ضرورت مقابله با پديده نوظهور ویراژ خودروهاي لوكس در خيابانهاي پايتخت ( بخشپایانی)
ورود خودروهاي ميلياردي با كدام مجوز؟!(گزارش روز)
شهر تهران مدتي است كه با پديده اي به عنوان جولان خودروهاي لوكس و گران قيمت آن هم در خیابانهای بالا شهر مواجه است. جوانان عمدتا كم سن و سالي كه سوار بر خودروهاي لوكس بعضا ميلياردي از اين خيابان به آن خيابان ميروند و به نوعي با اين كار به گروه هم سالان و ساير مردم جامعه فخر مي فروشند.
گروه گزارش
اين پديده از دو منظر قابل بررسي است.اول بحث ناامني و ترافيك و تصادفاتي كه به دنبال آن به وقوع مي پيوندد مانند دو تصادف وحشتناك اخير پايتخت كه هر دو مربوط به دو خودروي فوق العاده لوكس و گران قيمت در ساعات بعد از نیمه شب بود، و منظر دوم موج رواني است كه عدهاي ثروتمند به واسطه اين رفتار تجمل گرايانه، رواج مي دهند.
آنچه واضح است اينكه خريد خودروي لوكس و قيمتي آنهم توسط عده اي محدود فقط براي فخر فروختن واقعا چرا بايد در جامعه اي رواج پيدا كند كه عده زيادي در آن توان خريد چنين خودروهايي را ندارند. به راستي تبعات ناشي از اين شكاف طبقاتي و تجمل گرايي لوكس تا كجا گريبان گير جامعه خواهد شد؟
از همه مهمتر چه راهکار قانونی برای مقابله با چنین فخرفروشیهایی وجود دارد؟
دور دور باطل در خيابان!
هر چند اين پديده آنقدرها جديد نيست اما اخيرا موضوع آن در ميان رسانهها داغتر شده است.
اتفاقي كه بايد گفت خوشبختانه تا حدودي ميتوان در چاره سازي براي اين امر موثر واقع شود.آنقدر كه ديگر حتي نماينده هاي مجلس و مسئولان هم نسبت به اين موضوع نه تنها آگاه هستند كه حتي واكنش هم نشان مي دهند.
مثلا اخيرا شهروز افخمی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس درباره پدیده دوردورکردن پولدارهای تهران با خودروهای لوکس گفته بود كه مشکل اين پدیده منفی اجتماعی است که تبعات سوء و غیرقابل پیش بینی در حد خود موضوع داشته ودارد و حتی رهبری نیز در این رابطه موضعگیری کردند واین صحبتها نیز اهمیت مسئله را برجستهتر میکند.انقلاب ما انقلابی بر محور عدالت اجتماعی و رعایت حال کل احاد جامعه است و این پدیدهای که باب شده است میتواند کل این موضوعات اجتماعی را به تمسخر بگیرد و این معضل از مظهر عدالت گرایی، مسایل ارزشی، امنیت اخلاقی، و ارزشهای انسانی قابل بررسی است .اینگونه مسایل همچنین به ایجاد موج ضد سرمایه داری میانجامد و علیه ثروتمندان و ثروتی که دارند ومورد قبول اسلام است نیز ایجاد جبهه گیری میکند.
وی تاکید کرده: «اسلام هیچ گاه میزان ثروت افراد را محدود نکرده است اما وجود این ثروت در جامعهای که فرد ثروتمند درآن حاضر است حق و حقوقی ایجاد میکند.البته گاهی اوقات این معادلات به هم میریزد و بخشی از آن نماد زشتی از صاحبان ثروتهای نامشروع میشود و این گونه حرکات زشت و خودپسندانه تنها در ثروت نامشروع دیده میشود؛ چنین حرکات زشتی به نوعی توهین به جامعه ارزشی و افراد پایین دست است و حتی ثروتمندان جامعه را در مقابل مردم قرار داده و باعث آسیب زدن به باورهای مردم در این رابطه میشود.»
