ای شهر خرمشهر ای سینه پر آذرت از غصه لبریز(شعر)
سرودهای از زنده یاد سپیده کاشانی در وصف خرمشهر آزاد
ای شهر خرمشهر ای خاک گهرخیز
ای سینه پر آذرت از غصه لبریز
خاکت ببوسم خاک تو بوسیدنی شد
گلهای خرمشهر من بوییدنی شد
ای قله ایثار و محراب عبادت
ای مقام شهر ای شهر شهادت
آوای اروند رود بشنو که شعر فتح خواند
نخلت اگر سوزند برجا ریشه ماند
خورشید از خون سرزند بر خون نشیند
تا شام بد فرجام دشمن را ببیند
سوی تو مرغان مهاجر باز آیند
بر آشیان سبز در پرواز آیند
با من بخوان شعر ظفر ای بندر سبز
شب سر شد و آمد سحر ای بندر سبز
ای شهر خرمشهر ای خاک گهرخیز
ای سینه پر آذرت از غصه لبریز
خاکت ببوسم خاک تو بوسیدنی شد
گلهای خرمشهر من بوییدنی شد
ای قله ایثار و محراب عبادت
ای مقام شهر ای شهر شهادت
آوای اروند رود بشنو که شعر فتح خواند
نخلت اگر سوزند برجا ریشه ماند
خورشید از خون سرزند بر خون نشیند
تا شام بد فرجام دشمن را ببیند
سوی تو مرغان مهاجر باز آیند
بر آشیان سبز در پرواز آیند
با من بخوان شعر ظفر ای بندر سبز
شب سر شد و آمد سحر ای بندر سبز