ژست کشیدن اسلحه است. او در عین حال میگوید این طرح، عملا طرحی برای انجام نشدن بود!
رضا خاتمی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفته است: این تئوری آقای عبدی آن زمان حرف بیخود و بیحساب و کتابی نبود اما اجرایش به زمینههایی نیاز داشت. آقای عبدی حرفش درست بود. بالاخره ما باید خطوط قرمزی داشته باشیم. باید معلوم باشد خطوط قرمزمان کجاست. اگر طرف مقابل احساس کند که هر چه به پیش بیاید و شما عقبنشینی میکنید بیشک جلوتر میآید. همین بود که میگفت یک جایی باید سرجایمان بایستیم. اما این طرح اساسا خوشباورانه مطرح شده بود چرا که زمانهایی هست که اگر از دست برود شما فرصت ندارید دیگر از پشتوانه اجتماعیتان استفاده کنید و البته اگر هم بیجا و بیموقع بخواهید از این سرمایه استفاده کنید، جز استهلاک و میرایی جریان دستاوردی نخواهیدداشت. این طرح در آن زمان نمیتوانست همه جوانب ماجرا را با هم ببیند. ایشان میگفت؛ باید نشان دهید یک سلاحی دارید و هر آن ممکن است این سلاح را بکشید.
وی افزود: این طرح اجزای مختلفی داشت که یکی هم این بود که جریان مقابل باید احساس کند هر آن احتمالا برگ برنده شما که همان پشتوانه اجتماعی و مردمی است رو خواهد شد. نکته دوم این است که اگر بخواهد این اجرا شود همه اصلاحطلبان درون حاکمیت باید آن را قبول کنند که این عملا غیرممکن بود. گفته میشد برویم اصلاحطلبان را توجیه کنیم. رئیس دولت اصلاحات، دولت و مجلس و جاهای دیگر را توجیه کنیم که متحد شوند تا به طرف مقابل بگویند اگر نگذارید کار کنیم ما حاضریم همگی کنار برویم.
وی میافزاید: رئیس دولت اصلاحات در برابر این طرح گارد داشتند. عدهای از دوستان آقای عبدی و ما بودند که مسخره میکردند. طبعشان این طور بود. رئیس دولت اصلاحات به شدت مخالفت میکرد و آن را تند و غیرعملی میدانست.
گرچه گاهی اوقات حوادثی پیش میآمد که آقای عبدی میگفت پیشبینی من تحقق پیدا کرد. مثلا همانجا که رئیس دولت اصلاحات میگوید اگر این دو لایحه نشود فایدهای ندارد یا مثلا اینکه میخواهند تدارکاتچی باشیم.
رضا خاتمی گفت: مهمترین اشکالی که بخواهیم به رئیس دولت اصلاحات وارد کنیم یک جاست؛ آنجا که رئیس دولت اصلاحات سرنوشت را به آن دو لایحه گره زد. خیلی از دوستان معتقد بودند که این دو لایحه را نباید حیثیتی کرد.
وی در پاسخ این سوال که مشکل اصلاحطلبان با طرح آقای عبدی چه بود؟ میگوید: اگر قرار بودچنین کاری اجرایی شود همه اصلاحطلبان درون حاکمیت باید آن را قبول میکردند که این عملا غیرممکن بود.
ما میگفتیم ابتدا باید برویم و همه اصلاحطلبان از رئيس دولت اصلاحات، دولت و مجلس و جاهای دیگر را توجیه کنیم که متحد شوند تا به طرف مقابل بگویند اگر نگذارید کار کنیم ما حاضریم کنار برویم.
واقعا این طرح قابلیت اجرا داشت؟ رضا خاتمی در پاسخ این سوال گفت: طرح خروج از حاکمیت عملا طرحی برای انجام نشدن بود.
وی میافزاید: اصلاحات آن زمان در اوج نبود. درست است که رئیس دولت اصلاحات 22 میلیون رای آورده بود اما اصلاحات در اوج نبود. همچنین احتمال انجام نشدن آن زیاد بود. دوستان معتقد بودند که وقتی این طور یک مسئلهای حیثیتی بشود و به هر دلیلی به فرجام خوشی نرسد، ابهت اصلاحات فرو میپاشد.
