اخلاق نبوی در برخورد با طبقات اجتماعی
یکی از موضوعات مهم در اخلاق اجتماعی بحث از ارتباط با انواع قشرها و طبقات اجتماعی است جایی که یکی از مصادیق مهم عدالت اجتماعی محسوب شده و سنگ محک خوبی برای نگاه و تعریف عدالت اجتماعی در عینیت جامعه است. پیامبر اکرم(ص) الگوی بسیار دقیقی در این زمینه در سیره و گفتار خود ارائه نمودهاند که در بعضی از اصول فرسنگها با جوامع امروزی مسلمین متفاوت است.
عبدالامیر تهرانی
یکی از موضوعات مهم در اخلاق اجتماعی بحث از ارتباط با انواع قشرها و طبقات اجتماعی است جایی که یکی از مصادیق مهم عدالت اجتماعی محسوب شده و سنگ محک خوبی برای نگاه و تعریف عدالت اجتماعی در عینیت جامعه است. پیامبر اکرم(ص) الگوی بسیار دقیقی در این زمینه در سیره و گفتار خود ارائه نمودهاند که در بعضی از اصول فرسنگها با جوامع امروزی مسلمین متفاوت است.
اجرای عدالت اجتماعی
یکی از مهمترین و حساسترین نکته در مورد اخلاق اجتماعی رسول خدا(ص) اجرای عدالت اجتماعی در بین همه آحاد جامعه بود. در حقیقت عدالت جان دین و شریعت است. عدالت اجتماعی، عدالتی گسترده و فراگیر در همه وجوه زندگی انسانهاست که از مهمترین وجوه آن که مستقیما با زندگی مردم در ارتباط است، عدالت اقتصادی و اجتماعی میباشد. بنابراین وجود فقر، فاصله طبقاتی، بهرهکشی، رانتخواری وتکاثر و سرمایهداری نشانه عدم عدالت است. پس پیامبر اکرم(ص) فرمان یافت به برپایی عدل و قسط در جامعه «قل امر ربی بالقسط» (اعراف، 29)؛ «بگو پروردگارم به قسط فرمان داد».
بقای جامعه به عدالت است در جایی که عدالت نیست، انتظار پاکی و سلامت اجتماعی، انتظاری بیهوده است. روش ومنش اسلام به عدالت است و با خاموش شدن عدالت، اسلام چون چراغی خواهد بود خاموش که با آن راه نمیتوان یافت و مردمان را به سامان نمیتوان رساند، زیرا این عدالت است که نگهدارنده ملت است، «العدل قوام الرعیه» از این روست که پیامبر اعظم(ص) میفرماید: ساعتی عدالت از هفتاد سال عبادتی که شبهایش، نیایش شب و روزهایش به روزه بگذرد، بهتر است».
(«بحار»، ج 75، (72، از چاپ بیروت)، ص 352 و الحیاه، ج6، ص 325.)
عدالت یک تکلیف الهی و اصل محبوب مطابق با خواست و فطرت انسان و موجب تعالی بشر در حوزههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی است و جامعه بشری هم از ابتدا، تا حال آرزوی روزی را داشته و دارد که در آن، ظلم، تبعیض و بیعدالتی در تمام چهره و ابعادش، نابود شود و نسیم ملایم عدالت و برابری در تمام زوایای زندگی انسانهای دردمند و رنجیده، نفوذ کند، دردهای کهنه و قدیمی بشر، ناشی از ظلم و ستم و بیعدالتی را با داروی شفابخش عدالت و برابری، مرهم نهاده و التیام بخشد.
اصالت مساوات و کرامت ذاتی انسان
یکی از شاخصههای مردمداری، اجرای مساوات در بین مردم و ارزشگذاری انسانها براساس تقوا و معرفت است. پیامبر خدا(ص) حتی در نگاه کردن به اصحاب خویش مساوات را رعایت میکردند و یا در حلقهای که اصحاب مینشستند؛ هیچ تفاوتی میان او و اصحابش دیده نمیشد.
