kayhan.ir

کد خبر: ۳۸۰۲۹
تاریخ انتشار : ۲۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۲۰:۳۲

انتقاد حاتمی‌کیا از فیلمسازانی که نسبت به سال‌های دفاع مقدس بی‌تفاوت هستند(اخبار ادبی و هنری)

ابراهیم حاتمی‌کیا، کارگردان سینمای ایران در گفت‌وگو با یک شبکه تلویزیونی لبنانی به مسائلی درباره سینما، فیلمسازان و فرمانده سپاه قدس پرداخت.


وی در بخشی از مصاحبه با شبکه المیادین، درباره اعتراض خود به کیارستمی بیان کرد: من آقای کیارستمی را به عنوان یک استاد در حوزه سینما می‌شناسم و سبکی هم دارد سبک رئالیستی دارد و جای خودشان را دارد. اما آنچه که معترض بودم و همچنان هستم که به این راحتی‌ها هم قابل حل نیست بی‌اعتنایی جریانی است نسبت به آنچه که در هشت سال در این کشور رخ داد. آنچه من گفته بودم این بود که کشور وقتی که در هزار و 200 کیلومترش جنگ آغاز شد و در جنوب و غرب ایران رخ داد عده‌ای از فیلمسازها مثل ما به سمت جنوب رفتیم تا از این اتفاق و واقعه فیلم بسازیم. خب عده‌ای هم بودند به جای اینکه به سمت جنوب بروند به سمت شمال رفتند که هیچ خبری آنجا نبود. من به این نگاه اعتراض داشتم که چرا چنین اتفاقی رخ نداد.
وی تصریح کرد: یک نوع از مدیریت - که هنوز هم همچنان در سینمای ایران متأسفانه وجود دارد- که به نظر من یک نوع ویروس است و باعث می‌شود که هنرمند به آنچه در کشور خودش رخ می‌دهد بی‌اعتنا شود؛ من نسبت به این معترض بودم. حاتمی‌کیا همچنین درباره نگارش نامه تشکر سرلشکر قاسم سلیمانی گفت: وقتی که به من خبر دادند که این چنین نامه‌ای نوشتند و برای من ارسال شد خیلی جا خوردم. چون برای من آقای قاسم سلیمانی یک فرد ایده‌آل است. یک کسی است که در خاطره‌هایم و رویاهایم جا می‌گیرد به عنوان کسی که از جنس و نسل چمران است. کسی که در جغرافیا محدود نمی‌شود، بلکه وسعت نظر دارد و می‌شود همه جا سایه‌اش را دید؛ طبیعتاً وقتی ایشان از «چ» تعریف می‌کنند و «چ» را پسندیده بودند، برای من مایه مباهات است و احساس می‌کنم به نوعی قاسم سلیمانی در ادامه امثال چمران‌ها هستند که این اتفاق برایشان ارزش دارد و برایشان مهم است که از آن حرف زدند.
حاتمی‌کیا باز هم به انتقاد از جشنواره‌های غربی پرداخت و گفت: ناخودآگاه ما را به سمتی می‌کشند؛ به بازار و مارکتینگی که خودشان دوست دارند. آن مارکتینگ حرف‌هایی که در داخل ایران مطرح است برایش مسئله نیست او یک چیز دیگر از من می‌خواهد؛ به جای ماشین مدرن، اگر به جای خانه مدرن، به جای مسائل فلسفی، از من می‌خواهد موضوعات خیلی خیلی ساده و یک خطی شده‌ از یک موضوع بگویم، اگر اینها را بخواهم بگویم غرب من را می‌پذیرد و این برای کشور من و فرهنگ کشور من خطرناک است. الان ایران در اذهان مردم دنیا و اذهان حتی مردم خاورمیانه، به نسبت اینکه وقتی می‌گوییم ایرانی و ایران چطور تعریف می‌شود؟ آیا سینمای ما همین را دارد؟ معتقدم نه؛ اصلاً هیچ ربطی ندارد برای همین تعجب می‌کنم که چرا این اتفاق افتاده است.