چرا از بیان جنایات آمریکا نگران میشوید!؟(نگاه)
محسن پیرهادی عضو شورای شهر تهران
در طول دهه فجر بیلبوردهایی با عنوان «عنایت آمریکایی» در برخی نقاط شهر تهران نصب شد که حاوی جنایات حاکمان کاخ سفید علیه ملت ایران بود. در عین حال در راهپیمایی 22 بهمن در شهر تهران که باشکوهتر از هر سال برگزار شد مردم تابلوهایی را حمل میکردند که بر اساس بیانات رهبر حکیم انقلاب، توافق خوب و مبتنی بر عزت را از مذاکرهکنندگان هستهای (فرزندان انقلاب) مطالبه میکردند. این موضوع متاسفانه مورد هجمه سنگین رسانههای جبهه اصلاحات و برخی اعضای حزبی و سیاسی شورای شهر قرار گرفت که لازم میدانم در این زمینه، چند نکته را مورد توجه قرار دهم:
1- مسلمانان، آزادیخواهان، مظلومان و مستضعفان عالم همه چشم دوختهاند که الگویی از اینجا به دنیا عرضه شود تا سمبل کارآمدی، عزتخواهی و طرفداری از مظلومین و مستضعفین است. اگر دغدغه داریم تا حمل و نقل شهری بهتر شود. اگر همت داریم تا ساخت و ساز شهری مبتنی بر الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت باشد، اگر تلاش داریم تا وضعیت اجتماعی و فرهنگی، سامان بهتری یابد، بایستی تهران که پایتخت و امالقرای جهان اسلام است، مرکزی باشد تا ندای حقخواهی، ظلمستیزی و توطئههای رنگارنگ استکبار را به گوش جهانیان برساند. اکنون زیبنده نیست برخی اعضای شورای شهر تهران در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به جای تقدیر از نیروهای انقلابی به دنبال توبیخ و بازخواست آنها باشند.
بسیج شهرداری ارگان هیچ گروهی نبوده و نخواهد بود و بدون توجه به صفبندیهای سیاسی در شورای شهر به دنبال بروز منویات رهبری در سطح شهر تهران است.
موج گستردهای از انتقادات و حمایتها نشان از موفقیت این طرح است زیرا این طرحها هدفی جز یادآوری جنایات آمریکا نداشته است. تاریخ را هیچ گاه با معادلات سیاسی گره نزنیم و با بازخوانی دشمنی و کینه غربیها منطق این حرکت ضد آمریکایی را به فرزندان خود منتقل کنیم.
چرا تحریم و ترور آمریکاییها برای برخی رسانهها اهمیت نداشته و انعکاس این تحریم و ترور آنها را آشفته میکند؟
2- چرا برخی میخواهند ظلم تاریخی به ملت ایران فراموش شود، آیا «حمایت از گروهک تروریستی منافقین در به شهادت رساندن 17 هزار نفر در 30 سال گذشته»، «ترور دانشمندان هستهای»، «تحریم اقتصادی»، «اجیر کردن اراذل و اوباش، کمک به ایادی سلطنت، طراحی کودتا و ساقط کردن دولت قانونی مصدق و بازگرداندن محمدرضاشاه به قدرت» و «حمله موشکی ناو آمریکایی به هواپیمای مسافری» بخش کوچکی از دشمنی ایالات متحده با ملت ایران نیست که اینگونه خاطر آقایان آشفته شده است؟
آیا برخی طرفداران تنش و درگیری، وکیل مدافع حاکمان کاخ سفید هستند؟
وقتی در رسانهای داخلی به پیامبر(ص) اهانت میشود سکوت اختیار میکنند؟ اما نقدی لطیف بر نظام سلطه را برنمیتابند؟
در تمام 8 ماه فتنه، آشوب و التهاب دشمنان علیه ملت ایران در سال 88 که موجب شد امنیت شهروندان تهرانی و آرامش هموطنانم دچار مشکل شود، اینها کلامی بر زبان نمیآورند. در حالی که وقتی آتش فتنه خاموش میشود یکی از همین آقایان پرتنش، در سال 89 به جرم حمایت از فتنه دستگیر میشود و اکنون به جای تقدیر و تبیین حضور شکوهمند شهروندان تهرانی در راهپیمایی بزرگ 22 بهمن، میخواهد همه ظلم تاریخی آمریکا به ملت ایران را دستخوش دستورات جناحی، باندی، گروهی فلان شورای هماهنگی فلان جبهه سیاسی قرار دهند.
3- وقتی رهبری بر بازخوانی جنایات 60 ساله آمریکا تاکید دارند؛ چرا این بازخوانی موجب وحشت برخی دوستان شده است.
آیا این بیلبوردها جز کمک به تیم مذاکرهکننده هستهای است که ما آنان را فرزندان انقلابی رهبری میدانیم؟ چرا میخواهیم بحث مذاکره با آمریکا را به دعوایی جناحی و داخلی تبدیل کنیم. امروز باید جنایات آمریکا را یادآور شویم که تیم مذاکرهکننده فردا متهم به شکست در مذاکرات نشود چرا که پیشینه آمریکا و مذاکرات حداقل یکسال اخیر نشان میدهد عامل بنبست در مذاکرات، آمریکا و رژیم صهیونیستی است.
طوری رفتار نکنید که اگر مذاکرات به نتیجه نرسید؛ در مقابل افکار عمومی به دلیل این نوع حمایتهای نادرست، شرمنده شویم.
4- دوستانی که نگران تامین بودجه این بیلبوردها هستند نگران نباشند که فرزندان غیور خمینی و خامنهای آن را تامین کردهاند. اما خوب است نگران باشند که در سال 88 با بودجه بیتالمال مسلمین و روزنامههای یارانهبگیر جمهوری اسلامی، به نفع فتنه و آشوب قلمفرسایی میشد.
دوستانی که نگران هستند و در فاصله سالهای 68 تا 76 صاحب رسانه نیز بودند خوب است آن سالها زبان در کام نمیگرفتند و نگران فسادهایی میبودند که در همین شهر اتفاق افتاد و دمار از روزگار شهروندان تهرانی درآوردند که نمونههای آزار و اذیت آنها نیز در ساکنین اطراف بزرگراه نواب، شوش و مناطق محروم تهران قابل مشاهده است.
5- برخی همکاران من در شورای تهران، ناآگاهانه به دلیل دستورات جناحی و حزبی به «عنایات آمریکایی» حمله میکنند و البته برخی آگاهانه؛ نقش «وکیل مدافع» نظام سلطه را دارند. همانهایی که در جریان یک ترور در سال 1377 دستگیر و آزاد میشوند. همانهایی که در سال 1389 یکسال بعد از خاموشی فتنه به دلیل همین موضوع، دستگیر و آزاد میشوند، همانهایی که در انتخابات مجلس پنجم به دلیل حضور قوی و آگاهانه شورای نگهبان رد صلاحیت میشوند، همانهایی که با فشارها و جنجالآفرینیهایشان، شورای اول شهر تهران را دستخوش التهاب و عدم ثبات مدیریت کردند که حتی دولت مطبوعشان، مجبور به انحلال آن شورای جنجالی شد.
در هر صورت بسیجیان خمینی و خامنهای، در جهت مطالبات عمومی مردم از مسئولین در جهت شهری در تراز انقلاب اسلامی از هیچ کوششی دریغ نخواهند کرد.