به یاد شهید «ناصرالدین باغانی»
بهای بهشت کالای عشق است یعنی خون(حدیث دشت عشق)
برشی از دل نوشته شهید«ناصرالدین باغانی» متولد 1346، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه امام صادق (ع) که در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید: ما را به جرم عشق موأخذه میکنند . گویا نمیدانند که عشق گناه نیست امّا کدام عشق؟ خداوندا معبودا عاشقا! مرا که آفریدی عشق به پدر ومادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت به دنیا عشق ورزیدم به مال و منال دنیا، به مدرسه، به دانشگاه امّا همه اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد؛ عشق به تو. بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری. اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو میآمدم . ولیکن وقتی توجه میکنم میبینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتادهام ولی باز مستقیم آمدهام حال میفهمم که این تو بودهای که به دنبال بندهات بودهای، و هرگاه او صید شیطان شده ، تو دام شیطان را پاره کردهای.
حالا میفهمم که تو عاشق صادق بندهات هستی، بنده را چه که عاشق تو بشود (عَنقا شکار کس نشود دام باز گیر) آخرتو بزرگ بودی و من کوچک ! تو کریم بودی و من لئیم ! تو جمیل بودی و من قبیح، تو مولا بودی و من شرمنده. کمند عشقت را محکمتر کردی و مرا به خط مقدم عشق بردی، در آنجا شراب عشقت را به من نوشاندی وچه نیکو شرابی بود .
به آهی گنبد خضراء بسوزم
جهان را جمله سر تا پا بسوزم
بسوزم یا که کارم را بسازی
چه فرمائی بسازم یا بسوزم
گفته مقام معظم رهبری درباره این شهید بزرگوار: نوشتهجات این شهید عزیز را مکرر خواندهام و هر بار بهره و فیض تازهای از آن گرفتهام.
حالا میفهمم که تو عاشق صادق بندهات هستی، بنده را چه که عاشق تو بشود (عَنقا شکار کس نشود دام باز گیر) آخرتو بزرگ بودی و من کوچک ! تو کریم بودی و من لئیم ! تو جمیل بودی و من قبیح، تو مولا بودی و من شرمنده. کمند عشقت را محکمتر کردی و مرا به خط مقدم عشق بردی، در آنجا شراب عشقت را به من نوشاندی وچه نیکو شرابی بود .
به آهی گنبد خضراء بسوزم
جهان را جمله سر تا پا بسوزم
بسوزم یا که کارم را بسازی
چه فرمائی بسازم یا بسوزم
گفته مقام معظم رهبری درباره این شهید بزرگوار: نوشتهجات این شهید عزیز را مکرر خواندهام و هر بار بهره و فیض تازهای از آن گرفتهام.