عزیز اکبریان، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان با انتقاد از واردات بیرویه خودروهای لوکس و گران قیمت به کشور، مي گويد: «واردات این نوع کالاهای مصرفی و لوکس علاوه بر اینکه ارزی که باید به کالاهای اساسی تعلق بگیرد را از کشور خارج میکند، سرمایههای اقتصادی کشور را نیز نابود میکند.هیچ کشوری در شرایط تحریم مبادرت به واردات این نوع خودروهای لوکس و گران قیمت نمیکند. پول باید سرمایهگذاری شود تا از این طریق اشتغال به وجود آید و سود حاصل شود نه اینکه پول را صرف خرید کالاهای تجملی کنیم.جولان خودروهای لوکس و میلیاردی مصداق بیعدالتی در جامعه است و باید با این نحو رفتار مقابله شود.واردات خودروهای لوکس بالای 2500 سیسی هم براساس قانون مصوب مجلس و هم براساس بخشنامه دولت ممنوع است ولی متاسفانه همچنان شاهد ورود این کالاها به کشور هستیم.رئیس جمهور، وزارت صنایع و معادن و حتی اداره گمرک باید برای حل این فاجعه فکری کنند چرا که در شرایط تحریم ورود این خودروها بیمعناست.»
گزارش قابل تامل کمیسیون اصل 90
بحث واردات خودروهای وارداتی به کشور به اندازهای بالا گرفت که کمیسیون اصل 90 به این حوزه ورود پیدا کرد و با ارائه گزارش، آمار تامل برانگیزی را در این خصوص ارائه کرد.
گزارش کمیسیون اصل ۹۰ مجلس، در مورد وضعیت خودروهای وارداتی ۲۶ اسفندماه 1392در صحن علنی مجلس خوانده شد. براساس این گزارش بخش عمدهای از این واردات از نمونههای خودروهای گرانقیمت بود که مدتی بعد ممنوعیت ثبت سفارش و واردات آن به اجرا گذاشته شد.با توجه به تحریمهای مالی و اقتصادی اعمال شده علیه ایران، افزایش قیمت ارز و محدودیتهای جدی برای واردات کالا، ورود خودروهای گرانقیمت قاعدتا میبایست جزو آخرین اولویتها باشد.
اما براساس گزارش گمرک کل کشور در سال ۱۳۹۱ واردات انواع خودرو بالغ بر ۴۴هزار و ۳۱۴دستگاه بوده که نسبت به سال پیش از آن 11/3درصد رشد داشته است.
در آبانماه سال ۱۳۹۱ مدیر وقت کل بازرسی ویژه سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان نیز اعلام کرده شرکتهایی که با ارز دولتی کالا وارد میکردند، در مجموع ۱۱۷ میلیارد تومان سوءاستفاده کردهاند. گفته شد این شرکتها با ارز دولتی کالا وارد کرده و آن را به قیمت آزاد در بازار فروختهاند!
در اواخر سال گذشته نیز وقتی وزیر صنعت و معدن و تجارت از محدود شدن واردات خودروهای لوکس به تقاضای سفارتخانههای خارجی در تهران سخن گفت؛ زهره طبیبزاده نماینده تهران در مجلس خبر داد: طی شهریور سال 1392 تا زمان مشابه در سال 1393 فقط 10 مورد از واردات چنین خودروهایی مربوط به سفارتخانههای خارجی بوده اما 6 مورد توسط هلال احمر و 32 مورد توسط یک وزارتخانه وارد شده، در حالی که 1420 مورد واردات خودروهای لوکس براساس ثبت سفارش اشخاص حقیقی صورت گرفته است.
جامعه اخلاق مدار با ماشين هاي لوكس
سید محمد بیاتیان عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس به گزارشگر روزنامه کیهان ميگويد:» در واردات کالا طی چند سال گذشته استراتژی نداشتهایم، در شرایطی که مقام معظم رهبری بر حمایت از تولید داخلی تاکید میکنند و باید ارز را برای تامین کالاهای اساسی ذخیره کنیم شاهدیم که برخی این ارز را فدای تجمل گرایی خویش میکنند.
