kayhan.ir

کد خبر: ۳۸۷۵۸
تاریخ انتشار : ۰۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۰:۴۵
اصلاحات و اصلاح طلبی انقلابی و آمریکایی« از دیدگاه امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای (مدظله)»

استقلال و آزادی ایران در گرو اصلاح دانشگاه‌ها(پاورقی)


Research@kayhan.ir
مفهوم اصلاح دانشگاهها
سلام بر شما ملت بزرگ ايران! سلام بر ملت مسلمان جهان! سلام بر دانشگاهيان و دانشجويان معظّم كه سربازانى براى اسلام‌اند! و من لازم است كه يك تذكر به شما بدهم كه بدانيد مقصود ما از اصلاح دانشگاهها چيست؟ بعضى گمان كردند كه كسانى كه اصلاح دانشگاهها را مى‏خواهند و مى‏خواهند دانشگاهها اسلامى باشد، اين است كه گمان كردند كه- اين اشخاص توهّم كردند كه- علوم دو قسم است: هر علمى دو قسم است. علم هندسه يكى اسلامى است، يكى غيراسلامى. علم فيزيك يكى اسلامى است، يكى غيراسلامى. از اين جهت اعتراض كردند به این‌که علم، اسلامى و غيراسلامى ندارد. و بعضى توهّم كردند كه اينها كه قائل‌اند به این‌که بايد دانشگاهها اسلامى بشود؛ يعنى فقط علم فقه و تفسير و اصول در آن‌جا باشد. يعنى همان شأنى را كه مدارس قديمه دارند بايد در دانشگاهها هم همان تدريس بشود. اينها اشتباهاتى است كه بعضى مى‏كنند يا خودشان را به اشتباه مى‏اندازند. آنچه كه ما مى‏خواهيم بگوييم، اين است كه دانشگاههاى ما، دانشگاههاى وابسته است. دانشگاههاى ما دانشگاههاى استعمارى است. دانشگاههاى ما اشخاصى را كه تربيت مى‏كنند، تعليم مى‏كنند، اشخاصى هستند كه غرب‌زده هستند. معلمينْ بسيارى‏شان غرب‌زده هستند و جوانهاى ما را غربزده بار مى‏آورند.
ما مى‏گوييم كه دانشگاههاى ما يك دانشگاههايى كه براى ملت ما مفيد باشد، نيست. ما بيشتر از پنجاه سال است كه دانشگاه داريم، با بودجه‏هاى هنگفت كمرشكن كه از دسترنج همين ملت حاصل مى‏شود، و در اين پنجاه سال نتوانستيم در علومى كه در دانشگاهها كسب مى‏شود، خودكفا باشيم. ما بعد از پنجاه سال اگر بخواهيم يك مريضى را معالجه كنيم، اطبّاى ما بعضيهايشان يا بسيارى‏شان می‌‏گويند اين بايد برود به انگلستان؛ پنجاه سال دانشگاه داشتيم و طبيبى كه بتواند كفايت از ملت بكند، از احتياج ملت بكند، به حسب اقرار خودشان نداريم. ما دانشگاه داشتيم و داريم و براى تمام شئونى كه يك ملت زنده لازم دارد، احتياج به غرب داريم. ما كه مى‏گوييم دانشگاه بايد از بنيان تغيير بكند و تغييرات بنيادى داشته باشد و اسلامى باشد، نه اين است كه فقط علوم اسلامى را در آن‌جا تدريس كنند. نه این‌که علوم دو قسم‌اند. هر علمى دو قسم است: يكى اسلامى و يكى غيراسلامى. ما می‌گوييم كه در اين پنجاه سال يا بيشتر كه ما دانشگاه داريم، فراورده‏هاى دانشگاه را براى ما عرضه داريد. ما مى‏گوييم كه دانشگاههاى ما مانع از ترقى فرزندان اين آب و خاك است.
ما مى‏گوييم كه دانشگاه ما مبدّل شده است به يك ميدان جنگ تبليغاتى. ما مى‏گوييم كه جوانهاى ما اگر علم هم پيدا كردند، تربيت ندارند. مربّى‏ به تربيت اسلامى نيستند.
