سقوط غاصب خلافت الهی
خداوند در آیه 30 سوره بقره از خلافت حضرت آدم(ع) بر زمین به عنوان نماد انسان سخن به میان آورده است. این خلافت الهی برای انسان عمومیت دارد و خاص آن حضرت نیست؛ خداوند در آیه 70 سوره اسراء این انتخاب را موجب کرامت انسانها دانسته و میفرماید: وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ؛ تحقیقا ما بنی آدم را کرامت بخشیدیم.
پس از آنجایی که انسان به عنوان خلیفه کریم انتخاب شده از کرامت برخوردار شده است. این کرامت برای آدمی تا زمانی است که کریمانه عمل کند و به جای کریم در خلافت، عملی خلاف کرامت انجام ندهد. او تا زمانی که حرف و حکم مستخلفعنه را بگوید و انجام دهد، خلیفه است؛ زیرا خلیفه کسی است که کار مستخلفعنه را انجام دهد و پیام مستخلفعنه را برساند؛ اما اگر کسی نانِ خلافت را خورد و احترام خلافت را مصادره کرد و حرف خودش را زد و کار خودش را کرد(جاثیه، آیه 23)؛ این دیگر خلیفه نیست، بلکه غاصب خلافت است و دیگر کرامتی ندارد واوغاصب بیکرامت است. از همین رو خداوند درباره کسانی که حرف خودشان را میگویند و کار خودشان را میکنند و مطیع امر الهی نیست میگوید که اینان از دایره کرامت انسانی سقوط کرده و چارپا یا پستتر از آن شده اند:ان هم الا کالانعام بل هم اضل سبیلا (اعراف، آیه 179؛ فرقان، آیه 44)
هر کسی بر خلاف مسئولیت و منزلت خودش عمل کند در حقیقت تکبر ورزیده و خود را برتر از جایگاه خویش دیده است و همین تکبر زمینه سقوط و هبوط میشود. در این راستاخداوند به ابلیس نیز میگوید که جایگاه قدس الهی جای تکبر چون ابلیسی نیست و باید از آنجا وآن جایگاه بیرون رود(اعراف، آیه 13)، همچنین جایگاه و منزلت خلافت از کریم این نیست که انسان هواهای خودش را معبود خود قرار دهد و آن رابپرستد و براساس آن رفتار کند. (جاثیه، آیه 23)
خیانت در امانت خلافت الهی
انسانی که بر خلاف حکم مستخلف عنه عمل کند و رفتار مستخلف عنه را در پیش نگیرد و کریمانه رفتار نکند، در امانت خلافت الهی نیز خیانت کرده و نتوانسته است ادای امانت کند.(احزاب، آیه 72) پس این شخص، هم ترک صداقت کرده و هم خلاف عدالت رفتار نموده است؛ زیرا اقتضای عدالت، صداقت و اقتضای صداقت، امانت داری و ادای آن است نه آنکه خیانت در امانت کند که نشانه کذب است و ریشه در ظلم دارد.
اصولا مسئولیت انسان غیراز عبادت(ذاریات، آیه 56)، دست یابی به مقام یقین(حجر، آیه 99) و انجام مسئولیت خلافت (بقره، آیه 30؛ آل عمران، آیه 79) و آبادانی زمین (هود، آیه 61) آبادانی آخرت و بهشتسازی است؛ زیرا هر آنچه انسان در دنیا انجام میدهد در آخرت حاضر میشود.(کهف، آیه 49؛ آل عمران، آیه 30) پس اگر بدرستی براساس مسئولیت و خلافت الهی عمل نکند، بهشتی نمیسازد بلکه برای خودش دوزخی مهیا و آماده میکند.( وسائلالشیعه، ج7، ص188؛ عوالی اللئالی، ج4، ص8)
پس از آنجایی که انسان به عنوان خلیفه کریم انتخاب شده از کرامت برخوردار شده است. این کرامت برای آدمی تا زمانی است که کریمانه عمل کند و به جای کریم در خلافت، عملی خلاف کرامت انجام ندهد. او تا زمانی که حرف و حکم مستخلفعنه را بگوید و انجام دهد، خلیفه است؛ زیرا خلیفه کسی است که کار مستخلفعنه را انجام دهد و پیام مستخلفعنه را برساند؛ اما اگر کسی نانِ خلافت را خورد و احترام خلافت را مصادره کرد و حرف خودش را زد و کار خودش را کرد(جاثیه، آیه 23)؛ این دیگر خلیفه نیست، بلکه غاصب خلافت است و دیگر کرامتی ندارد واوغاصب بیکرامت است. از همین رو خداوند درباره کسانی که حرف خودشان را میگویند و کار خودشان را میکنند و مطیع امر الهی نیست میگوید که اینان از دایره کرامت انسانی سقوط کرده و چارپا یا پستتر از آن شده اند:ان هم الا کالانعام بل هم اضل سبیلا (اعراف، آیه 179؛ فرقان، آیه 44)
هر کسی بر خلاف مسئولیت و منزلت خودش عمل کند در حقیقت تکبر ورزیده و خود را برتر از جایگاه خویش دیده است و همین تکبر زمینه سقوط و هبوط میشود. در این راستاخداوند به ابلیس نیز میگوید که جایگاه قدس الهی جای تکبر چون ابلیسی نیست و باید از آنجا وآن جایگاه بیرون رود(اعراف، آیه 13)، همچنین جایگاه و منزلت خلافت از کریم این نیست که انسان هواهای خودش را معبود خود قرار دهد و آن رابپرستد و براساس آن رفتار کند. (جاثیه، آیه 23)
خیانت در امانت خلافت الهی
انسانی که بر خلاف حکم مستخلف عنه عمل کند و رفتار مستخلف عنه را در پیش نگیرد و کریمانه رفتار نکند، در امانت خلافت الهی نیز خیانت کرده و نتوانسته است ادای امانت کند.(احزاب، آیه 72) پس این شخص، هم ترک صداقت کرده و هم خلاف عدالت رفتار نموده است؛ زیرا اقتضای عدالت، صداقت و اقتضای صداقت، امانت داری و ادای آن است نه آنکه خیانت در امانت کند که نشانه کذب است و ریشه در ظلم دارد.
اصولا مسئولیت انسان غیراز عبادت(ذاریات، آیه 56)، دست یابی به مقام یقین(حجر، آیه 99) و انجام مسئولیت خلافت (بقره، آیه 30؛ آل عمران، آیه 79) و آبادانی زمین (هود، آیه 61) آبادانی آخرت و بهشتسازی است؛ زیرا هر آنچه انسان در دنیا انجام میدهد در آخرت حاضر میشود.(کهف، آیه 49؛ آل عمران، آیه 30) پس اگر بدرستی براساس مسئولیت و خلافت الهی عمل نکند، بهشتی نمیسازد بلکه برای خودش دوزخی مهیا و آماده میکند.( وسائلالشیعه، ج7، ص188؛ عوالی اللئالی، ج4، ص8)