متاسفانه رد پای لابی قدرت و ثروت در واردات خودروهای لوکس مشهود است، در حالي كه طبق قانون واردات خودروهای فوق العاده لوكس(بالاي 2500 سیسی) به کشور ممنوع است ولی در حال حاضر برخی به راحتی از مبادی قانونی و دولتی این خودروها را وارد کشور میکنند. به طوري كه طبق سخنان مقام معظم رهبری جولان این خودروها در خیابانها باعث ناامنی روانی و اجتماعی میشود.در این زمینه هم دولت و هم مجلس و هم قوه قضائیه مسئول هستند چرا که کم کاری کردهاند.»
علی علیلو عضو ديگر کمیسیون صنایع و معادن مجلس است كه در گفتوگو با گزارشگر کیهان با بیان اینکه مقام معظم رهبری ویراژ ماشینهای لوکس در خیابانهای شهر را از مصادیق آلایندگی اجتماعی توصیف کردند، ميگويد: «واردات بیرویه خودروهای لوکس اتفاق نامبارکی بود که در دولت قبل کلید آن زده شد و در واقع یک اشتباه بود. اغلب این نوع خودروها با ظرفیت دو سرنشین طراحی شدند و کاربرد خاصی دارند، کاربردی که از نیمه شب به بعد در خیابانهای بالای شهر میتوان رصد کرد!»
این نماینده مجلس با اشاره به اینکه مقام معظم رهبری در جمع فرماندهان نیروی انتظامی از جولان خودروهای لوکس انتقاد کردند، ادامه داد: «انتظار از نیروی انتظامی این است که با انتشار دستور العمل با قوت با این موضوع برخورد کند.جامعه ما در دنیا به عنوان یک جامعه اخلاق مدار معروف شده است ولی جولان این ماشینها در خیابانها با این مسئله تضاد دارد.»
ويراژ با هويت قسطي
دكتر محمد مهدي موسوي پژوهشگر اجتماعي و جامعه شناس در اين خصوص به گزارشگر كيهان ميگويد: «پايان نامه يكي از دانشجوهاي من درباره همين موضوع يعني جوانان سرنشين خودروهاي لوكس پايتخت بود و طبق پرسشنامه هاي ميداني كه تهيه كرده بود، آمار بهدست آمده واقعا باور كردني نبود. آماري كه بسياري از فروشندهها و نمايشگاه داران خودرويهاي وارداتي هم آن را تأیيد ميكردند. عده زيادي از اين جوانها به زور چك و سفته و حتي سند ملكي اين خودروها را به صورت اجاره و روزانه از اين نمايشگاهها مي گيرند و بعد از اينكه مدتي با آن در سطح شهر ميچرخند، دوباره به صاحبانشان بر ميگردانند. حتي طبق آمار خود پليس راهور، بعد از توقيف اين خودروها مشخص شده كه مالك اصلي خودرو، راننده و سرنشينان آن نبوده اند.ببينيد اينجاست كه بحران معني واقعي خودش را پيدا ميكند.يعني كاري كه به خودي خود و في نفسه اشتباه است نه تنها كاهش نمييابد بلكه عده زياد ديگري نيز به انجام آن ترغيب ميشوند. يعني نوعي پيروي غيرعاقلانه به جاي رفتاري عقلاني بر قشر جوان مسلط مي شود.»
اين استاد دانشگاه و آسيب شناس اجتماعي از مشكلاتي كه به دنبال چنين رفتارهايي شكل مي گيرد هم ابراز نگراني مي كند و مي گويد: «شكاف طبقاتي كه اين روزها در بسياري از محافل جامعه شناسي هم از آن ياد مي شود چيزي نيست كه به آساني بتوان از كنار آن گذشت.وقتي اين شكاف به واسطه ابزارهاي قدرت و ثروت روز به روز عميقتر مي شود، اقشاري كه در پايين اين شكاف هستند تلاش ميكنند براي رسيدن به آن طرف شكاف از هر حربه اي ولو غير قانوني استفاده كنند.