عرب را بر عجم و سفیدپوست را بر سیاهپوست و اشرافزاده را بر خدمتکار مقدم نمینمود و میفرمود: «ائتونی باعمالکم لا بانسابکم» (بحارالانوار، ج 46، ص 177)؛ «عملهای خود را نزد من آورید نه نسبهایتان را». اجرای تمام اقسام مساوات در همه زمینهها اعم از مساوات در تقسیم بیتالمال مساوات در پرداخت مالیاتهای اسلامی (زکات- خمس- صدقات و...) مساوات در فراخواندن همه مردم به تحصیل علم و مساوات درتصدی مسئولیتها براساس اهلیت و شایستگی و... مدنظر رسول خدا(ص) بود.
پیامبر اکرم(ص) با اعلام و اجرای مساوات در واقع دیدگاه طبقاتی و برتریجوییهای کاذب و دروغین و نیز مقدم کردن ثروتمندان بر فقرا را نفی کردند و همگان در برابر قانون الهی مساوی بودند به عنوان مثال زنی از اشراف سرقت کرده بود و زمانی که این مسئله ثابت شد، رسول خدا(ص) فرمان به مجازات او داد؛ عدهای نزد حضرت آمده و وساطت میکردند تا حکم درباره او اجرا نشود اما پیامبر اکرم(ص) بر مساوات در اجرای قانون تاکید کرده و فرمودند: «انما اهلک الذین من قبلکم انهم کانوا اذا سرق فیهم الشریف ترکوه و اذا سرق فیهم الضعیف اقاموا علیه الحد.» (نهجالفصاحه، ص 345): «آنانکه پیش از شما بودند تنها به سبب چنین تبعیضهایی هلاک شدند؛ زیرا حدود را بر فرو دستان اجرا میکردند و اشراف و بزرگان را رها میساختند.»
این نگاه پیامبر(ص) که در مورد همگان به مساوات مینگریستند به حدی ظریف بود که در سیره و تعالیم ایشان اقشاری که سعی در خود برتر نمایی دارند عملا و نظرا طرد میشوند تا به اصالت حفظ کرامت انسان ضربه وارد نشود. این مساله به خوبی در طرد اغنیاء و متکاثرین توسط پیامبر و دعوت به همنشینی با فقرا و محرومیت خود را نشان میدهد.
اهتمام به امور مستضعفان و محرومان
و ترک مجالست با اغنیا
رفتار و مشی رسول خدا(ص) رفتاری مبرا از هر نوع رفتار ملوکانه و مستکبرانه بود. این مسئله باعث شده بود تا ایشان به راحتی با اقشار ضعیف جامعه ارتباط نزدیک داشته باشند. آنچه از سیره و سلوک اجتماعی پیامبر(ص) حکایت دارد، داشتن روحیه سادگی، بیپیرایگی و بیآلایش در زندگی و دوری از اشرافیگری و مانند مردم محروم مشی مینمودند؛ چنانکه خود براین سیره تاکید داشتند و میفرمودند:«انی البس الغلیظ و اجلس علی الارض- و العق اصابعی و ارکب الحمار بغیر سرج و اردف خلفی- فمن رغب عن سنتی فلیس منی» (بحارالانوار، ج 74، ص 82)؛ «من لباس خشن میپوشم و بر زمین مینشینم و انگشتان را [پس از غذا] با زبان میلیسم و بر الاغ بیپالان سوار می شوم و کسی را ترک خود سوار میکنم. پس هر که از سنت من گریزان شود از من نیست.»
همچنین پیامبر اکرم (ص) هم خود سعی در عدم مجالست و رابطه با اغنیا و توانگران داشتند و هم دیگران را از همنشینی با آنان منع مینمودند و دلیل آن را اینگونه بیان میفرمودند: نشست و برخاست با سه طایفه دل را میمیراند از جمله نشست و برخاست با اغنیا. (تحفالعقول ص 51)
همچنین ایشان شدیدا از احترام به فرد ثروتمند به خاطر داراییهایش بیزار بودند و فرمودهاند: خدا لعنت کند کسی را که شخص غنی (ثروتمند) را به خاطر توانگریاش احترام کند. (ارشادالقلوب ص 270)
رسول خدا یاران خود را به مجالست با فقرا فرا میخواندند و در توصیهای به ایشان میفرمودند: طوبی لمن... خالط اهل الذله و المسکنه- خوشا به حال کسانی که با بیچارگان و مسکینان معاشرت داشته باشند (حکومت اسلامی از منظر قرآن و سنت ص 337 به نقل از بحار ج 77 ص 175)