دیگران دست شما را نمیگیرند (درمکتب امام)
ما را اینطور کرده بودند که احساس این بود که نمیشود، نمیتوانیم، باید از خارج بیایند، همه چیز ما از خارج است، سرتا قدممان باید فرنگی بشود، احساس این بود. وقتی احساس این بود، افکار جامد شده بود، یعنی افکار رفته بود دنبال اینکه ما نمیتوانیم و باید دیگران دست ما را بگیرند. دیگران هم دست شما را نمیگرفتند، دیگران مال شما را میگرفتند، خزائن شما را میگرفتند.
صحیفه امام؛ ج ۱۸؛ ص۱۶۱ / جماران؛ ۴ مهر۱۳۶۲
صحیفه امام؛ ج ۱۸؛ ص۱۶۱ / جماران؛ ۴ مهر۱۳۶۲