اين موضوع به شدت نگران كننده است.اينكه پول، ثروت و اتومبيل لوكس به عنوان نماد برتر بودن ميان جوانان يك جامعه آن هم جامعه ديني رواج پيدا كند.ما بايد بتوانيم با مطالعه، پژوهش و كار تحقيقاتي اين تفكر را در بين جوانان تغيير دهيم و ملاك ارزشي را بر ساخت هاي ديگري مثل تحصيلات و كار و دانش استوار كنيم. بنابراين اتخاذ راهكارهاي محكم و سخت مثل برخوردهاي مقطعي و يا توقيف اين خودروها شايد در كوتاه مدت موثر واقع شود اما قطعا بعد از گذشت مدت زماني تاثير خود را از دست خواهد داد.»
دكتر علي انتظاري جامعه شناس و استاد دانشگاه درباره اين آسيب اجتماعي به گزارشگر كيهان ميگويد: «در واقع ما بايد بياييم و از كمي عقبتر به اين موضوع نگاه كنيم، اگر در آموزش و پرورش و در همان دوران يادگيري روي اين موضوعات كار شود و تفكر بچهها از يك فرهنگ مصرفي تغيير كند واقعا ما بعد از 20 سال از تربيت همان بچهها شاهد معضلات اينچنيني نخواهيم بود.واقعا ما در دوران تحصيل آدمهاي مولد تربيت نمي كنيم. فقط افرادي مصرف گرا با تفكر مصرفي از لوازم التحرير همان دوران مدرسه گرفته تا خودروهايي كه چند سال بعد زير پاي همان دانشآموزان است.
چند درصد از مفاهيم آموزشي و كتابهاي درسي ما روي موضوع كار و توليد اقتصادي تمركز كردهاند؟ تحقيقاتي كه من روي كتاب هاي مقطع متوسطه داشتم نشان مي داد كه پايين ترين توجه به مقوله كار و توليد اقتصادي در بين كتاب هاي مقطع متوسطه است ونه فقط در زمينه آموزش و پرورش، در همه زمينهها ما آنچنان كه بايد به موضوع كار توجه نميكنيم. اصلا اگر يك نفر بخواهد يك كار توليدی انجام دهد بيشتر از آنكه با موافقت و هموار كردن مسير مواجه شود با مخالفت وموانع روبه رو است.
بنابراين از همه اين دلايل و شواهد به خوبي پيداست كه جامعه ما توليدي نيست و زماني كه يك جامعه توليدي نباشد گرايش به تجمل گرايي نيز در آن شديدا افزايش مي يابد.»
اين پژوهشگر اجتماعي در ادامه تصريح ميكند: «اين پديده اتومبيل سواري بي هدف كه به دور دور كردن نيز شهرت دارد تقريبا در همه كشورهاي جهان خصوصا كشورهاي مدرن يك امر مرسوم است.كه جوانان در ساعات پاياني شب با اتومبيلهاي مدل بالاي خودشان در يك جاهاي مشخصي از شهر به دور دور كردن مشغول ميشوند. خب اين كار در بين جوانان ما هم مرسوم شده است ميتواند دلايل مختلفي داشته باشد از خلأ اوقات فراغت گرفته تا نوعي دنباله روي كردن از مد رفتاري جوانان در اين كشورها. وقتي برخی جوانان ما در چنین ثروتهای هنگفتی غرق شدهاند ترجيح ميدهند براي اين تخليه انرژي به پيروي از ديگر كشورهاي پيشرفته به خيابانها بيايند و بي هدف با اتومبيل هاي خود اين خيابانها را چرخ بزنند. و اين موضوع آنقدر بحراني شود كه حتي پليس هم نتواند جلوي آن را بگيرد.
واقعا شايد اين معضل امروز حاصل بيتفاوتي ما در فرهنگ سازي طي سالهاي قبل باشد. آموزش و پرورش، رسانهها و حتي دانشگاه هاي ما در اين زمينه هيچ كار جدي انجام نميدهند. ما با اين همه فضاي فرهنگي نتوانستهايم جوانمان را جذب كنيم تا به سمت فرهنگ مصرف گرايي و وقت گذرانيهاي باطل نروند. بنابراين به خوبي پيداست كه ما با اين راه حلها نميتوانيم اين مشكل فرهنگي را حل كنيم چرا كه رفتارها و گرايشها به سمت تجمل و خودنمايي ريشه عميقي در فرهنگ جامعه ما دارد و فقط مختص اين جوانان نيست.»