kayhan.ir

کد خبر: ۴۶۹۳
تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۹:۰۵

سالمندی، دورانی لذت‌بخش یا استرس‌زا

کنترل و محدود کردن سالمندان به مرور زمان احساس استقلال را از بین می‌برد و آن‌‌ها را به کودکانی دست و پاگیر تبدیل می‌کند که ملزم به رعایت قواعد دوران کودکی هستند.

کنترل و محدود کردن سالمندان به مرور زمان احساس استقلال را از بین می‌برد و آن‌‌ها را به کودکانی دست و پاگیر تبدیل می‌کند که ملزم به رعایت قواعد دوران کودکی هستند.
افراد با پا گذاشتن به میان سالی که همان سنین میان 60 تا 65 سال است با دو نگرانی روبه‌رو می‌شوند. افت عملکرد اندام‌‌ها و بروز بیماری‌های مختلف به دلیل بالا رفتن سن نخستین مشکل استرس زا در سالمندان است و پس از آن مشکلات روحی در این افراد افزایش می‌یابد.
برخی افراد در دوران سالمندی با مرور خاطرات جوانی نسبت به زندگی گذشته خود به نوعی احساس شکست و نا امیدی می‌کنند و این احساس به بروز حالت‌هایی مانند کاهش عزت نفس، یاس و اختلالات روانی منجر می‌شود.
سالمندانی که از گذشته خود خشنود هستند و میان احساس‌های خوشایند و ناخوشایند خود سازش ایجاد می‌کنند از سلامت روان بهتری برخوردارند، باید سالمندان به این درک برسند که ارزش و احترام افراد به یکدیگر وابسته به شغل و دارایی نیست بلکه انسان‌هایی مورد احترام واقع می‌شوند که به موارد اخلاقی مانند انسانیت و صداقت پایبند باشند.
لازم است به تامین بهداشت و سلامت روان سالمندان توجه ویژه‌ای شود، از این‌رو انجام معاینات دوره‌ای از زمان میان‌سالی، فراهم آوردن شرایط تفریحی و سرگمی و آموزش برخی مهارت‌ها از راهکارهایی است که با تکیه بر آن‌‌ها می‌توان شادی و آرامش خاطر سالمندان را تضمین کرد.
استفاده از تجربیات و تخصص سالمندان در موارد گوناگون به حفظ احترام و ارزش جایگاه آن‌‌ها کمک خواهد کرد .برای مثال فرهنگ‌سرا‌ها می‌توانند از توانایی معلمان، اساتید و هنرمندان سالمند استفاده کنند تا دانش آموزان و معلمان از تجربیات این قشر بهره‌مند شوند.
از طرفی اختصاص فضای‌های مناسب برای تفریح سالمندان در بازتوانی آن‌‌ها مفید است. برای مثال: برگزاری مسابقات مختلف ورزشی برای سالمندان و تشویق آن‌‌ها به شرح حال نویسی به سلامت روان سالمندان کمک می‌کند.
برای تامین سلامت روان، آموزش به سالمندان برای سازگاری با دوران پیری باید از میان‌سالی آغاز شود و مواردی مانند نگرش مثبت به پیری و کنار آمدن با فراموش کاری، کاهش قوای ذهنی و جسمی به این قشر آموزش داده شود.
این آموزش‌‌ها در سالمندی نیز باید ادامه پیدا کند، البته گاهی خود سالمندان از وضعیت روانی خود گزارش می‌دهند و دیگران را از احساس نا امیدی و یاس خود آگاه می‌کنند اما گاهی فرد سالمند خویشاوندی ندارد و یک سیستم مددکاری قوی باید با او در رابطه باشد که در صورت بروز مشکلات روانی از سالمند حمایت کنند.
از طرفی باید زمینه‌های تفریحات سالم و سرگرمی‌های مفرح برای سالمندان فراهم شود، در نظر گرفتن مکان‌هایی ویژه سالمندان به منظور تفریح به ویژه گردهم‌ آمدن آن‌‌ها و استفاده از تجربیات یکدیگر برای رفع نیازهای مشترک بسیار حایز اهمیت است.
سالمندان در گذشته نقش حمایت کننده داشته‌اند، مشورت کردن با آن‌‌ها به حفظ احترام آن‌‌ها بسیار کمک می‌کند و این امر به صمیمیت بیشتر اعضای خانواده نیز کمک می‌کند. سالمندان باید تلاش کنند عملکرد‌ها و توانایی‌های مثبت خود در گذشته را دوباره احیا کنند، بازگشت به توانایی‌های گذشته و انجام دوباره آن‌‌ها در دوران میان‌سالی موجب می‌شود سالمندان به اهمیت وجود خود پی‌ببرند.
اطرافیان باید از کنترل و محدود کردن سالمندان در انجام امور شخصی‌شان پرهیز کنند، توصیه می‌شود سالمندان با دیگران بیشتر در ارتباط باشند، سالمندان باید بپذیرند که هر دوره‌ای سنی با تغییرات و مشکلات همان دوره همراه است و باید با تقویت رشد شخصیتی و استقلال هر دوره‌ای از زندگی را پشت سر گذاشت.
به گفته روانپزشکان سالمندان باید از تحرک کافی به همراه یک رژیم غذایی مناسبی برخوردار باشند، فراهم آوردن چنین شرایطی موجب می‌شود سالمند از زندگی خود در دوران پیری لذت برده و احساس خرسندی کند.
افرادی که در گذشته بسیار مستقل یا وابسته بودند در دوران سالمندی آسیب پذیرترند، ایجاد یک سیستم مددکاری منسجم و قوی برای رفع خلأهای دوران سالمندی لازم است.