آنهايى كه تحصيل مى‏كنند، براى اين است كه يك ورقه‏اى به دست بياورند و بروند و سربار ملت بشوند. آن‌طور نيست كه به حسب احتياجات ملت، به حسب احتياجاتى كه كشور ما دارد، دانشگاه به آن ترتيب رفتار كند، و نگذارد اين نسلهاى بزرگ و اين جوانهاى بسيار عزيز به هدر بروند و قواى آنها به هدر برود. در اين پنجاه سال قواى ما را به هدر بردند يا به خدمت خارجيها وادار كردند.(190)
شروع اصلاح از محیطهای دانشگاهی
دانشگاه كه مى‏خواهد از آن دانشمندها بيرون بيايد، بايد اوّل داخل دانشگاه اصلاح بشود، نه این‌که سنگربندى بشود توى دانشگاه و زد و خورد و آن بساط. اصلاح بشود دانشگاه. بايد آن اشخاصى كه متعهد هستند كوشش كنند به این‌که، يك دانشگاهِ محلِ تربيت و تزكيه و محل علم به آن معنايى كه براى كشور ما لازم است [به وجود بيايد]، نه آن چيزى كه لازم نيست و نه آن چيزى كه كشور ما را به فساد و جوانهاى ما را به فساد مى‏كشد. بسيارى از اين چيزهايى كه در دانشگاهها براى جوانها به عنوان تعليم هست، اينها فاسد مى‏كنند جوانهاى ما را. بايد اشخاصى باشند و ان‌شاءالله هستند و برنامه بريزند.
برنامه‏اى كه تعليمات به مقدار احتياج و به آن اندازه‏اى كه ما محتاج به آن هستيم. و آن چيزهايى كه براى اصلاح كشور ما هست، آنها را در برنامه‏ها بگذارند. و آن چيزى كه برخلاف صلاح ما بوده است در آن زمان، آن را حذف بكنند تا ان‌شاءالله يك دانشگاهى بشود از حيث علم، دانشگاه خوب. و همين‏طور بايد در دانشگاه اشخاصى را بياورند كه تهذيب كنند اين افراد را. اين جوانها از ابتدا خوب‌اند، مربيها ضايع مى‏كنند انسان‏ را. والّا اوّل كه بچه‏اى متولد مى‏شود «كلُّ مولودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرة»(191) به فطرت انسانيت و به فطرت خوب تولد پيدا مى‏كند، بعدش مربّيها هستند كه اين را مى‏كشانند به فساد. محيط است كه اگر فاسد باشد، اينها را مى‏كشد به فساد. بايد محيط دانشگاه يك محيطى باشد كه اگر انسان رفت توى آن، ببيند محيطى است كه همة اينها متعهدند و همة اينها خدمتگزار كشور هستند و همه براى اسلام و كشور دارند خدمت مى‏كنند. اين آدمى هم كه از خارج رفت توى آن، طبعاً اين‌طورى بار مى‏آيد. وقتى در يك جامعه‏اى سلامت حكمفرما باشد، افراد خود به خود سالم بار مى‏آيند. يك خانواده‏اى كه همه‏شان اشخاص خوب هستند، بچه‌هاشان سالم بار مى‏آيند؛ مگر باز وارد بشوند در يك جامعه فاسد كه آنها فاسدشان بكنند، و الّا طبعاً اين طورى است. بچه‏هاى كوچك نفْسشان مستعد از براى اين است كه، نقش بگيرد يا از طرف فساد يا از طرف صلاح. اگر يك جامعه صالح بود، بچه‌هايش هم صالح بار مى‏آيند. اگر فاسد بود، بچه‏ها هم فاسد بار مى‏آيند. شما آقايان و همة اشخاصى كه مى‏خواهيد آموزش و پرورش بدهيد، يا در بنگاههاى آموزش و پرورش هستيد، همة دانشگاهها، همه مراكز تربيت، همة مدارس قديمى بايد در آن اشخاصى باشند كه آن اشخاصى كه در آنجا هستند تربيت بكنند، تربيت اخلاقى بكنند.