یادآور میشود افراطیون مدعی اصلاحات خروج از حاکمیت و استعفا را در مجلس و دولت مدعی اصلاحات به اجرا هم گذاشتند و شماری از نمایندگان و معاونین وزرا تهدید به استعفا و جلوگیری از برگزاری انتخابات مجلس هفتم کردند، اما قاطعیت نظام و رهبر معظم انقلاب، باعث هزیمت افراطیونی شد که علنا و رسما از سوی رژیم آمریکا و برخی دولتهای اروپایی تحت عنوان رفرمیست (اصلاحطلب) حمایت میشدند.
رضا خاتمی در مصاحبه خود توضیح نمیدهد که چگونه این جریان در برابر نظام جمهوری اسلامی خط قرمز داشت اما واجد کمترین خط قرمزی در مقابل آمریکا و انگلستان و برخی رژیمهای مشابه نبود و مثلا از سرکشیدن جام زهرتسلیم در مذاکرات هستهای سخن میگفت!!
یادآور میشود تحصن افراطیون مدعی اطلاحات در مجلس ششم با دهنکجی مطلق مردم و سرشکستگی و انگشتنمایی افراطیون مواجه و پس از آن نیز فهرست یاران خاتمی در انتخابات مجلس با عدم اقبال مردم مواجه گردید به نحوی که از این فهرست 30 نفره فقط علیرضا محجوب - آن هم به خاطر حضور در تشکیلات خانه کارگر - توانست رای مردم تهران را کسب کند.
پیشنهاد شوکدرمانی به رحم اجارهای اصلاحطلبان
عضو شورای شهر منحله تهران که دولت روحانی را رحم اجارهای اصلاحطلبان خوانده، تصریح کرد دولت، استراتژی پایه کارآمدی ندارد و هر دستگاهی کار خودش را میکند. اصغرزاده در عین حال اصلاحطلبی را یک گفتمان و اعتدال را یک روش توصیف کرد.
ابراهیم اصغرزاده در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: به نظر من ضعف استراتژی دولت روحانی پس از رسیدن به توافق نهایی با کشورهای 5+1 ممکن است تشدید شود. دوران پسا توافق به زودی فرا خواهد رسید و شما آنجا ضرورت اتخاذ راهبرد روشن را خواهید دید. دولت اما به نظر میرسد دنبال بقاست و به روزمرگی قانع است.
وی میافزاید: دولت نزدیک به دو سال است اولویت نخست خود را آن هم به قیمت تعویق سایر برنامهها به حل مناقشه هستهای داده که قابل قبول است. بنابراین مردم حق دارند آثار فوری نتایج این توافق را نیز ببینند.
عضو حزب همبستگی معتقد است: دولت روحانی با گذشت نزدیک به دو سال از فقر تعهد مدیران میانیاش رنج میبرد. سازمان اداری دولت روحانی باید درک مطلوبتری از پیروزی روحانی در سال 92 داشته باشند.
وی خواستار شوکدرمانی شد و گفت: آقای روحانی برای عبور از بحران ناکارآمدی اداری نیازمند نوعی «شوکدرمانی» است. به نظر میرسد برخی دولتمردان باید در درک مفهوم اعتدال وسواس بیشتری داشته باشند و کارکرد این اصطلاح را در گفتمان سیاسی خاص خود دریابند، در واقع اعتدال شیوهای برای رسیدن به اهداف اصلاحطلبانه است و لاغیر.
وی میگوید: معنی ندارد که بعضیها فکر کنند چون تابلوی دولت اعتدالی است باید سهمی هم به «ضداصلاحات» بدهد. اینجاست که من معتقدم روحانی باید برای دولتش استراتژی تعریف کند وگرنه هر یک از اعضای دولت از زاویه دید و حمیت صنفی خودش عمل خواهد کرد. اصلاحطلبی اگر یک گفتمان با تمام عناصر گفتمانی است؛ یعنی هم تئوری، هم روش و هم هدف دارد. اعتدال یک روش است برای اجرای اصلاحات.