علماى اخلاق لازم است، هم در دانشگاه و هم در مدارس و هم در همه جا.(192)
حفظ استقلال و آزادی همه چیز، با اصلاح دانشگاهها
دانشگاهها از امورى است كه، جاهايى است كه بايد ايران را، اسلام را، اينها نگه‌دارند؛ يعنى تربيت اينها و فرهنگ خودى، فرهنگ اسلامى، فرهنگ انسانى در اينجا حكمفرما باشد. اگر دانشگاهها اصلاح بشود، استقلال ما، آزادى ما، همه چيز ما، حفظ مى‏شود. و حتماً بدانيد كه در دراز مدت هم بكلى ما مستغنى از غير خواهيم شد، در همه چيز مستغنى از غير خواهيم شد. و كوشش كنيد كه كمك كنيد به اين انقلاب فرهنگى‏، و كمك به انقلاب فرهنگى كمك به استقلالتان است، كمك به آزادي‌تان است، كمك به كشورتان است كه از زير بار وابستگى بيرون برود. و البته بايد تشكر بكنيم از آنهايى كه متعهّد هستند و هميشه در فكر همين مسائل هستند و براى اسلام كوشش مى‏كنند و براى كشور خودشان كوشش مى‏كنند، و احساس اين را كرده‏اند كه حالا ما كشورمان از خودمان است. پيش‌تر خوب اين احساس نبود يا واقعاً تزشان اين بود كه ما بايد براى ديگران كار بكنيم يا مى‏ديدند نمى‏شود يا كشيده مى‏شدند به آن‌جا. امروز كشور مال خود شماست و مال خود ملت است و هيچ قدرتى در كشور دخالت نمى‏تواند بكند و دخالت ندارد خارجى. ما هيچ مستشارى ديگر نداريم، نه در ارتشمان، نه در دانشگاه كسى را داريم كه بخواهد يك كارى انجام بدهد برخلاف. بايد ما خودمان اين كشور خودمان را نگه داريم. همة ملت، همة افراد مسئول هستند، خصوصاً، دانشگاه مسئوليت دارد در اين امور. بايد دانشگاه خودش را مجهّز كند براى این‌که جوانها را بسازد. آتية اين كشور را بايد از حالا شما پی‌ريزى كنيد. ما فقط به فكر خودمان و زمان حال نبايد باشيم. ما بايد به فكر آيندة كشور باشيم؛ براى این‌که اسلام است، آينده اسلام بايد محفوظ بماند. آيندة كشور بايد محفوظ بماند. نسلهاى آينده بايد اين معنا را بفهمند كه از اين‌جا شروع شده است براى حفظ اين كيان. اسلام و كيان كشور. آقايان مى‏دانيد كه دانشگاه يك كشورى اگر اصلاح بشود، آن كشور اصلاح مى‏شود؛ براى این‌که آن‌كه در رأس امور اجرايى يا تقنين يا قضاوت يا اين‌طور چيزها واقع مى‏شود، دانشگاهيها هستند و روحانيين، و با اصلاح اين دانشگاه امور كشور اصلاح مى‏شود و با انحراف دانشگاه، كشور منحرف مى‏شود. حتى اگر يك استاد منحرف باشد، ممكن است كه اثرش براى يك كشور اثر چشمگير باشد؛ براى این‌که يك استاد منحرف ممكن است كه جمعى از جوانها را منحرف كند و آنها هم همين‏طور در دراز مدت، يك وقت يك غائله بزرگ برپا بشود. از اين جهت، در اصلاح دانشگاه و در انقلاب فرهنگى دانشگاه آن‌كه از همه مهمتر است، قضية اساتيد دانشگاه، معلمان و دانش‌آموزان از آن پايين تا بالا كه اين نورسها دست يك اشخاص متعهد، بيفتند، بالاتر كه مى‏آيند نوجوانها باز دست يك دسته متعهد و بعد هم در دانشگاه كه مى‏آيند دانشگاه هم آنها را بسازد.(193)