اصغرزاده همچنین گفته است: چون دولت استراتژی پایه کارآمدی ندارد، هر دستگاهی کار خودش را میکند. ظاهرا هر وزارتخانه سرگرم کار خودش است و به نظر میرسد ستادی که باید آنها را هماهنگ کند و استراتژی پایه دولت را پیش ببرد و تاکتیکهای متناسب برگزیند باید منسجمتر باشد. شاکله بودجه کشور نشان میدهد هنوز هزینههای جاری دستگاهها بالاست. نرخ رشد اقتصادی و سهم نفت در بودجه سالانه که باید در انتهای برنامه پنجم به صفر میرسید کجای این استراتژی میگنجد؟ در غیاب یک راهبرد پایه ای هر دستگاه سعی خواهد کرد بر تعصب سازمانی و صنفی و بخشی خود تکیه کند.
اصغرزاده که پیش از این گفته بود «دولت روحانی، رحم اجارهای اصلاحطلبان است»، اکنون میگوید: اصلاح طلبان توقع ندارند آقای روحانی خود را یک «اصلاح طلب» معرفی کند. ولی بر این باورند که کار ویژه دولت روحانی راهگشایی آزادیهای مدنی و حامل «ژن» دموکراتیزاسیون است بنابراین نباید به نیروهای ضددموکراسی باج بدهد.
گرفتن ژست دموکراتیزاسیون و اصلاحطلبی و اعتدال از سوی امثال اصغرزاده در حالی است که وی و 14 عضو دیگر شورای شهر تهران با انبوهی از رفتارهای رادیکال، آنارشیستی و غیردموکراتیک اسباب بنبست شورا و درگیری با شهرداری و سرانجام، انحلال شورا از سوی دولت اصلاحات شدند.
آیا خرید هواپیمای مسافربری هم به بمب اتم ربط دارد؟!
موضع آمریکا مبنی بر کارشکنی علیه پرواز هواپیماهای جدید خریداری شده از سوی ایران میتواند به تنشی جدید در حین مذاکرات منجر شود.
نیویورک تایمز با انتشار یک تحلیل نوشت: در لحظات حساس مذاکرات هستهای و پایان ضربالاجل، تنشی جدید میان آمریکا و ایران با محوریت موضوع خرید هواپیماهای جدید توسط شرکت هواپیمایی «ماهان» ایجاد شد. در شرایطی که تنها چند هفته به مهلت ضربالاجل نتیجهدهی گفتوگوهای هستهای ایران باقی مانده، دو کشور به علت تقاضای اخیر ایران برای خرید 9 فروند هواپیمای جت «ایرباس» توسط شرکت هواپیمایی «ماهان ایر» تا آستانه یک عرصه تقابل دیگر پیش رفتند. «ماهان ایر» بیش از سه سال است در فهرست سیاه تحریمهای آمریکا علیه ایران جای دارد.
این شرکت هواپیمایی در راستای برنامه خود برای گسترش دامنه پروازهای بینالمللیاش، ماه مه گذشته از فروشندگانی در عراق، سوریه و امارات تقاضای خرید هشت فروند هواپیمای مدل s340A و یک فروند هواپیمای مدل s340A کرد.
نیویورک تایمز افزود: به دنبال اعلام تقاضای ایران، وزارت خزانهداری آمریکا که بر حسن اجرای تحریمها نظارت دارد اعلام کرد این اقدام ایران ضمن آنکه نقض صریح قانون تحریمهای این کشور است، بلکه شرکت هواپیمایی «ماهان ایر» نیز در فهرست شرکتهای ممنوعه است و هواپیماهای در تملک و یا اجاره آن حق پرواز در فرودگاههای کشورهای متحد آمریکا را ندارند.
«علیرضا جهانگیریان» رئیس سازمان هواپیمایی ایران اعلام کرد که آمریکا سعی دارد هواپیماهای مورد نظر را توقیف و یا برنامه شرکت هواپیمایی «ماهان ایر» را برای انجام پروازهای بینالمللی خنثی کند و این موضوع هرگز قابل تحمل نیست.
کارشکنی آمریکا در حالی است که بنابر گزارش نیویورک تایمز «از تعداد نقض قانون تحریمهای ایران در ماه آوریل به میزان قابل توجهی کاسته شده که یکی از دلایل آن این است که ایران همچون قبل، راغب به نقض تحریمها نیست».
گزینش خبرنگاران برای یک مصاحبه تشریفاتی
تشریفاتی بودن کنفرانس مطبوعاتی رئیسجمهور غیر از رسانههای منتقدان، اعتراض روزنامههای حامی دولت را هم برانگیخت.
روزنامه اعتماد در این زمینه نوشت: در چهارمین نشست خبری رئیسجمهور خیلی وقت برای سوالهای جدی نبود، همین طور برای حامیان و منتقدان جدی دولت. نه روزنامههای اصلاحطلب چندان زمانی برای طرح پرسش پیدا کردند و نه رسانههای اصولگرا. همه قبل از شروع نشست حدس میزدند که نوبت سوال فقط به عدهای از آن 200 خبرنگار حاضر برسد، اما کسی فکرش را نمیکرد که جای رسانههای اصلی دو طیف اینقدر در میان سوالکنندگان خالی باشد. در شرایطی که برخی رایزنیها با مدیران نشست خبری رئیسجمهوری در میانه برگزاری آنقدری در ترکیب رسانههای منتخب تغییر ایجاد کرد، اما دست خیلیها در آن میانه برای همین رایزنیها هم بسته بود. آنقدر بسته که هم سوال رسانههای اصولگرایی چون خبرگزاری تسنیم و فارس در جیب خبرنگارهایشان باقی ماند و هم پرسش رسانههای اصلاحطلب.
وجه مشترک سوالات پرسیده نشده همه این رسانهها اما انتقادی بودن آن بود، چه اصولگرایان و چه اصلاح طلبان. اصولگرایان منتقد دولت با همان انتقادات همیشگی آمده بودند و اصلاحطلبان با اعتراضی به وضعیت سیاست داخلی. قبل از نشست گفته بودند که به ترتیب ثبت سوالات در نهاد ریاست جمهوری به رسانهها نوبت پرسش داده میشود. برنامه که شروع شد اما مسیر تغییر کرده بود؛ خیلیها به این بهانه که در نشستهای قبلی سوال خود را پرسیدهاند، حذف شدند. قاعدهای که البته استثنا هم داشت؛ مثل صدا و سیماییها و رسانههای دولتی.
اعتماد میافزاید: پایان مراسم اما آغاز اعتراضات بود؛ اعتراض به گزینش خاص خبرنگاران برای این نشست. گزینشی که تا توانست جان سوالات جدی را گرفت.
در همین حال خبرگزاری نسیم در واکنش به تبدیل مصاحبه مطبوعاتی به یک امر تشریفاتی نوشت: در مصاحبه رئیسجمهور از کیهان و وطن امروز و جوان و فارس و نسیم و تسنیم خبری نبود؛ نه اینکه نبود، بودند اما میکروفون به آنها نرسید! رسانههایی که - فارغ از درست بودن یا غلط بودن - بعنوان جدیترین رسانههای منتقد دولت شناخته میشوند. اما از آن طرف؛ با اغماض، حداقل هفت رسانه که یا دولتی هستند یا حامی دولت امکان طرح سوال پیدا کردند. به این لیست، شش خبرنگار که به نمایندگی از رسانههای خارجی پشت تریبون رفتند را هم اضافه کنید.
و این در حالی است که رئیسجمهور در پاسخ به یک خبرنگار گفت: دولت هم وظیفه دارد روشنگری کند تشویش اذهان عمومی کار نادرستی است ضمن اینکه نقد مشفقانه لازم و به نفع دولت است اگر دولت اجازه نقد ندهد یعنی مستبد است.